خروش خونین مردم مشهد در ۱۰ دی ۵۷
اقتصاد ایران: مشهد- واقعه ده دی برای مشهدیها یادآور روز خونین این شهر در سال ۱۳۵۷ است؛ واقعهای که پرونده رژیم پهلوی را برای همیشه در مشهد بست و یکی از رویدادهای مهم انقلاب اسلامی را به ثبت رساند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها: «روز یکشنبه پس از تیراندازی و کشتار چهارراه نادری، مأمورین حکومت نظامی در شهر متفرق شدند و بر روی مردم آتش میگشودند. در خیابانها اگر افرادی را میدیدند تیراندازی میکردند.»
۱۰ دی به روایت رسانهها
این خبری است که روزنامه خراسان با چاپ تصویری از راهپیمایی ۱۰ دی ۱۳۵۷ در مشهد چاپ کرده بود.
روزنامه اطلاعات نیز درباره این گزارش داد: «۱۰ دی مأموران فرمانداری نظامی به طور ناگهانی به منزل آیت الله شیرازی یورش بردند و ضمن تیراندازی در داخل منزل ایشان ۶ نفر کشته و ۲۵ نفر مجروح شدند.»
خبرنگاران روزنامه اطلاعات در مشهد نیز از روزهای ۹، ۱۰ و ۱۱ دی به عنوان خونینترین روزهای مشهد نام بردند و در خبری اعلام کردند: «۷۰۰ نفر از پزشکان خراسان در تلگرامی به کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل خواستار رسیدگی به کشتارهای اخیر نظامیان در مشهد شدند.»
اینها تنها بخشی از روایت روزنامههای سال ۱۳۵۷ درباره واقعه ۱۰ دیماه ۱۳۵۷ در مشهد است؛ واقعهای که به سرعت در رسانههای داخلی و بینالمللی انتشار یافت و با افزایش خشم عمومی باعث تشدید اعتراضات در سایر شهرهای ایران شد.
رادیوهای سراسر جهان از این اتفاق به عنوان واقعهای مهیب و وحشتناک یاد کردند و روزنامه اطلاعات در اولین شماره منتشرشده پس از پایان اعتصابات در ۱۶ دیماه درباره وقایع روزهای نهم و دهم دیماه مشهد چنین نوشت:
اخبار روز دهم دی ماه مشهد آنقدر غیرمنتظره بود که رادیوهای سرتاسر جهان از آن به عنوان مهیب و وحشتناک نام بردند. روزنامه اطلاعات نیز در گزارشی که در اولین شماره روزنامه پس از پایان اعتصابات به تاریخ ۱۶ دی چاپ کرد چنین به توضیح درباره وقایع دیماه مشهد پرداخت:
روز ۱۲ دی تمام ادارات و مغازهها در شهر مشهد تعطیل بود و به دستور تیمسار سپهبد اکبر یزدجردی فرماندار نظامی مشهد، مأموران در خیابانها مراقب اوضاع هستند.
روز ۱۱ دی مردم کمتر در خیابانها دیده میشدند و در اندک تجمعات در جلوی منزل آیات عظام شیرازی و قمی نظامیان که با لباس شخصی حضور داشتند، اقدام به تیراندازی میکردند.
از ۱۲ دی شهر تا حدودی آرام میگیرد و خیابانها شاهد جنب و جوش و تظاهرات و شعار پراکنده است.
امام خمینی در ۱۳ دی ماه در تلگرافی به آیت الله شیرازی انزجار و تأسف خود را از فاجعه مشهد بیان داشته و در پیامی دیگر ۱۸ دی را عزای عمومی برای گرامیداشت شهدای مشهد، قزوین و دیگر شهرها اعلام کردند.
روزنامه خراسان ۱۸ دی پس از اتفاقات نیمه اول دی ماه مشهد، خبر از استعفای استاندار خراسان و عزیمت وی به تهران میدهد.
در ماههای پایانی سال ۱۳۵۷، تظاهرات گسترده مردمی علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران به اوج خود رسیده بود و شهر مشهد، بهعنوان یکی از مراکز مهم مذهبی و سیاسی کشور، همواره نقشی کلیدی در این اعتراضات ایفا میکرد.
وقایع ۱۷ شهریور، حمله به حرم مطهر رضوی در آبانماه و حمله به بیمارستان امام رضا (ع) در آذرماه سال ۱۳۵۷ سلسله حوادثی بود که همچنان ادامه یافت تا اینکه در دیماه همان سال به نقطه اوج و نهایی مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی تبدیل شد.
روزی که فریاد آزادی به خون نشست
اما حوادث روزهای نخست دیماه ۵۷ در شهر مشهد چه بود که روز خونینی را رقم زد؛ تحصن ۱۳ روزهای که از ۲۳ آذر در بیمارستان امام رضا (ع) آغاز شده بود با راهپیمایی بزرگ انقلابیون از مقابل مدرسه نواب و بیت آیتالله شیرازی و سخنرانی آیت الله خامنهای (مدظله) پایان یافت.
هفتم دیماه نیز پس از انتشار خبر پیوستن کارکنان استانداری به عنوان بالاترین نهاد حکومتی در خراسان به مردم انقلابی، نیروهای نظامی، استانداری را محاصره کردند؛ اقدامی که نشان دهنده پیروزی انقلابیون و ساقط شدن حکومت در مشهد بود. شهروندان مشهدی بعد از رسیدن به استانداری، کارمندان انقلابی را نجات دادند.
در حالی که فضای تب و تاب انقلابی روزهای ابتدایی دیماه ۱۳۵۷ در شهر مشهد به اوج خود رسیده بود، روز ۹ دیماه ۱۳۵۷ به مناسبت گرامیداشت قیام ۹ دی ۱۳۵۶ شهر قم، مراسم یادبودی در شهر مذهبی مشهد برپا شد؛ پس از اتمام همین مراسم بود که مردم به سوی استانداری خراسان حرکت و در آنجا تجمع کردند که تانکهای ارتش برای مقابله با آنان وارد عمل میشوند و درگیری بین مردم و ارتشیها شدت گرفت.
حوادث خون باری که در این روز در مشهد شکل گرفت صحنههای جدیدی را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زد؛ اتفاقاتی که از آن به عنوان یکی از مهمترین تحولات اجتماعی و سیاسی مشهد نام برده شده است.
صبح یکشنبه ۱۰ دی، مردم مشهد در حالی که خبری از تصمیم نظامیان برای کشتار آنها نداشتند به خیابان آمدند ولی مأموران شاه که در پی وقایع نهم دی، مصمم به انتقام بودند از صبح این روز، با یورش به مردم، کشتار بیسابقه ای را رقم زدند.
تانکهای ارتش که رسماً با هدف حذف انقلابیها وارد مرکز شهر شده بودند در خیابانها جولان میدادند و با شلیک گلوله و تیر مستقیم تظاهرکنندگان را به شهادت رساندند و وحشیانهترین صحنههای تاریخ مشهد مقدس را ثبت کردند.
در این روز حتی اتومبیلها در خیابانهای شهر مشهد نیز در معرض خطر تانکهای ارتش قرار داشتند و وسایل نقلیه در خیابانها و کوچههای شهر، مورد هدف گلوله قرار میگرفت.
نظامیان رژیم در این روز به تجمعی که در مقابل باغ ملی و مهمانسرای ارتش برگزار بود نیز با خشونت هرچه تمامتر حمله کردند و جمعی از مردم حاضر در این اجتماع را به شهادت رساندند.
بر اساس آمارهای رسمی در جریان جنایات ارتش شاهنشاهی در روزهای ۹ و ۱۰ دی، حدود ۱۶۰ تن از مردم مشهد یعنی چیزی حدود دو برابر شهیدان ۱۷ شهریور میدان شهدای تهران به شهادت رسیدند که نشان دهنده توحش حکومت محمدرضا پهلوی بود.
در روز یکشنبه خونین مشهد، نیروهای نظامی به تصور اجتماع مردم و رهبران نهضت در مسجد کرامت که مرکز و ستاد عملیاتی تظاهرات و راهپیماییها و رهبران انقلاب اسلامی بود به این مسجد و مردم اطراف آن نیز تعرض کردند و تعدادی از مردم را به شهادت رساندند.
به روایت اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای درباره موقعیت و وضعیت این مسجد چنین گفتهاند: «صبح دهم دی ماه که میخواستیم به مسجد کرامت برویم، به ما گفتند صبر کنید، ببینیم حول و حوش مسجد چه خبر است؛ برای ارزیابی درست تر، یک نفر را فرستادیم، بعد از مدتی برگشت و گفت آنجا غوغایی است، ماشینهای ارتشی به میزان زیادی سر چهارراه نادری (شهدا) که محل مسجد کرامت است، جمع شدهاند. [در دوران انقلاب] چهارراه نادری (شهدا) حد و مرز حضور پلیس و ارتش بود.
از چهارراه نادری به طرف حرم مطهر، معمولاً ارتش یا پلیس هیچ وقت حضور پیدا نمیکرد. در ایام اوج مبارزه، آنجا خط قرمز بود و دیگر نمیتوانستند به این طرف (حرم) بیایند و واقعاً اگر میآمدند، برایشان خطر جانی داشت. در این قسمت خیابان (به طرف حرم) دائماً مردم در رفت و آمد بودند. شعار، گردهمایی و سخنرانی رواج داشت و اصلاً از حوزه مأموریت و دخالت دستگاه خارج بود. شنیدیم ماشینهای ارتشی و تانکها را در همین منطقه مستقر کردهاند و هیچکس هم نیست و هر کس هم پیدا شود، او را میزنند. کسی را نمیگرفتند، فقط افراد را میزدند. عدهای در مسجد کرامت بودند و بالاخره از مسجد کرامت در خیابان شاه رضا آن روز- آزادی فعلی- که محل استقرار نیروهای دولتی به اصطلاح مقاومت ملی یا پایداری بود، عدهای از جوانها، بالای پشت بام آنجا و عدهای هم پشت بام مسجد کرامت بودند. اول صبح در اطراف مسجد در خیابان (نادری) یک اجتماع مختصری تشکیل شده بود که عمال رژیم آنها را به رگبار میبندند و بعد هم با وحشیگری تمام حمله میکنند و عدهای را در همان جا به شهادت میرسانند.... در این وضعیت به ما گفتند مصلحت نیست به مسجد کرامت برویم و همین طور هم بود. اگر میرفتیم، مطمئناً خطر جانی در پیش بود و کارها متوقف میماند. سرانجام آن روز را تا شب در منزل ماندیم. روزی عجیب بود و خبرهایی که میرسید، نشان دهنده کمال وحشیگری و خباثت دستگاه بود. از جمله خبرها، این بود که ماشینهای ارتشی در خیابانها راه میافتند و هر جا صف نفت یا صف نان را- که آن روزها زیاد دیده میشد- میبینند، به رگبار میبندند و میروند. عدهای از مرد و زن، بچه و بزرگ را در میان صفها به رگبار بسته که بعضی شهید و مجروح شدند. در چهارراه نادری و خیابانهای اطراف هم، حملات سختی شد».
حادثه دهم دی ۵۷ به روایت یکی از مجروحان
به گزارش خبرگزاری مهر، کاشف حسینی از مجروحان حادثه دهم دی مشهد درباره واقعه این روز این چنین روایت کرده است: «عصر همان روز (۱۳۵۷/۱۰/۹) سه نفر از ارتشیهایی را که به قتل رسیده بودند، در میدان شهدا به دار آویختند. اما ظاهراً ارتش، جنازهها را شب به داخل پادگان منتقل میکند به همراه لباسهای نو؛ حتی چکمه نویی که به پایشان کرده بود، در معرض دید ارتشیان قرار میدهد و به آنها میگوید: نگاه کنید؛ مردم شما را این جوری می کشند. ارتشیان با دیدن این صحنهها به شدت عصبانی شدند… سربازان و درجه داران با دستور فرماندار نظامی، دیگر دنبال بهانهای نمیگشتند. نیاز به صفوف فشرده راهپیمایان نداشتند؛ با اسکورتی منظم، در شکل کارناوال مرگ حرکت کردند و پادگان را به قصد آدم کشی بی سابقه و به راه اندازی جوی خون تاریخی خویش، ترک نمودند.
تانکها در جلو قرار داشتند، نفربرها پشت سر و نعش کشها به دنبالشان پیش میرفتند. به محض اینکه از پادگان خارج شدند، آتش گشودند، هر که را در خیابان و کوچه دیدند، به رگبار بستند و هیچکس از گلوله دژخیمان در امان نماند.»
واقعه ده دی برای مشهدیها یادآور روز خونین مشهد در سال ۱۳۵۷ است
واقعه ده دی برای مشهدیها یادآور روز خونین مشهد در سال ۱۳۵۷ است؛ واقعهای که ۴۲ روز مانده به پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی پرونده رژیم پهلوی را برای همیشه در شهر مشهد بست و یکی از رویدادهای مهم و تأثیرگذار تاریخ معاصر انقلاب اسلامی ایران را به ثبت رساند.
این روز با وجود اهمیت بالای خود، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این حادثه، نمادی از اعتراضات مردمی و نارضایتی عمومی از وضعیت کشور در دوران رژیم پهلوی بود که با بررسی دقیقتر این واقعه، میتوان به درک بهتری از علل و پیامدهای آن دست یافت و نقش آن را در تحولات تاریخی و سیاسی ایران بازشناخت.