به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، حدود سه سالی است که افزایش ۲۰درصدی ظرفیتهای پزشکی در کشور بهعنوان راهکاری برای تکمیل پازل نظام سلامت در کشور و گسترش خدمات بهداشتی و درمانی در حالی تصویب و اجرایی میشود که به گفته دکتر بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی، دو پیوست این قانون یعنی تخصیص بودجه و زیرساختهای متناسب با آن مغفول مانده است.
این مانند تلاش برای جادادن یک قطعه پازل غولپیکر در یک فضای کوچک است، چراکه اگرچه تلاش برای پاسخگویی به تقاضای مردم در حوزه بهداشت و درمان اقدامی شایسته و مثبت است، اما اینکه واقعا امکانات و سیستمهای پشتیبانی مناسب را برای همگامشدن با این رشد سریع داریم یا خیر، مسأله دیگری است که کمی نگرانکننده به نظر میرسد.
قانون افزایش ظرفیت پزشکی در سالهای اخیر به یکی از مسائل پرحاشیه و پرچالش در این حوزه بدل شده است و از یک طرف سیاستگذاران آن را راهکاری برای جبران کمبود پزشک در کشور میدانند و از سوی دیگر جامعه پزشکی نهتنها آن را راهگشای مشکلات نمیداند، بلکه این افزایش را سبب آسیب جدی به کیفیت آموزش تصور میکند تا حدی که روز گذشته محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت نیز خبر از بازنگری در این قانون داده است.
سرانه پزشک در ایران؛ زیر خط استاندارد جهانی
درحالحاضر به گفته رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی تعداد پزشکان در کشور حدود ۲۰۰هزار نفر است، بااینحال بحث بر سر اینکه آیا این تعداد پزشک در کشور کافی یا کم است همواره مطرح بوده، چراکه عدهای سرانه پزشک را در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین میدانند و معتقدند عدم عدالت در دسترسی مردم به پزشک و امکانات بهداشتی و درمانی نیز ناشی از همین مسأله است؛ اما در مقابل عدهای دیگر بر این باورند که مسأله اصلی در کشور توزیع نامناسب پزشکان است.
سال ۲۰۲۲ سازمان بهداشت جهانی تراکم پزشکان نسبت به جمعیت در کشورها را ارزیابی کرد که نتایج آن نشان میدهد درحالحاضر بهطور متوسط حدود ۱۷پزشک بهازای هر ۱۰هزار نفر در جهان وجوددارد. در ایران اما این میزان کمی پایینتر ازحدمتوسط جهانی بود، چراکه بهازای هر۱۰هزارنفر ۱۴.۹پزشک وجود دارد.درمنطقه خاورمیانه وشمال آفریقا(MENA)، میانگین پزشکان معمولا بین ۱.۴تا ۲.۶پزشک بهازای هر هزار نفر است، که جایگاه ایران در این بین نسبتا متوسط محسوب میشود.
همین تعداد پزشکان موجود نیز بهدرستی در کشور توزیع نشدهاند. بهطوریکه ۴۵درصد پزشکان متخصص در شهر تهران فعالند که فقط ۱۱درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهد. در ۵۰ درصد مناطق کشور، سرانه پزشک کمتر از ۳۸ پزشک بهازای هر صدهزار نفر است. البته اعداد و ارقام متفاوت است، اما اصل کمبود پزشک را نمیتوان انکار کرد.
یک سونامی در راه است!
برای جبران کمبود پزشک در کشور و دسترسی بهتر مردم نقاط مختلف به امکانات بهداشتی و درمانی، حدود سه سال پیش بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی علیرغم مخالفت مسئولان وزارت بهداشت ودانشگاههای علوم پزشکی، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی عمومی را تصویب کرد که به موجب آن از سال۱۴۰۱تاکنون هر سال به میزان ۲۰درصد به ظرفیت پذیرش دانشجویان اضافه شده است.
دکتر بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی در گفتوگو با جامجم با بیان اینکه سه مؤلفه کلی دانشجو، استاد و متریال آموزشی در ارائه خدمات سلامت وجود دارد، میگوید: متاسفانه در سالهای اخیر تحت تاثیر رشد جمعیت، مهاجرت خارجی پزشکان و مهاجرت داخلی یعنی تغییر شغل آنها توازن این سه ضلع مثلث بههمخوردهاست.
وی ادامه میدهد: بر همین اساس مسئولین وقت در سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت تصویب کردند که متناسب با شیب جمعیتی و بهصورت ملایم ظرفیتهای پزشکی افزایش پیدا کند اما ناگهان تصمیم تغییر کرد و قرار شد سالی ۲۰ درصد به این ظرفیتها افزوده خواهد شد که بااین وضعیت بعد از پنج سال صددرصد به ظرفیتها اضافه میشود که نشان از وقوع یک سونامی دارد.
اجرای قانون؛ بدون پیوست
معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی با اشاره به قانون افزایش ظرفیتها بیان میکند: این قانون دو پیوست داشت: یکی این بود که بهازای اضافهشدن هردانشجو باید بودجه آن نیز درنظرگرفته شود.مورد دیگر این بود که این دانشجو زیرساخت و امکاناتی مثل غذا، خوابگاه و تخت آموزشی میخواهد که اکنون این امکانات را بهصورت کافی نداریم. درحالحاضر تعداد دانشجویان سر کلاسهای علومپایه ۱۲۰ نفر است درحالیکه ظرفیت این کلاسها ۶۰ نفر است و بسیاری از دانشجویان اصلا استاد و آموزش آن را نمیبینند! علاوهبرآن یکی از مشکلات اساسی دیگری ما نبود استاد و تخت آموزشی است.
ایران دوبرابر آمریکا و اروپا جراح مغز و اعصاب دارد
شکارچی با رد کمبود پزشک در کشور میگوید: چندی پیش پژوهشی از سوی یکی از جراحان برجسته ایران در خصوص وضعیت جراحان مغز و اعصاب در کشور انجام و اعلام شد که درحالحاضر ایران نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپا دوبرابر جراح مغز و اعصاب دارد. بنابراین بیش از آنکه بحث کمبود مطرح باشد توزیع این پزشکان نادرست است، چراکه پزشکان بیشتر در کلانشهرها کار میکنند. وی میافزاید: برای بهبود این وضعیت ما باید جذابیتهای کلانشهرها را در مناطق دیگر هم ایجاد کنیم.
اگر میخواهیم ماندگاری یک پزشک در یک منطقه را افزایش دهیم، باید اقداماتی انجام دهیم که او را برای ماندن در آنجا ترغیب کند. بهعنوانمثال،درحالحاضردردانشگاههای تهران، کارانه پزشکان حداقل هر سه ماه یکبار پرداخت میشود، اما در سیستانوبلوچستان، با وجود شرایط سخت کاری، پرداخت کارانهها ممکن است تا هشت ماه به تأخیر بیفتد!
بوی انحصارطلبی از تصمیم تازه وزیر
با وجود این میثم ظهوریان، نماینده مردم مشهد و کلات درمجلس دوازدهم،درباره موضعگیری وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی درخصوص اجرای افزایش ظرفیت دانشجوی رشتههای پزشکی سال بعد معتقد است: وزارت بهداشت بهجای آنکه در جایگاه دولت و منافع ملی قرار بگیرد، خودرادرنقش صنفی قرارداده است.
ازنگاه وی زمانی که سیاستهای کلی نظام در حوزه سلامت اجرایی نشده است وپزشک دربخش دولتی وخصوصی فعالیت داردبالطبع ماهیت صنفی برای این قشراهمیت پیدا میکند. ازنگاه ظهوریان، برخلاف ادعای مخالفان،تعداد استادان رشتههای علوم پزشکی درکشورزیاداست.همچنین،بسیاری از کلاسهای ساعت عصر دانشگاههای پزشکی برگزار نمیشود.
چون استادان در مطبها و بیمارستانها مشغول بهکار هستند. پس ساعت عصدانشگاههای پزشکی هم آزاداست وکمبودکلاس وجودندارد. بنابه تاکیدوی،نبود امکانات و زیرساخت تنها بهانهای برای عملی نکردن مصوبه افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی است. ظرفیت رشتههای علوم پزشکی کشور بیتوجه به افزایش جمعیت وسن عمومی جامعه، به اندازه دهه۶۰ باقی مانده است.چون تقاضای درمان در کشور زیاد است. پس انحصار به نفع پزشکان است.