به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، در اواسط دسامبر 2023 دو ماه بعد از عملیات طوفان الاقصی، نظامیان صهیونیست با اطمینان در میان ویرانه‌های غزه به ویژه در بیت حانون در شمال شرقی این باریکه قدم می‌زدند و غرق در جشن، رقص، آواز و شادی بودند.

در آن زمان «دانیال هاگاری» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که تیپ شمال غزه از گردان‌های عزالدین القسام (شاخه نظامی حماس) به طور کامل منهدم شده است.

شوک بزرگ مقاومت به صهیونیست‌ها در شمال غزه

اما بعد از گذشت یک سال از جنگ و چند ماه قبل از اعلام توافق آتش بس در غزه، بیت حانون شاهد تشدید عملیات‌های پیشرفته رزمندگان مقاومت فلسطین بود و طی چند هفته، ده‌ها نظامی و افسر صهیونیست به دست مبارزان مقاومت به هلاکت رسیدند؛ تا جایی که فرمانده تیپ ناحال ارتش اسرائیل گفت که نتایج جنگ بسیار دشوار است.

در حالی که صهیونیست‌ها عادت دارند آمار واقعی تلفات خود را پنهان کنند، ارتش اسرائیل در آمار رسمی خود از هلاکت 14 نظامی صهیونیست در بیت حانون تنها در ماه ژانویه 2025 خبر داد. عملیات‌های رزمندگان مقاومت فلسطین در بیت حانون تا یک روز قبل از اعلام آتش بس در غزه هم ادامه داشت و این مبارزان به طور متوسط هر روز 10 عملیات انجام می‌دادند.

رژیم اشغالگر در ماه‌های اول جنگ، منطقه بیت حانون در شمال نوار غزه را به طور کامل ویران کرد. اما برجسته‌ترین عملیات‌های مقاومت در روزهای پایانی جنگ در این منطقه صورت گرفت و حتی معاون فرمانده تیپ ناحال هم در روزهای پایانی به دست مبارزان فلسطینی به هلاکت رسید.

آنچه که در بیت حانون و شمال نوار غزه رخ داد، می‌تواند نمونه تحلیلی از روند جنگ نسل کشی رژیم صهیونیستی علیه غزه در اختیار ما قرار دهد و مقدمه‌ای برای طرح این سوال باشد: چرا ارتش اسرائیل قادر به برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری درست برای جنگ خود در غزه نبود؟ پاسخ به این سوال مستلزم طرح سوال دیگری است که پیش از آن باید مطرح کنیم؛ اینکه با وجود ادعای ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر سیطره کامل بر شمال غزه، چگونه رزمندگان مقاومت فلسطین توانستند از مناطق کاملاً ویران شده در این منطقه و در حالی که صهیونیست‌ها از زمین و هوا شمال غزه را هدف قرار می‌دادند و سنگین‌ترین محاصره را علیه آن تحمیل کرده بودند، بیرون بیایند و چنین عملیات‌هایی را انجام دهند؟

سراب «پیروزی مطلق» نتانیاهو در جنگ غزه

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در طول جنگ مکرراً اهداف خود را تکرار می‌کرد که مهم‌ترین آنها پایان دادن به حضور نظامی و سیاسی حماس در غزه، بازگرداندن اسرای اسرائیلی با زور نظامی و جلوگیری از هرگونه تهدید آینده علیه اسرائیل از سوی نوار غزه بود.

ارتش رژیم اشغالگر از ابتدا هم با این اهداف نتانیاهو موافقت نکرد و فرماندهان آن معتقد بودند که اجرای چنین اهدافی واقع بینانه نیست. اما در هر صورت ارتش صهیونیستی حداکثر قدرت ممکن خود را برای رسیدن به این اهداف به کار بست و در این راه همه محدودیت‌ها و قوانین بین‌المللی را زیر پا گذاشته و از بیشترین فشار نظامی ممکن و انواع جنایات وحشیانه و ضد بشری علیه مردم غزه استفاده کرد.

اما طی این 15 ماه جنگ، هیچ یک از اهداف صهیونیست‌ها محقق نشد و مقاومت فلسطین با وجود شرایط سخت و محاصره سنگینی که در غزه وجود داشت تا آخرین لحظه دست از تقابل نظامی برنداشت. انهدام پی در پی خودروهای نظامی، نفربرهای زرهی و تانک‌های مرکاوای ارتش رژیم صهیونیستی توسط رزمندگان مقاومت و وارد کردن ضربات مرگبار به نظامیان و افسران صهیونیست در محورهای مختلف درگیری، از اتفاقاتی بود که صهیونیست‌ها را شوکه می‌کرد و آنها انتظار نداشتند حماس و سایر گروه‌های مقاومت فلسطین در شرایط سخت غزه و در حالی که بسیاری از رهبران و فرماندهان خود را از دست داده بودند، بتوانند تا این اندازه مقاومت کنند.

موسسه مطالعات دفاعی و امنیتی انگلیس در ماه‌های پایانی جنگ غزه در مطالعه‌ای اعلام کرد که اگر اسرائیل بخواهد بر اهداف تعیین شده خود در جنگ پافشاری کند، به هیچ وجه نمی‌تواند پیروز شود و مجبور است که اهداف خودش را محدود کند تا با ابزارهای موجود برای رسیدن به آنها تطابق داشته باشد.

نگاهی به دکترین امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی

با این حال برای درک موضع ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ غزه باید به مبداهایی برگردیم که دکترین امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر بر اساس آن بنا شده است. دیوید بن گوریون، اولین نخست وزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، دکترین امنیتی این رژیم را بر مبنای سه رکن اساسی پایه گذاری کرد: تقویت نیروی بازدارنده، هشدار راهبردی از طریق قابلیت اطلاعاتی که موجب می‌شود اسرائیل از قصد دشمن برای آغاز جنگ مطلع شوند و سپس اقدام قاطع.

بر اساس این دکترین امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، زمانی که قدرت بازدارندگی آن شکست بخورد و جنگ آغاز شود، اسرائیل باید بتواند جنگ را خیلی سریعتر به خاک دشمن منتقل کند و در سریع‌ترین زمان ممکن جنگ را به نفع خود به پایان برساند و جنگ طولانی نشود.

اما از زمان آغاز اشغالگری رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین از بیش از هفت دهه گذشته تاکنون، جنگ‌هایی که این رژیم درگیر آن بود از جمله جنگ با ارتش‌های کشورهای عربی و سپس گروه‌های مقاومتی مانند حزب‌الله لبنان و حماس و سایر گروه‌های مقاومت فلسطین، موجب شد تا دکترین نظامی و امنیتی ارتش اشغالگر تغییر کند.

این تغییر را می‌توان در آنچه که «گادی آیزنکوت» رئیس وقت بخش عملیات ارتش صهیونیستی در جنگ لبنان در سال 2006 گفت درک کنیم؛ جایی که او درباره دکترین «ضاحیه» به عنوان یک مفهوم جنگی راهبردی صحبت کرد و سپس این مفهوم به یک طرح نظامی تبدیل شد. دکترین ضاحیه عبارت است از ضربه زدن به دشمن از طریق استفاده از ابزارهای ویرانگر و وارد کردن بیشترین حد ممکن از خسارت و ویرانی به خاک دشمن. صهیونیست‌ها در آن زمان از این استراتژی در جنگ با لبنان استفاده می‌کردند و با حملات ویرانگر به مراکز اقتصادی و غیرنظامی لبنان، به دنبال تحت فشار قرار دادن حزب الله بودند.

اما سه جنگ بعدی رژیم صهیونیستی که در سال 2008 و 2012 و 2014 با حماس اتفاق افتاد، مفاهیم جدیدی را به دکترین امنیتی و نظامی ارتش صهیونیستی اضافه کرد: مانند گمراه کردن افکار عمومی و پروتکل هانیبال. به این ترتیب ارتش رژیم صهیونیستی با بزرگنمایی و تبلیغات دروغین در میان جنگ همواره به دنبال گمراه کردن افکار عمومی بوده و هر بار که احساس می‌کرد شهرک نشینان یا نظامیان صهیونیست ممکن است به اسارت دشمن در بیایند تا حد ممکن آنها را به قتل می‌رساند. این اتفاق در جریان نبرد کنونی در غزه و روز اول عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 هم رخ داد و ارتش صهیونیستی بسیاری از شهرک نشینان را از ترس اسیر شدن آنها توسط حماس، به قتل رساند.

شکست بزرگترین تشکیلات نظامی دنیا در جغرافیای کوچک غزه

اخیراً ارتش رژیم صهیونیستی دکترین نظامی و امنیتی خود را با جنگ ترکیبی پیوند داده که به معنای استفاده از همه ابزارهای جنگی و همه یگان‌های نظامی اعم از نیروی دریایی، هوایی و زمینی به شکل همزمان و وارد کردن بیشترین ضربه ممکن به دشمن است و این روش شبیه دکترین نظامی جدید آمریکاست.

ارتش رژیم صهیونیستی در طول جنگ کنونی غزه و با توجه به اینکه غزه را یک آزمایشگاه زنده برای خودش می‌دانست، بر ادغام همه ابزارهای فناوری جدید نظامی، تکنیک‌های هوش مصنوعی و هوش دیجیتال برای جبران کمبود نیروی زمینی خود و سایر مشکلاتی که در زمینه لجستیکی با آن مواجه بود، متمرکز شد.

در این زمینه آمریکا، انگلیس و فرانسه در سطح اطلاعاتی و ارائه به روزترین فناوری‌های هوش مصنوعی به رژیم صهیونیستی کمک زیادی کردند. در واقع رژیم اشغالگر بیشترین حد ممکن از فشار نظامی را علیه نوار غزه که یک منطقه جغرافیایی بسیار باریک بوده و از هر طرف محاصره شده است به کار گرفت و جنگنده‌ها و پهپادهای اسرائیلی، آمریکایی و غربی به شکل شبانه روزی در آسمان این باریکه فعال بودند.

جنایت‌های ضد بشری که صهیونیست‌ها علیه غزه انجام دادند، از جمله نابودی همه زیرساخت‌های غیرنظامی اعم از تاسیسات بهداشتی، پناهگاه‌ها، جاده‌های اصلی، تاسیسات برق، آب، سوخت و اینترنت و جلوگیری از ورود ابتدایی‌ترین اقلام برای زنده ماندن به غزه در کنار کشتار بی‌رویه غیرنظامیان، نشان می‌دهد که قدرت‌های جهانی و در راس آن آمریکا به ارتش اسرائیل چراغ سبز نشان داده بودند تا از همه ابزارها را و روش‌های غیرقانونی برای رسیدن به اهداف اصلی جنگ غزه استفاده کند.

در واقع هیچ گونه روش غیر انسانی و غیرقانونی نماند که صهیونیست‌ها در جنگ علیه غزه استفاده نکرده باشند. علاوه بر آن همانطور که گفته شد بزرگترین قدرت‌های دنیا هم به روزترین ابزارهای جنگی را در اختیار اسرائیل قرار دادند، اما با این وجود چرا پیروزی مطلق که نتانیاهو از آن حرف می‌زد برای این رژیم محقق نشد؟

شکست‌های چندگانه صهیونیست‌ها در غزه

نگاهی به تحولات جنگ غزه از زمان آغاز آن در 7 اکتبر 2023 تا زمان اعلام آتش بس نشان می‌دهد که عوامل زیادی در سطح تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی مانع از پیروزی رژیم صهیونیستی در این جنگ شد که بارزترین آنها را توضیح می‌دهیم:

شکست راهبردی و فروپاشی دکترین امنیتی و نظامی اسرائیل

حمله غافلگیرانه مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی در 7 اکتبر 2023 یک شوک راهبردی برای این رژیم، سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی آن و عموم اسرائیلی‌ها بود و در وهله نخست، بیانگر شکست اداره اطلاعات نظامی رژیم اشغالگر (امان) در ارائه هشدارهای اولیه است.

از آنجایی که عملکرد سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی بنا به دلایلی همچون کوچک بودن جغرافیای فلسطین که تحت اشغال صهیونیست‌هاست، وجود گروه‌های مقاومت در داخل فلسطین و همچنین محاصره این رژیم توسط دیگر گروه‌های محور مقاومت منطقه، اهمیت بسیار بالایی دارد، «عازار گات» مشاور موسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی می‌گوید که حمله هفت اکتبر بزرگترین شکست راهبردی تاریخی برای اسرائیل است.

سرویس‌های اطلاعاتی جنبش حماس در این زمینه بر فریب راهبردی دشمن تکیه کردند که عمیق‌ترین سطح شکست اطلاعاتی اسرائیل است؛ به طوری که رژیم صهیونیستی علی رغم برخورداری از به روزترین فناوری‌های اطلاعاتی و جاسوسی که آمریکا و غرب در اختیار آن قرار می‌دهند نتوانست آمادگی حماس و آموزش مستمر نیروهای آن و هزاران نشانه دیگر درباره حمله گسترده این جنبش را به درستی تحلیل کند. عملیات دقیق مقاومت فلسطین و اطلاعات گسترده‌ای که گردان‌های القسام از مواضع نظامی صهیونیست‌ها کسب کرده بودند، سردرگمی و شوک بزرگی را در میان اسرائیلی‌ها به وجود آورد.

رژیم صهیونیستی همواره ادعا می‌کرد که بزرگترین سیستم اطلاعاتی دیجیتالی جهان را در اختیار دارد، اما با این وجود نتوانست اطلاعات دقیق در مورد ابعاد و زمان حمله مقاومت فلسطین کسب کند. با توجه به اینکه گروه‌های مقاومت از فناوری‌های متصل به اینترنت استفاده نمی‌کنند، همین مسئله موجب شد تا اقدامات آنها از دایره دید سرویس‌های اطلاعاتی دیجیتال اسرائیل پنهان بماند و میزان نفوذ اطلاعاتی این رژیم به رهبران و فرماندهان حماس به صفر رسید.

به همین دلیل است که بسیاری از ناظران امور معتقدند اسرائیل مانند یک گلوله آتشین بزرگ است اما نمی‌داند که دقیقاً چه چیزی را می‌سوزاند.

رسوایی اطلاعاتی صهیونیست‌ها مقابل مقاومت در غزه

حماس همچنین تلاش‌های جدی و خطرناک سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل برای نفوذ به شبکه ارتباطات داخلی فلسطینی‌ها را ناکام گذاشت. در 5 مه 2018 مهندسان گردان‌های القسام هنگام خنثی کردن یک سیستم جاسوسی بزرگ که توسط سرویس اطلاعاتی اسرائیل در مرکز نوار غزه کار گذاشته شده بود، به شهادت رسیدند. اما بعد از گذشت 6 ماه و در 11 نوامبر همین سال، مبارزان القسام فرمانده یگان ویژه «سیرت متکال» رژیم صهیونیستی را به همراه شمار زیادی از عناصر این رژیم هنگام تلاش آنها برای کار گذاشتن سیستم‌های جاسوسی در شبکه‌های ارتباطات داخلی گردان‌های القسام به هلاکت رساندند.

این عملیات نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی چگونه یگان‌های جاسوسی و رزمی نخبه خود را در داخل غزه به دلیل نیاز فوری به اطلاعات مقاومت به خطر می‌اندازد.

همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که شهادت تعداد زیادی از فرماندهان مقاومت فلسطین در جنگ غزه، به دلیل موفقیت سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل در شناسایی مکان حضور آنها نیست؛ بلکه این فرماندهان به آن خاطر شهید شدند که همراه سایر مبارزان مقاومت در میانه میدان جنگ حضور داشتند و هرگز در هیچ مکانی پنهان نشده بودند، همانند اتفاقی که در مورد شهادت یحیی سنوار، محمد الضیف و سایر فرماندهان بزرگ مقاومت فلسطین رخ داد.

از سوی دیگر، با وجود اینکه اسرای صهیونیستی در جغرافیای باریک و کوچک غزه بودند و این منطقه شبانه روز زیر بمباران‌های ارتش اسرائیل قرار داشت، اما باز هم سرویس‌های اطلاعاتی این رژیم نتوانستند مکان اسرای اسرائیلی را پیدا کنند و هنوز هم نمی‌دانند آنها کجا هستند و هنگام بیرون آمدن اسرای صهیونیستی از دل ویرانه‌ها در مراسم تحویل آنها به صلیب سرخ، شوکه می‌شوند.

رژیم صهیونیستی بانک اهداف وسیعی را بر اساس گردآوری و پردازش داده‌ها در یک دوره طولانی نزدیک به دو دهه در غزه تعیین کرده و همه کریدورهای دیجیتال نوار غزه و از همه مهمتر فضای الکترومغناطیسی و خطوط ارتباطی این باریکه را کنترل می‌کرد. به این ترتیب ارزیابی سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل این بود که سیطره کامل آنها بر نوار غزه موجب می‌شود تا این رژیم هر لحظه آماده رویارویی با گروه‌های مقاومت حاضر در این باریکه باشد، اما وقتی که جنگ شروع شد صهیونیست‌ها از کمبود شدید اطلاعات خود غافلگیر شدند.

به این ترتیب هر سه اصل دکترین امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی یعنی بازدارندگی، هشدار اولیه و قاطعیت در عملیات طوفان الاقصی از هم پاشید.

همچنین باید توجه داشته باشیم که جمعیت صهیونیست‌ها بزرگترین نقطه ضعف این رژیم به شمار می‌رود و در هر جنگی ارتش اسرائیل تلاش کرده تا از وارد شدن تلفات جانی به اسرائیلی‌ها جلوگیری کند. اما گروه‌های مقاومت در نبرد طوفان الاقصی این خط قرمز بزرگ اسرائیل را هم زیر پا گذاشتند و علاوه بر کشته شدن بیش از 1000 اسرائیلی در روز انجام این عملیات، در طول جنگ هم در نتیجه حملات جبهه‌های مختلف محور مقاومت به ویژه حزب الله لبنان و همچنین گسترش قابل توجه عملیات‌های استشهادی از کرانه باختری تا قلب تل آویو، تعداد بی‌سابقه‌ای از صهیونیست‌ها کشته شدند.

بنابراین یک واقعیت مهمی که طوفان الاقصی ثابت کرد این بود که صرفاً تکیه بر فناوری برای پیروزی در جنگ کافی نیست. باید توجه داشته باشیم که ارتش اسرائیل در حالی در اهداف جنگی خود شکست خورد که از تدارکات عظیم نظامی آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی برخوردار بود.

کابوس بزرگ تونل‌های حماس برای اشغالگران

یک روز بعد از اعلام آتش بس، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی گفت که تونل‌های حماس بسیار شگفت‌انگیز هستند و برخی از آنها تا عمق 60 متری زیر زمین قرار دارند. آرون گرین استون، رئیس سابق کمیته اطلاعاتی آمریکا هم در اواسط ژانویه 2024 گفت که تونل‌های حماس کابوس زیرزمینی بزرگی برای ارتش اسرائیل بوده و هسته اصلی توانایی حماس برای بقای آن است. طول تونل‌های حماس در غزه حدود 500 کیلومتر برآورد می‌شود.

در همان زمان، روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت گزارش داد که ارتش اسرائیل از وسعت شبکه تونل ساخته شده توسط مقاومت فلسطین در غزه که حدود 600 درصد بیشتر از برآوردهای مقامات نظامی اسرائیل بود، شوکه شده است.

ارتش صهیونیستی روش‌های مختلفی را برای مقابله با تونل‌های حماس امتحان کرد، از جمله پر کردن تونل‌ها، به آب بستن آنها منفجر کردن این تونل‌ها و .... اما هیچ یک از این راهکارها موفق نبود و با وجود اینکه تعداد زیادی از نظامیان صهیونیست در این راه کشته شدند، آسیب جدی به تونل‌های حماس نرسید.

عدینه موشیه، اسیر زن اسرائیلی که در اولین آتش بس غزه در 24 نوامبر 2023 آزاد شد گفت که شاباک از او خواسته است تا نقشه تونل‌های غزه را ترسیم کند؛ زیرا اسرائیلی‌ها چیزی از تونل‌های حماس نمی‌دانند. او هم گفت که نمی‌تواند نقشه دقیقی ترسیم کند؛ زیرا تونل‌های حماس بی‌پایان هستند و در سراسر غزه کشیده شده‌اند.

به این ترتیب تونل‌های حماس تا به امروز یکی از بزرگترین رازهای جنگ غزه باقی مانده؛ زیرا دارای دروازه‌ها، اتاق‌های مستحکم و به هم متصل است که به مبارزان قسام اجازه می‌دهد حملات غافلگیر کننده علیه نیروهای دشمن انجام دهند.

انعطاف‌پذیری تاکتیک‌های جنگی مقاومت

مقاومت فلسطین به شکل شبانه روزی تاکتیک‌های نظامی ارتش صهیونیستی در غزه را زیر نظر دارد و به موازات آن تلاش می‌کند تا با توجه به شرایط موجود، تاکتیک‌های خودش را تغییر دهد.

آوی ایساچاروف، تحلیلگر صهیونیست می‌گوید هرچند که ارتش اسرائیل تلاش زیادی کرد تا از یک تاکتیک ارتش معمولی به سمت یک ارتش ترکیبی که قادر به جنگیدن در جنگ‌های چریکی است حرکت کند، اما چالش بزرگ ارتش اسرائیل در غزه با حماس این است که در هر منطقه از غزه ممکن است حماس تونل داشته باشد و نیروهای اسرائیلی را غافلگیر کند.

همچنین محافل عبری گزارش دادند که مهمترین چالش ارتش اسرائیل در میدان جنگ غزه، درک گروه‌های فلسطینی از شکاف‌های تاکتیک‌های عملیاتی و فقدان کارایی اطلاعاتی اسرائیل در زمین است. نیروهای فلسطینی همچنین انعطاف پذیری بالایی دارند و به همین دلیل بود که هر زمان ارتش اسرائیل گزارش می‌داد یک منطقه از غزه را پاکسازی کرده، نیروهای حماس و سایر گروه‌های فلسطینی بلافاصله در آنجا ظاهر می‌شدند.

در پایان باید بگوییم تنها هدفی که رژیم صهیونیستی در این جنگ توانست محقق کند، کشتار غیرنظامیان و ایجاد بحران انسانی شدید در نوار غزه بود و مقاومت فلسطین علی رغم از دست دادن تعداد زیادی از رهبران و فرماندهان خود ثابت کرد که همانند گذشته قادر به احیای قدرت نظامی و ادامه حاکمیت سیاسی بر غزه است. فلسطینی‌ها در این جنگ هیچ سرزمینی را از دست ندادند و اسرائیل نتوانست حفاظت از مرزهای خود را در برابر موشک‌های مقاومت که تا زمان اعلام آتش بس شلیک می‌شدند، تضمین کند.

همانطور که جنگ غزه آزمایشگاهی برای ارتش اشغالگر در سطح تکنیک‌ها، تاکتیک‌ها و روش‌های نظامی آن بود، یک تجربه نظامی منحصر به فرد برای مبارزان جدید و قدیمی از همه گروه‌های مقاومت فلسطین به شمار می‌رود که راه مقاومت را تا آزادی ادامه خواهند داد.

انتهای پیام/