شاعر سرود «سلام فرمانده» از فضای متفاوت شعر مهدوی گفت
اقتصاد ایران: شاعر سرود «سلام فرمانده» با اشاره به فضای متفاوت شعرهای انتظار گفت: سرودن برای میلاد مبارک امام زمان(عج) تلفیق شادی و حسرت برای شاعر است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست ادبی و شب شعر «یوسف زهرا(عج)» با حضور جمعی از اهالی ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی با اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین المللی هندیران شامگاه بیستوششم بهمنماه برگزار شد.
در ابتدای این نشست سیدمهدی بنیهاشمی لنگرودی، شاعر سرود «سلام فرمانده»، از عشق به سرودن برای حضرت صاحب الزمان (عح) گفت و تاکید کرد: شعر سرودن برای میلاد امام زمان (عج) با شعر سرودن برای میلاد دیگر ائمه اطهار(ع) فرق دارد. این دسته از اشعار تلفیق شادی و حسرتاند؛ یعنی شادی حاصل از بغض و حسرت، حسرت اینکه چنین وجود با برکتی حاضر و ناظر بر اعمال ماست، و از طرفی ما از برکت دیدارشان محروم شدهایم و نمیدانیم این انتظار تا کی ادامه خواهد داشت و آیا تا قبل از فرارسیدن زمان مرگمان، شاهد ظهور ایشان خواهیم بود یا خیر؟
او با بیان اینکه امام زمان (عج) مانند تمام اهل بیت(ع) هیچوقت بدهکار هیچ کسی نمیماند، افزود: کسی که یک قدم برای او و در راه او بردارد حضرت هزاران برابر برای او جبران میکند؛ چه کسی که مال و جان خود را فدای راه حضرت میکند و چه کسی که هنر خود را خرج این راه میکند، هنر شعر که همیشه در نزد اهل بیت و خاندان عترت(ع) با ارزش بوده است؛ از این جهت فکر میکنم قطعاً نگاه ویژهتری به شاعران دارند.
وی ادامه داد: داستانهایی از کمیت و دعبل و نگاه ویژه امامان معصوم (ع) به آنها شنیدهایم. قطعاً کسی که ذوق شعری و هنری خود را برای آلالله به کار میگیرد، برکتش را در لحظه لحظه زندگی خود احساس میکند، در لحظههایی که هیچ پناه و یاوری نیست، اوست که جبران میکند و به سراغ قلبهای شکسته میآید.
سید تصور مهدی، شاعر پارسیزبان هندی و استاد زبان و ادبیات فارسی کالج اورینتال پتنا، دیگر سخنران این نشست بود. او با بیان اینکه شب و روز نیمه شعبان در میان مسلمانان هند دارای اهمیت بسیار زیادی است و عموم مردم این شب را با نام شب برات یاد می کنند، به آیین رایج در این ایام در هند اشاره و اضافه کرد: جشن شب برات با ارادت و احترام کامل در سراسر کشور هند برگزار میشود. به مناسبت شب برات مجالس پرفیض و پرباری برپا میشود و سلسله دعاها و نوافل در طول شب ادامه دارد. مردم خانههایشان را چراغانی میکنند و به هر نوعی که ممکن باشد قبرستان را نیز آذین میبندند و فاتحه میخوانند.
استاد دانشگاه پتنای هندوستان در ادامه تصریح کرد: اما شیعیان هند علاوه بر این، سالروز میلاد امام زمان (عج) را جشن میگیرند، به یکدیگر تبریک میگویند و شیرینی پخش میکنند، در بعضی مناطق کیک تولد نیز بریده میشود. یک چیزی که توجه همه را به خود جلب میکند، عریضه دادن خدمت حضرت صاحب الزمان (عج) است و این رسم در سراسر کشور هند میان شیعیان رواج دارد. در بعضی مناطق مردم دستهجمعی قبل از نماز صبح کنار دریا میروند و عریضه را حواله آب میکنند. وقتی از آنجا برمیگردند، نماز صبح را ادا میکنند و بعد دعای ندبه را می.خوانند.
سید تصور مهدی افزود: اکثر شیعیان هند در روز نیمه شعبان روزه میگیرند و همدیگر را افطار دعوت میدهند. گروههای علمی و فرهنگی برای بچهها مسابقات علمی برگزار میکنند و جوایز نفیسی به برندگان اهدا میشود. زنان لباس نو برای روز نیمه شعبان از قبل تهیه میکنند و میپوشند و در جشن بانوان شرکت میکنند.
در این محفل ادبی شاعرانی چون علیرضا قزوه، کمیل کاشانی، رسول شریفی، سید مسعود علوی تبار، سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی، مسعود ربانی، عمادالدین ربانی، سید حکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، زهرا محدثی خراسانی، زهرا میریان کرمی، لیلی حضرتی، میترا ملک محمدی، فاطمه شکل آبادی، سیده کوثر حسینی، معصومه هرمزی مقدم، سمیه کشاورز، نگین نقیبی، فاطمه ناظری، نجمه بنائیان بروجنی، سارا رمضانی، صبا فیروزی و نجمه پورملکی حضور داشتند.
بخشی از این نشست به ارائه سرودههای شاعران اختصاص داشت که بخشهایی از آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
کمیل کاشانی
مژده از کوی یار میآید
که به سر انتظار میآید
سبز پوش قبیله اشراق
همنفس با بهار میآید
در شکوفاترین بهار امید
نخل عزت به بار میآید
تا شود منتشر به عالم نور
عشق، آیینهدار میآید
با شکوه و صلابت حیدر
وارث ذوالفقار میآید
یل رزم آفرین که در دستش
تیغ دشمن شکار میآید
کوه در زیر پاش میلرزد
صاحب اقتدار میآید
آنکه در زیر سایه لطفش
مُلک دین استوار میآید
چارده نور با خودش دارد
جلوه هشت و چار میآید
بدترین روزگار میرود و
بهترین روزگار میآید
آب زن راه را کمیل به اشک
آخرین شهریار میآید
***
رسول شریفی
ای چشم و چراغ عاشقان زود بیا
ای دست خدای مهربان زود بیا
از فتنه دجال جهان گشت خراب
یا مهدی صاحبالزمان زود بیا
***
زهرا محدثی خراسانی
در برگرفته خلوت دل را غبارها
ای علت شکفتن گل در بهارها!
با چلچراغ و آینه و آب، سالهاست
صف بستهاند در طلبت بیقرارها
رقصی است ماهیانِ به غم خو گرفته را
در پا نهادنت به دل چشمهسارها
ای ناگهان درخشش بیادعا! بتاب!
بر شانههای مویه شبزندهدارها
هرچند تا ظهور تو در بند عزلت است
مضمون بکرِ بال رها در حصارها،
ما چشم بر نهایت راهت نهادهایم
تا ممکن است باشد از این انتظارها!
***
نجمه پورملکی
چشمهها بخشندگی را پیشبینی کردهاند
نخلها بالندگی را پیش بینی کردهاند
عاشقانی که تمام عمر دنبال تواند
لذت یابندگی را پیشبینی کردهاند
ای زمین ای خسته از طاغوت، در اقبال تو
روزهای بندگی را پیش بینی کردهاند
حقِ باطل نیست از این بیشتر جولان دهد!
آیهها بازندگی را پیش بینی کردهاند
هرکسی در آرزوی تو بمیرد،مرده نیست
پیشمرگان زندگی را پیش بینی کردهاند
چشم های منتظر لبریز اشک حسرتند
جمعه ها بارندگی را پیش بینی کردهاند
در فرج آغوش باز شیعیان شرط است و باز
کوفیان شرمندگی را پیشبینی کردهاند
***
میترا ملک محمدی
و یکشب خندهات آیینهها را نورباران کرد
و دستیکوچهها را در هوای تو چراغان کرد
تو گفتی، خواهی آمد، وعده دادی، شاخهها گل داد
تمام دردهامان را تب عشق تو درمان کرد
و باد از کوهها آمد به شوق عطر گیسویت
غزلها لابهلای موج موهای تو پنهان کرد
جهان میرفت تا اعماق بیخویشی، فراموشی
نسیمی عطر تو آورد و دنیا را گلستان کرد
دلم آرام شد، از برکۀ نور تو نوشیدم
لبت آواز مستی در گلوی هر نیستان کرد
پریشان در پیات در کوچههای شهر میگشتم
که عطر خندهات آیینهها را نور باران کرد
***
سارا رمضانی
دارد به اشک میگذرد روزگارمان
مگذار یَابْنَ فاطمه چشم انتظارمان!
دلتنگ عطر یاس تو ماندیم سالهاست
کی میرسد مدار جهان بر قرارمان؟
پاییزِ رخوت است جهان بی ظهور تو
ای یار، بینصیب مخواه از بهارمان
خود را اگرچه منتظرت خواندهایم، حیف
بالا نرفته از خودمان انتظارمان
پر میکشند یک به یک اینک به سوی تو
آنها که بودهاند دمی هم جوارمان
ای پیشوند سرخِ «شهید» ای طلوع سبز!
روزی ببند نقش به روی مزارمان
***
فرزانه قربانی
چشم آدینه ما یکسره بارانی بود
هر چه غم بود، در این غیبت طولانی بود
ای که سرچشمه نوری، اگر اینجا بودی
کی در این شهر نیازی به چراغانی بود
میرسیدی و شبی بغض قفس وا میشد
میپرید آن همه پروانه که زندانی بود
گندم از نور وجود تو تلالو مییافت
حاصل مزرعه هر سال فراوانی بود
باز با هُرم نفسهای شما برمیخاست
خاک دل مرده که در خواب زمستانی بود
پا به پای غم دلتنگی ما آب شده
شمع میلاد تو هر چند که نورانی بود
باز با غربتِ تنهایی خود سر کردی
گرچه این شهر پر از جشن خیابانی بود
***
لیلا حضرتی
باید دل زمین و زمان را تکان دهی
آقا بیا که قبله ما را نشان دهی
این کوچههای کوفه ما غرق بی کسی است
بر سفرههای خالیمان عطر نان دهی
آقا به یمن این همه مهری که در شماست
از تیرهای حادثه ما را امان دهی
ما جز به یاد روی شما خوش نمی شویم
بر ما خوش است قطره از آن بیکران دهی
بر بالهای خسته ما با نگاه سبز
سهم کمی اگر چه از آن آسمان دهی
آقا قیام میکنی از مشرقی قشنگ
تا شانههای خسته ما را توان دهی
جای غمی و غصه و دلواپسی نبود
آقا اگر که ماه رخت را نشان دهی
***
معصومه هرمزی مقدم
غزلهایم برای توست ای شرقیترین من
تو ای ایهام سرخ بیتهای آخرین من
تو جاری در عبور روشنِ فردای امّیدی
که با خود میبری اندوه را از سرزمین من
تو دریای منی یک آبی پهناور و ساده
که موجت بارها تا عشق بوده در کمین من
بیا ، آخر برایم نه قناری ماند و نه فریاد
به پیچ کوچه حک مانده است چشمان حزین من
تو را جان قناری ها و هر کس دوستش داری
بمان در شعرهای من غریب نازنین من
به عشق جاودان سوگند، من هم دوستت دارم
بیا از اوجهای دور ای شرقیترین من
انتهای پیام/