به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، هرچقدر شیب تمایل به ازدواج در جامعه کاهش یافته است، اقدام به جدایی و طلاق، سیر صعودی داشته است. به طوری که مدیر اداره کل سلامت شهرداری تهران، از افزایش آمار طلاق در شهر تهران خبر داده است.
طلاق مساله پیچیدهای است که بخشی از دلایل آن اقتصادی و بخشی نیز مربوط به مسائل اجتماعی و تغییر الگوهای زن و مرد است، که برای درک بهتر آن، به قول جامعه شناسان، نیازمند نگاهی نو به تغییرساختارهای خانوادگی و اجتماعی هستیم.
در همین راستا، حمید صاحب، مدیر اداره کل سلامت شهرداری تهران گفت: آمار طلاق با شیب ملایمی در حال افزایش بوده و در سالهای اخیر به بالای ۲۰۰ هزار مورد در سال رسیده است.
مدیر اداره کل سلامت شهرداری تهران، درباره آموزشهای تخصصی لازم پیرامون موضوع والدگری پس از طلاق در این زمینه گفت: برعکس روند کاهشی ازدواج از دهه ۹۰، آمار طلاق با شیب ملایمی در حال افزایش است و در سالهای اخیر به بالای ۲۰۰ هزار مورد در سال رسیده است. استان و شهر تهران بالاترین آمار طلاق کشور را دارند.
وی افزود: ۱۷ درصد از ۲۰۲ هزار و ۱۸۳ طلاق ثبت شده در کشور در سال ۱۴۰۲ مربوط به استان تهران و از آمار مربوط به استان تهران ۶۵ درصد مرتبط با مناطق ۲۲گانه تهران شامل سه حوزه ری، شمیرانات و تهران است. همچنین آمارها نشان میدهد ۳۳ تا ۴۰ درصد طلاقها در خانوادههایی با حداقل یک فرزند اتفاق میافتد.
فردیت سیار، عشق سیار
در همین راستا، محمد زینالی اناری، پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره افزایش طلاق گفت: ما وارد یک عصر تازه شدهایم و این روند در تحولات اقتصادی و اجتماعی جدید است که شکل گرفته است. ما این تحولات را کمتر مورد توجه قرار میدهیم. به اضافه اینکه تمایلی که در گذشته برای تشکیل خانواده بوده است، احساس مسئولیتهایی که در گذشته مردان و زنان داشتند، در میانسالها دارد از بین میرود و در جوانها هم به نحو دیگری سربرآورده است. در گذشته میگفتند که با لباس عروس برو و با کفن بازگرد. اما الان خود روانشناسان میگویند که اگر میبینی که اذیت میشوی، رهاکن و جداشو. این یک مساله نسبتا تازهای است. به این زندگی سیار میگویند. فردیت سیار، عشقش هم میشود عشق سیار، یعنی تا زمانی میتوانی با فردی زندگی کنی که به او علاقه داری. ما دیگر آن آدمهای سرسخت قبلی در برابر دیگران نیستیم. آدمها امروز در قبال وجود خود سرسخت هستند و این تغییر شخصیت است که شکل گرفته است. فرد خودش برای خودش مهم است. این سبب میشود که آن تاب آوری و مقاومت سنتی هم از بین برود و اتفاقاتی هم بیفتد که یکی از آنها طلاق است.
تغییر ساختار خانواده
زینالی با اشاره به نوع نگاه به زن و مرد در گذشته افزود: در گذشته و در نظام سنتی ما مرد کارگر و زن خانهدار بود. مردی که کار میکند و زنی که در خانه برای رفاه خانه و خانواده تلاش میکند و بچه داری میکند. این ساختار زندگی خانوادگی کمکم تغییر کرد، در دورهای که زنان شاغل شدند و دانشگاه رفتند و فردیت به دست آوردند. قدرت اجتماعی به دست آوردند. زنانی هم که در گذشته زندگیشان به روش سنتی شکل گرفته بود، در میان این تحولات به سمت شاغل شدن و حضور بیشتر در جامعه رفتند تا بتوانند در کنار مردان، به جهت تامین بخشی از نیازهای خانواده تلاش کنند، که میتوان تحت عنوان افزایش تابآوری خانواده، از آن نام برد. همه اینها دستبهدست هم دادند که ما با یک ساختار جدید در خانواده روبهرو شویم. ما نمونه بارز آن را در سریال افعی تهران و سریال در انتهای شب شاهد بودیم. درحالی که در سریالهای دهه شصت و هفتاد، زنان خانهدار و کدبانو را بیشتر مشاهده میکردیم. به نوعی دچار تغییر فرهنگ در خانواده و جامعه شدیم. به موازات این مساله برای تغییر ساختار شخصیتی و ساختار موجودیت اجتماعی زنان تلاش میکنیم و دنبال افزایش سهم اشتغال زنان هستیم و حالا هم بهدنبال افزایش سهم زنان در مدیریتها هستیم. باید بدانیم که همه این مسائل مطالعه و پیوست اجتماعی میخواهد. باید به این مساله بپردازیم که تغییر قدرت زنان در جامعه، چه تغییری در موجودیت زنان در خانواده پدید خواهد آورد.
ساختار شهری جدید
او با بیان اینکه جامعه ما دچار تغییر وضعیت اقتصادی و اجتماعی شده است، بیان کرد: جامعه شناسی به تغییر روابط اجتماعی ناشی از این وضعیت جدید اقتصادی میپردازد. شهرهای بزرگ، روابط جدید را به رفاقتها و خانوادهها و به خرده فرهنگها تحمیل میکند. مثلا ما در چند دهه قبل مهمانی بیرون از محیط خانواده نداشتیم. اما اکنون اغلب مهمانیها در کافهها و تالارها برگزار میشود. طبیعتا خانواده آن رنگ و بوی قبلی را نخواهد داشت. مهمانیها منفردکننده شده است. زن با دوستانش و مرد با دوستان خود، و فرزند هم با دوستان خود مهمانی برگزار میکنند. این ساختار شهری جدید از روابط خارج از خانه، میرود به سمت اینکه خانهها را کمرنگ میکند و از آن طرف، میزان سرمایه اجتماعی که در جامعه پایین میآید، ما هرکسی را به خانه راه نمیدهیم. عملا از نظر اقتصادی هم مهمانی دادن در خارج از خانه به صرفهتر است. عملا از جهات مختلف، خانه به عنوان یک مکان انس، جایگاه گذشتهاش را از دست داده است.
سیطره حیات اقتصادی
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به ساختار تازه اجتماعی در ادامه گفت: حیات اجتماعی در ایران به نوعی تحت سیطره حیات اقتصادی قرارگرفته است. ساختار تازهای به وجود آمده است، آدمها از نظر فردی کم تحملتر و خودخواهتر و خود مسئولیتتر شدهاند. از طرفی دیگر زن و مرد آن سازه روابط اجتماعی قبلی را ندارند و وارد یک برهه جدید و یک عصر جدید شدهاند. از طرفی هم هنوز آن تلقی زن خانهدار در جامعه هست. درعین حال اینها به موازات هم، در عین اینکه یک سری خانوادهها با همان ساختار سنتی که از قبل در ذهن دارند، وارد این وضعیتی میشوند که متفاوت از آن ساختار و نقشهای سنتی برای زن و مرد است. در این میان طبیعی است که یک زلزلهای وارد شود. نظام روابط اقتصادی هم عملا دارد آن مفهوم سنتی خانه را از بین میبرد. عملا ما وارد یک دنیای تازه با یک مکانمندی تازه میشویم. انگار که نقشه ذهنی ما از مکانیت خانه عوض میشود. زن، مرد، فرزند، یک دنیای تازهای را کشف میکنند و طبیعی است آن ساختار قبلی به نحوی متزلزل میشود. آن ساختار قبلی باید بتواند خودش را در این اسکلت جدید جانمایی کند. ممکن است برخی زنان و مردان در این ساختار جدید به سمت میل به تنهایی زیستن بروند.
زینالی با اشاره به شکل گیری یک فرهنگ تازه افزود: یک فرهنگ تازه دارد شکل میگیرد و ما برای آن آماده نیستیم. هم مجردها به دنبال سرگرمی در زندگی خود هستند و هم خانوادهها دیگر آن تابآوری سابق را ندارند. بهخاطر ایدئولوژی تحمیلی ناشی از دو چیز، یک؛ شکل گیری وضعیت جدید و یک ملغمهای که از بیمسئولیتیها شکل میگیرد. دو؛ بیمسئولیتی افرادی که متولی این مساله هستند و باید یک نگاه تازهای به این مسائل اجتماعی داشته باشند. باید پژوهش کنند و پدیدارشناسانه به مسائل اجتماعی نگاه کنند و ببینند که جامعه به چه سمتی میرود.