فرهاد خادمی؛روزنامه نگار: دراين فرصت برآنم كه موضوع حكمراني نوكه توسط قاليباف است مطرح شده است رابررسي كنيم. دربادي امر بايدبگوييم آقای قالیباف حتي دركسوت رياست قوه مقننه در کشور کارهای نیست که بخواهد درباره حاکمرانی نو تصمیم بگیرد.ايشان حتي درحدهمين مسئوليتي كه دارند؛ نتوانستند مديريت درستي را اعمال بكنند وشاهد مصوبات آنچناني وبلبشوي سياسي درمجلس هستيم كه نشان مي هدمجلس يازدهم ازكجا وازكدام نقطه ها دچارضعف شديد است.
مطرح شدن اين سوژه ازسوي "سردار؛دكتر؛خلبان قاليباف"نگارنده را به چندسال پيش برد كه وي دريك نامه تمام عيار خطاب به جوانان موضوع "نواصولگرايي" را مطرح كرده بود!بامطرح شدن نواصولگرايي عده اي تصوركردندوي قصد دارد چرياني تازه ونو دردر دل اصولگرایی ایجاد نماید و با کلمه “نواصولگرایی” قصد دارد خرج خود را ازاین جریان جدا نماید! وي زماني اين نامه را منتشركرد كه شهردار تهران بودوبا طرح موضوع “لزوم تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی”؛ مواردی را مطرح نمود که خودشان در طی دوران فعالیتهای سیاسیشان عامل به عمل به آنها نبودهاند و بنظرمي رسيدكه قصدداردبهنوعی با گذشته خود خداحافظی کنند و طرحی نو دراندازند!كه باگذشت بيش از5سال ازانتشارنامه مذكور بايد ازايشان پرسيد سرنوشت آن نامه وسوژه "نواصولگرايي" به كجا رسيد؟كه حالا تز حكمراني نو را مطرح مي كنيد؟درآن نامه قاليباف به ضرورت اجرایی شدن موضوع "انتقاد و انتقاد از خود"در جریان اصولگرایی سخن رانده بودكه الان بايد از خودایشان بپرسیم پس موضوع خودانتقادی در میان جریان اصولگرایی چه سرانجامي پيدا كرد وخروجي اين تز چه بود؟ايشان بگوينددركدام بیانیه رسمی به افکار عمومی؛ از خطاهایتان و رفتن در مسیر اشتباه در حوزه سیاست و اجتماعی حرفی نمیزنید؟سخني گفتيد؟وچرا با مردم سخن نگفتید و در خصوص رفتارتان توضیحی ندادید؛ شاید به این امر متمسک شوید که جریان رقیب از این خوداننقادی شما سوءاستفاده کند؛ خب بکند چه اشکالی دارد؟ مگر همه 80 میلیون ایرانی رقیب شما هستند که توضیح ندادید؛ ضمن اینکه یک سیاستمدار صادق ازاینکه حتی مورد تمسخر واقع شود از اصول خود دست نمیکشد؟وقطعا براين باورم كه موضوع حكمراني نو قاليباف نيز به مانند آن نامه بدست فراموشي سپرده خواهد شد ودرحديك شعارابتروبي خاصيت خاك خواهدخورد!!البته آقاي قاليباف بايدبه افكارعمومي توضيح دهد؛وقتي از سالها پیش جریان “پیشرفت و عدالت” را راه اندازی کردید، چرا در طی این سالها که دو انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد هیچ مانیفست مشخص و برنامهای که مختص خودتان باشد را بهصورت علنی منتشر نکردید؟ آقای قالیباف بگذارید به عنوان یک اصولگرای معتقد به آنچه رهبر فرزانه انقلاب در ترسیم اصولگرایی فرمودهاند؛ بگویم متاسفانه انحصارطلبی در قدرت و طرد نیروهای جوان و بازنشسته نشدن هادیان جریان اصولگرایی؛ آنقدر شدید هست که حتی میتوان گفت این چسبندگی به قدرت در جریان اصولگرایی موروثی؛ قبیلهای و خانوادگی شده است که این جریان حاضر به پذیرش “نوزایی” و “نواندیشی” فکری و دریافت دیدگاههای نسل جوانتر نیست و همیشه صاحبان رأی و اندیشه را متاسفانه در حلقههای سوم و چهارم قرار دادهاند و نظراتشان را به هیچ گرفتهاند وهمین معضل مهم و اساسی وجود دارد که جریان اصولگرایی دچار ریزش رأی وعدم استقبال شده ومي شود. و سوال اصلیتر اینکه شما چرا جریان خودساختهتان را به یک حزب عمومی و فراگیر تبدیل نکردید تا تکلیف خودتان با مردم و جریانات سیساسی موجود روشن شود؟بااين عقبه فكري وعملي شكست خورده مي خواهيد الانهم باز تز حكمراني نو را مطرح كنيد؟؟