هادی حقشناس، کارشناس مسائل مناطق آزاد:
تحریمها و حذف مشوقها علت عقبماندگی مناطق آزاد است
اقتصاد ایران: هادی حقشناس ، تحریمها و حذف مشوقهای سرمایهگذاری را علت اصلی عقبماندگی مناطق آزاد میداند.
هادی حقشناس ،کارشناس مسائل مناطق آزاد در گفتوگو با خبرگزاری اقتصادایران ،تحریمها وحذف مشوقهای سرمایهگذاری را علت اصلی عقبماندگی مناطق آزاد میداند.طبق گفته وی؛ فلسفه وجودی مناطق آزاد آن است که کالا هم ارزانتر تولید شود و هم تولید با تکنولوژیهای پیشرفته صورت گیرد. لذا مناطق آزاد بدون مشوقهای سرمایهگذاری، معنا و مفهومی ندارد. اگر مشوقهایی باشد، در نتیجه تفاوتی با سرزمین اصلی خواهد کرد؛ آنوقت میتوانیم انتظار داشته باشیم که اتفاقات مثبتی هم در بخش تولید و هم صادرات صورت پذیرد؛ اما وقتی مشوق نباشد، مناطق آزاد همچون سرزمین اصلی است و ضرورتی برای ایجاد این مناطق وجود ندارد.
حقشناس در پاسخ به این سوال که مفهوم توسعه حوزه مناطق آزاد طبق سند اقتصاد مقاومتی مربوط به توسعه جغرافیایی مناطق است و یا توسعه ماموریتهای مناطق آزاد در اقتصاد ملی، گفت: سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری راجعبه اقتصاد مقاومتی ۳بند مشخص درخصوص اقتصاد دارد که فرقی هم نمیکند در حوزه مناطق آزاد باشد و یا سرزمین اصلی. اصل این است که همه دستگاهها کمک کنند که سیاستهای کلان اقتصادی در حوزه صادرات، بخش بازرگانی و واردات تقویت گردد. در بند یازدهم بهطور مشخص ماموریت داده شده که باتوجه به تسهیلات حقوقی مناطق آزاد، این امتیازات بتواند کمک کند تا توسعه صادرات از کریدور مناطق آزاد انجام گیرد. اما اینکه آیا این توسعه، توسعه جغرافیایی است یا توسعه حوزه عمل، باید بگوییم قطعبهیقین توسعه حوزه عمل است. اینکه همه دستگاهها مکلف هستند که کمک کنند مناطق آزاد موفق باشند و مدیرعامل منطقه آزاد بهعنوان بالاترین مقام منطقه تلقی شود و همه دستگاهها به نوعی باید تبعیت کنند، علت همین است که برای توسعه صادرات غیرنفتی کمک شود. لذا در بند یازدهم که توسعه حوزه عمل است، مفهوم آن افزایش تعداد مناطق آزاد یا توسعه جغرافیایی نیست. گرچه ممکن است آن هم به حوزه عمل مناطق آزاد کمک کند. هر کاری که در حوزه سرزمین اصلی قرار است انجام شود، باید در حوزه مناطق آزاد با نگاهی تسهیلگرانه صورت گیرد. یعنی مقرر است در مناطق آزاد به سرمایهگذار خارجی بیشتر توجه شود. اگر قرار است به فناوری روز اهمیت دهیم، در نتیجه باید به مناطق آزاد بیشتر توجه کنیم. اگر بانک خارجی در داخل سرزمین اصلی بیاید، در مناطق آزاد باید تسهیلات بیشتری فراهم کنیم.
وی درخصوص وضعیت تولید و توجه به آن در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری اظهار داشت: توسعه و تسهیل در بحث تولید فقط در بند۱۱ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیست، بلکه در بند۱۰ و ۱۲ نیز توصیه شده که بخش تولید در کشور تقویت گردد. البته در بند(یک) هم که موضوع اقتصاد دانشبنیان مطرح میشود نیز میبینیم که بر موضوع تامین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور بهمنظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری جمعی، بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط تاکید شده است.
این کارشناس ادامه داد: در بند۱۱ نیز جهتگیری و توجه به همین تسهیلها است. در بند۱۰ نیز بیشتر تاکید شده که استفاده از سازوکار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات و… است. وقتی برای سرزمین اصلی چنین توصیههایی میشود که تولید تسهیل گردد، طبیعی است که در منطقه آزاد این اتفاق باید راحتتر رخ دهد و درواقع در مناطق آزاد سهلتر باید کالا تولید و صادر شود.
حقشناس اذعان داشت: اما سوال اینجاست که در یکدهه گذشته چه توفیقاتی داشتهایم؟ وقتی که در سرزمین اصلی از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در یکدهه گذشته رشد اقتصادی نزدیک به صفر بوده، طبیعی است که از مناطق آزاد نمیتوان انتظاری داشت. مگر به مناطق آزاد چه مشوقهای ویژهای داده شده است؟ یک نکته را که نباید ما فراموش کنیم و با آن ابزار باید عملکرد مناطق آزاد را بررسی کنیم، این است که کل سرزمین اصلی ما در دهه۹۰ تقریبا تحریم بوده ما سال۹۱ تا ۹۳ و ۹۷ به بعد تحریم بودیم؛ این تحریمها صرفا در مورد سرزمین اصلی نبوده، بلکه مناطق آزاد نیز با این تحریمها دست و پنجه نرم میکردند. لذا اگر هم مشوق سرمایهگذاری یا تسهیلات و معافیتهای مالیاتی وجود داشته، باید بگویم که دهه۹۰، دهه خوبی برای اقتصاد ایران و مناطق آزاد کشور به دلیل تحریمها نبوده است.
وی افزود: اگر بخواهیم ارزیابی دقیقی از عملکرد مناطق آزاد داشته باشیم، شاید باید در یک شرایط طبیعی و بهتر این موضوع را بررسی کنیم. باید در زمانی بررسی نماییم که کشور چالش سیاسی با بیرون نداشته باشد و مضاف بر آن، زیرساختهای مناطق آزاد نیز کامل شده باشد. اگر زیرساختهای مناطق آزاد کامل بود و چالشهای بیرونی نداشت، آن وقت باید دید که این مناطق موفق عمل کردهاند یا خیر؟ البته در اینجا موضوع سوم نیز مطرح میشود و آن اینکه آیا مدیریتها توانستند از زیرساختهای موجود و درواقع سیاستهای خارجی مناسب به نفع مردم استفاده کنند؟ که البته این موضوع بعد از ثبات شرایط و تامین زیرساختها مطرح میشود.
این کارشناس مسائل مناطق آزاد درخصوص حذف مشوقهای سرمایهگذاری این مناطق گفت: در همه جای دنیا مناطقی را تحت عنوان مناطق آزاد و ویژه اقتصادی تعیین میکنند که به مشوقهای سرمایهگذاری ازجمله معافیتهای مالیاتی، ورود کالاهای سرمایهای بدون تشریفات گمرکی و حتی ورود منابع انسانی ارزانقیمت نیازمند است. برای تولید کالا به منابع انسانی غنی و تحصیلکرده، مواد اولیه و استفاده از تکنولوژیهای نو برای تبدیل مواد اولیه به کالای نهایی نیاز است. اگر قرار بود در سرزمین اصلی چنین شرایطی مهیا شود و تولید صورت گیرد، طبیعتا نیاز و ضرورتی به ایجاد مناطق آزاد نبوده است. فلسفه وجودی مناطق آزاد آن است که کالا هم ارزانتر تولید شود و هم تولید با تکنولوژیهای پیشرفته صورت گیرد. لذا مناطق آزاد بدون مشوقهای سرمایهگذاری، معنا و مفهومی ندارد. اگر مشوقهایی باشد، در نتیجه تفاوتی با سرزمین اصلی خواهد کرد آن وقت میتوانیم انتظار داشته باشیم که اتفاقات مثبتی هم در بخش تولید و هم صادرات بیفتید.
حقشناس درخصوص بند یازدهم سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و انتقال فناوری پیشرفته به داخل مناطق آزاد بیان داشت: به سبب آنکه در این بند قید یکدهه گذشته وجود دارد و ما هم در یکدهه گذشته دچار چالشهای سیاسی جدی با کشورهای دنیا بودیم و تحت تحریم قرار داشتیم و به قوانین و لوایح افایتیاف ملحق نشدهایم و اقتصاد ایران در لیست خاکستری این کنوانسیون قرار دارد، در نتیجه عملکرد قابلتوجهی نیز در این حوزه ندیدیم. البته در برخی از واحدها یک اتفاقاتی افتاده است، اما اگر به طور غالب بخواهیم بگوییم که در مناطق آزاد ما به لحاظ بهکارگیری تکنولوژی و فناوریهای پیشرفته تفاوت معناداری با سرزمین اصلی وجود دارد، باید بگویم خیر! به دلیل همان قیدها چنین موضوعی اتفاق نیفتاده است.
وی درخصوص تاثیر تحریمها بر مناطق آزاد کشور گفت: به جز چابهار آن هم بهواسطه سرمایهگذاری که هندیها در بندر چابهار انجام دادهاند و همچنین صادرات برق ایران به عراق، دیگر شاهد استثنائات تحریم نبودهایم. در سایر موارد ما در شرایط تحریم قرار داشتیم، چه در سرزمین اصلی و چه مناطق آزاد. به عنوان مثال در همین جامجهانی که در قطر برگزار گردید، اثر تحریمها احساس شد. شاید یکی از دلایل عمدهای که ما نتوانستیم اردوهای تیمهای خارجی را در کیش برگزار کنیم، همین تحریمها بوده است. هر یک از تیمها چگونه میخواستند از کارت اعتباری برای پرداخت هزینهها استفاده کنند وقتی که سیستم بانکی ایران در تحریم بوده است؟ لذا تحریمها اقتصاد کشور را با مشکل جدی مواجه کرده است. در شرایط تحریم انتظار این نیست که مثلا سرمایهگذاری خارجی قابلتوجهی در داخل کشور انجام گیرد. مگر در موارد استثنایی که آن استثنا نیز نمیتواند قاعده شود. تصور بنده این است که که یکی از نقاط زیانده بهواسطه تحریمها طی یکدهه گذشته، همین مناطق آزاد ما بودند که بیشترین ضرر را متحمل شدند، چراکه فلسفه مناطق آزاد این بود که محل جذب سرمایه خارجی و تکنولوژی پیشرفته برای تولید کالا و خدمات باشد؛ ولی وقتی به دلیل تحریمها امکان جذب سرمایه خارجی فراهم نشود، آن تولید کالا و خدمات انجام نمیگیرد و به تبع آن در توسعه این مناطق با اخلال مواجه خواهیم شد.
این کارشناس مسائل مناطق آزاد در پایان خاطرنشان کرد: یکی از مسائل و مشکلات ما همین بحث تحریمها است که عوارض این تحریمها مشمول مناطق آزاد شد. البته اینکه فکر کنیم مسبب همه عدم موفقیتهایی و عدم تحقق اهداف اولیه مناطق آزاد تحریمها بوده نیز تحلیل واقعبینانهای نیست؛ زیرا حتما درخصوص تدابیری که بایستی در مناطق آزاد برای استفاده از مزیتهای مناطق آزاد چه در بخش گردشگری و چه در بخش جذب سرمایه خارجی باید انجام میگرفت، کوتاهی شده است.