به گزارش سلامت نیوز به نقل از رکنا، بحران آب در ایران، دیگر تنها یک هشدار زیستمحیطی نیست؛ بلکه به یک تهدید جدی برای آینده کشور تبدیل شده است. در سال 1404، این بحران به نقطهای رسیده که نه تنها منابع آبی کشور، بلکه آینده اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ایران را به خطر انداخته است. تغییرات اقلیمی، سوءمدیریتهای تاریخی، رشد سریع جمعیت و نیاز فزاینده به آب، همگی دست در دست هم دادهاند تا وضعیت منابع آبی ایران به بحرانی بیسابقه بدل شود.
خاکستر داغ در دل زمین
تغییرات اقلیمی، در دهههای اخیر، بهشدت وضعیت منابع آبی ایران را دگرگون کرده است. در حالی که در گذشته، بارشهای فصل زمستان میتوانست امیدی برای کشاورزان و کشاورزی کشور باشد، امروز این بارشها به یک پدیده غیرقابل پیشبینی تبدیل شده است. خشکسالیهای پیدرپی باعث شدهاند که رودخانهها و سدها به پایینترین سطح خود برسند. در استانهای جنوبی مانند هرمزگان و بوشهر، دمای بالا و تبخیر شدید منابع آبی، وضعیت را به بحران کشانده است. در یزد و کرمان نیز، سالها است که بسیاری از منابع آبی طبیعی خشک شدهاند و کشاورزان با زمینهای بیحاصل دستوپنجه نرم میکنند.
وقتی منابع هدر میروند
اما این فقط طبیعت نیست که ایران را در فشار گذاشته است. سوءمدیریت در منابع آبی، که در بسیاری از مناطق کشور مشاهده میشود، به یکی از مهمترین عوامل تشدید بحران آب تبدیل شده است. بسیاری از پروژههای بزرگ مانند سدسازی، که با هدف ذخیره آب و مدیریت منابع آبی طراحی شدند، در عمل نه تنها نتوانستهاند مشکل را حل کنند، بلکه باعث تشدید بحران نیز شدهاند. سدهای بزرگ، به جای آنکه منابع آبی را کنترل کنند، با تغییر مسیر رودخانهها، اکوسیستمهای طبیعی را نابود کرده و آبهای زیرزمینی را بهطور غیرقابل جبرانی کاهش دادهاند.
برای مثال، در دشت اصفهان، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی برای آبیاری اراضی کشاورزی، باعث نشست زمین و تخریب زیرساختهای شهری شده است. این یک واقعیت تلخ است: منابع آبی بهجای استفاده بهینه، بهطور سیستماتیک هدر میروند.
رقابتهای مرگبار بر سر منابع آبی
یکی دیگر از نتایج این بحران، رقابتهای شدیدی است که بین استانهای مختلف برای دسترسی به منابع آبی ایجاد شده است. بهویژه در استانهای خوزستان و اصفهان، رقابت بر سر آب تبدیل به یک جنگ بیپایان شده است. در خوزستان، مردم بهطور مداوم با مشکلات کمبود آب شرب روبهرو هستند و اعتراضات زیادی در این زمینه شکل گرفته است. در حالی که رودخانهها و سدها در حال خشک شدن هستند، کشاورزان و صنعتگران این مناطق در تلاشاند تا سهم بیشتری از منابع آبی را تصاحب کنند. این رقابتها نه تنها به ناآرامیهای اجتماعی دامن زده است، بلکه نشان از ضعف شدید در سیاستهای مدیریت منابع آبی کشور دارد.
مهاجرتهای اجباری؛ هجوم به شهرهای بزرگ
بحران آب در ایران، بهویژه در مناطق جنوبی و مرکزی کشور، باعث شده تا مردم مجبور به مهاجرتهای اجباری شوند. این مهاجرتها، که عمدتاً از مناطق خشک و فاقد منابع آبی به شهرهای بزرگتر انجام میشود، مشکلات جدیدی به همراه دارد. در تهران، جمعیت حاشیهنشینها به بیش از 3 میلیون نفر رسیده است. این افزایش بیرویه جمعیت در حاشیهها، نه تنها باعث فشار بر منابع شهری، بلکه مشکلاتی مانند کمبود مسکن، افزایش فقر و بیکاری را نیز به همراه داشته است. این تغییرات بهطور واضح در زندگی روزمره مردم تهران و سایر شهرهای بزرگ قابل مشاهده است.
آینده تاریک منابع آب در ایران
در حالی که برخی مسئولان از برنامههای جدید برای مدیریت بحران آب سخن میگویند، حقیقت این است که چشمانداز روشنی برای منابع آبی کشور وجود ندارد. بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست معتقدند که اگر این روند ادامه یابد، بحران آب به یکی از اصلیترین تهدیدات برای امنیت ملی و اجتماعی ایران تبدیل خواهد شد. برای جلوگیری از وقوع فاجعهای بزرگتر، نیاز به تغییرات اساسی در سیاستهای آبی و استفاده از فناوریهای نوین احساس میشود.
در پایان، ایران باید هرچه سریعتر از سیاستهای کوتاهمدت فاصله بگیرد و با نگاهی بلندمدت به حل بحران آب بپردازد. اگر این تغییرات در سیاستها و مدیریت منابع آبی بهسرعت انجام نشود، ایران بهزودی با بحرانهایی جدی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی روبهرو خواهد شد.