دعوت از قهرکردهها در میانِ میهمانان تکراری تلویزیون!
اقتصاد ایران: تلویزیون در سالی که گذشت بسیاری از مناسبتیهایش را با میهمان تکراری گذراند اما نسیم ۴۰۴ راه دیگر عیدانههای شبیه به خودش را نرفت. از چهرههایی دعوت کرد که سالها به تلویزیون نیامدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سالی که گذشت نه سریالهای مناسبتی بویِ مناسبتی میدادند و نه برنامههای مناسبتی توانستند متفاوت ظاهر شوند. در این میان البته «جامجم» به رویکردِ ذاتی خودش یعنی بازگشت چند صدایی به تلویزیون عمل کرد و در برخی از قسمتهای خود بیشتر و در برخی از قسمتها کمتر، صدایِ منتقدان شد.
«شیوه» شبکه چهار با اظهارنظر پرحاشیه یک استاد دانشگاه مدتی کنار رفت و اواخر آذرماه به آنتن این شبکه برگشت و پیش از ماه رمضان 11 مرتبه روی آنتن رفت. البته این جسارت را تلویزیون نتوانست در خصوص پخش تیتراژ یلدایی شبکه سه به خرج دهد و علیرغم لو رفتن صدای علی زندوکیلی و مهران مدیری در شبکههای اجتماعی، اما نهایتاً این صدا و ویدئو به عنوان تیتراژ برنامه یلدایی، روی آنتن نرفت.
ماجرای کفن جنجالیِ «جعبه سیاه»، نام شبکه افق و برنامهاش را بیش از پیش سرزبانها انداخت. صدایِ انتقادها زمانی بالا گرفت که هادی عامل برای نخستین بار در قالب ویدئویی، نسبت به اهدای کفن و آگهی ترحیم در این برنامه اعتراض کرد و «جعبهسیاه» بعد از عذرخواهی عوامل و تصریح رییس صداوسیما بر مخالفت با این خطا، اواخر سال 1403 با فصل دوم به آنتن این شبکه بازگشت که در آن از اهدای کفن و آگهی ترحیم خبری نبود.
اما فارغ از این اتفاقات، مناسبتیها نتوانستند از آن کلیشه همیشگی یک میز و چند اتفاق وایرالی خودشان را خارج کنند. البته به این رفتار کلیشهای، میهمانان تکراری و گفتوگوهای کسلکننده را هم اضافه کنیم. اوج آن در برنامههای تحویل سال خودش را بیش از گذشته نشان داد.
شبکههای تلویزیونی به جایِ دکورهای عجیب و لباسهای رنگارنگِ مجریانش، میتوانستند طراحی خوبی برای سؤالات گفتوگو و میهمانان داشته باشند که بیشتر برنامههای مناسبتی و نوروزی تلویزیون به دورهمیهای تکراری از حضور بازیگران بدل شد.
ضمن اینکه امسال هم شبکههای سیما به دورهمی هایی تکراری از حضور بازیگران بدل شد. برخی از این دورهمی ها هم آنقدر مهمانانش یکسان بود که انگار صرفاً رقابت سطحی نگرانهای برای دعوت از مهمانان یک شبکه در شبکهای دیگر شده بود تا امتیاز این رقابت باخت - باخت را از دست ندهند. مصطفی راغب هم از جمله مهمانان خوانندهای بود که در همه شبکههای اصلی حضور داشت و تقریباً شبکهای نبود که به آن «نه» گفته باشد.
اما از این حواشی و ضعفها بگذریم، یک اتفاق در نوع خودش قابل توجه بود که میتواند الگوی ساخت برنامهسازی هم باشد. گفتوگویی که بتواند ناگفتههایی را مطرح کند که برای مخاطب جالب و دیدنی و شنیدنی باشد و ثانیاً فارغ از طراحی دکور و گفتوگوهای گرم، پای چهرههایی را به تلویزیون باز کند که سالها غیبت داشتهاند و میانهای با جعبه جادو ندارند.
سالهاست دغدغه داریم تلویزیون از عیدانهها و ویژههای کلیشهای فرار کند و طرحی نو دراندازد اما یک میز و مجری و چند میهمانی که از این شبکه به شبکهای دیگر دست به دست میشوند اتفاقی دیگر نمیافتد.
اما نسیم 404، کامران نجفزاده و همکارانش به گونهای دیگر رفتار کردند که در نوع خودش قابل توجه است.
کامران نجفزاده در یک دکور کاملا اصیل که هر طرف آن ما را به یاد گوشهای از تمدن و فرهنگ و اصالت ایران اسلامی میاندازد. خانههای تاریخی کاشان و رنگ و لعاب بهار که کاملا در صحنه نسیم 404 نمایان است.
سوالات مجری برنامه همه حساب شده و گفتوگو کاملا گرم و در موقعیتهایی هم چالشی پیش میرود. نه به سبک برخی از برنامهها مجری به هر راه و مسیر و طرقی متوسل شود تا بتواند به یک تیکهی وایرالی در فضای مجازی دست پیدا کند.
کامران نجفزاده به گونهای با صابر خراسانی گفتوگو میکند که مخاطب برای اولین بار بغضهای صابر را با یک اتفاق تلخ به نظاره مینشیند.
او فرزندش را در بیمارستان از دست داده و این واقعه دردناک را که به تعبیر خودش امانت در نزد خودش نگه داشته برای اولین بار در این برنامه پرده از این واقعیت برمیدارد.
یا گفتوگویش با حامد عسکری که واقعیتهایی را از زلزله بم را مطرح میکند. با همینطور فواد بابان و مریم حیدرزاده و حتی صحنه آبگوشتخوردن علی پروین و خیلی از اتفاقات دیگر.
اما در کنار همه این اتفاقات پای چهرههای شناخته شدهای هم بعد از مدتها به تلویزیون باز شد؛ از فواد بابان گوینده شناخته شده خبر که سالها از او خبری نبود تا مریم حیدرزاده که اگر اغراق نشود جز اولین مرتبههایی باشد او میهمان برنامهای تلویزیونی میشود. یا حتی پرواز همای که مدتهاست به تلویزیون نیامده!
به نظر میرسد میتوان برنامهای سرگرمکننده طراحی کرد؛ چهرههای شناخته شده را هم به برنامه آورد و گفتوگو هم انجام داد اما همواره از شاخصه مهم جذابیت غافل نشد.
این همان وجه تمایز است که بایستی در 1404 بیشتر دنبال شود.
گفتوگو با چهرهها نباید به یک کلیشه تبدیل شود؛ اساسا باید تریبون به کسانی داده شود که هم حرفی برای گفتن داشته باشند و هم مجری و برنامه سازی که بتواند حرفهای گفتنی جدید و جذابی را برای مخاطبان به ارمغان آورند.
برنامهسازی باید با این نوع رویکردها پیش برود که هم میهمان جدید، گفتوگوی جذاب و هم طراحی اصیل و ناب را در دستور کار قرار داد.
مدعوین از طیفهای مختلف هستند. یعنی علی پروین و یحیی گلمحمدی از این سو و فواد بابان و مریم حیدرزاده از سمت دیگر. در چند سال اخیر کمتر مجری اینطور مهمان برنامه را به چالش نکشیده که مثلا فواد بابان روایتی از نوه مرحوم افشار را برای اولین بار مطرح کند.
نجفزاده را به عنوان خبرنگاری میشناسیم حال آنکه سالها روزنامهنگار بوده و 4 کتاب در حوزه داستان کوتاه دارد.
نجفزاده از تمام پروتکلهای ادبی استفاده میکند و حتی در سوال و جوابها اجازه نمیدهد مهمان "گیر" بیفتد. رعایت همین اصول احتمالا باعث شده مهمانها نسبت به فصل پیش با کیفیتتر شوند.
بازخوردهای برنامه در رسانهها خوب میچرخد و البته بدون جنگولک بازی و ارگانیک این اتفاق میافتد.
انتهای پیام/