ضرورت تشکیل یک دستگاه متمرکز جهت تصمیم گیری در زمان بحران و شرایط اضطراری
اقتصاد ایران: رئیس سازمان مدیریت بحران تهران بر ضرورت تشکیل یک دستگاه متمرکز جهت تصمیم گیری در زمان بحران و شرایط اضطراری تاکید کرد.
علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این سوال که چرا هماهنگی دستگاهها در زمان بحرانها مشکل دارد و آیا داشتن یک دستگاه مرکزی متمرکز میتوانست وضعیت بهتری ایجاد کند، گفت: در سیستم اجرایی و مدیریتی کشور جمهوری اسلامی ایران، دستگاهها هر کدام وظایف خاص خود را دارند و این وظایف در چهارچوب قوانین و مقررات کشور مشخص شده است. بهطور کلی، این سیستم به گونهای طراحی شده که هر دستگاه بهطور مستقل و مجزا به وظایف خود رسیدگی کند.
نصیری بیان داشت: از سوی دیگر، این طراحی بهنوعی بازتابی از الگوهای کشورهای غربی است که بر اساس هماهنگی بینبخشی و همکاری میان دستگاهها ساخته شده است. این مدل در ایران کاملاً کاربردی و مفید نیست و کشور ما اساساً فرهنگ هماهنگیپذیری ندارد. در واقع، به نظر میرسد که ایران در حوزه هماهنگی بین دستگاهها دچار ضعفهای اساسی است و این ضعف نه تنها در ساختار اداری، بلکه در فرهنگ عمومی و مدیریتی نیز خود را نشان میدهد.
وی ادامه داد: این ضعف در هماهنگی ممکن است در برخی مواقع موجب بروز مشکلات جدی شود. به عنوان مثال، اگر ساختار مدیریتی کشور بهگونهای طراحی میشد که یک دستگاه مرکزی و متمرکز برای بحرانها و شرایط اضطراری وجود داشت، شاید وضعیت بهتری در مواجهه با بحرانها داشتیم. یک وزارتخانه یا سازمان مرکزی که مسئولیت مدیریت بحرانها، امداد و نجات، آتشنشانی و سایر خدمات مرتبط را بر عهده میگرفت، میتوانست این دستگاهها را زیر یک سقف جمع کند و مدیریت یکپارچهای را در سطح کشور پیادهسازی کند.
وی افزود: این مدل میتوانست در تمام کشور، از جمله در شهرهایی که مشکلات بیشتری دارند، بهویژه در مناطق دورافتاده یا کمتر توسعهیافته، اجرا شود. به عنوان مثال، من در چند سال پیش به جزیره هرمز سفر کردم و متوجه شدم که ماشین آتشنشانی اندک در این منطقه وجود دارد و آنها حتی آب کافی برای مقابله با آتشسوزی نداشتند. این وضعیت بهخوبی نشاندهنده عدم تناسب امکانات در سطح کشور است. در حالی که تهران، با توجه به جمعیت و وضعیت خاص خود، به امکانات بیشتری دسترسی دارد، در دیگر مناطق کشور این نابرابری وجود دارد.
نصیری مطرح کرد: اگر یک دستگاه مرکزی با اختیارات متمرکز وجود داشت، شاید میتوانست در هفتههای اول بحران، تمامی اقدامات ضروری را هماهنگ کند و بهجای اینکه هر دستگاه بهطور جداگانه و مستقل اقدام کند، یک سیستم یکپارچه و مؤثر برای مدیریت بحرانها ایجاد میشد. در این صورت، بهتر بود که یک فرماندهی واحد این مسئولیتها را بر عهده میگرفت تا از بروز مشکلات ناشی از ناهماهنگی جلوگیری شود.
وی در پایان گفت: اما متأسفانه در صحنههای مختلف بحرانها در کشور، شاهد نبود هماهنگی میان دستگاهها بودهایم. این موضوع تنها محدود به مسائل اداری نمیشود، بلکه به فرهنگ مدیریتی و عمومی کشور نیز مربوط است. در بسیاری از موارد، وقتی از مسئولین خواسته میشود که در خصوص شرایط بحرانی مصاحبه نکنند، آنها تنها به این درخواست پاسخ میدهند، اما پس از جلسه بهطور غیررسمی و بدون هماهنگی، در بیرون از جلسه مصاحبه میکنند. این نوع رفتار نشاندهنده عدم هماهنگی در سطح کلان است که در موارد بحرانی، اثرات منفی خود را بهوضوح نشان میدهد.