فرهاد مهراد؛ ممنوعه‌ای که همیشه مجاز است!

اقتصاد ایران: فرهاد مهراد، نامی‌ست که به یاد آوردنش، ترانه‌های ماندگاری را از ذهن عبور می‌دهد.

برترین‌ها: فرهاد مهراد، نامی‌ست که به یاد آوردنش، ترانه‌های ماندگاری را از ذهن عبور می‌دهد. خواننده‌ای که مسائل اجتماعی و سیاسی در تاروپود ترانه‌هایش جریان داشت. هنرمندی دغدغه‌مند و مطالعه‌گر که سوادش در هنرش تاثیر شگرفی داشت. معترضی ایده‌آل‌گرا که برای ارایه هنر و باورهایش از آنچه در نظر داشت، کوتاه نمی‌آمد و برای این کوتاه نیامدن، تاوان هم می‌داد. خیلی وقت‌ها هنرمندان برای ارایه هنرشان حاضر هستند هر چیزی را مستمسک کنند و این تمسک، ممکن است برای خیلی‌ها تا جایی پیش رود که از اصل آثارشان هم بگذرند تا مجوزی برای ارایه داشته باشند. فرهاد اما از این قاعده مستثنی بود .

سودای حفاظت از خویشتنِ خویش

روزنامه سازندگی در سالروز تولد او نوشت: سال‌ها بعد از انقلاب، فرهاد برای صدور مجوز آلبوم «خواب در بیداری» درخواست داد؛ اما انتشار آن هر بار بنا به دلایلی میسر نشد. جالب اینجاست که آخرین اشکالی که انتشار این آلبوم را به تعویق انداخت و مانع گرفتن مجوزش شد، تصویر روی جلد اثر بود. عکسی که گویای درونش بود و فریادهای فروخورده او. آن‌طور که گفته می‌شود، مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویر خواننده را تلخ و غمگین دیدند و به همین سبب مناسب انتشار ندانستند.

همان‌طور که گفته شد، فرهاد به میل و خواست کسی اثرش را تغییر نمی‌داد و به همین دلیل در پاسخ به مدیران، تصویر غمگین‌تری به همراه یک نامه خطاب به سلمانیان، معاون وقت وزیر نوشت که در آن آمده بود:

images

«در مورد عکس که مورد قبول واقع نشده، عکس دیگری همراه این نامه هست که به گمان مخلص، از تصویر قبلی تلخ‌تر است، اما علی‌ای‌حال امیدوارم رد نشود. نکته‌ای را لازم می‌دانم به عرض برسانم و آن روح و هویت نوع موسیقی و به‌ خصوص صدای بنده است که کاملا نماینده خلقیات و روحیه صاحب صداست و البته بد یا خوب هیچ‌گونه شباهتی با دیگران ندارد و به ناچار اگر به فرض محال تصویر خوش و خرمی هم مخلص در اختیار داشت، نماینده واقعی بیست و هشت و نه سال جنس کار من نبود و اگر قبول کنیم که سکه بی‌اعتبار زندگی دو روی تلخ و شیرین دارد (چه بخواهیم و چه نخواهیم) و هر کدام دارای مظاهر بی‌شمار، این بنده هم یکی از مصادیق بارز روی تلخ سکه...» اگر چه پس از این نامه، آلبوم «خواب در بیداری» مجوز انتشار دریافت کرد ولی این نامه و این پافشاری بر مواضع و نحوه ارایه اثر برای هنرمندی که زندگی‌اش موسیقی بود، ستودنی است از آن جهت که او بر «اصلِ خویشتنِ خویش بودن» تاکید داشت چه در هنرش و چه در ارایه آن از این اصل در هیچ شرایطی حاضر نشد کوتاه بیاید.

هنرمندی به معنای واقعی باسواد

نحوه دکلماسیون فرهاد منحصر به خودش بود و شاید این موضوع ارتباط داشته باشد به مطالعه‌گری و سوادی که او دارایش بود. هنرمندی که اهل مطالعه باشد، اغلب هوشمند است و ناقد و از این‌رو کمتر دستاویز این و آن قرار می‌گیرد. کتابخانه شخصی فرهاد هم گویای مطالعه‌گر بودن اوست. نه از آن جهت که قفسه‌هایش پر از کتاب بود؛ از آن‌رو که آنها را به دقت خوانده بود و در ارایه هنرش از مطالعاتی که داشت استفاده می‌کرد.

d4f090cc32e0b3bebdec893e85d27a4763fab2a1

 چنانکه بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر معتقد است حساب فرهاد را باید از دیگر خوانندگان موسیقی پاپ و راک ایران جدا کرد، او در بخشی از گفت‌وگویش با روزنامه همدلی گفته بود: «فرهاد برخلاف بسیاری از موزیسین‌های زمانه خود علم فراوانی داشت و علاوه بر زبان فارسی به زبان‌های دیگر از جمله انگلیسی مسلط بود. فرهاد مهراد کتابخانه بزرگی در منزل داشت که کتاب‌های بسیاری را در خود جای داده بود. شاید تصور شود این کار تنها جنبه نمایشی داشته و شاید فرهاد اصلا سراغ این کتاب‌ها هم نرفته است اما من این فرصت را داشته‌ام که کتاب‌های فرهاد را ببینم و ورق بزنم. نکته‌ای که به ‌شدت توجه من را جلب کرد نت‌برداری فرهاد از تمام کتاب‌های موجود در کتابخانه بود. یعنی او تک‌تک این کتاب‌ها را خوانده و زیر مواردی که برایش جالب و مهم بوده‌اند، خط کشیده بود.»

543583_124

یکی از دلایلی که فرهاد هر چیزی را نمی‌خواند و به ترانه‌هایش احترام می‌گذاشت، ناشی از همان سوادی بود که داشت. هنرمندی که نان به نرخ روزخور باشد، معنای ترانه و آنچه می‌خواند و آلبوم می‌کند، برایش اهمیتی ندارد. همین که بخواند و نانش بیاید برایش مکفی است، اما فرهاد هیچ‌گاه نان به نرخ روز نخورد و از همین رو هر آنچه برای خواندن انتخاب می‌کرد پیش از آنکه بخواندش با آن ارتباط می‌گرفت و شاید برای همین وقتی که با صدای بی‌صدا «مثِ یک کوه، بلند، مثِ یک خواب، کوتاه» را می‌خواند تمام حسش را به مخاطب می‌دهد تا شنونده خود را در جایگاه آن مردِ تنها ببیند.

ممنوعی که مجاز شد

و برشی از مطلب روزنامه اعتماد: حق کپی‌رایت آثار هنرمندان همیشه موضوعی مورد مناقشه بوده، مساله‌ای که هیچ‌گاه حل نشد. خواننده‌ای که قبل از مرگ به دنبال دریافت مجوز بود، ترانه‌هایش بی‌اجازه پخش می‌شوند. این حکایت غم‌انگیز همان مرد تنهایی است که هنرش قدر دانسته نشد و بعد از مرگش بی‌مجوز صاحبان اثر بارها پخش و البته مورد اعتراض هم واقع شد. پوران گلفام، همسر فرهاد مهراد که صاحب اصلی حقوق مادی و معنوی آثار اوست، در این خصوص نامه‌ای به رییس سازمان صدا و سیمای وقت نوشته بود.

44658

این نامه در اعتراض به پخش بدون اجازه آثار فرهاد از رادیو و تلویزیون، نوشته شده و در بخشی از آن آمده بود: «من همسر فرهاد مهراد، خواننده‌ای که ترانه‌های او در هر دوره‌ای ممنوع بود، هستم. متاسفانه از تاریخ دوازدهم تا بیست و دوم بهمن ماه ترانه وحدت، بدون توجه به حقوق قانونی هیچ یک از عوامل تهیه یا صاحبان امتیاز پخش این اثر، از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی آن سازمان به دفعات پخش شد.» آن طور که گفته می‌شود این رسانه حتب خبر درگذشت فرهاد را منتشر نکرد و بعد از مرگ هنرمند، آن هم بدون کسب اجازه آثارش را پخش کرد. 

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ