مسئولان حامی حجاب، حتما این چند خط را بخوانید
اقتصاد ایران: بیش از چهار دهه قانون روی قانون تصویب و از پسِ برخوردهای سلیقهای، تنش پشت تنش ایجاد شد، اما نه تنها نتیجهی مطلوب قانونگزاران حاصل نشد، بلکه سانتیمتر به سانتیمتر روسریها عقبتر رفت.
محسن قیصیزاده در عصر ایران نوشت: این روزها انتشار قانون حجاب جنجالهای بسیاری را در کشور موجب شده و موافقان و مخالفان، هر کدام به نوبه و از دیدگاه خود، در مقام دفاع یا رد بندهای این قانون برآمدهاند. موافقان چاره را در برخوردهای مالی و سلبی و جلبی دیدهاند و مخالفان تا حد ربط دادن این طرح به پروژهی نفوذ پیش رفتهاند.
بیش از چهار دهه قانون روی قانون تصویب و از پسِ برخوردهای سلیقهای، تنش پشت تنش ایجاد شد، اما نه تنها نتیجهی مطلوب قانونگزاران حاصل نشد، بلکه سانتیمتر به سانتیمتر روسریها عقبتر رفت، بلندی روپوشها هر چه بیشتر از مچ پا فاصله گرفت و دکمهها از جلوی مانتوها یکییکی فرو افتاد و حذف شد!
اما اگر ایشان واقعاً و قلباً دغدغهی حجاب دارند و این مقوله دستاویزی برای نیل به اهداف سیاسی و رودررو قرار دادن دولت و مردم و یا مستمسکی برای انحراف اذهان عمومی از مشکلات اساسی و کلان مملکت نیست، بهتر آن است که دور تسلسل باطلِ برخورد و بازداشت و جریمه و تقابل را وا نهند و طرحی نو در اندازند و راهی نرفته بیازمایند، چرا که حتی اگر طرح حاضر، در کوتاهمدت و از بیم جریمه مالی و دیگر تنبیهات و بگیر و ببندها هم جواب دهد، بدیهیست که به صورت اساسی ره به جایی نخواهد برد و این جبر نیز به قبر دیگر طرحهای غیر کارآمد پیش از خود همچون ممنوعیت ویدئو و ماهواره و... راه خواهد برد.
بر اساس محک تجربه، بهبود وضعیت حجابِ مد نظر مسؤولین در کشور، نه با وضع قانونهای عجیب و از سر استیصال، نه با برخوردهای قهری و هزینهزا و نه با طرحهای مضحک و سخیفی همچون کلینیک بیحجابی، بلکه فقط از یک مسیر میگذرد و آن هم ارائه یک چهرهی جذاب و رحمانی و فراگیر از دین و مذهب است. امر مهمی که بنا به دلایل مختلف، سال به سال بیشتر از آن فاصله گرفتهایم که گواه این ادعا را میتوانید از مسجدهایی که روز به روز خلوتتر میشوند و پیشی گرفتن شمار نمازگزاران سالخوردهی صندلینشین از تعداد جوانان نمازگزار سراغ گرفت.
به عبارتی میتوان چنین گفت که در این چند دهه، ریزشها بسیار فراتر از رویشها بوده است.به عنوان پیشنهاد به متولیان حجاب، بهتر آن است که جامعهی هدف را تغییر دهید و به جای اینکه همهی نگاه و فشار را متوجه مردم سازید، سر پروژکتور را چرخانده و نور را جای دیگری بیندازید. به عبارت دیگر، چه بسا وضعیت رویکرد مردم به دین، علاوه بر نوع برخورد اهل دیانت، ماحصل و نتیجه عملکرد نهادهای متعدد مذهبی باشد که با پسوند عمدتاً فرهنگی، کاراییشان با بودجههای گاه هنگفت دریافتی، هیچگونه تناسبی ندارد. وضعیت امروز حجاب که ایشان منتقد اصلی آن هستند، مؤید این نکته است که این اشخاص و نهادها یا در زمینهی وظایف خود کمکاری کرده یا در مسیر اشتباه گام برداشتهاند. حال خود باید پاسخگوی چرایی تغییر پوشش گسترده و رویکرد جامعه به دین و مذهب باشند.
برای تغییر مثبت نگرش مردم به دین و پیرو آن بهبود وضعیت حجاب، نه مردم عادی اجتماع، بلکه نهادهای مذهبی و روحانیون و اهل دین در صف اول جای میگیرند و باید هدف اصلی هر برنامه و سیاستگذاری باشند. برای اینکه درخت بَر دهد و تناور و سایهگستر باشد، باید ریشه را دریافت، وگرنه به صِرف هرس شاخهها و ستردن برگها، خشکیدن و از بار و بر افتادن، سرنوشت ناگزیر درخت خواهد بود. به نظر میرسد حداقل بخشی از اهل دین که همانا وظیفهی ذاتی ایشان نشر و گسترش دین مبین و شیوهی صحیح دینداری است، به واسطهی اشتغال به امور دنیوی از جمله حزببازی و سیاستزدگی و احراز پُست و مقام و پرداختن به امور غیر تخصصی و... از اصل وظیفه غافل ماندهاند.
وعظِ بیعمل آفت دین و دانش و جامعه است و حتی در سرودههای شاعران عارفمسلک ما بسیار مورد نکوهش قرار گرفته، آنجا که حضرت حافظ فریاد میزند «که وعظ بیعملان واجب است نشنیدن» و یا به قول منتسب به حضرت فردوسی که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»!
لذا میطلبد روحانیون و دغدغهمندان دین و توبهفرمایان، در وهلهی اول خود آینهی تمامنمای اندرزها و توصیههای خویش باشند و در راستای ارائهی چهرهای زیبا و گیرا از مذهب بکوشند. به عبارتی مبلّغ دینی باشند که رفتار مدعیان دینمدار در خلوت و جلوت در تناقض نباشد. اسلامی که هر جمعه خطیبانش عَلَمِ هدایت تقوا و محبت و همبستگی برافرازند نه عَلَم نفرتپراکنی و تخطئه و حذف. اسلامی که مدعیان معنویت، زیان کسان از پی سود خویش نجویند و دین را به سوء استفاده پیش نیارند. مسلکی که در آن به قهر، "عیب جوان و سرزنش پیر" نکنند. دینی که اگر منبرنشینان آن از حجاب دم میزنند و وااسلاما سر میدهند، دُم خروس عکسهای آنچنانی فلان فرزند و نوهشان، آن سوی آب به مناسبت کریسمس و هالووین بیرون نزند. مذهبی که در سیرهی خود، آنچه را برای خود میپسندند، برای دیگران نیز بپسندند.
اگر در لباس روحانیت به هر دلیلی مخالف رفع فیلتر فضای مجازی باشند، آقازادههایشان در فضای کشورهای غربی، بیدغدغهی فیلتر و... با تابعیت آن کشور زندگی نکنند. آیینی که حقطلبی و ظلمستیزی یکی از اصول اساسی آن باشد. اسلامی که رگ گردنها نه تنها برای حجاب، بلکه برای آن سر که گرسنه روی بالش گذاشته میشود نیز بیرون بزند، خونِ خشم برای بیماری که هزینهی دارو و درمان ندارد نیز بجوشد، گوشها از شنیدن خبر هر روزهی اختلاس فلان مسؤول تیز شود، دلها برای جوانانی که توان مالی ازدواج و تهیه مسکن و چرخاندن یک زندگی ساده را ندارند نیز به درد آید، جگرها از ژرفتر شدن درّهی اختلاف طبقاتی، سیل مهاجرت نخبگان، مرداب بیکاری جوانان تحصیلکرده، بالا رفتن آمار جرم و بزه، پایین آمدن سن فساد و فحشا، ترک خوردن زمین و خشکیدن ایران و... و... و... نیز شرحهشرحه شود.
البته که نشان دادن چهرهای رحمانی و همراه با مدارا از دین و اصلاح کژرویها و برساختن یک نمونهی موفق از حکومت اسلامی در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی، میتواند آب رفته را تا حدود زیادی به جوی باز آرد و از همان دری که بسیاری به خاطر فقر و بیعدالتی و دیدن دوگانگیها و... از آن خارج شدهاند، آنها را بار دیگر وارد عمارت آباد ایمان و معنویت نماید. حال اگر دغدغهی حجاب دارید، بسمالله.