نگاهی به فستیوال ونزوئلا
اقتصاد ایران: حجتالاسلام رهدار درباره فستیوال ونزوئلا میگوید ونزوئلا برای خودش مشروعیت درست میکند و صدای خودش را به دنیا میرساند. مردمی که از آنجا میآیند درباره این کشور حرف خواهند زد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست فستیوال ضد فاشیست در ونزوئلا با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد رهدار، رئیس مؤسسه فتوح اندیشه، در دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام برگزار شد.
رهدار که از افراد شرکت کننده در فستیوال ونزوئلا بود، با توجه به پرهزینه بودن سفر به امریکای لاتین، درباره حضور در این فستیوال گفت: هزینه سفر از طرف خود دولت ونزوئلا بود و حدود 4 هزار نفر از 100 کشور دعوت شده بودند. از هیئت ایرانی 18 نفر بودند که تنوع جنسیتی، صنفی، سنی، سیاسی و مذهبی در آن رعایت شده بود.
وی درباره کلیت فستیوال گفت: فستیوال سه روز بود. روز اول عمومی بود که داخل خیابان هزاران نفر حضورداشتند. برنامه روز دوم داخل سالن خیلی بزرگ بود، اما تا اندازهای تخصصی. روز سوم هم بیشتر به بازدید از یک سری مناطقی بود که برای دولت ونزوئلا موضوعیت داشت. از طرفی حرکت در آمریکای لاتین کند است و وقت کشی خیلی زیاد بود؛ اما در عین کندی، منظم بود.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بحث اسلام و مارکسیست در آمریکای لاتین تصریحکرد: اسلام در کشورهای آمریکای لاتین نو پاست؛ به همین علت گوشهای زیادی متوجه اسلام است؛ به این معنا که هیچ پیشفرضی در خصوص اسلام وجود ندارد و دفعه اول هر کسی اسلام را عرضه کند، همان میشود. غلبه ارائه اسلام در آمریکای لاتین و بهخصوص ونزوئلا با جریان وهابی سلفی است. حضور غیر سلفیها از مسلمانها بهویژه شیعیان، حضور کم رنگ با وصف حکومتی است. اسلام در آنجا یا با قرائت تحریفی سلفی عرضه میشود یا با قرائت بهاصطلاح متوسط حداقلی با غلبه دغدغههای حکومتی.
وی افزود: جریان شیعی در آمریکای لاتین از دو مسیر تبلیغ میشود: ایرانیها و لبنانیها. هر یک از آن مسیرها با یک مشکلاتی رو به رو است. مسیر لبنانیها در حالی که از امتیاز استقرار برخوردار است و در آنجا زندگی میکنند، ضعفش این است که کلونیهایشان نسبتاً بسته است و غیر عربها را به حوزه خودشان راه نمیدهند و ارتباط گیری با غیرعربها را به هر دلیلی نمیپسندند. البته این اختصاص به امریکای لاتین ندارد و وقتی در غرب آفریقا بودند نیز همین طور بوده است. مشکل ایرانیها این است که بهدلیل دور بودن جغرافیای آمریکای لاتین از ایران افراد کمی حضور پیدا کردند و همان افراد کم در قالبهای حکومتی است که از این نقص رنج میبرد که سقفش یا تنوعش بستگی به پروژه دولت یا حکومت دارد.
وی ادامه داد: بستر تاریخی اجتماعی، نسبتاً متناسب با مارکسیستی کمونیستی است. این به آن علت در آنجا طبیعی شده که شعارهایی از جنس عدالت طلبانه و ضد فاشیستی و ضد استعمار دادند و آن کشورها هم بهدلایل تاریخی درد استعمار را چشیدهاند، لذا جریان چپ اصطلاحی در آنجا جا دارد.
رهدار درباره نسبت جریان چپ با جریان مقاومت گفت: در قرن بیستم یکی از جغرافیاهایی که انقلابهای سیاسی را تجربه کرده، آمریکای لاتین است. حداقل چهار انقلاب بهمعنای علوم سیاسی در آنجا صورت گرفته و مقاومت در برابر استعمار جزو هویت آمریکای لاتین است. مقاومت با کشورهای اسلامی اشتراکی پیدا کرده و آن اشتراک در تاریخ است؛ یعنی همچنانکه کشورهای اسلامی درد استعمار را کشیدند، آنها هم کشیدهاند؛ از این جهت مفهوم مقاومت میتواند چتر مشترکی بین کشورهای اسلامی و امریکای لاتین ایجاد کند. ایران برای جریان مقاومت چپ آمریکای لاتین، الهام بخش است.
دکتری علوم سیاسی، در چرایی راه اندازی فستیوال پرهزینه گفت: ونزوئلا برای خودش مشروعیت درست میکند و صدای خودش را به دنیا میرساند. مردمی که از آنجا میآیند درباره ونزوئلا حرف خواهند زد. یک نوع نمایش قدرت در برابر رقیبان داخلی هم است. «مادارو» علاوه بر اینکه در فضای رسمی تحلیفکرد، مراسم تحلیف را در فضای فستیوال هم انجام داد؛ گویا با مردم 100 کشور جهان مراسم انجام داد.
وی افزود: آوردههای فرهنگی و اقتصادی برای ونزوئلا خواهد داشت و اینگونه نیست که یک طرفه انجام داده باشد. آدمهای که دعوتشدهاند تقریباً مشابه تیم ایرانی بودند. البته غلبه جمعیتی با جوانان بود.
رهدار درباره توضیح ویژگیهای دیگری از فستیوال گفت: زبان فستیوال زبان رقص بود و زبان بینالمللی است و همه زود هماهنگ میشوند. در فستیوال نوعی تخدیر اجتماعی دیدهمیشود. عقلانیت عمیقی در صحنه وجود ندارد، اما پشت صحنه قطعاً عقلانیت وجود دارد. ظاهر تخدیر و نوعی وفاق اجتماعی هم وجود دارد. فستیوال صدای مردم است و نه صدای حکومت. حتی وقتی حکومت هزینه را پرداخت میکند، اتفاقی که در صحنه میافتد مردمی است.
رئیس مؤسسه فتوح اندیشه درباره جشنهایی که در ایران برگزار میشود، گفت: جشنهای مذهبی مثل نیمه شعبان یا سیاسی مثل راهپیمایی 22 بهمن هیچکدام فستیوال نیستند. گردهمایی هم که داشتیم نمیتوانند بدل فستیوال باشند. اشخاصی که در گردهمایی شرکت میکنند از حیث حقوقی موضوعیت دارد، اما در فستیوال حیث حقیقی موضوعیت دارد.
وی همچنین در بُعد دیگری از اهداف آمریکای لاتین گفت: آمریکای لاتین از طریق این فستیوالها احتمالاً تصمیم گرفته که برای دنیا خودش را بهعنوان کانون جنبشهای ضد استعاری معرفی کند؛ اما در عین حال فاقد ظرفیتهایی است که بتواند در نهایت آن را در کانون ضد استعماری جا بدهد.
رهدار با اشاره به اینکه نظام معنایی مقاومت، فراتر از ظرفیت رهبران خودش عمل میکند، تصریحکرد: امام(ره) جملهای دارد که این انقلاب دیگر قائم به من هم نیست، اگر من همبر سر حرکت انقلابی مردم قرار بگیرم مردم بر جنازه من پا خواهند گذاشت و از من گذر خواهند کرد. در آمریکای لاتین جریان مقاومت کاملاً منحصر به ظرفیت رهبرانش است. شاید برای این است که اگر بخواهند مقاومت را زنده نگهدارند رهبرانشان را باید مومیایی کنند. چرا ما احساس نمیکنیم که افرادی مثل سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی را مومیایی کنیم؟ چون جریان مقاومت در اینجا قائم به این افراد نیست، فرهنگی فراتر از این افراد است و مولد است.
وی با تصریح به اینکه کلید واژه فستیوال، جریان فلسطین و غزه بود گفت: اینکه از این مدل کنشها و نمایشها به این دلیل در کشورهای اسلامی برگزار نمیشود که هزینه این مدل فستیوالها دولتی است و چون دولتمردان کشورهای اسلامی وابسته هستند و نمیتوانند از این کارها بکنند.
رهدار در مقایسه شرایط مقاومت در ایران و ونزوئلا گفت: ونزوئلا نزدیکی جغرافیایی با آمریکا دارد و آثار فرهنگی آمریکایی در مردم ونزوئلا و آمریکای لاتین زودتر تأثیرگذار است. به همین دلیل سبک زندگی آنها آمریکایی است. مقاومت در لایه فرهنگی حضور ندارد، در لایه سیاسی حضور دارد. بر خلاف ایران که مقاومت تم فرهنگی دارد و از قضا اینجا احزابی که پروژه مقاومت را مسئله خودشان بکنند یا وجود ندارد و یا کم وجود دارد. به همین علت اگر آمریکا بخواهد در ایران ضد مقاومت درست کند در لایه فرهنگی ورود نمیکند؛ بلکه در لایه سیاسی ورود میکند. اغلب ضد مقاومتیها در ایران جاسوس هستند. در امریکای لاتین بر عکس است؛ اگر آمریکا نفوذ بکند، در لایه فرهنگی نفوذ میکند.
انتهایپیام/