کیانوش عیاری با این فیلم، سینمای ایران را فتح کرد
اقتصاد ایران: تنوره دیو، اولین ساخته بلند سینمایی کیانوش عیاری محسوب میشود که با استقبال منتقدان روبهرو شد.
برترینها: اخیرا آیین کتاب تنوره دیو کیانوش عیاری در خانه هنرمندان با حضور خود او برگزار شد. با پیروزی انقلاب و تغییر مسیر سینما، بهتدریج راه برای ورود نسل جدیدی از فیلمسازان به سینمای ایران هموار شد. بسیاری از آن فیلمسازان همچون شهابی درخشیدند و خیلی زود خاموش شدند. تنها معدودی از آنها بودند که دوام آوردند و به چهرههایی ماندگار در تاریخ سینمای ایران تبدیل شدند. کیانوش عیاری یکی از همین فیلمسازان بود. تنوره دیو، اولین ساخته بلند سینمایی او محسوب میشود که با استقبال منتقدان روبهرو شد و جایگاه او را در سینمای آن روزهای ایران تثبیت کرد.
ماجرای تنوره دیو از چه قرار است؟
فیلم تنوره دیو با گروهی از هنرمندان جوان آن روزها ساخته شد. کارگردان، نویسنده فیلمنامه و تدوینگر: کیانوش عیاری؛ تهیهکننده: بنیاد سینمایی فارابی؛ فیلمبردار: داریوش عیاری؛ موسیقی متن: محمدرضا علیقلی؛ بازیگران: جهانگیر الماسی، مجید مظفری، سیروس گرجستانی، روحالله مفیدی، فرزانه کابلی، مهری مهرنیا، ناصر گیتیجاه، میر صلاح حسینی، اسماعیل محمدی از عوامل و بازیگران این فیلم هستند.
خلاصه داستان تنوره دیو بدین شرح است: «محمدعلی که در جریان تظاهرات زخم برداشته، به روستایش محمدآباد باز میگردد و کمی بعد تصمیم میگیرد که با کمک سید رضا (دوست دوران کودکیش) و پدرش، قنات خشکشده روستا را که با حفر یک چاه عمیق، خشک و باعث کوچ و سرگردانی اهالی روستا شده است، لایروبی کند. اما صاحب چاه عمیق (کلبعلی) از این تصمیم آگاه شده و برای مقابله به مثل، در صدد حفر چاه عمیق دیگری برمیآید. این، شروع یک درگیری جدی است».
کارگردانی مسلط
یکی از نکاتی که بسیاری از منتقدان آن دوره (حتی برخی از کسانی که چندان از تماشای تنوره دیو لذت نبرده بودند) در موردش اتفاق نظر داشتند، تبحر عیاری در کارگردانی بود؛ خصوصیتی که فراتر از یک فیلمساز فیلماولی بهنظر میرسید. جواد طوسی در یادداشتی که در بحبوحه چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر در روزنامه کیهان (۲۱ بهمن ۶۴) بر تنوره دیو نوشت، اینچنین به برخی از ویژگیهای برجسته اجرایی فیلم اشاره کرد: «استفاده مناسب از «دیزالو» (درهمآمیزی یا درآمیزی تصاویر) و «وایپ» (روبش) در اتصال نماها به هم، و موسیقی موجز و همگون با تصاویر که کار محمدرضا علیقلی است… ختم کلام، تنوره دیو علیرغم پارهای از کاستیهایش، آغازی درخور توجه از کیانوش عیاری در زمینه سینمای حرفهای محسوب میشود که باید با خوشبینی به آن نگریست.»
بحث همیشگی: سنت در مقابل مدرنیته
عیاری در اولین فیلم بلندش دستمایهای را مورد توجه قرار داد که در این دههها بارها تکرار شده است: تقابل سنت و مدرنیته. این تقابل، در مطالب بسیاری از نویسندگان آن دوران مورد توجه قرار گرفت. ناصر زراعتی در نقدی بر تنوره دیو در ماهنامه فیلم (مرداد ۶۵) کیانوش عیاری را فیلمسازی هشیار دانست. از دید زراعتی، مضمونی که عیاری برای این فیلم برگزیده، هم جذاب است و هم خطرناک: «بازگشت به سنتهای گذشته – در اینجا، قنات و شیوۀ آبرسانی سنتی – موضوعی است که بسیار دربارهاش میگویند و گفتهاند و بسیار مورد توجه است. هنرمند در روبهرو شدن و گزینش این مضمون و موضوع، چه بسا که ممکن است به چاه ویل نوستالژی فرو غلتد و ناخواسته مرثیهخوان گذشته و دشمن خونی آینده و دانش و فن شود.» اما بهگفته زراعتی، عیاری در این فیلم هشیار بوده و «ضمن ارائۀ تصویری واقعی از شرایط و موقعیتهای آدمهای داستان خود، به واقعیت امروز و ضرورتهای آن نیز میپردازد؛ گیریم که اندک و اشارهوار.»
اما با وجود اینکه برخی از نظرات حاکی از همدلی کلی نویسندگان با نحوه نمایش این تقابل در فیلم بوده، اما عدهای از منتقدان هم این رویکرد را زیر سؤال بردند و انتقاداتی را نسبت به آن وارد دانستند.
احمد طالبینژاد یکی از این منتقدان بود که در نقدی در ماهنامه فیلم (مرداد ۶۵) به ضعف در قصهپردازی تنوره دیو اشاره کرده و در ادامه مشکل فیلم را در این میداند که بهجای نمایش منطقی مضمون، رو به احساساتگرایی آورده است: «تماشاگر حق دارد از سازنده فیلم بپرسد این همه تلاش و از خودگذشتگی بهخاطر دم موش آبی بود که حاصل یک شبانهروز جریان آن احتمالاً میتواند استخر آبادی را پر کند؟ در حالی که با یک ساعت کار موتور، چندین برابر آن از دل زمین سرریز میکند و آیا آن جریان حقیرانه میتواند دشت تشنه و خشک آبادی را طراوتی دوباره ببخشد و ویرانیها را آباد کند؟ کدام عقل سلیم چنین منطق کهنهای را میپذیرد؟ و به راستی منطق فیلمساز چیست؟ محکوم کردن ماشینیزم در اقتصاد کشاورزی و قداست بخشیدن به کشاورزی به شیوۀ سنتی؟ اگر چنین است، که قصه از بنیاد اشتباه است. چراکه محمدعلی با ماشین از شهر به روستا برمیگردد [و] رضا سوار بر موتور ژاپنی دشت خشکیده را درمینوردد. آن تراکتور و وانت نیز بیجهت به کار گرفته شدهاند. بیگمان عیاری چنین داعیهای ندارد. چرا که او در «امروز» زندگی میکند و مآلاً ملزومات زندگی امروز را نیز میشناسد. اما از آنجا که او در پرداخت قصه در چنبرۀ احساس خویش اسیر شده است، از توجه به این اصل اساسی و مهم غافل مانده و حاصل این است که تماشاگر میبیند.»
سخن آخر
آنچه از برآیند نظر منتقدان مشخص است این است که تقریباً هیچکس تنوره دیو را فیلم کاملی ندانسته (که این نکته با در نظر گرفتن این که تنوره دیو اولین فیلم بلند عیاری بود، کاملاً قابل درک و توجیه است) اما حتی مخالفان فیلم هم عمدتاً نتوانستند چشم بر نکات مثبت آن ببندند و، بهدرستی، حدس زدند که تنوره دیو نوید ظهور یک کارگردان کاربلد را در سینمای ایران میدهد؛ نکتهای که خیلی زود و با فیلمهای بعدی عیاری اثبات شد.
امروزه و در مرور تنوره دیو، شاید ایدئولوژی فیلمساز، کهنه و یکطرفه بهنظر برسد. تنوره دیو از فقدان نگاه پیچیده، نسبی و چندسویهای رنج میبرد که منجر به خلق یکی از بهترین ساختههای عیاری شد. با این وجود، تماشای فیلم، بهخصوص با در نظر گرفتن اینکه اولین ساخته بلند کارگردانش بوده، همچنان جذاب بهنظر میرسد و میتوان ظرائفی را بهویژه در کارگردانی اثر ردیابی کرد.