"اقتصاد اسلامی" – ۲۵ | جوانب مدلسازی در اقتصاد اسلامی
اقتصاد ایران: تعریفی واحد و جهانشمول برای چارچوب مدلهای اقتصادی، دشوار و حتی غیرممکن است. همانگونه که تفاوت در رفتارهای اقتصادی جوامع، به تولید نظریههای گوناگون منجر میشود، مدلسازی برای این نظریهها نیز میتوانند ساختارهایی متمایز داشته باشند.
گروه اقتصادیخبرگزاری تسنیم؛ پرونده "اقتصاد اسلامی" بخش25 _در فضای پژوهشهای اقتصادی، ضرورت استفاده از مدلهای ریاضی و اقتصادسنجی به یک استاندارد نانوشته بدل شده است. مدلهایی چون ARCH، GARCH، CGE و DSGE، که بر اساس نوع متغیرها و ماهیت تصادفی یا غیرتصادفیشان دستهبندی میشوند، چنان جایگاهی یافتهاند که گویی نبودشان در یک سند تحقیقی، به معنای نقص پژوهشی است. به همین دلیل، محققانی که در حوزه اقتصاد اسلامی فعالیت میکنند، با چالشی جدی روبهرو هستند: آیا نظریههای اقتصاد اسلامی را میتوان در این چارچوبهای مدلسازی ریخت یا اینکه ماهیت متفاوت این نظام فکری نیازمند روشهای تحلیلی جایگزین و بدیل است؟
از همین پرونده بیشتر بخوانید
خطایی رایج در قضاوت علمی
در فضای آکادمیک امروز، مدلهای ریاضی و اقتصادسنجی به معیاری برای سنجش علمی بودن پژوهشها تبدیل شدهاند. این نگاه که هر تحقیق فاقد مدل، صرفاً توصیفی و غیرعلمی و فاقد ارزش سیاستگذاری است، باعث شده تا اقتصاد اسلامی نیز با چنین پیشفرضی داوری شود. بسیاری، با مشاهده غیاب گسترده مدلهای کمّی در این حوزه، بهسرعت آن را غیرقابل مدلسازی دانسته و حتی امکان طراحی مدل برای نظریههای آن را از اساس مردود میشمارند. اما این نگرش، خود یک خطای متدولوژیک است. تعمیم معیارهای رایج مدلسازی به همه شاخههای علم اقتصاد، بدون در نظر گرفتن ماهیت مفاهیم و جایگاه نظری آنها، میتواند به استنباطهای نادرست و درک ناقص از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی منجر شود.
مدلهای اقتصادی، با ساختاری متشکل از مفاهیم، متغیرها و مفروضات، تلاش میکنند روابط منطقی و کمّی را میان پدیدههای اقتصادی برقرار کنند. این فرآیند، اقتصاددان را در مسیر سادهسازی واقعیتهای پیچیده و کشف روابط معنادار هدایت میکند. در برخی موارد، مدلها بر نظریههای موجود تکیه دارند و با شبیهسازی روابط میان متغیرها، ابزار تصمیمگیری را برای سیاستگذاران فراهم میآورند. در موارد دیگر، خود مدلسازی بستری برای آزمون و توسعه نظریههای جدید است. در این میان، یک نکته اساسی نباید نادیده گرفته شود: مدلها تنها ابزار تحلیل نیستند، بلکه حلقهای در زنجیره تکامل دانش اقتصادیاند، جایی که نظریههای پیشین، خود مبنای مدلهای جدید قرار گرفته و چرخه آزمون و بهینهسازی تداوم مییابد.
امکانپذیری مدلسازی در اقتصاد اسلامی
تئوریهای اقتصاد اسلامی، بسته به ماهیت عقلی، نقلی یا تجربی خود، میتوانند نقشی مشابه نظریههای رایج اقتصادی در مدلسازی ایفا کنند. اگر این نظریهها ساختاری عقلی یا نقلی داشته باشند، همچون دیگر نظریههای اقتصادی در شکلدهی به «چارچوب نظری مدلها» بهکار میروند. اما زمانی که جنبه تجربی مییابند، در فرایند مدلسازی سهیماند، بلکه میتوانند از طریق حل مدلها و تحلیل نتایج کمی، به پیشبینی روندهای اقتصادی و سیاستگذاری عملی نیز کمک کنند. ازاینرو، تصور عدم امکان مدلسازی برای اقتصاد اسلامی، ریشه در نگاه محدود به ظرفیتهای آن دارد. حسن سبحانی، استاد گرانقدر دانشگاه تهران در این زمینه مینویسد:
زمانی که تئوریهای اقتصاد اسلامی ساختاری عقلی و یا نقلی دارند میتوانند همان نقشی را ایفا کنند که تئوریها در بهوجود آمدن ساختار نظری مدل (الگو) برعهده میگیرند اما زمانی که تئوریهای اقتصاد اسلامی از جنبه تجربی بودن برخوردار هستند واضح است که علاوه بر امکان شرکت در شکلدهی به ساختار مدل ، این فرصت را حائز هستند که با عنایت به نتایج حاصله از حل مدل و نتایج کمی استخراج شده برای آن، هم به پیشبینی و هم به سیاستگذاری اقتصادی اهتمام نمایند.
(ابهامزدایی از اقتصاد اسلامی ص 157)
+ پرونده «اقتصاد اسلامی» در تسنیم {اینجا} در دسترس است.
جمعبندی
مدلسازی اقتصادی مستلزم شرایط و زمینههای مشخصی است و نمیتوان انتظار داشت که صرفاً به دلیل رواج مدلسازی در اقتصاد متعارف، هر نظام فکری دیگر هم باید به همان نسبت و با همان ترتیبات و کیفیتها، واجد مدل باشد یا از آن بهره گیرد. مدلها، در حقیقت، چارچوبهایی برای تبیین رفتارهای اقتصادیاند و تعریفی واحد و جهانشمول برای آنها دشوار و حتی غیرممکن است. همانگونه که تفاوت در رفتارهای اقتصادی جوامع، به تولید نظریههای گوناگون منجر میشود، این نظریهها نیز، در قالب مدلسازی، نیز میتوانند ساختارهایی متمایز داشته باشند.
انتهای پیام/