هفت داستان تکاندهنده و باورنکردنی از خیانت
اقتصاد ایران: اساس این مقاله به طرح یک پرسش در شبکههای اجتماعی بازمیگردد. در این مقاله قرار است همراه هم تعدادی از این پاسخهای جالب را مرور کنیم.
برترینها- مهسا شفیعی: واقعا نمیدانم نظر و حس شخصی شما به خیانت در رابطه عاطفی چگونه است و خانواده و جامعه و ... چه خطوط قرمزی درباره خیانت برای شما تعریف کرده است اما شک ندارم شما هم مانند من از صدمات قابل اجتناب و گاه درمان نشدنی خیانت به شریک عاطفی آگاه هستید. تجربه تراپیستها و مشاوران به ما از اعتماد به نفس آسیبدیده و عزت نفس خدشهدار شدهای میگوید که فرد خیانتدیده گاه حتی تا دههها پس از جدایی و طلاق از فرد خائن باید با آن زندگی کند.
در این مقاله اما قرار نیست روی بدیهیات مانور بدهیم و برای بار هزارم درباره این حرف بزنیم که چرا خیانت بد است. حقیقت تلخ این است که آن دسته از ما که پتانسیل خیانت به شریک زندگیمان را داریم معمولا دلیلی قانع کننده دستکم برای خودمان برای انجام آن پیدا خواهیم کرد. در عوض در این مقاله به سراغ تجربیات جالب کاربرانی از سراسر دنیا رفتهایم و قرار است عجیب و غریبترین و باورنکردنیترین تجربیات شخصی کاربران از خیانت را با هم مرور کنیم.
اساس این مقاله هم مانند مقالات مشابه به طرح یک پرسش در شبکههای اجتماعی بازمیگردد. فردی در ردیت از باقی کاربران خواست که دیوانهوارترین داستان خیانتی که در زندگی خود یا اطرافیانشان اتفاق افتاده را تعریف کنند و مطابق انتظار خیلی زود انبوهی از پاسخهای جالب را دریافت کرد. در این مقاله قرار است همراه هم تعدادی از این پاسخهای جالب را مرور کنیم.
اقرار دروغین به بیماری روانی برای خیانت
من یک مرد هستم و همسر سابق من از یک راه عجیب برای خیانت به من بهره میبرد. او که همیشه درباره مشکلات روانیاش حرف میزد بالاخره یک روز به من خبر داد که مشکلاتش آنقدر حاد شده که مجبور است در یک بیمارستان روانی برای دریافت خدمات لازم بستری شود.
یکی دو ماهی از این موضوع گذشته بود که من متوجه شدم او در تمام این مدت نه در یک بیمارستان روانی بلکه همراه یک مرد در خانه خواهرش بوده و سخت مشغول خیانت به منِ از همهجا بیخبر بوده است. هنوز وقتی نگرانیهایم برای حالش را به یاد میآورم احساس حماقت میکنم.
تاکتیک کارآگاه خصوصی برای کشف خیانت
البته چیزی که من قرار است بگویم مستقیما به موضوع مربوط نمیشود اما به نظرم ممکن است به درد سایر کاربران بخورد. سالها پیش من یک رفیق داشتم که شغلش کارآگاه خصوصی بود و از قضا بیشتر پروندههای او از طرف زنان و مردان متاهلی بود که به دلایلی به همسرشان شک داشتند و از کارآگاه خصوصی میخواستند تا حقیقت را مشخص کند.
دوست من شیوه منحصربفردی برای افشای حقیقت داشت که دستکم از نظر خودش همیشه کار میکرد. در قدم اول دوست من به فرد مراجعه کننده(یعنی فردی که به همسرش مشکوک بود) پیشنهاد میداد که در یک کلاس آموزشی یا سرگرمی ثبت نام کند و این موضوع را به همسرش هم اطلاع بدهد. مهم نبود چه کلاسی(ورزش یا بازی یا ...) فقط مهم این بود که همسرش مطمئن شود که او در ساعات مشخصی از هفته در خانه نیست و در آن کلاس خواهد بود.
دوست من قسم میخورد که این نقشه همیشه جواب میدهد. بعد از دو یا سه هفته که از شروع کلاس میگذشت دوست من در روز و ساعت کلاس همسر، شروع به تعقیب فرد مشکوک به خیانت میکرد و تقریبا همیشه هم او را در حال خیانت غافلگیر میکرد.
یک انتقام کامل
من دوستی دارم که وقتی فهمید زنش به او خیانت میکند نقشه جالبی کشید. داستان از این قرار بود که زن دوستم با پسرعمویش که او هم متاهل بود رابطه داشت و وقتی دوست من از این اتفاق آگاه شد یک تصمیم جالب گرفت.
دوست من تمام فامیلهایش از جمله همسر و پدر و مادر پسر عموی همسرش و البته والدین و دوستان زنش را به یک مهمانی مجلل دعوت کرد. تقریبا زمان صرف شام بود که دوستم بعد از جلب توجه همه حاضرین در چشمان همسرش و البته پسرعموی همسرش خیره شد و با صدای بلند گفت که از رابطه آنها خبر دارد. هیچوقت در زندگی چنان جنجالی ندیده بودم. جنجالی که در نهایت هم باعث طلاق دوستم از همسر خیانتکارش شد و هم باعث شد پسرعمویش از زنش جدا شود. آبروریزی برای خیانتکاران آنقدر بزرگ بود که بعد از آن قید رابطه با یکدیگر را هم بزنند. نمیتوانم لبخند رضایت دوستم در آن مهمانی را فراموش کنم.
داستان انتقام یک سرباز
من قبلا این داستان را در همین ردیت تعریف کردهام اما با توجه به موضوع بد نیست یک بار دیگر هم گفته شود. سالها پیش بود و من برای چندمین بار به عنوان یک سرباز به خارج از کشور اعزام شده بودم. در خوابگاه رفیقی داشتم که بیش از بقیه از داستان زندگی و رابطه مشکلدارش باخبر بودم. یک روز یک نامه و چند عکس به دست رفیق من رسید و از طرف نامزدش بود.
نامزد رفیقم نه تنها در این نامه پر از توهین و فحاشی به دوستِ سربازِ دور از خانه من خبر داده بود که با فردی آشنا مشغول خیانت به او است بلکه حتی تصاویری از رابطهشان را هم برای آزار دوست من برای او فرستاده بود. دوست من خیلی زود تصمیم جالبی گرفت. او عکس مستهجنی که نامزدش برایش فرستاده بود را به عنوان عکس کریسمس خودش و نامزدش ثبت کرد و آن عکس و نامه را به عنوان کارت پستال کریسمس تقریبا برای تمام خانواده و اقوام و دوستان نامزدش فرستاد.
البته دوست من پس از شکایت نامزدش مجبور شد اندکی جریمه از طرف فرماندهمان تحمل کند اما پس از توضیح داستان در نهایت همهچیز ختم به خیر شد.
اگر دو همسر دارید دستکم تصادف نکنید
دوست من(خانم) چندوقت پیش یک پیام وحشتناک از بیمارستان دریافت کرد و فهمید که شوهرش دچار یک تصادف شده است. در نهایت اما وقتی به بیمارستان رسید و خواست به عنوان همسر بیمار وارد اتاقش شود باخبر شد که همسر بیمار در حال حاضر در اتاق او حضور دارد.
دوست من متوجه شد که شوهرش یک زندگی دوگانه کامل داشته و علاوه بر او و فرزندانش یک خانواده کامل دیگر هم در جای دیگری از شهر دارد که البته آنها هم هیچ خبری از خانواده دیگر نداشتند. جزئیات اتفاقات را برایتان تعریف نمیکنم اما در همین حد بگویم که هیچ انسانی دوست ندارد در آن لحظات به جای شوهر خیانتکار و دروغگو دوست من باشد.
همسر سابق من یک خیانتکار سریالی بود
همهچیز به جشن مفصل من(من یک مرد هستم)و همسرم(در حال حاضر همسر سابق) برای سالگرد ازدواجمان بازمیگردد. من بعد از ماهها جان کندن و حسابی کار کردن بالاخره آنقدر پولدار بودم که بتوانم خوب خرج کنم و از ته دلم دوست داشتم همسرم بعد از چند ماه سختی کشیدن(البته او در تمام این مدت کار نمیکرد و زندگی راحتی داشت) حالا بتواند بهترین چیزها را داشته باشد. ما در هتلی در لاسوگاس بودیم و بالاخره پس از خوردن گرانترین غذاها و تماشای لوکسترین نمایشها به اتاقمان بازگشتیم.
همسرم خیلی زود از شدت خستگی به خواب رفت و صدای ممتد دریافت پیام از گوشیاش توجه من را جلب کرد. باور کنید یا نه من از آن دست افرادی نیستم که تلفن همسرم را بدون اجازه چک کنم اما آن شب این کار را کردم و سیلی از اطلاعات باورنکردنی من را در برگرفت. اول از همه فهمیدم همسرم نه فقط در تمام طول آن شب بلکه در تمام طول چند ماه گذشته مشغول رابطه با فرد دیگری بوده است وقتی پیامها و تصاویر را دیدم تصمیم گرفتم تحقیق بیشتری بکنم.
خلاصه بگویم که فهمیدم در طول چند سال زندگی مشترک ما همسر من با بیش از 10 مرد رابطه داشته و حتی دستکم دو بار به خاطر رابطه با مردان متاهل باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک و خانواده آنها شده است. به خاطر انبوه اطلاعات و مدارک کار سختی برای جدا شدن از آن زن نداشتم و راستش حالا احساس رهایی میکنم.
و در نهایت داستانی از خیانت و قتل و زندان
قرار است برای شما داستانی از زندگی خودم را تعریف کنم که احتمالا برایتان جالب خواهد بود. من یک مرد هستم و همسر سابق من بعد از گذشت 6 ماه از ازدواج ما هنوز با نامزد سابقش رابطه داشت و من این موضوع را بعدها فهمیدم. یک روز همسرم با گریه و وحشت با من تماس گرفت و به من خبر داد که نامزد سابقش را با ماشین زیر گرفته و کشته است.
وقتی بالاخره به اداره پلیس رفتم آنها تمام اسناد و مدارک و پیامهای همسرم و نامزد سابقش را به من نشان دادند و من آنجا فهمیدم که در تمام طول زندگی مشترک کوتاهم در حقیقت به من خیانت میشده است. ظاهرا بین همسر سابق من و نامزدش بالاخره مشکلاتی به وجود آمده و همسر خیانتکار من تصمیم گرفته که او را با ماشین زیر بگیرد که خودش داستان عجیبی است.
او در یک روز بارانی نامزد سابقش را زیر میگیرد و وقتی بدن او زیر لاستیکهای ماشین بوده ناگهان نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد بیخیال کشتن او شود. همسر سابق من برای بیرون آوردن نامزد مجروحش جک را زیر ماشین میگذارد و وقتی مشغول بیرون کشیدن او از زیر ماشین بود ظاهرا جک در میرود و ماشین مجددا روی بدن نامزد همسرم میافتد که همین موضوع باعث آسیبهای جدی و در نهایت مرگ او میشود.
راستش من حتی دوست نداشتم همین اطلاعات را هم داشته باشم و در همان اوایل به زندان افتادن همسر خیانتکارم از او جدا شدم. پلیس البته قتل را عمدی تشخیص نداد و آن زن خیانتکار احتمالا بعد از مدت کوتاهی آزاد خواهد شد اما خوشبختانه دیگر به من مربوط نیست.