طنز انقلاب فرصت نشاط و نقد اجتماعی است؛ از سینمای طنز و مبتذل حمایت میشود از شعر طنز نه!
اقتصاد ایران: عباس احمدی میگوید شعر طنز انقلاب فرصتی برای ایجاد نشاط اجتماعی، نقد اجتماعی و یادآوری آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی است، اما با بهانهگیری و سختگیریهای بیخود سد راه آن شدهایم.
عباس احمدی شاعر و طنزپردار در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیتها و کتابهای اخیرش گفت: سال گذشته کتابی داشتم که منتشر شد و خوشبختانه امسال به چاپ دوم رسید. این اثر به نام «فوت و فان» کارگاهی آموزشی در زمینه شعر طنز است و میتوان گفت یکی از اولین کتابهایی است که با رویکرد آموزشی نوشته شده و راهکارهایی را برای شاعران جوان طنزپرداز ارائه میدهد. این کتاب به نوعی تلاش دارد پنجرهای تازه در فضای آموزش شعر طنز بگشاید. خوشبختانه این کتاب جای خالی چنین منبعی را پرکرد و استقبال خوبی از آن به عمل آمد.
وی درباره واکنشها نسبت به کتاب «فوت و فان» گفت: بیشتر واکنشها مثبت بود. چون تکنیکها را بهطور کامل توضیح دادم و در بخشی هم حدود ۳۰ شعر طنز موفق را آوردم. در کنار شعرها، تکنیکهای مربوطه را بررسی کردم و توضیح دادم چرا این شعرها از لحاظ فنی خوب هستند. البته تیراژ کتابها خیلی بالا نیست و فکر میکنم هزار و دویست نسخه باشد، اما با توجه به شرایط فعلی کتاب، به نظرم کتاب فروش بدی نداشته است.
طنز در دوران انقلاب دستاوردهای قابل توجهی داشته است
سراینده «دانشگاهنامه» درباره شعر طنز در دوران انقلاب گفت: اگر بخواهیم به شعر طنز در دوران انقلاب بپردازیم، متوجه میشویم که شعر طنز تغییرات و دستاوردهای قابلتوجهی داشته است. در واقع، شعر اعتراض و اجتماعی که تحت تأثیر باورهای انقلابی و اسلامی شکل گرفت، ویژگیهای خاص خود را داشته و میتوان آن را ادامهای از جریان شعر طنز اجتماعی دوران مشروطه دانست. قبل از مشروطه واژه «طنز» بهندرت در ادبیات فارسی به صورت مفهومی جداگانه به کار میرفت، و طنز بیشتر معادل شوخطبعی و مطایبه و هزل بود. اما از دوره مشروطه به بعد، طنز بهعنوان ابزاری جدی برای اعتراض اجتماعی جایگاه جدیدی پیدا کرد. شخصیتهایی مانند دهخدا و نسیم شمال با استفاده از طنز اشعاری سرودند که اغلب انتقادی و روشنگرانه بودند. پس از آن هم این جریان به شکلی دیگر ادامه یافت؛ شاعرانی مثل میرزاده عشقی و ابوتراب جلی در چارچوب جدیدی به بیان انتقادات خود پرداختند.
احمدی با اشاره به منظومههای «موسی» و «علی» از ابوتراب جلی گفت: این منظومهها اگرچه پیش از انقلاب چاپ شدهاند، اما محتوا و ساختاری کاملاً انقلابی دارند. او در این آثار با روایت حکایتهای مذهبی، به صورت غیرمستقیم حکومت پهلوی را نقد میکند. در حقیقت نقدش به حکومت پهلوی است، ولی در قالب داستان حضرت موسی. همانطور که یکی از بزرگان گفته است، طنز زاییده اعتراض است؛ اعتراضاتی که همیشه بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی و سیاسی هر جامعهای بودهاند. با این تعریف میتوانیم بگوییم طنز انقلابی از قبل انقلاب و توسط ابوتراب جلی شروع شده است.
دیدار شاعران با رهبری، فرصتی برای معرفی شعر طنز به وجود آورد
این شاعر طنز دوران انقلاب را از لحاظ کمی و کیفی موفق دانست و گفت: در سالهای اخیر، جریانهای متعددی بر حوزه طنز و شعر طنز تأثیر گذاشتهاند که یکی از آنها دیدار شاعران با مقام معظم رهبری در ماه رمضان است. شعرهای طنزی که در این جلسه ارائه شدند، توجهات بسیاری را به خود جلب کردند. این جلسات از سال ۱۳۹۳ بهصورت منسجم آغاز شد و تأثیر مثبتی بر جامعه هنری و فرهنگی گذاشت. یکی از نقاط ضعف در آن زمان، نبود رسانهای قوی برای انعکاس آثار طنز بود، اما با تلاشهای بیشتر و برگزاری جلسات استانی و محلی، طنز از فضای محدود و غیررسمی به دایره وسیعتر جامعه وارد شد.
وی افزود: پیش از انقلاب، طنز مطبوعاتی جایگاه ویژهای داشت و توانسته بود ارتباط گستردهای با جامعه برقرار کند. اما پس از انقلاب، بهویژه از دهه ۱۳۷۰ به بعد، این بخش افول کرد. یکی از عوامل این تغییر را میتوان در تغییر ماهیت رسانهها جستجو کرد، زیرا با کنار رفتن مطبوعات کاغذی، عرصه طنز نیز تحتالشعاع قرار گرفت. با اینحال، در سالهای پس از آن، جشنوارهها و فعالیتهای مختلف باعث افزایش تولیدات طنز شدند. بهطور مثال، تعداد کتابهای مجموعه آثار طنز رشد قابل توجهی کرده است. نویسندگانی چون مرحوم ابوالقاسم حالت و غلامرضا روحانی (متخلص به اجنه) پیشگامان طنز بودند و آثار ماندگاری به جا گذاشتهاند.
احمدی ممیزی شعر طنز را یکی از مشکلات طنز دانست و ادامه داد: ممیزیهایی که پس از انقلاب بر شعر طنز اعمال شده، تأثیر محسوسی بر چاپ برخی آثار طنز گذاشته است. آثاری نظیر دیوان شاعران بزرگی همچون عبید زاکانی یا سوزنی سمرقندی به دلیل محتوای حساس یا اجتماعیشان نتوانستهاند بهصورت گسترده چاپ شوند. هرچند امروزه با وجود اینترنت و دسترسی آسانتر به فضای مجازی، برخی از این محدودیتها دیگر معنایی ندارد و مخاطب به هر محتوای که بخواهد دسترسی پیدا میکند. با این وضعیت جلوگیری از انتشار این مجموعهها چندان منطقی به نظر نمیرسد.
محتوای طنز خوب در صداوسیما پخش نمیشود
دبیر محفل ادبی قمپز درباره وضعیت سالهای اخیر شعر طنز گفت: با ورود برنامههای استندآپ کمدی و محتوای مشابه، طنز به نوعی به حاشیه کشیده شده و گروهی از افراد ترجیح دادهاند به این فضا بپیوندند. البته از دید کلی، تأثیر مثبتی بر حوزه طنز داشتهاند ولی این دست برنامهها باعث شدهاند شعر طنز به حاشیه برود. ضمن اینکه ممیزی بر شعر طنز باعث شده که انتقال شعر طنز و چاپ آن سخت شود. همین موضوع باعث شده که طنزنویسان و طنزپردازان، بیشتر به سمت فضایی مثل اینستاگرام بروند، جایی که بیشترین سطح مخاطبان طنز را دارد و از هر مطلب و تولید طنزی استقبال میشود.
احمدی ادامه داد: برای مثال، شخصیتهایی مانند آقای فیض، با وجود محتوای نسبتاً موفق، دنبالکنندگانشان در اینستاگرام کمتر از افرادی است که با شکستن برخی خط قرمزها به شهرت رسیدهاند. افرادی که در قالب طنز منظوم، گاهی نقدهای تند و هدفمند در مورد مسئولین و شرایط اجتماعی مطرح میکنند و خیلی زود به محبوبیت میرسند؛ در صورتی که شعرشان اشکالات فراوان دارد و نهایتا اسم این آثار را بتوان طنز منظوم گذاشت. مشکل اینجاست که این محتوای خوب طنز در شبکههای رسمی مثل صداوسیما قابل پخش نیست. رسانههایی مانند این شبکهها معمولاً انعطاف لازم را برای تولید چنین آثار طنزی ندارند. تجربه نشان داده حتی برنامههایی مثل محفل قمپز در صداوسیما تحمل نمیشود. تا امروز چندبار به محفل طنز ما آمدند و فیلمبرداری کردند و رفتند، اما نتوانستند آن را در تلویزیون پخش کنند. وقتی خود ما به مخاطب تشنه طنز خوراک فرهنگی مناسب ندهیم، این مخاطب به سمت محتوای جایگزینی میرود که شاید کیفیت ادبی یا ساختاری ضعیفتری داشته باشد، اما از نظر بیپرده بودن، جذابتر است.
از سینمای طنز و مبتذل حمایت میشود ولی از شعر طنز نه!
صاحب کتاب «مخزن الاشرار» با انتقاد به سختگیریهای بیمورد نسبت به شعر طنز، گفت: این وضعیت باعث شده طنز مکتوب و ادبیات کمدی چندان مجال رشد نداشته باشد، در حالی که شاید با گشایش بیشتر فضا، این شاخهها میتوانستند اثرگذاری بالاتری داشته باشند. متأسفانه به نظر میرسد جو رسانهای هنوز از طنز مکتوب واهمه دارد. عجیبتر این است که در حالی که کمدینها و سینماگران و بازیگران در فضای آزادتر کار خود را پیش میبرند، نویسندگان و علاقهمندان به طنز مکتوب همچنان با محدودیتهای جدی روبهرو هستند. در همین جشنواره فجر فیلمی به نام «آنتیک» وجود دارد که طبق نظر همه تماشاگران طنزی بسیار توهینآمیز و وقیحانه دارد، ولی مجوز گرفته و ساخته شده و در جشنواره فجر هم به نمایش درآمده است. یعنی طنزی که بهوضوح مرزهای شوخیهای سالم را رد کرده و حتی برخی جنبههای نامناسب جنسی در آن دیده میشد. با اینحال، نهتنها ساخته میشوند، بلکه در جامعه پذیرفته شده و بسیاری آن را تماشا میکنند. این سؤال پیش میآید که چرا بسیاری از فیلمهای طنز پشتیبانی میکنند، ولی وقتی نوبت به یک اثر هنری دیگر مانند شعر طنز میرسد، چنین حمایتی نمیبینیم؟
اینطنزپرداز با انتقاد به فیلمهای طنز در سالهای اخیر، ادامه داد: به نظر میرسد که محور اصلی چنین محصولات فرهنگی، تمسخر ارزشهای دهه شصت و عقاید مربوط به آن دوره است. طعنه زدن به آرمانها و باورهای بسیجیهای دهه شصت، به نوعی موضوع تکراری در این آثار تبدیل شده است. چنین محتواهایی به راحتی مجوز انتشار میگیرند، اما وقتی صحبت از کتاب یا اثر نوشتاری شود، ممیزیها جلوی کار را میگیرند یا دستکم سازش کمتری نشان داده میشود. این در صورتی است که یک کتاب شعر طنز را هزار تا نهایتا پنج هزار نفر میخوانند، اما یک فیلم طنز را میلیونها نفر به سینما میروند و تماشا میکنند. مسیر تمسخر دهه شصت با فیلمهایی مانند «نهنگ عنبر» شروع شد و با «هزارپا» و دیگر محصولات ادامه پیدا کرده است.
سینمای طنز، دهه افتخارآمیز دهه ۶۰ را تمسخر میکند
احمدی گفت: دهه شصت، با تمام سختیها و شرایط ویژهای که داشت، باید به چشم دورهای افتخارآمیز بررسی شود. برای برخی از ما که آن دوران را تجربه کردهایم و جوانیمان در آن سپری شده است، ارزشهای آن دوره چیزی فراتر از طعنه و کنایههایی است که امروز مطرح میشود. آن سالها میتوانند دریچهای باشند به سوی بازتعریف هویت ملی و اجتماعی، نه مسیری برای انتقاد سطحی تنها به اسم طنز یا نقد.
وی در پایان گفت: امیدوارم همان مقدار سازش و همراهی که با فیلمها و فیلمسازان میشود، با شعر طنز هم داشته باشند. شعر طنز انقلاب فرصتی برای ایجاد نشاط اجتماعی، نقد اجتماعی و یادآوری آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی است. با بهانهگیریهای سطحی و سختگیریهای بیخود، تنها خودمان و مخاطب را از این فرصت محروم میکنیم و آنها را به سمت آثار مبتذل رهنمون میکنیم.
**
پیش از این گفتگوهایی با مصطفی محدثی خراسانی، رضا اسماعیلی، احد دهبزرگی، غلامرضا کافی و اعظم سعادتمند درقالب مجموعه «شعر انقلاب در نگاه شاعران» منتشر شده که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعهاند؛
* «پیش از انقلاب شاعری ژست بود؛ ترکیبی به نام «شعر جوان» نداشتیم»
* «شاعر انقلاب در صف اول مطالبهگری است»
* «شعر انقلاب طراوت خود را حفظ کرده است؛ قلبم با باطری و شعر میتپد»
* «شعر انقلاب به طور فطری بنیان محتوایی دارد؛ افول شعر فلسطین نسبت به گذشته»