به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، مارال دربندی پژوهشگر حکمرانی آب نوشت: بهعنوان یک تحلیلگر امنیت، باور دارم که بحران آب دیگر یک مسئله صرفاً زیستمحیطی یا طبیعی نیست، بلکه چالشی اساسی برای امنیت ملی، اجتماعی و اقتصادی کشورهاست. در کشوری مانند ایران که در منطقه خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد، مدیریت منابع آبی بیش از هر زمان دیگری به یک مسئله امنیتی تبدیل شده است. کاهش شدید منابع آبی، بهرهبرداری نادرست و سیاستگذاریهای غیراصولی، شرایطی را ایجاد کرده که امنیت آب در ایران در معرض تهدید جدی قرار گرفته است. در این گزارش، با تأکید بر سه محور اصلی حقوق محیطزیست، توسعه پایدار و حکمرانی مطلوب، دلایل بحران و راهکارهای برونرفت از این شرایط را بررسی خواهم کرد.
امنیت آب و حقوق محیطزیست
۱. آب بهعنوان یک حق اساسی
امنیت آب از منظر حقوق محیط زیست، ریشه در حق بنیادین بشر به دسترسی به آب سالم و کافی دارد. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۰ دسترسی به آب را بهعنوان یکی از حقوق اساسی بشر اعلام کرد. بااینحال، در ایران شاهد نقض این حق در بسیاری از مناطق هستیم. خشکشدن رودخانهها، تالابها و منابع آبی زیرزمینی، زندگی میلیونها نفر را تهدید کرده و امنیت اجتماعی و زیستمحیطی را به خطر انداخته است.
۲. تخریب منابع آبی: نمونههایی از نقض حقوق محیطزیست
تالابهای کشور مانند هامون، بختگان، شادگان و پریشان که زمانی از مهمترین منابع زیستی و تأمینکننده. معیشت مردم بودند، بهسرعت در حال نابودی هستند. خشکشدن تالاب هامون در استان سیستانوبلوچستان نهتنها به مهاجرت هزاران نفر منجر شده بلکه منبع اصلی معیشت محلی را نیز از بین برده است. بهعنوان تحلیلگر امنیت، این موارد را زنگ خطری برای امنیت اجتماعی و حتی امنیت ملی میدانم.
۳. تغییر اقلیم و تأثیر آن بر امنیت آب
یکی از تهدیدات بزرگ در این زمینه، تغییراقلیم است که الگوی بارش و دما را در ایران بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. کاهش بارندگی، افزایش دمای متوسط و کاهش منابع تجدیدپذیر آبی، وضعیت منابع آبی کشور را به نقطه بحرانی رسانده است. برآوردها نشان میدهد منابع آبی تجدیدپذیر ایران به کمتر از ۱۲۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است که این کاهش، تهدید مستقیمی برای امنیت غذایی و اجتماعی کشور محسوب میشود.
امنیت آب و توسعه پایدار
۱. آب و توسعه: تضاد یا همگرایی؟
آب بهعنوان زیربنای توسعه، در تمامی بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشور نقش کلیدی دارد. اما در ایران توسعه ناپایدار و غیراصولی، خود به یکی از عوامل اصلی بحران آب تبدیل شده است. توسعه صنایع آببر در مناطق کمآب، کشاورزی ناپایدار و سدسازیهای گسترده، نهتنها منابع آبی کشور را تهی کرده بلکه به تشدید نابرابریهای منطقهای و اجتماعی دامن زده است.
۲. کشاورزی، بزرگترین مصرفکننده آب
کشاورزی در ایران، حدود ۹۰ درصد از کل مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده است. بااینحال، بهرهوری آب در این بخش بهشدت پایین است. روشهای سنتی آبیاری، کشت محصولات پرآببر در مناطق کمآب و عدم استفاده از فناوریهای نوین، باعث شده است منابع آبی کشور بهسرعت کاهش یابد.
مثال: کشت برنج در استانهایی مانند خوزستان و فارس که بهطور طبیعی مستعد کمآبی هستند، نمونهای از عدم تطابق سیاستگذاریهای کشاورزی با شرایط اقلیمی است.
۳. صنایع و نقش آنها در بحران آب
ایران در سالهای اخیر شاهد توسعه صنایع سنگین مانند فولاد و پتروشیمی در مناطق خشک و کمآب بوده است. بهعنوان مثال، صنایع فولاد در استان یزد، بهجای استفاده از فناوریهای بازچرخانی آب، به منابع محدود زیرزمینی وابسته هستند. این وابستگی نهتنها منابع آب را به خطر میاندازد بلکه تعارضات منطقهای بر سر انتقال آب را نیز تشدید کرده است.
امنیت آب و حکمرانی مطلوب
۱. حکمرانی مطلوب در مدیریت منابع آب
حکمرانی مطلوب، شرط اساسی برای مدیریت پایدار منابع آبی است. بهعنوان تحلیلگر امنیت، معتقدم که فقدان حکمرانی شفاف، پاسخگو و مشارکتی در ایران یکی از عوامل اصلی تشدید بحران آب است.
تصمیمگیریهای غیردموکراتیک، عدم شفافیت در سیاستگذاریها و فقدان ارزیابی زیستمحیطی در پروژههای بزرگ، مشکلات جدی ایجاد کرده است.
۲. ضعف حکمرانی و پیامدهای آن
الف – نبود شفافیت: مردم و کارشناسان اغلب از جزئیات پروژههای بزرگ مانند سدسازی یا انتقال آب بیاطلاع هستند. ب – عدم مشارکت عمومی: جوامع محلی که تأثیر مستقیم از این پروژهها میپذیرند، در فرایند تصمیمگیری نادیده گرفته میشوند.
پ – پاسخگویی ناکافی: مسئولان اغلب پاسخگوی پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی سیاستهای خود نیستند.
۳. تعارضات منطقهای ناشی از مدیریت نادرست آب
پروژههای انتقال آب بینحوضهای، مانند انتقال آب از زایندهرود به استانهای مرکزی، اعتراضات گستردهای را در استانهای مبدأ مانند اصفهان و چهارمحالوبختیاری بههمراه داشته است. این اعتراضات که بهدلیل نبود حکمرانی عادلانه رخ داده، امنیت داخلی کشور را نیز تهدید میکند.
راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با بحران آب
۱. اصلاح الگوی مصرف
کشاورزی: استفاده از فناوریهای نوین آبیاری مانند آبیاری قطرهای و کشت محصولات کمآببر. صنعت: بازچرخانی آب و استفاده از فناوریهای پیشرفته برای کاهش مصرف.
خانگی: فرهنگسازی برای کاهش مصرف آب در خانهها.
۲. تقویت حکمرانی آب
الف – شفافیت: ارائه اطلاعات دقیق درباره وضعیت منابع آبی و سیاستهای دولت.
مشارکت عمومی: درگیر کردن جوامع محلی و سازمانهای مردمنهاد در تصمیمگیریها.
ب – پاسخگویی: ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی پروژههای بزرگ و پاسخگویی به انتقادات کارشناسان.
۳. توسعه پایدار و هماهنگی با محیطزیست
الف -ارزیابی زیستمحیطی: تمامی پروژههای بزرگ باید تحت ارزیابی زیستمحیطی دقیق قرار گیرند.
ب – حفاظت از منابع طبیعی: احیای تالابها و رودخانههای خشکشده از اولویتهای اصلی باشد.
۴. مدیریت منابع آب بینالمللی
ایران باید با کشورهای همسایه در زمینه مدیریت منابع آبی مشترک همکاری کند. برای مثال، مدیریت آب رودخانه هیرمند با افغانستان، نیازمند یک رویکرد دیپلماتیک و پایدار است.
امنیت آب در ایران دیگر تنها یک چالش زیستمحیطی نیست، بلکه یک بحران امنیتی است که ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. بهعنوان تحلیلگر امنیت، معتقدم که با اصلاح حکمرانی، تقویت حقوق محیطزیست و حرکت بهسمت توسعه پایدار میتوان این بحران را مهار کرد. زمان اقدام فرارسیده و آینده کشور در گرو تصمیمهای امروز ماست.