۲ رویکرد رهبر انقلاب درباره نامه به جوانان اروپا
اقتصاد ایران: استاد حوزه و دانشگاه میگوید: رهبر انقلاب در نامهای که به جوانهای اروپایی نوشتند، تکیهگاه بحثشان را بر وجدان قرار دادند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه مقاومت در اندیشه رهبر معظم انقلاب، تأکید بر حیث جهانی بودن این نظریه است. ایشان مقاومت را نه یک راهبرد محدود به یک کشور یا منطقه، بلکه یک گفتمان فراگیر و بینالمللی میدانند که همه ملتهای آزاده و حقطلب میتوانند از آن بهرهمند شوند.
در نگاه ایشان، مقاومت صرفاً به معنای مقابله نظامی یا امنیتی با دشمنان نیست، بلکه مفهومی عمیقتر و گستردهتر دارد که شامل ایستادگی در برابر سلطهگری، حفظ استقلال فرهنگی و اقتصادی، و تلاش برای ساختن تمدنی مبتنی بر ارزشهای الهی و انسانی است. از این منظر، مقاومت نهتنها یک واکنش به تهدیدهای استکبار جهانی است، بلکه یک راهبرد دائمی برای حرکت به سوی استقلال حقیقی و پیشرفت ملتها محسوب میشود.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به تجربههای تاریخی، مقاومت را تنها مسیر رهایی ملتها از چنگال استعمار و استبداد بینالمللی میدانند. ایشان تأکید دارند که قدرتهای سلطهگر همواره تلاش کردهاند ملتها را به سازش و تسلیم وادار کنند، اما تجربه نشان داده است که ملتهایی که ایستادگی کردهاند، توانستهاند عزت، پیشرفت و استقلال خود را حفظ کنند. ازاینرو، ایشان نظریه مقاومت را بهعنوان یک الگوی جهانی معرفی میکنند که میتواند مورد استفاده تمام ملتهایی قرار گیرد که در برابر ظلم و استبداد ایستادهاند. این نگاه جهانی به مقاومت، آن را از یک استراتژی موقتی فراتر برده و به یک اصل ثابت و راهبردی در مبارزه با نظام سلطه تبدیل میکند.
حجتالاسلام دکتر سید مهدی موسوی، پژوهشگر حوزه مقاومت و نویسنده کتاب درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه آیتالله العظمی خامنهای، در گفتوگو با گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، به تبیین نظریه مقاومت پرداخت. محور اصلی سخنان این استاد حوزه، بر هویت جهانی مقاومت در انقلاب اسلامی و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب متمرکز بود. وی در این گفتوگو به بیانات رهبر انقلاب در 13 آبان 1403 و همچنین نامه ایشان به جوانان اروپایی اشاره کرد.
مشروح این گفتوگو را میخوانید:
*تسنیم: چرا در پژوهشگری خودتان به مسأله نظریه مقاومت پی بردهاید، نظریهپردازی در این حیطه اصلاً چقدر مهم است؟
نظریه یعنی چارچوب مفهومی کلام که امکان فهم پدیدهها، امکان فهم روابط اجتماعی و امکانات تصمیمگیری درست را برای انسان فراهم میکند. ما در عرصه سیاست و اجتماعی نیاز به نظریه داریم؛ اگر خودمان نظریه تولید نکنیم و چارچوب نظری عمیق و مفهوم دقیقی را از معارف اسلامی استفاده نکنیم، گرفتار نظریههای غربی میشویم و سعی میکنیم بر اساس نظریههای غربی مثلاً جبهه مقاومت را فهم کنیم.
درباره شیوه رهبری سید حسن نصرالله، کتابی را مطالعه کردم که مؤلف در نیمی از کتاب، نظریه «وبر» در انواع اقتدار را پذیرفته و نهایتاً کاری که سید حسن انجام داد را از جنس رهبری کاریزماتیک دانسته و بعد در تحلیلی، نتوانسته بود حقیقت جبهه مقاومت را بهدرستی تبیین کند؛ چرا؟ چون نظریه غلط و نظریه ناکارآمدی را انتخاب کرده بود.
بنابراین اگر قرار است که ما کنش مقاومان و رهبری امثال سید حسن نصرالله و یحیی سنوارها را درست تحلیل کنیم، نیاز به یک نظریه داریم و اندیشه مقاومت یک نظریه است. یعنی در منظومه حضرت امام و رهبر انقلاب، مقاومت، دکترین و یک نظریه است؛ یعنی یک چهارچوب مفهومی کلام که سعی کرده زمینه را برای فهم مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی روابط اقتصادی، فهم کند. امتداد هم دارد؛ نظریه مقاومت در حوزه روابط بینالملل میآید و جبهه مقاومت میشود. در حوزه اقتصاد وارد میشود و اقتصاد مقاومتی را شکل میدهد. در حوزه فرهنگ میآید و جهاد تبیین میشود. پس مقاومت و اندیشه مقاومت اولاً، یک نظریه است و ثانیاً یک راهبرد و استراتژی است. بین راهبرد و نظریه فرق است.
*تسنیم: راهبرد و نظریه را تشریح کنید.
راهبرد یعنی یک اصل عملی ناظر به میدان و صرفاً یک قاعده ذهنی و ایدهآل و آرمان ذهنی نیست؛ بلکه یک قاعده است. ما با این قاعده میتوانیم همین الان خودمان و وضعیتی که در آن هستیم را درست صورتبندی کنیم و درست تصمیم گیری کنیم. بر اساس نظریه، مقاومت برای هر شرایطی، چه شرایط پیروزی و چه شکست؛ هیچکجا شما را تنها نمیگذارد؛ پس نکته اول اینکه اندیشه مقاومت هم نظریه هست و هم راهبرد. از این حیث نظریه است که یک چارچوب ذهنی برای فهم درست پدیدهها میدهد. راهبرد است، چون به ما قدرت تصمیم گیری بههنگام و رفتار صحیح مدبرانه میدهد.
نظریه و راهبرد مقاومت ویژگیهایی دارد. من در بیانات حضرت امام و رهبر انقلاب که تحقیق کردم به 10 ویژگی رسیدم؛ از جمله مردمیبودن، شرعی بودن….
جهانی بودن نظریه مقاومت
یکی از آن ویژگیها، جهانی بودن است. نظریه مقاومت یک نظریه جهانی است. صرفاً یک نظریه دینی نیست و محصور به زمان، مکان، جغرافیا، مذهب و اعتقاد نیست؛ یعنی اینگونه نیست که فقط برای یک دوره کارایی داشتهباشد و محدود به هیچ مکانی نیست. هر کجا باشد جواب میدهد. رهبر انقلاب در بحث اقتصاد مقاومتی فرمود آمریکا بر اساس همین اقتصاد مقاومتی از خطر فروپاشی 1921 نجات پیدا کرد و موفق شد.
*تسنیم: جهانی بودن نظریه مقاومت چه ابعادی دارد؟
نظریه مقاومت جهانی است؛ چون مطابق با فطرت همه انسانها است و هر انسانآزادهای آن را بشنود، تأیید میکند. به تعبیر حضرت امام، صرف تصورش، موجب تصدیق میشود. شما به هر انسانی بگویید که چنین شرایطی هست و من میخواهم مقاومت کنم، میگوید که درست است. مطابق با فطرت، طبیعت، عقل و منطق است و همه انسانها هم میپذیرند.
در نظریه مقاومت که حضرت امام و رهبر انقلاب مطرح کردند، مسأله ما دعواهای داخلی یا جنگهای بین دو کشور، آن گروه و فرقه نیست. نظریه مقاومت در برابر نظم ظالمانه استکباری حاکم بر جهان است. نظریه مقاومت میخواهد این سلطه استکباری را که امروز بر جهان غلبه پیدا کرده و و توانسته کشورهای اسلامی را از هم جدا کند و به استضعاف بکشاند و با چالش مواجه کند. دشمن نظریه مقاومت یک دشمن جهانی است. بنابراین نظریه مقاومت یک نظریه جهانی است.
سومین حیث جهانی بودن مقاومت این است که به تعبیر حضرت امام و رهبر انقلاب، وضعیت آرمانی مقاومت زمانی است که یک جبهه جهانی مقاومت شکل بگیرد. مقاومت نباید محصور در تشیع باشد. نظریه مقاومت نباید فقط محصور در جهان اسلام باشد. مقاومت زمانی موفق میشود که به یک حرکت عظیم و فراگیر جهانی تبدیل شود و به تعبیر امام، تبدیل به جبهه مستضعفان عالم شود.
بنابراین جهانی بودن نظریه مقاومت سه حیث دارد: یکی حیث ریشهای و مبنایی است. یکی به حیث دشمن و یکی هم به حیث تاکتیک و راهبردی است که باید داشته باشیم و آن جبهه مقاومت است.
*تسنیم: جهانی بودن مقاومت چه نتایجی را بهدنبال دارد؟
اگر ما به حیث جهانی مقاومت توجه کردیم، حداقل دو ثمره دارد. در فضای تبلیغ اندیشه مقاومت دو کار اساسی باید انجام دهیم.
اول اینکه اگر حیث جهانی مقاومت را لحاظ کردیم، از این تفسیرهای افراط و تفریطی دست برمیداریم؛ یعنی نه گرفتاراندیشهای میشویم که مقاومت را به جنگ طلبی تفسیر میکند و نه گرفتار اندیشهای میشویم که مقاومت را به سازش و پذیرش دو کشور فلسطین و اسرائیل تقلیل میدهد.
متأسفانه امروز در فضای اجتماعی ما گرفتار دوگانهایم؛ یا مقاومت را جنگ و جنگ طلبی معرفی میکنند یا سازش و سازشکاری. اگر آن حیث جهانی را نگاه کنیم، میبینیم که مقاومت حد وسط است. به تعبیر امیرالمؤمنین علیهالسلام هم یمین اشتباه است و هم شمال اشتباه است؛ بلکه مسیر درست، جاده وسط است. پس این ثمر اولش این است که ما را از افراط و تفریط نجات میدهد.
دومین ویژگی که دارد این است که ما تکلیف خودمان را در حد تکلیف جهانی ببینیم. رهبر انقلاب در 13 آبان فرمود بروید با دنیا ارتباط برقرار کنید. دانشآموزها! با دانشآموزهای دنیا و دانشجوها! با دانشجوهای دنیا ارتباط برقرار کنید. تکلیف ما داخلی و فردی نیست؛ یک تکلیف بینالمللی است. اگر قرار است برنامهریزی کنیم، باید حیث جهانی و رسالت جهانی مقاومت را در نظر بگیریم.
رهبر انقلاب با دو مسیر، جهانی بودن نظریه مقاومت را اثبات کردند. وقتی با جوانهای خودمان و با ملت مسلمان وارد گفتوگو میشود، از یک طریق وارد اثبات جهانی بودن میشود. آنجا که با جوانهای اروپایی وارد گفتوگو میشود با طریق دیگری.
ما نباید به اندیشههای رهبر انقلاب بیتفاوت باشیم. این شخص و این نظریهپرداز بزرگ، فهم عمیق از جامعه دارد و سعی میکنند متناسب با مطالبات جامعه استدلالی بر جهانی بودن مقاومت بیاورند. بعد بر اساس شناخت عمیقی که از جوان و انسان اروپایی و فلسفه اروپایی و غرب دارند، از طریق دیگری وارد میشوند.
در فضای جامعه اسلامی عقل و شرع به رسمیت شناخته شده و معتقدیم جمع میان عقل و نقل، چنانچه در فقه هم داریم، تمام احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، همه دلیل معتبر عقلی برای آنها هست و میتوانیم اثبات کنیم.
رهبر انقلاب زمانی که میخواهند نظریه مقاومت را در جامعه ایرانی توضیح بدهند، میفرمایند که نظریه مقاومت یک نظریه منطقی، عقلانی و منطبق با اصول فطرت، اصول عقلانیت بشری و منطبق با قوانین بینالمللی هست. از مسیر اثبات منطقی بودن و عقلانی بودن نظریه مقاومت وارد میشوند.
* تسنیم: منطق و عقل چه جایگاهی در اروپا و غرب دارد و مواجهه آنها چگونه است؟
امروزه در فضای اروپا دو جریان حاکم است؛ یکی جریان پوزیتویستی و دیگری جریان پستمدرن. در پوزیتیویستی که غالب، عقل است و تقریباً به حاشیه رفته است و جریانهای پستمدرن حاکم شده. در جریانهای پستمدرن عقل جایگاهی ندارد و انسانها بر اساس عقل و منطق و استدلال و استناد به شرع یا استناد به فطرت، کارهایشان را جلو نمیبرند. در دنیای امروز بر اساس اندیشههای پستمدرن، احساسات، عواطف و وجدان برجسته است.
وجدان، تکیهگاه بحث رهبر انقلاب در نامه به جوانان اروپایی
رهبر انقلاب در نامهای که خرداد همین امسال به جوانهای اروپایی نوشتند، تکیهگاه و گرانیگاه بحث خودشان را روی وجدان قرار دادند. رهبر انقلاب برای اثبات جهانی بودن نظریه مقاومت دو رویکرد را رفتند؛ رویکرد اول، اصرار و تأکید بر منطقی بودن و عقلانی بودن نظریه مقاومت هست و رویکرد دوم، نشان دادن ریشه در وجدان و فطرت و احساسات انسانها دارد.
در 13 آبان همین امسال فرمودند: «بحث صرفاً انتقام نیست؛ بحث یک حرکت منطقی است، بحث مقابله منطبق با دین و اخلاق و شرع و قوانین بینالملل است و ملت ایران و مسئولین کشور در این جهت هیچگونه تعللی و کوتاهی نخواهند داشت این را مطمئن باشید.»
انتهای سخنرانی فرمودند: «این مبارزه یک مبارزه عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوته بین و کوتهنظر، نمیگویم خائن، متهم نمیکنم به تعمد و خیانت، حداقلش این است که کوتهبین هستند سعی نکنند حرکت ملت ایران را در برابر استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه دهند؛ نخیر، حرکتی منطقی، درست و منطبق با منطق صحیح عقلایی و انسانی و بینالمللی است.»
دوباره چند خط بعد میفرمایند: «معنایش این است که حرکت ملت ایران حرکتی است که مورد قبول منطق بینالملل، منطق انسانی و البته منطق اسلامی و قرآنی است.»؛ یعنی به تعبیر دیگر اگر در شرع هم نظریه مقاومت داریم، حکم ارشادی است، ارشاد به حکم عقل است.
*تسنیم: رهبر انقلاب چه توصیفی از مقاومت دارند و دیدگاه ایشان چه ابعادی را شامل میشود؟
رهبر انقلاب در 13 آبان، نظریه مقاومت را با دو ویژگی توصیف کردند؛ یکی حرکت و دیگری مبارزه است. در اندیشه رهبر انقلاب رکن رکین، تحول و حرکت است. هر چیزی را با حرکت و تحول فهم میکند. در نظریه انقلاب، منظور غربیها از واژه انقلاب بازگشت است. انقلاب در نظر اندیشه امام و رهبر انقلاب و متفکران ما، یعنی حرکت بهسمت جلو.
رهبر انقلاب میفرماید مقاومت، حرکت است؛ نه یک توقف و جمود و تحجر؛ انسانی که قلههایی را درنظر دارد، حرکت میکند؛ پس مقاومت حرکت است با چند ویژگی: حرکت منطق. حرکت صحیح عقلایی. منطبق با منطق انسانی، منطبق با قوانین بینالملل منطبق با شرع و اخلاق.
اگر مقاومت را برای نسل جوان توضیح میدهیم، طوری تصور نکند که مقاومت یعنی سکون، ترس و عقبگرد. نسل جوان باید احساس کند اگر ما دنبال پیشرفت و ترقی و رسیدن به قلههای بزرگ هستیم یعنی مقاومت؛ چرا؛ چون مقاومت یعنی حرکت.
واژه دومی که رهبر انقلاب برای مقاومت به کار میبرند واژه مبارزه است. مقاومت علاوه بر اینکه یک حرکت است، یک مبارزه هم است. مبارزهای دوباره با چند ویژگی، مبارزهای عقلانی، خردمندانه، منطبق با منطق و دائمی. این مبارزه مبتنی بر منطق و عقل و خرد است و یک مبارزه دائمی و تمام ناشدنی است، هیچوقت تمام نمیشود. تا دنیا دنیاست و انسان در این دنیا هست مقاومت هست و مبارزه هست.
اصلاً انسان بر اساس منطق قرآن کریم همواره در حال صیرورت و تحول است و این حرکت هیچوقت متوقف نمیشود. رهبر معظم انقلاب میفرماید مقاومت مبارزهای دائمی است. حالا با چه چیزی مبارزه میکنیم؟ متعلق مبارزه چیست؟ رهبر انقلاب در سخنرانی سیزده آبان متعلق مبارزه را هم مشخص کرده است.
*تسنیم: طبق بیان ایشان، متعلق مبارزه چیست؟
ما با سه چیز در حال مبارزه هستیم:
مبارزه با سیستم استکباری، مبارزه با استکبار جهانی، مبارزه با دستگاه جنایتکار حاکم بر نظم جهانی. پس اولین متعلق در دشمنی ما سیستم و نظم جهانی است.
دومین متعلق مبارزه ما چیست؟ مبارزه با نشانههای ظلم، تعدی و نشانههای نظم ظالمانه حاکم بر جهان. پس ببینید، هم با خود سیستم و هم با نشانههای این سیستم مبارزه میکنیم. مصداق: الان بعضیها میگویند ما استکبارستیز هستیم؛ اما برای آن مصداق تعیین نمیکنند؛ بهصورت کلی میگویند با یزید و یزیدیان میجنگیم، حضرت هم فرمود «مثلی لا یبایعُ مثلَ یزید»؛ ولی مصداق تعیین نمیکنیم. رهبر انقلاب میفرماید ما علاوه بر اینکه با اصل نظام ظالمانه میجنگیم، با مصداق ظلم هم جنگ داریم. مبارزه با استکبار آمریکایی، مقابله با سلطه ظالمانه وقیحانه دولت آمریکا.
نقطه آرمانی مقاومت
در 13 آبان میفرمایند که مقاومت زمانی به نقطه آرمانی و ایدهآل خودش میرسد که دو ویژگی داشتهباشد.
جایابی درست و واقعی حرکت عمومی اسلامی و انسانی جبهه مقاومت در دنیا؛ یعنی اولاً ما بتوانیم نظریه مقاومت را و جبهه مقاومت را بهعنوان یک نظریه مهم در دنیا و بهعنوان اندیشه مترقی مطرح کنیم. چیزی نباشد که فقط خودمان مطلع باشیم و کسی نداند. جانمایی این نظریه در میان نظریههای بزرگ.
شکلگیری حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار. مقاومت چه زمانی به پیروزی میرسد؟ رهبر انقلاب میفرماید زمانی که یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا شکل بگیرد. این عبارت آخری همان جبهه مستضعفان عالمی است که امام فرمودند که ما باید بهسمت ایجاد جبهه مستضعفان عالم از هر قشر و مذهبی برویم.
*تسنیم: از چه طریقی باید بهسمت ایجاد جبهه مستضعفان حرکت کرد؟
رهبر انقلاب در 13 آبان چهار طریق را بیان کردند. ابتدا توجه به افکار عمومی مردم دنیا است. افکار عمومی امروزه در دنیا قدرتش از بمب هستهای بیشتر است. در منطق مقاومت، قدرت از آنِ ابزار و تکنولوژی نیست. تا حد ممکن و تا جایی که عقل و شرع اجازه میدهد باید خودمان را مجهز کنیم؛ اما گرانیگاه و پایگاه قدرت ما تکنولوژی نیست، موشکهای ما نیست؛ بلکه افکارعمومی و توجه به افکار عمومی دنیاست.
فرمودند که تماس همگان با دانشآموزان و دانشجویان دنیا. ما باید با دنیا ارتباط برقرار کنیم. چقدر آمادهایم که با دنیا ارتباط برقرار کنیم؟ چقدر زبان بلدیم؟ چقدر تکنولوژی بلدیم؟ چقدر اهل هنر و شعر قوی هستیم؟ اهل کاریکاتور قوی هستیم؟ گاهیوقتها یک کاریکاتور کار دهها موشک را انجام میدهد. گاهیوقتها یک شعر کار ده موشک انجام میدهد، یک توئیت قوی و عالمانه کار ده موشک را انجام میدهد. اینها را میتواتیم برنامهریزی کنیم.
باید حقایق را برای جوانان جهان تبیین کنیم. امروزه امپراطوهای رسانهای مثل بیبیسی و سیانان و حتی العربیه اجازه نمیدهند حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. ما تلاش کنیم حقیقت را به گوش مردم دنیا برسانیم.
نکته دیگر یادآوری وظایف همه جوانهای دنیا در برابر استکبار است. این خلاصهای از بیانات سیزده آبان بود؛ پس روش، اثبات عقلانی و منطقی بودن جبهه مقاومت و نظریه مقاومت است.
*تسنیم: نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی با چه رویکردی بود؟
رهبر انقلاب در نامهای که به جوانان اروپایی در تاریخ 1403/3/05 نوشتند، با شیوه دیگری وارد بحث شدهاند. روی عقل سرمایهگذاری نکردند. روی واژه وجدان رفتند. چند بار در این نامه از کلمه وجدان استفاده کردهاند.
واژه وجدان را اولین بار «کانت» به کار بردهاست. ما در ادبیات دینی این واژه را نداریم؛ بعداً صورت اسلامی به خودش گرفته است. غربیها در مقابل نظریه عقل، به نظریه وجدان اعتقاد دارند.
«کانت» در کتاب «نقد عقل محض با نقد عقل عملی» میان معرفت با اخلاق جدایی انداختهاست. او گفته معرفت که کار تجربی و فیزیک و شیمی است، کار عقل است؛ اما اخلاق و ارزشها کار عقل نیست، کار دل، وجدان و شهودات قلبی است و این نظریه تقریباً در دنیا پذیرفته شده است که اخلاق و قوانین، ریشههای متافیزیکی ندارد؛ بر خلاف ما که قائل هستیم ریشههای متافیزیک دارد. رهبر انقلاب از همین ظرفیت در گفتوگوی با جوانان استفاده میکند.
* تسنیم: محتوای نامه هم اشاره کنید.
ابتدای نامه این است: «بسمالله الرحمن الرحیم این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه برانگیخته است». کاملاً احساسی و عاطفی، وجدانی به ما تکنیک میدهد. ما اگر قرار است با جوانان ارتباط برقرار کنیم، با تحکم و تشر و داد و بیداد و اثبات اینکه من حق هستم و تو ناحقی نیست؛ از موضع عاطفه و محبت و دوست داشتن باید وارد بشویم.
خلاصه نامه این است که ما برای اینکه بتوانیم نظریه مقاومت را درست جا بیندازیم، باید به ابعاد انسانی، وجدانی، تاریخی و اخلاقی تمرکز کنیم. خلاصهاش این است که به جوان جهان باید بگوییم مقاومت یک حقیقت و مبارزهای انسانی است که ریشه در وجدان، ریشه در قلب و انسانیت انسان دارد که روز بهروز همبر دامنه او افزوده میشود. رهبر معظم انقلاب فرمودند شما طرف درست تاریخ هستید.
* تسنیم: نگاه جهانی داشتن چه ثمرات دیگری میتواند داشتهباشد؟
ما اگر نگاه جهانی نداشته باشیم؛ مثلاً یک سلسله عناصری را در نظریه مقاومت وارد میکنیم که شیعه وارد شود و سنی خارج شود و هر کسی را با برچسبی خارج میکنیم. اما نامهای که رهبر انقلاب به جوانان اروپایی نوشت، جوانانی که یهودی، مسیحی، با دین و بیدین، همه هستند؛ میفرماید شما بخشی از جبهه مقاومت هستید و در طرف درست تاریخ قرار گرفتهاید. در تبیین نظریه مقاومت باید به حیث انسانی و جهانی قضیه تمرکز کنیم و با برچسبهای مختلف نباید افراد را خارج کنیم. رهبر انقلاب میفرماید حرکت شما جوانان اروپایی برآمده از وجدان بیدار، مبارزه شرافتمندانه، دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه، ایستادگی در راه حق و مقاومت انسانی و شجاعانه و کمک انسانی است.
بعد در هدف از مبارزه فرمودند که هدف از مبارزه، توقف ظلم استکباری است. ظلمی که کشوری را غصب کرده، دولت غاصب را ایجاد کرده، سختترین فشارها را ایجاد کرده، سختترین شکنجهها را ایجاد کرده، نسل کشی کرده، سیاست مشت آهنی، بیرحمی، ترور و سرکوب و جنایتهای هولناک. اینها را به هر کسی بگویید با شما همراه میشود.
*تسنیم: در اینباره بیشتر توضیح دهید.
میفرماید جبهه غرب با روایتسازی غلط مقاومت را تروریست معرفی کردند. در نامه به جوانان اروپایی میفرمایند رسانههای غربی آمدهاند و تلاش کردهاند یک روایت غلطی از مقاومت را ایجاد کنند و آن روایت این است که مقاومت تروریست است؛ کار مقاومت همان کار تروریستها است و تقریباً موفق شدند که مقاومت را تروریست معرفی کنند. در نامه به جوانان اروپایی این دوگانه تروریست و مقاومت را بر پایه وجدان اخلاقی طراحی میکنند. با طرح چند سؤال و چند تنبه دادن، انسانها را به فطرت و وجدانشان برمیگردانند.
بیدار کردن فطرت انسانی توسط رهبر انقلاب
رهبر انقلاب میفرماید آیا کسی که این کار را بکند تروریست است؟ این همان کاری است که انبیاء انجام میدادند و استفهامهای انکاری که در قرآن است.
آیا ملتی که در سرزمین متعلق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند تروریست هست؟ دستور نمیدهند. افراد را به وجدانهای بیدار خودشان برمیگردانند که به خودت مراجعه کن. حضرت امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه فرمود انبیا الهی کارشان این بود آدمها را به فطرتی که در درون همه است برگرداند. این فطرت در همه انسانها هم هست است، به تعبیر آیت الله شاهآبادی از بین رفتنی هم نیست. این سرمایه بزرگ انسانی است که انقلاب اسلامی با همین نظریه فطرت ایجاد شد. امام با همین فطرت مردم ایران را بیدار کرد. اصلاً با همین فطرت جبهه مقاومت شکل گرفت.
رهبر انقلاب هم بر اساس همین نظریه فطرت به جوانان اروپایی میگوید به فطرت خودتان مراجعه کنید، ببینید آیا کسی که از سرزمین خودش دفاع میکند تروریست است؟ جواب هم نمیدهد، میگوید خودت فکر کن. آیا کمک انسانی به این ملت، کمک به تروریست بهحساب میآید؟
خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری میگوید انسان را انسان نامیدند؛ چون از فطرت انس است. همه انسانها میل به انس دارند.
سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی حتی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند؛ رژیم تروریست و بیرحم اسرائیل را دفاعکننده از خود وانمود میکنند و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیت و حق تعیین سرنوشت خود دفاع میکند تروریست مینامد. چند واژه فطری را تأکید کردند. آزادی را همه میطلبند، امنیت را همه میفهمند و حق تعیین سرنوشت را همه میفهمند. رهبر انقلاب در مواجهه با جوانان اروپایی برای روایت مقاومت از عنصر وجدان و فطرت استفاده میکند، آن هم از طریق همدلی و محبت.
*تسنیم: نکته پایانی را بیان کنید.
و آخرین نکته اینکه رهبر انقلاب فرمودند به جوانان اروپایی نقاط قوت را نشان بدهید. امیدبخشیها را یادشان بدهید؛ بیداری وجدانها در مقیاس جهانی، آشکار شدن حقیقت در مقیاس جهانی، همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاههای سراسر جهان از جبهه مقاومت و تاریخ در حال ورق خوردن است.
این گزارشی از بیانات رهبر انقلاب بود که از دو مسیر هویت جهانی مقاومت را اثبات کرد: یکی از مسیر عقل و عقلانیت که در 13 آبان از این طریق رفتند و یکی هم از طریق وجدان و اخلاق و آن شهود باطنی که انسان غربی بر او استوار است و در نامه به جوانان اروپایی آن را مطرح کردند.
گفتوگو از : بابک شکورزاده
انتهایپیام/