عابدینی: علی کریمی اشتباه کرد

اقتصاد ایران: امیر عابدینی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس که صلاحیتش برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال تایید شده، به سوالات زیادی پاسخ داد.

خبر آنلاین: ۱۱ اسفند روز بسیار مهمی برای فوتبال ایران است؛ قرار است در این روز انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود تا این فدراسیون رئیس خود برای ۴ سال آینده را بشناسد. مهدی تاج، امیر عابدینی، حیدر بهاروند، علی کفاشیان و شهاب‌الدین عزیزی‌خادم ۵ نفری بودند که برای ریاست فدراسیون فوتبال نامزد شدند که صلاحیت ۲ نفر آخر مورد تایید قرار نگرفت و قرار است انتخابات با حضور ۳ نفر دیگر برگزار شود. امیر عابدینی که سابقه ریاست فدراسیون فوتبال را در کارنامه دارد، این دوره کاندیدای انتخابات شده و قصد دارد بار دیگر ریاست فدراسیون فوتبال را بر عهده بگیرد. او ابتدا قرار بود با علی کفاشیان وارد یک ائتلاف شود ولی حضور میرشاد ماجدی در تیم کفاشیان این ائتلاف را به‌هم زد و عابدینی حالا به تنهایی وارد صحنه رقابت شده و کار سختی هم برای شکست دادن مهدی تاج دارد.

عابدینی که ۸ سال روی صندلی مدیرعاملی پرسپولیس نشسته، در فاصله کمتر از یک‌ماه تا انتخابات فدراسیون فوتبال در خصوص دلایل خود برای بازگشت به ریاست این فدراسیون و وضعیت انتخابات صحبت کرد. عابدینی که می‌داند کار بسیار سختی برای شکست دادن تاج دارد، در این گفت‌وگو درباره مسائل مختلفی صحبت کرد که بخش اول آن در ادامه آمده و بخش دوم در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

اول از همه درباره تصمیم‌تان برای ثبت‌نام در انتخابات فدراسیون فوتبال بگویید. چه شد که چنین تصمیمی گرفتید؟

امروز همه کسانی که دغدغه فوتبال دارند، این احساس را دارند که برای نجات فوتبال چه کار کنند؟ فوتبال گرفتاری دارد. گرفتاری فوتبال دیگر آیتم‌بندی شده است. قبلا وقتی می‌گفتند فوتبال چه مشکلی دارد، مثلا بازی استقلال و پرسپولیس یک معضلی بود. چرا فوتبال دوقطبی است و فقط این ۲ تیم مطرح هستند؟ امروز بحث‌های دیگری مطرح است. امروز نگرانی بسیار عمیقی در جمعیت هوادار فوتبال هست. فوتبال یک هنجار زیبا است ولی چرا به ناهنجاری تبدیل شده؟ اگر به آیتم‌ها نگاه کنید، ۸-۹ دلیل وجود دارد که به فوتبال ضربه زده و هویت‌سوزی شده و اشک تماشاگر درآمده است! همین بازی پرسپولیس و تراکتور یک مثال است. ما هر موقع به تبریز می‌رفتیم، احساس می‌کردیم تیم خودمان مقابل ماست. امروز این احساس از بین رفته و جایگزین آن تیم دشمن شده است! استنباط من این است که چنین چیزی همه جا هست. تیم ملی می‌برد، مردم ناراحت هستند که چرا اینطوری بازی کرد؟ ۵۰ سال است تیم امید به المپیک نرفته. زیر پوست فوتبال ناخوشی جلوه کرده و می‌گویند طرف از پوستش معلوم است که کبدش مشکل دارد. یعنی جایی که باید تصفیه کند، بیمار شده. من از خارج که برگشتم، به‌خاطر دوستی با سعید شیرینی و ارادت به پیشکسوتان، به آن‌ها سر می‌زدم تا اینکه از فدراسیون زنگ زدند بیا کمک کن. رفتم تا شاید کمک کنم یک‌سری مشکلات حل شود.

چه کسی زنگ زد؟

مهدی تاج. زمانی بود که عمل جراحی کرد و به من زنگ زد. من رفتم و مشغول شدم. از کجا فهمیدم یک بی‌انضباطی در فوتبال حاکم شده؟ به من حکم مشاوره دادند ولی اصلا نگفتند اتاقت کجاست، با چه کسی ارتباط داشته باش یا اصلا به چه کسی مشورت بده! اصلا مشورت هم نخواستند. من به اتاق‌های دیگر رفتم و دیدم اصلا هیچکس نمی‌داند چیکار کند. بعد به مهدی تاج گفتم می‌خواهم کاندیدا شوم. با همان لهجه قشنگش پرسید چرا می‌خواهی کاندیدا شوی؟ گفتم می‌خواهم وسط صحنه بیایم. گفت یعنی با من رقابت کنی که گفتم آره. چند آیتم را گفت که صادقانه بود. گفت من حداقل ۵۰ رای دارم، هیئت‌ها و بخشی از باشگاه‌ها و جراید با من هستند. این را که گفت، من بیشتر تهییج شدم. چون می‌خواهم با کسی رقابت کنم که از حالا مطمئن است که رئیس فدراسیون می‌شود. باور داشتم که با سلامت ثبت‌نام می‌کنیم. روزی که ثبت‌نام شروع شد من زودتر رفتم و به عنوان مشاور آنجا بودم. آن روز قصد ثبت‌نام نداشتم.

چرا؟

قبل از آن علی کفاشیان آمد که باهم مذاکره کنیم که من چطوری وارد گود شوم. او گفت اگر بیایی، من به عنوان نایب‌رئیس اول کمک می‌کنم. گفتم خب شما رئیس باش و من نایب‌رئیس که گفت نه. دلایلی آورد که من را قانع کرد. برای ثبت‌نام از من مدارک دوره ابتدایی تا مهندسی را خواستند. گفتم خودتان می‌توانید دوره ابتدایی را بیاورید؟ در اساسنامه هم این را نخواسته بود. من همه را بردم ولی گفتم خدا وکیلی این را از همه می‌خواهید؟ که دیدم نه فقط من باید بیاورم! فرم‌ها را هم پر کردم و یک دوره نکیر و منکر گذراندم. رسید به اینکه از ۵ عضو مجمع امضا بگیرم. وقتی متوجه شدم تاج ۴۶-۴۷ و بهاروند ۱۱ تا دارند، فهمیدم چه خبر است. کفاشیان و عزیزی‌خادم هم ۵ تای خودشان را گرفته بودند. کلا ۵-۶ عضو مانده بود که اصلا شما رویت نمی‌شود به آن‌ها زنگ بزنی. می‌گویند تو امیر عابدینی، ۵ تا امضا نتوانستی از باشگاه‌ها جور کنی؟ خلاصه به چند باشگاه زنگ زدم و خیلی برای من سنگین بود. این را از حلقوم من درآوردند. دوستان دیگری زحمت کشیدند و ۶ امضا فرستادند و چهارشنبه به دبیرکل رساندیم و او گفت تمام شده و فرم‌ها ثبت شده. یک نفر گفت بمان و تاییدیه بگیر. گفتم دبیرکل که دروغ نمی‌گوید. پنجشنبه که روز آخر بود، من استرس گرفتم و رفتم فدراسیون. در دفتر تاج بودم . گفتم ثبت من تمام شده و مشکلی ندارد؟ به پایین زنگ زد گفتند نه پشت دستگاه است و رد نشده! تاج را نگاه کردم و فوری گفت تمامش کنید و تاییدیه را بیاورید. اگر پنجشنبه نمی‌رفتم، الان کاندیدا نبودم! این همان سوال شما را جواب داد. سیستم به گونه‌ای درست نشده که اگر بخواهی بیایی و خدمت کنی، بگویند نه صلاحیت نداری و امکانش را ندارد، قلبت مریض است و ... ولی من خوبم. چطوری می‌شود؟ چطوری است که رئیس جمهور ۸ سال است، رئیس دستگاه قضا ۱۰ سال، نهادهای زیرمجموعه رهبری هم ۲ تا ۵ سال هستند ولی فدراسیون فوتبال چگونه است که دوستان بدون برنامه و کارنامه همیشه هستند؟ اصلا به دغدغه فوتبالی‌ها توجه نمی‌کنند و می‌گویند کسی نیاید. صداوسیما و فوتبال هیچ تعاملی نداشتند چون ما بلد نبودیم تعامل کنیم ولی امروز دم انتخابات تعامل می‌کنیم که منافع شخصی خودمان تامین شود. از منافع فوتبال برای منافع شخصی هزینه می‌کنیم. در بخش معنویت فوتبال سوخته است. مطالبی که در استادیوم‌ها می‌شنوید را به این شکل در خیابان هم نمی‌شنوید. اصلا اعتقادی و اسلامی را کنار می گذاریم، شان ایرانی بودن ما هم رعایت نمی‌شود. برند معنوی فوتبال سوخته یا نه؟ وقتی برند بسوزد، چقدر برای احیا زمان می‌برد؟ دلیلش صدور احکام بسیار زیاد در انضباطی، استیناف و اخلاق است. آقایان گزارش فعالیت می‌دادند و گفتند رسیدگی به ۳۴۰ پرونده انضباطی که من خندیدم. گفتم این فاجعه است. روزی که رسید به صفر هنر کردی. زیاد شدن پرونده یعنی عدم انضباط!

ولی اگر صفر شود فدراسیون از نظر مالی ضرر می‌کند چون درآمد خوبی دارند!

این یک واقعیت است. اگر روزی که فوتبال را از مسیر غلط پولساز کنیم یعنی به بیراهه رفتیم و معنویت را سوزاندیم. مربی و بازیکن و باشگاه جریمه شوند و این ارقام در بودجه نیاید. چون اول فصل باید بگویی این بودجه است ولی وقتی ندانی چقدر جریمه می‌کنی، خلق‌الساعه دریافت می‌کنی. مطلب بعدی پرونده‌های فوتبال در محاکم قضایی است. چرا فوتبال آنقدر پرونده دارد؟ در دادگاه‌های بین‌المللی چقدر پرونده داشتیم و شکست خوردیم؟ اکثر آن هم مربیان بوده. در همه این‌ها یک بازیکن به ایران می‌آید و ویلچری می‌شود، کسی به او رسیدگی نمی‌کند. جایی که باید وارد شویم و بگوییم معنویت فوتبال در ایران چیز دیگری است، رها می‌کنیم. چون نمی‌توانیم سازماندهی، برنامه‌ریزی، هدایت و کنترل کنیم. بیمه هیچ معنایی ندارد. هوادار و بازیکن باید بیمه شوند.

در همین بازی اخیر، ۲ هوادار چشم‌شان را از دست دادند.

آنها چه می‌خواستند؟ می‌خواستند خوشحالی‌شان را در یک هنجار اجتماعی ببینند. بالاخره برای آنها در فوتبال هویت ساختیم. طرفدار یک تیمی هستند. در تمام ناهنجاری‌هعای اجتماعی حضور داشته و هیچ جایی به هویت دلخواه نرسیده‌اند. در فوتبال یک هویت قبول کرده و برای این است که دعوا می‌کنند. وقتی می‌بینند به این هویت هم ظلم شده بعد هیئت‌های ما هم اصلا استقلال ندارند. چرا استقلال رای نمی‌دهیم و نمی‌گذاریم کارشان را کنند. چرا همه نگران هستند که موقع انتخابات عوض شوند، اگر نظرشان ماندن رئیس فعلی نباشد.

البته عمر بعضی از این روسای هیئت‌ها خیلی طولانی است.

چون بعضی‌ها بلند هستند چیکار کنند. من هرچه بگویم، از رای‌های من کم می‌شود ولی من نیامده‌ام رای بیاورم. این تفکر و تعقل را دارم و تعامل می‌کنم. واقعیت مطلب این است که من احساس بدی دارم که اگر فوتبال متحول نشود، این دلخوشی هم از مردم گرفته می‌شود.

این یعنی کاندیدا شدن شما بیشتر یک اقدام اعتراضی است؟

من در زندگی‌ام هیچوقت ناامید نبودم. من به شرافت انسانی و وجدان بیدار جامعه بها می‌دهم. هیئت‌ها و باشگاه‌ها و کسانی که حق رای دارند، از وجدان جامعه سهم می‌برند. نوآوری و کار علمی را قبول کنیم. باید در جایگاه‌ آن کار کنیم و به مردم و جامعه فوتبال پاسخگو باشیم. برند معنوی ورزش دست هوادار است. ورزش بدون هوادار روح ندارد. من برای این روح کار می‌کنم. شما هم برای همین روح کار می‌کنید. من به این امید دارم نه اینکه قطعی بدانم رای نمی‌آورم. شاید بازی را به‌هم بزنم. من یک رای هم داشته باشم، تا آخر هستم.

پس شما تا آخر می‌مانید؟

این سوال طنز نیست. یک واقعیت تلخ است. بعضی‌ها می‌آیند که نمانند و بعضی‌ها می‌خواهند بمانند ولی متهم به نماندن هستند. من این متهم هستم!

آیا رئیس هیئتی که ترس از برکناری دارد به شما رای می‌دهد؟

سوال سنگینی است. اگر بگویم این باور را ندارم، چه اتفاقی می‌افتد؟ من گاهی دلم برای داوران می‌سوزد. من در کنار فوتبال نبودم و در عمق فوتبال بودم. در جوانی فوتبالیست بودم و در رده‌های ملی بازی کردم. در آموزشگاه‌های کشور بودم. کانون جوانان، شعاع و پیکان بازی کردم و بعد به پرسپولیس رفتم. برق بازی کردم. درس هم خواندم. آن موقع حسین کلانی که هم درس می‌خواند و هم بازی می‌کرد الگوی من بود.کوچه و بازار در انتخابات رای معنوی دارند و جایی شمارش نمی‌شود. من نوکری این مردم را کردم. وقتی به وزارت کشور رفتم و پرسیدند کدام استان می‌روی؟ گفتم محروم‌ترین استان می‌روم. بین سیستان و بلوچستان، ایلام و لرستان من لرستان را انتخاب کردم. الان هم در لرستان به من علاقه دارند. من نوکری آن‌ها را کردم. نوکری مردم خراسان و آذربایجان شرقی را کردم. در بنیاد شهید نوکری خانواده شهدا را کردم. این است که هنوز اسمم هست. در فوتبال هم باز خدمت صادقانه کردم. مردم را ولی‌نعمت بدان، آن‌ها دوستت دارند. ارباب که نیستی. بعضی‌ها شهردار تهران می‌شوند و فکر می‌کنند ارباب هستند. باید مردم دوستت داشته باشند. حالا رای هم بیاور. طرف در مجلس رای آورده ولی خودش می‌داند رای ندارد. اگر رای از روی عشق و علاقه نباشد، به درد نمی‌خورد. من ۵ رای صادقانه داشته باشم، برایم کافی است. می‌فهمم در جامعه فوتبال کار کردم. همه هماهنگ کنند به من رای ندهند، من نباخته‌ام. مجمع می‌بازد. اگر هم با بررسی دقیق به من رای ندهند و به کسی بهتر از من رای دهند، دست‌شان را می‌بوسم. مگر می‌شود فوتبال که صنعت پردرآمد است، درآمد نداشته باشد و همه دنبال پول بدوند. فدراسیون فوتبال هم همیشه طلبکار باشد و هیچوقت به‌دست نیاورد.

مشابه این رفتار شما را علی کریمی انجام داد و آمد، چند رای آورد و رفت. گفت من آمدم ثابت کنم این مجمع آدم فوتبالی نمی‌خواهد.

علی کریمی را مثل پسرم دوست دارم. پسر من خدایی نکرده محکوم به اعدام شود هم مگر می‌توانم اسمش را نیاورم؟ به خدا تمام جوان‌ها را مثل پسرم دوست دارم. چون همیشه با جوان‌ها زندگی کردم. وقتی جوان بودم در فوتبال بودم.وقتی پرسپولیس را گرفتم، رفتم سر تمرین ۱۸ توپ کاشتم و شوت زدم. فوتبالم خوب بود و در آمریکا هم بازی می‌کردم. حشمت خان مهاجرانی وقتی فهمید در آمریکا درخشیدم، پیغام داد بیا آرژانتین ولی نرفتم چون نمی‌توانستم به آمریکا برگردم و ویزایم می‌سوخت. رایکوف خیلی من را دوست داشت و ۲ بار گفت بیا استقلال. منصور پورحیدری هم گفت دیوانگی نکن و به استقلال بیا. در آموزشگاه‌های کشور کنار پورحیدری و حجازی و روشن و نصرالله عبدالهی و جانملکی بودیم و تیم عجیبی داشتیم. آموزشگاه‌های کشور آن موقع می‌توانست ۸ بازیکن به تیم ملی بدهد. الان اصلا نداریم.

6178483

علی کریمی در آن مجمع نماد اعتراض بود؟

من بعدا به علی کریمی اعتراض کردم. چون اصلا دوره مدیریت نگذرانده بود. نوشته بود ۴ سال مدیریت ولی این تعریف نشده بود. مثلا وقتی من می‌خواهم به فدراسیون فوتبال بروم، پشت سرم دوره مدیریت کلان هست. اداره فدراسیون فوتبال بسیار سخت است. شما باید یک هارمونی در تمام اعضا ایجاد کنی که بتواند این کار را پیش ببرد. علی کریمی اشتباه کرد و تصورش این بود که نام علی کریمی رای دارد. نام علی کریمی در اذهان عمومی رای داشت، نه در فدراسیون فوتبال. من هم آن شرایط را دارم و اینطوری نیست چون امیر عابدینی هستم و نوکر فوتبال بودم، در مجمع رای بیاورم. مجمع رای خودش را دارد ولی من مبارزه خودم را می‌کنم. کریمی فکر کرد خوشنامی‌اش در سطح مردم می‌تواند تاثیرگذار باشد.

چه شد که راه شما و علی کفاشیان از هم جدا شد؟

بند ۳ ماده ۳۳ می‌گوید کسی بیش از ۳ دوره نمی‌تواند بیاید. حقوقدان‌ها به من گفتند در فیفا هم آمده اگر کسی حکم کمیته اخلاق داشته باشد، نمی‌تواند کاندیدای یک دوره دیگر شود. منظور تبرئه شدن و گذراندن دوره محرومیت نیست. کفاشیان محروم و یک رقمی جریمه شد. جریمه را هنوز نداده پس حکم جاری است. من این را نمی‌دانستم. کفاشیان آمد و صحبت کردیم و یک شاهد هم داشتیم. من با کفاشیان رفاقت خوبی دارم. اینکه دلخور شدم هم خب آدم از کسانی که دوستانش هستند دلخور می‌شود. قرار شد فکر کند و قاطع گفت به یک شرط وارد گود می‌شود که تو برای ریاست بیایی و من نایب‌رئیس اول شوم. گفت نایب‌رئیس دوم هم میرشاد ماجدی. گفتم باید درباره او فکر کنم ولی می‌دانم ماجدی به دنبال نایب‌رئیسی دوم نیست. کفاشیان رفت و تیمی تشکیل داد و به عنوان رئیس آمد. کفاشیان فکر کرد او را بازی می‌دهم. من خیلی صادقانه گفتم و دلم می‌خواست او رئیس شوم. آیا کفاشیان بهتر از تاج است؟ استنباط من این است که اهرم‌هایی که تاج برای بقای خودش نگه داشته، کفاشیان هیچوقت دنبالش نبوده. آیا تاج با من دشمن است؟ نه رفیق من است. آیا حق دارم با رفیقم مبارزه کنم؟ بله. اگر کشتی‌گیر باشم، با برادرم هم کشتی می‌گیرم. من وسط میدان آمده‌آم و تاج همه اهرم‌ها را دارد و من هیچی ندارم. حتی برای ثبت‌نام من هم از اهرم آن‌ها استفاده شد.

شما قبل از ثبت‌نام گفتید اگر تاج بیاید ثبت‌نام نمی‌کنم و رقابتی ندارم و به نظر آمد موافق ادامه حضور تاج هستید ولی الان برداشت من از صحبت‌های شما این است که انتقادات زیادی دارید.

الان هم می‌گویم. مهدی تاج به گونه‌ای عمل کرده که هیئت‌ها و بعضی از باشگاه‌ها در رای دادن قسم‌خورده شده‌اند. مگر می‌شود کسی یک روزه ۴۷ تا برگه بگیرد. این معنی دارد. خیلی‌ها اعتراض کردند. وقتی شما ۵ رای می‌خواهی ولی ۴۷ تا می‌گیری یعنی کسی نیاید. یعنی جلوی ثبت‌نام ۸ نفر را گرفتی و یعنی من برنمی‌تابم کسی صندلی‌ام را بگیرد. این معنی خوبی ندارد. برای هیئت‌ها و باشگاه‌ها هم خوب نیست. من با صراحت می‌گویم شان و شخصیت هیئت‌ها و باشگاه‌ها یعنی کل فوتبال و شخصیت این مجموعه به مردم گره می‌خورد. اینجاست که مردم وقتی از تو دلخور هستند، در کوچه و بازار همه از فوتبال بد می‌گویند. فوتبال روزی مهره مار بوده و هر کسی می‌خواست لذت ببرد، پا به توپ می‌شد ولی الان همه نگران هستند. من اعتقاد دارم کسی که فریاد می‌زند و فحاشی می‌کند، نافرجامی‌های اجتماعی را به رخ من مسئول می‌کشد. با صراحت به مردم بگوییم عذر می‌خواهیم. تنها کسی که به مردم راست می‌گوید، مسعود پزشکیان است.

چرا میرشاد ماجدی در چارچوب‌های شما قرار نگرفت که ائتلاف کنید؟

میرشاد ماجدی فکر می‌کند باید از نایب‌رئیسی اول به ریاست برسد. کفاشیان این را مطرح کرد و من هم میرشاد را در آینده رئیس فدراسیون می‌بینم و پتانسیل دارد ولی اگر سریع برود، مثل عزیزی‌خادم می‌شود. شما تقسیمات کشوری، ارتباطات استان، پتانسیل اقتصادی را ندانی، خب چطور استاندار می‌شوی؟ میرشاد ماجدی را یک پتانسیل برای آینده می‌بینم. عزیزی‌خادم هم همینطور ولی او هزینه می‌کند ولی میرشاد هزینه هم نمی‌کند. معنویت کاری باید انقدر بالا باشد که مردم برای مسائل مالی رای ندهند. نماینده‌ای که رای بخرد، نماینده مردم نیست. نماینده پول است. میرشاد یک پتانسیل است و در آینده می‌تواند موفق شود ولی باید قدم به قدم برود. دلش می‌خواهد نایب‌رئیس اول شود ولی بین من و کفاشیان کدام نایب‌رئیس دوم شویم؟ طبیعی است که میرشاد باید دوم باشد و چرا به او برمی‌خورد؟ وقتی با او حضوری صحبت کردم، گفت امکان ندارد نایب‌رئیس دوم شوم.

شما از وضعیت مجمع گفتید. راهکار شما برای بهبود این شرایط و اینکه از مجمع افراد بهتری انتخاب شوند، چیست؟

من تراز اصلی را اول به باشگاه‌ها می‌دهم و بعد برای هیئت‌ها ولی الان تراز دست هیئت‌هاست. فوتسال، ساحلی، کاپیتان‌ها، مربیان تیم ملی رای دارند و همه را فدراسیون فعلی منصوب کرده است. یک تعداد رای کنار گذاشتی و هیئت‌ها را هم شما انتخاب می‌کنی که به شما رای دهند. نظر رئیس فدراسیون اعمال می‌شود. من ۴-۵ تا از این روسای هیئت‌ها را قبول ندارم و بقیه را قبول دارم. یعنی شاید اگر من بودم هم همین نفرات انتخاب می‌شدند. هیئت‌ها ایراد ندارند و سیستم تعریف‌شده و رفت‌وآمد بین هیئت و فدراسیون باشگاه اشکال دارد. جایگاه هیئت فوتبال کجاست؟ اگر هیئت مسئولیت استانی دارد به اندازه همان پتانسیل و اختیارات دارد؟ باید هیئت‌ها در مسائل اجتماعی، فرهنگی و ورزشی نقش داشته باشند که ندارند. اگر داشته باشند، آکادمی‌هایشان بزرگ می‌شود و این یعنی درآمدزایی و استعدادیابی بیشتر می‌شود. همین الان با بهترین آکادمی‌های دنیا در مذاکره هستم که برای باشگاه‌ها یا فدراسیون بیاورم. همین الان می‌دانم استقلال برای سرمربی چقدر مشکل دارد. این کار یک روز است. چرا گیر کرده؟ چون مربی با برند می‌خواهد. شما باید سرمربی بیاوری و برند خودت شود. استانکو وقتی آمد برند نیاورد ولی با برند رفت. وقتی آمد چه کسی او را می‌شناخت ولی نشان داد چه نابغه‌ای است. مربیان گمنام و کاربلد بیاورد.

مدیران فعلی دنبال اسمی هستند که هوادار را ساکت کنند.

اسم روی نیمکت کار نمی‌کند. دانش، تفکر، فکر تکنیکی و تاکتیکی کار می‌کند. مربی باید با فوتبال ما سازگار شود. من مربی انگلیسی بیاورم باید یک سال هزینه‌اش را بدهم و هیچ فایده‌ای ندارد. اگر از بلوک شرق بیاورم از هفته بعد تاثیر می‌گذارد چون شرقی‌ها با فوتبال ما آشناتر هستند. فوتبال آفریقا اصلا با ما نمی‌خواند. آفریقا براساس معیار قدرت و سرعت است و با فوتبال ما همگنی ندارد. ببینید چقدر آفریقایی در اروپا بازی می‌کند ولی یک آقای فوتبال از آفریقا نداشتی. مارادونا، مسی، کریستیانو رونالدو، ریوالدو، رونالدینیو، پوشکاش و دی‌استفانو را داشتی ولی یک آفریقایی نداشتی. چون در فوتبال‌شان تک نفر با باشگاه سازگار می‌شود. بین همه آن‌ها یک نفر شده صلاح. کره‌ای‌ها سرعتی هستند و اروپایی‌ها استفاده می‌کنند. ما هم روزی جواب می‌دادیم. علی دایی و کریم باقری می‌فرستادیم. اگر علی دایی ترانسفر اول ما نبود، نمی‌توانستیم بقیه را بفرستیم. او جوهره فوتبال ما را نشان داد و باعث شد بقیه ساده بروند. باورتان نمی‌شد رضا ترابیان که ملی‌پوش نبود، در پست غیرتخصصی برود و در اروپا بازی کند. چراغ اول را علی دایی روشن کرد.

 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ