چگونه باورهای زیبا را درکودکان بذرپاشی و نهادینه کنیم؟
اقتصاد ایران: مؤلفه بسیار تأثیرگذاری در پرورش کودکان به نام بروز باورها وجود دارد که پرداختن و توجه به آن به ویژه در سنین زیر ۷ سال میتواند از بروز خطاهای ناخواسته توسط والدین و مربیان کودک جلوگیری کند.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ، نطق یا کلام یا آنچه از درون به بیرون میتراود نشان دهنده باورها، ادراکات، اعتقادات و هیجانات هر فرد است. نطق در کودکی یعنی در سنین زیر هفت سال، کاملاً تحت تأثیر محیط بیرون و خصوصاً والدین یا مراقبان کودک است. در پرورش کودکان مؤلفه بسیار تأثیرگذاری به نام بروز باورها وجود دارد که پرداختن و توجه به آن به ویژه در سنین زیر ۷ سالگی میتواند از بروز خطاهای ناخواسته توسط والدین و مربیان کودک جلوگیری کند.
باورها توسط جامعه، خانواده و افراد دیگر به کودکان انتقال یافته و در نطق و کلام آنها هویدا میشوند. اصلاح سبک زندگی به عنوان محلی برای بروز باورها، در تربیت کودک بسیار ضروری است. ضمن اینکه اصلاح نطق کودک به صورت غیر مستقیم میتواند موجب شکلگیری باورهای صحیح در او شود.
اولین اصل در خصوص انتقال باور به کودکان این است که هر باور و اعتقادی که در خانواده حاکم باشد بر روحیات و شاکله فرزندان اثر میگذارد. پس اصلیترین انتقال دهنده باور به کودکان خانوادهها است. توجه داشته باشیم این باورها و اعتقادات به طور طبیعی در رفتار و گفتار والدین هویدا میشود و به همان نسبت تأثیر خود را بر کودکان میگذارد.
صفات از خانواده به کودکان انتقال پیدا میکند. به این معنا که؛ سبک زندگی خانواده بر اساس باورهایی شکل میگیرد و موجب شکلگیری شاکله فرزندان میشود. بر این اساس خانواده غمگین یا شاد، با نشاط یا کسل، منظم یا نامنظم، پرتحرک یا کم تحرک که هر یک نتیجه باورها و سبک زندگی والدین است بر شاکله کودکان اثر میگذارد و آنان را به همان شکل سوق میدهد.
توجه به هماهنگی و هم راستایی والدین در شکلگیری باورهای زیبا در کودکان اثر قابل ملاحظهای میگذارد. هم راستا و هماهنگ بودن بروزهای والدین در مسیر درست با هم موجب ایجاد امنیت و اعتماد در کودک است. هر قدر این هماهنگی و هم راستایی والدین خدشه یابد تعارضات کودک بیشتر شده و قدرت اعتماد او به حقیقت ثابت کمتر میشود.
نطق کودک، نشانگر روند تربیت
تأثیرات منفی بر کودکان که از ناحیه قول دیگران به آنها تحمیل میشود را میتوان با شناخت نطق کودک شناسایی کرد. منظور از نطق کودک هر بروزی است که به صورت خواسته یا ناخواسته از او آشکار میشود.
باید نطق تادیب شود، تادیب نطق به معنای مراقبت از نطق است و در این صورت والدین با تادیب نطق کودک سعی در اصلاح باورهای او دارند. این اصلاح لازم است بسیار ظریف و هنرمندانه باشد وگرنه قدرت لجبازی را در کودک افزایش میدهد. در راستا تادیب نطق کودک، حذف محیطهای آسیبزا امری ضروری است.
آموزش مفهوم اذن یکی دیگر از کارهایی است که باید در جهت تثبیت باورهای درست در کودکان به آن توجه داشت. یکی از مهمترین باورهایی که والدین لازم است به کودک گوشزد کنند داشتن حریم خصوصی و ضرورت گرفتن اذن در این حریم است. این باور موجب پدیدار شدن قوه تقوا در فرد میشود. در قرآن کریم مقرر فرموده که به کودکان نابالغ خود نیز بگویید که در سه موقع صبح، ظهر و شب برای ورود به اتاق والدین اجازه بگیرند. فرزندی که از ابتدای خردسالی با مفهوم اذن و تأکید بر آن روبرو میشود. در سالهای بعد میتواند لزوم اذن داشتن از مرجع تقلید و ولی فقیه را نیز درک کند و خود را در مسیر اجازههای خداوند قرار دهد.
اساس باوری که در شاکله کودک لازم است جریان یابد، حس تکریم و سیادت او است
اساس باوری که در شاکله کودک لازم است جریان یابد حس تکریم او است. لذا هر کاری که به این سیادت لطمه وارد کند مانند خلف وعده و دروغ، آسیبهای فراوانی را به او وارد میسازد. لیکن مراقبت از حس سیادت و کرامت کودکان اصلی مهم در پرورش کودکانی است که به گزیدهترین ارزشها پرورش یافتهاند.
باید توجه کرد بروزهایی از والدین که از طریق نظر، سکوت و کلام به فرزندان انتقال مییابد در شکلگیری ایمان کودک مؤثرتر است. مطلوب آن است که این سه مؤلفه عاری از هرگونه سهو، غفلت و لغو باشد. باید به این مؤلفههای رفتاری اهمیت ویژهای داد. جنس این اهمیت در جهت تادیب کودک میتواند اثر قابل ملاحظهای داشته باشد.
پرهیز از القای ناامنی و تشتت نیز در تشکیل باورهای سالم در کودکان مؤثر است. ادبیات پدر و مادر نباید ادبیات اختلاف، تنش و تهدید باشد زیرا در اینگونه ادبیات، ناامنی در زندگی به کودک القا شده و ایمان او به حقایق لطمه میخورد.
نطق کودک را میتوان با استفاده از کلام یا تحریکات حواس، به صورت مناسب تادیب کرد، به گونهای که محتوای آن طیب و پاک شده و در عین حال کنترل مناسبی در بروز آن صورت گیرد.
پدر و مادر لازم است جایگاه هم دیگر را برای فرزند به صورت مشخص با شکوه جلوه دهند؛ به ویژه مادر باید جایگاه ولایت پدر را که جایگاهی مهم و اساسی است به فرزند منتقل کند. اهمیت دادن عملی و توجهی پدر و مادر به طرف مقابل، تأثیرگذارتر از توصیههای کلامی و دستوری برای احترام خشک است.
ایجاد ادراک صحیح فرزند از ویژگیهای رب یا خدای حقیقی وابسته به ارتباط کودک با اولیای خود است. این ارتباط باید به گونهای باشد که کودک اولیای خود را هماهنگ و دارای وحدت، وفادار به وعدهها، مهربان، بخشایشگر، روزیرسان، حمایت کننده و پوشاننده خطاها بشناسد.
مساله دیگر ایجاد ترس در کودک است که میتواند موجب برهم خوردن توانها و امیال طبیعی این دوره سنی شود و مشکلات زیادی را در حرکت و عمل کودک ایجاد کند.
خوابهای آشفته، اضطراب در رفتارها، ناخن جویدن، شب ادراری و اشکال در کنترل درمان دفع میتواند از نشانههای روشهای نادرست والدین در فراهم کردن محیطی آرام و شاد برای کودک باشد.
تأمین صحیح و منطقی نیازهای کودک در ایجاد احساس امنیت در او مؤثر است
احساس درونی کودک نسبت به خود با میزان تکریم، احترام و عزتی که دیگران برایش قائل میشوند ارتباط مستقیمی دارد. مثلاً القای صفات زیبا به کودک در بازی یا در ارتباط روزمره نقش زیادی بر تحقق آن صفات در او دارد صفاتی مانند مهربان، خوش اخلاق، با نشاط، باحیا، زیبا، تمیز و مرتب و غیره.
توجه داشته باشیم آموزش مفهوم اذن اجازه برای ورود به اتاق پدر و مادر بهتر است به تدریج از طرق مختلف مانند بازی داستان و غیره صورت گیرد و تا فهم کامل آن، والدین آموزشهای راهکارهای توانمند سازی خود را تداوم بخشند.
این نکته حائز اهمیت است که، هر آموزش مفیدی مانند زبان، مفاهیم علوم، آشنایی با حیوانات، قرآن، شعر، داستان و…میتواند همراه با فضای بازی و میل و رغبت در برنامه کودک قرار بگیرد. در غیر این صورت اثراتی منفی برجای خواهد گذاشت.
تهدید، تنبیه و القای ترس برای مبادرت به انجام یا عدم انجام کاری اثراتی ناپایدار در شکل دادن به رفتارها و گفتارها در کودک دارد.
برقراری ارتباط عاطفی والدین یا مراقبان با کودک در ایجاد احساس امنیت و اعتماد در کودک اهمیت زیادی دارد؛ این ارتباط باید خود را در کلام والدین، لحن و نوع خطابها رفتار محبتآمیز مانند بغل کردن، استقبال و بدرقه آنها و حتی دعاها به طور واضح نشان دهد.
و در آخر آموزش احساسات و آنچه کودک در لحظه احساس میکند مانند شادی، غم، خشم و…از طریق بازی و یا روشهای جذاب دیگر در آگاه شدن به درون و کنترل رفتارهای بیرونی کودک مؤثر است و سازنده باورهایی عمیق در بزرگسالی خواهد شد.