به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی در حوزه مطالعات فرهنگی نشان میدهد که سبک کاری اینفلوئنسرهای ایرانی در فضای مجازی طی یک سال اخیر برای کسب درآمد بیشتر، تغییر کرده است و آنها وارد فاز جدیدی از تبلیغات شدهاند. پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بیانگر این است که «برگزاری جشنها و مهمانیهای متفاوت و بهاصطلاح لاکچری و البته سریالی با تمهای بسیار گران و خاص» پدیده نوظهور در بازار اینفلوئنسری است که صفر تا صد آن نهتنها برای این افراد هزینهای ندارد، بلکه از آن درآمد چند صد میلیونی کسب میکنند.
در یک نمونه آخر، خانم اینفلوئنسری با تقریبا 500هزار دنبالکننده، 2مهمانی به فاصله یکماه برگزار کرده که اولی جشن تعیین جنسیت فرزند در راهش و دومی جشن تولد دختر 4سالهاش بوده که هر دو در یک فضای اجارهای مخصوص برگزاری جشن در منطقه شمالی تهران و با حضور سایر اینفلوئنسرهای دیگر بوده است. در هر دو جشن، خانم اینفلوئنسر با گذاشتن پست اینستاگرامی و نزدیک 20استوری از جشن، از شرکت اجارهدهنده فضای جشن گرفته تا تولیدکننده کیک و شیرینیها، بادکنکآرایی و استند، لباس و کفش خود و فرزندش، طراح میزهای غذا، فینگرفود و نوشیدنی، کفش و حتی سالن زیبایی که برای آرایش صورت رفته، تبلیغ کرده و برای تکتک این آیتمها معرفی مفصلی داشته است. به روایت این پژوهش، «هزینه استوری این اینفلوئنسر برای تبلیغ بین 50تا 80میلیون تومان برای یک روز کامل است و او برای یک جشن شخصی نزدیک به 20استوری تبلیغی گذاشته است.»
حمایت مجازی اینفلوئنسرها از یکدیگر
البته ماجرا به این خانم اینفلوئنسر ختم نمیشود و بقیه اینفلوئنسرهای زن ایرانی در فضای مجازی نیز این سبک را دنبال میکنند و برای دیده شدن بهتر، همدیگر را هم در این زمینه حمایت و هر کدام مهمانی دیگری را در صفحات خود تبلیغ میکنند. بهطور نمونه یک خانم اینفلوئنسر دیگر برای جشن عقد مجلل خود، از سالن مجلل این مراسم گرفته تا طلافروشی که حلقه خود و داماد و سرویسهایی که سر سفره عقد هدیه گرفتهاند، لباس و سالنی که آرایش او را انجام داده، تبلیغ مفصلی در استوریها کرده که نزدیک به یک هفته طول کشیده است.
تلاش برای شبیه شدن به اینفلوئنسرها
اثرگذاری تبلیغ و ترویج زندگیهای پرزرق و برق درحالیکه بسیاری از مردم تحت فشار اقتصادی روزگار میگذرانند، مدتهاست که از سوی جامعهشناسان مورد بررسی قرار گرفته است. برای اینکه میزان اثرگذاری این سبک زندگی بر خانوادهها و بهخصوص پدر و مادرهای ایرانی عیان شود، فقط کافی است که در میان نظرات صفحات اینچنینی قدم زد.
بهطور قطع بسیاری از دنبالکنندگان، پول برگزاری مهمانیهای گرانقیمت اینفلوئنسرها را ندارند، اما هردنبالکننده به قدر وسع خود تلاش میکند تا هر چه بیشتر شبیه چهرههای معروف اینستاگرام شود؛ به همین دلیل زیر پستهای جشن و تولد اینفلوئنسرها پر از سؤالاتی در مورد نحوه برگزاری مهمانی، محل خرید لباس، شرکت طراح فضا و... است.
تصاویر غیرواقعی که حسرت فروشی میکنند
شیما فرزادمنش، جامعهشناس و پژوهشگر زنان:
عنصر اصلی نمایش جهت دیده شدن و افزایش محبوبیت «اغراق» است و اینستاگرام که شبکهای تصویرمحور با امکانات پرشمار ویرایش عکس است، بهترین فضا برای به تصویر کشیدن مسابقه مصرفگرایی است. نمایش روابط سرشار از عشق و احساس رضایت از زندگی و خوشبختی میان زوجین تصویری است که بهشدت در این صفحات بازنمایی میشود.
در تحلیل محتوایی که در همین رابطه براساس کامنتهای دنبالکنندگان انجام شده بود، مشخص شد بخش زیادی از دنبالکنندگان خوانش همدلانهای از این عکسها و توضیحات آن دارند و بهعبارت دیگر، این نمایش را باور میکنند. این هواداران که اکثرا به مریدانفعالان اینستاگرام تبدیل شدهاند، مرتب با نوشتن نظراتی مانند «خوش به حالتون»، «چقدر خوش شانسید»، «کاشکی ما هم...» مراتب این احساس نارضایتی از زندگی شخصیشان را بیان میکنند.
برای اینکه بازیگران اینستاگرامی بتوانند در این فضا تبدیل به اینفلوئنسری با درآمد نجومی شوند، باید تصویرشان را در ذهن دنبالکنندگان مدیریت کنند و خود را در هر نقشی بیعیب و نقص و ایدهآل نمایش دهند. چنین تصویری به فرد فعال در اینستاگرام این امکان را میدهد که تبدیل به گروه مرجعی برای هواداران شود و در نتیجه با تأثیرگذاری بالا، تبلیغات گرانتری دریافت کند. نتیجه چنین اتفاقی، ترویج استانداردهای اغراقآمیز از مفاهیمی همچون مادری، همسری (هم زنانگی و هم مردانگی)، زیبایی و خانهداری در این صفحات است.
در این صفحات شما زنی کدبانو، همواره آرایشکرده با لباسهای خاص و زیبا در خانهای تمیز و مرتب با غذایی گرم و تزئین شده را میبینید که همسرش مرتب از او عکس میگیرد، برایش هدیههای رنگارنگ میخرد، فرزندانش تمیز و مرتب و آرام مشغول بازی هستند و خودش مرتب در حال رفتن به آرایشگاه، خرید، مهمانی و رستوران است.
این سبک زندگی، با ایفای چنین نقشهایی که کمتر در زندگی واقعی قابل مشاهده است، تصویری از روابط زوجین، والدین و فرزندان ایجاد میکند که فرسنگها تا واقعیت فاصله دارد و فقط موجب شکلگیری توقعات غیرواقعی و نارضایتی از خود واقعی در میان دنبالکنندگان میشود.
تاریخچه تأثیر اینفلوئنسرها بر اقتصاد خانواده
مبینا بنیآدم، کارشناس مطالعات فرهنگی:
مطالعات و پژوهشهای بیشماری در حوزه فضای مجازی و عملکرد اینفلوئنسرهای ایرانی و خارجی در دانشگاهها و پژوهشکدههای علمی انجام شده است که خروجی مشترک همه آنها نشان میدهد که «تأثیر اینفلوئنسرها بر سبک زندگی و رفتار عامه مردم حقیقتی انکارناشدنی است و آنها تبدیل به یک گروه مرجع در اقتصاد لباس، غذا و مهمانی و حتی سبک زندگی شدهاند.» بپذیریم یا نه، آنها توانستهاند یک سبک جدید از زندگی را ترویج دهند که میتوان آن را به نیمه ابتدای دهه 90که اوج ورود مردم به اپلیکیشن «اینستاگرام» بود و نیمه دوم دهه 90و 1400تقسیم کرد.
منظورمان از این تقسیمبندی چیست؟ در ابتدای دهه 90که اینفلوئنسرها به شکل خواسته یا ناخواسته در حال رشد بودند، سبک معمولی از زندگی خود را نشان میدادند که شبیه اکثریت مردم بود؛ دخترکی شیرینی پز، زنی خانهدار با 2فرزند، زن و شوهری کارمند، آبدارچی یک دفتر، معلم دانشآموزان ابتدایی و.... آنها با بیان یک روایت و داستان روزانه از زندگیشان توانستند دنبالکنندگان بیشتری را جمع کنند و همین مسئله باعث سرریز تبلیغات از تلویزیون و سطح شهر به سمت آنها شد، اما کم کم در نیمهدوم دهه 90، زندگی آنها براساس همین تبلیغات و نمایش تغییر کرد و آنها توانستند نبض بازار را در دست بگیرند. حجم و میزان تبلیغات این افراد در ابتدای 1400به حدی بالا رفته که آنها در انبوهی از تبلیغات زندگی میکنند و از قهوه سر صبح تا شام آخر شبشان، از لباس و لوازم خانه، سفر و دندانپزشکی گرفته تا رستورانی که غذا میخورند و متخصص پوست و زنان و زایمان و خدمات زیبایی که میروند و حتی مدرسه محل تحصیل فرزندشان را از طریق تبلیغات زندگی و از آن کسب درآمد میلیاردی میکنند.
اما راهحل چیست؟ چطور میتوان در مقابل این ویترین رنگارنگ و روزانه که اینفلوئنسرها هر روز و هر دقیقه آن را عرضه میکنند تا درآمد خود را افزایش دهند و همان را به نمایش میگذارند تا یک شکل جدید از موفقیت و زندگی استاندارد را تبلیغ کنند، زندگی کرد؟ راهحلش برخورد با آنها نیست، بلکه افزایش سواد رسانهای افراد در مواجهه با این افراد است؛ سوادی که باید علمی و از طریق مراکز آموزشی معتبر مانند مدرسه به سبک درست آن را آموزش داد و این جدا از نظارت اقتصادی بر کسب درآمد این افراد است که اغلب آنها مالیات اندکی پرداخت میکنند.