به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، کمبود ۲۵۰۰ تخت آموزشی، ۲۳۰۰ استاد بالینی و ۲۹۰۰استاد پایه تنها بخشی از تقابل افزایش چشمگیر دانشجویان پزشکی در سه سال اخیر با امکانات و زیرساختهای آموزشی است. با تمام اینها اما کمبود پزشک بهخصوص در برخی از تخصصها واقعیتی است که خود وزیر بهداشت هم به آن اذعان دارد و میگوید: «برخی رشتهها، ورودی کافی ندارند و باید برنامهریزی و تمهیداتی در نظر گرفته شود تا با تشویق بیشتر، داوطلبان به این رشتهها جذب شوند و از کمبود نیروی متخصص در آینده جلوگیری شود.»
در حالی که افزایش سالانه ظرفیتهای پذیرش دانشجویان پزشکی در کشور راهحلی برای جبران کمبود پزشک در کشور به نظر میرسد، با چالش کمبود زیرساختهای آموزش مواجهیم. بهگونهای که سیدجلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرده که برای رفع این کمبودها و ارتقای کیفیت آموزش، حدود ۳۶ هزار میلیارد تومان بودجه لازم است.از آنسو اما برخی رشتههای پزشکی بهطور نگرانکنندهای با عدم استقبال و کمبود مواجهند؛ معضلی که شاید افزایش ظرفیتها میتوانست آن را حل کند اما طبق ابلاغ رئیسجمهور سال ۱۴۰۴ آخرین سال افزایش ظرفیتهای پذیرش پزشکی است.
نگاهی به سرانه پزشک در کشور
به گفته محمد رئیسزاده، رئیسکل سازمان نظام پزشکی ایران در حال حاضر سرانه پزشک به جمعیت در کشور ما، ۱۴.۹به ۱۰ هزار نفر است که با شاخص ۱۸به ازای ۱۰هزار نفر جمعیت فاصله زیادی نداریم. کما اینکه از سال ۹۳ شاهد افزایش ظرفیت پزشکی هستیم و در حال حاضر ۷۰ هزار دانشجوی پزشکی داریم که با فارغالتحصیلی آنها، از سرانه مورد نظر بالاتر خواهیم رفت. البته موضوع سرانه و کمبود پزشک در کشور ما همواره و در طول سالها جزو موضوعات چالشی بین مسئولان بوده، زیرا درحالی که برخی مسئولان معتقدند ما کمبود زیادی در این زمینه نداریم؛ مسئولان دیگر اما نظر مخالف آن را دارند. مثلا در سال ۱۴۰۰ بود که ۱۶۵ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در نامهای به آیتا... رئیسی، رئیسجمهور؛ خواستار افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی شدند. البته ناگفته نماند که علاوه بر کمبود کلی پزشک در کشور، توزیع نامتوازن پزشکان نیز موجب تشدید مسأله در مناطق کمتر برخوردار شده است. بهطوریکه درحال حاضر حدود ۴۵درصد از پزشکان متخصص در شهر تهران (با ۱۱درصد جمعیت کشور) حضور دارند. با این حال، هرچند سرانه پزشک ممکن است عددی مشخص داشته باشد، یک حقیقت واضح و مبرهن وجود دارد: مناطق محروم به پزشک و امکانات درمانی استاندارد دسترسی ندارند!
جدال نابرابر افزایش ظرفیت و کمبود زیرساختها
مسئولان در سال ۱۴۰۰ طرحی را به منظور جبران کمبود پزشک بهویژه در مناطق دور افتاده با عنوان افزایش ظرفیتهای پزشکی تصویب و سپس اجرا کردند. طرحی که تا همین امسال به موجب آن سالانه ۲۰ درصد بر ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی افزوده شد تا شاید مرهمی بر ناعدالتی در دسترسی به امکانات درمانی در کشور شود. البته این طرح مخالفان خاص خود را داشت، چراکه تأمین زیرساختهای آموزشی در این زمینه بهسرعت افزایش نرخ دانشجویان نمیرسید و این مسأله خود سبب ایجاد یک ناترازی در سیستم سلامت کشور و افت کیفیت آموزشی در کشور شد. تا جایی که به گفته حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت این افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی در حالی رخ داده که بودجهای برای تأمین زیرساختهای آموزشی و درمانی این دانشجویان پیشبینی و اختصاص نیافته است. در نهایت مجموع مشکلات ناشی از جدال نابرابر افزایش ظرفیتها و نبود امکانات موجب تصمیم جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی و اتمام افزایش ظرفیت از سال ۱۴۰۴ شد.
افزایش ظرفیتها، نیازمند ۳۶ هزار میلیارد تومان
بهگفته مسئولان در حال حاضر برای تأمین زیرساختهای مورد نیاز دانشجویان پزشکی، حدود ۳۶ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز داریم که این مبلغ برای تأمین کلاسها، آزمایشگاهها و تجهیزات آموزشی در سالهای تنفس ۲۰درصد افزایش در دانشگاه ضروری است. حسین عبدلی، دبیر اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی تأمین زیرساختها البته اقدامی بوده که باید از حداقل ۱۰سال قبل از افزایش ظرفیتها پیشبینی میشد.
وی میگوید: اینکه سالانه ۲۰ درصد بر ظرفیت افزوده شود اما کمترین توجه به زیرساختهای مورد نیاز آن نشود باعث افت کیفیت آموزش و تربیت پزشکانی میشود که فقط فارغالتحصیل هستند اما تبحری ندارند.عبدلی با بیان اینکه درحال حاضر اکثرهیأت علمیها ازوضعیت حقوق ومعیشت خود ناراضی هستند، میافزاید: وقتی اساتید رضایتی از وضعیت خود ندارند این موضوع باعث افت کیفیت میشود. حلقه دوم زنجیره درمان نیز رزیدنتها هستند که خود آنها نیز با چالشهای بسیاری مواجهند؛ بنابراین وقتی این جامعه آسیبپذیرشده و جاذبهای برای آنها ایجاد نشده قطعا این بیتوجهی ضربهای به سیستم درمان و سلامت خواهد شد.
دبیر اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی بیان میکند: ما شاید با افزایش ظرفیتها بتوانیم تعداد کمی پزشکان را افزایش دهیم اما پزشکانی را پرورش میدهیم که بهرغم داشتن نظام پزشکی موفق نیستند و باید بعد از اتمام دوران تحصیل خود، تجربه را در اورژانسها و مراکز درمانی یاد بگیرند.
فقدان انگیزه کادر آموزشی؛ ضعف نظام سلامت
عبدلی میگوید: حداقل ۱۰ سالی است که کیفیت آموزش در حوزه پزشکی بسیار پایین آمده است؛ حتی قبل از اینکه ظرفیتها هم افزایش پیدا کند، ظرفیتهای سابق هم کفایت نمیکرد. این نماینده مجلس میافزاید: بزرگترین ضعف در نظام سلامت نبود انگیزه برای کادر آموزشی است. بسیاری از پزشکان اکنون انصراف میدهند ما باید ابتدا رضایت اعضای هیأت علمی و دستیاران را جلب و زیرساختها را تأمین کنیم تا افزایش ظرفیتهای پزشکی بتواند مؤثر واقع شود. چراکه اکنون بخش عمدهای از پزشکان ما بهدلیل مشکلات مالی بعد از فارغالتحصیلی طبابت انجام نمیدهند. این نشان میدهد تا زمانی که مشکلات این صنف حل نشود و مشوقی برای آنها ایجاد نشود، اگر ظرفیتی هم اضافه کنیم به موازات همان پزشک از دایره طبابت خارج میشوند. در کنار اینها نباید فراموش کنیم یکی از وظایف وزارت بهداشت توجه به رشد زیرساختهای تربیت پزشک است؛ موضوعی که تاکنون مغفول مانده و ضرورت دارد برای حل معضل کمبود پزشک متخصص بهخصوص در رشتههای کم متقاضی مورد توجه قرار گیرد.