اکو نیوز گزارش می دهد
دلایل مهم شکسته شدن شخصیت در مشاغل
اقتصاد ایران: گلپایگان _ شخصیت، غرور و شغل از رکن هایی هستند که وابسته به هم نیستند و هر کدام در جایگاه خود از اعتبار و اهمیت بالایی برخوردار هستند.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ،انواع مشاغل در کشورها متفاوت هستند و روابط عمومی شغل ها با یکدیگر فرق می کند و از تاثیر بسیار بالایی برخوردار است .
بنا بر نیازهای فرد یا اجتماع ، شغل ها می توانند داخلی یا بین المللی باشند، انتخاب این شغل ها بستگی به روحیات ، تخصص، تحصیلات و علاقمندی های فرد دارد ، ممکن است خود انتخاب کند ،که به صورت فردی یا گروهی مشغول فعالیت شود .
برای اشتغال ، فرد بهتر است سه تعریف زیر را به خوبی بداند تا در مواقع ضروری با استفاده از تکنیک ها خوشحالی و حال خوب را به خود و مراجعین خود هدیه دهد.
در دوره ها و زمان های مختلف شخصیت قابل تغییر است، این نشان دهنده ی پویایی شخصیت است.
وراثت، ایفای نقش ارزشهای والدینی ، محیط اجتماع ، تشویق ها ، افکارات خرافی ، جهل و ... می توانند جزء عواملی باشند که در شکل گیری شخصیت تاثیر مستقیم دارند .
شخصیت چیست؟
انسانها تنها گونهای نیستند که اعضای آنها منحصر به فرد و تغییر پذیرند.
موجودات در هر گونه زندهای تفاوتها و تغییرپذیریهایی را نشان میدهند.
در واقع، حیواناتی نظیر پرندگان، اسبها، گربهها و سگها تفاوتهای فردی در رفتار را آشکار میسازند که به عبارت دیگر میتوان آن را شخصیت درون گونه آنها نامید.
اما درجهای که انسانها با یکدیگر تفاوت دارند، هم از لحاظ جسمی و هم روانی، بسیار حیرت انگیز و تا اندازه ای منحصر به فرد در بین دیگر گونهها است.
برخی از افراد ساکت و درونگرا هستند، دیگران مشتاق تماس اجتماعی و تحریک هستند؛ برخی آرام و متعادل، در حالی که دیگران تند مزاج و همواره مضطرب هستند.
شخصیت :
هر تعریفی از شخصیت نشان دهنده موضوعاتی است که قرار است مطالعه شود و همچنین بیانگر روشهایی است که در این مطالعه به کار گرفته میشود.
« شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنها است. »
این الگو بیشتر به الگوهای پایدار و کیفیت درونی فرد توجه دارد تا به محیطی که این الگوها را شکل داده است.
تعریف شخصیت از دیدگاه مختلف :
فروید شخصیت را یکپارچگی نهاد، من و فرامن میداند.
یونگ شخصیت را یکپارچگی ناهشیاری شخصی و جمعی، عقده ها و کهن الگوها میداند.
به نظر آدلر شخصت همان سبک زندگی یعنی سبک خاص هر کس برای کنار آمدن با محیط است.
کتل شخصیت را سازمانی میداند که به پیشبینی رفتار در موقعیتهای گوناگون کمک میکند.
به نظر هیلگارد شخصیت ویژگیهایی است که فرد را قادر به ایجاد ارتباط با دیگران میکند و احترام به خود را عملی میسازد.
کراچفیلد میگوید شخصیت عبارت است از الگوهای رفتار و روشهایی که افراد در مقابل کنشها و در مواجهه با امور روزمره زندگی از خود نشان میدهند.
شکل گیری شخصیت :
بسیاری از کارشناسان، ابتدای به دنیا آمدن تا هفت سالگی را شکلگیری شخصیت نامگذاری کرده اند.
مسیر آموزش های شخصیت شناسی به افراد کمک می کند که رفتارهای درست را مناسب با تیپ های شخصیتی متفاوت، از خود نشان دهند.
وقتی شخصیت شناسی با روش های استاندارد انجام شود کمک می کند که فرد نقاط قوت و ضعف را در خود پیدا کند و برای تقویت و پیدا کردن آن، برای راهکار درست تلاش کند .
این اتفاق اولین قدم برای اثبات عزت نفس است که سبب میشود فرد داشته ها و نداشته های خود را فقط عیب یا حُسن نداند.
وقتی این اتفاق در فرد تقویت شد در جامعه هیچ نقطه ضعف یا قوت افراد دیگر او را خوشحال یا ناراحت نمیکند، بلکه برای یک روابط اجتماعی خوب همدردی، همکاری و همیاری را در جامعه رواج می دهد .
بهتر است بدانیم آموزش این اتفاق ها از مراحل کودکی تا سن بزرگسالی و حتی دوران کهنسالی وجود دارد و شخصیت در هر سنی می تواند تغییر کند زیرا یادگیری ها و یاددهی ها تاریخ انقضا ندارد.
ب) غرور چیست ؟
تعاریف غرور در زندگی اجتماعی یا فردی هر فرد متفاوت است
۱- غرور در فرد:
غرور منطقی یا غرور غیرمنطقی، که حداقل یک بار در طول زندگی خود با آن روبرو شدیم چه در خودمان این غرور وجود داشته است، چه در رفتارهای مخاطبمان، اگر به صورت شخصی نگاه کنیم فرد خود را از همه کس و همه چیز بالاتر می داند همچنین شخص می تواند نسبت به کسی یا گروهی یا ملتی یا موضوعی خاص غرور داشته باشد .
۲- غرور در کار و زندگی اجتماعی:
نشان دهنده یک هدف است و برای رسیدن به آن هدف تمام تلاش فرد هم ممکن است کم باشد.
۳- غرور در دوست داشتن:
در بیشتر مواقع بیان نکردن آن باعث می شود آسیب های جبران ناپذیری به زندگی فرد یا افراد دیگر وارد شود .
۴- برتر بودن:
اینکه به معنی، احساس برتری و بهتر بودن نسبت به دیگری است.
البته غرور ها می توانند فراتر از این موارد باشند و باعث سردرگمی در فرد شوند به عنوان مثال فرد قصد راهنمایی کردن دارد اما راهنمایی خود را با زبان غروری که خود متوجه نیست بیان میکند و مخاطبی که به راهنمایی او گوش می دهد این غرور را درک می کند شاید همان لحظه یا حتی بعدتر حرفی نزند، ولی این موضوع در ذهنش نقش می بندد.
پس باید یاد بگیریم آموزش صحیح است که به ما کمک میکند تا از غرورهای مثبت و منفی در چه موقع از زندگی شخصی یا اجتماعی خود استفاده کنیم، زمانی که درست یاد گرفته باشیم حتی می توانیم کنترل آدم های مغرور را در اختیار داشته باشیم.
در اینجا منظور از کنترل طرز برخورد و رفتار درست با شخص مقابل است بدون داشتن استرس، عصبانیت، ناراحتی و ...
راهکارهای زیر در نگاه اول به ظاهر ساده هستند ولی در مسیر یادگیری از مهمترین نکات هستند :
۱-نام خدا را ذکر کنید
۲- برای کنترل غرور نرم و آرام صحبت کن
۳- برای غلبه بر غرور ،اشتباهاتتان را بپذیرید
۴- برای کنترل غرور از ديگران طلب بخشش کنید
۵-درباره ی خودتان بیاموزید
۶- بر خوبی های دیگران تمرکز کنید
۷- رفتار و منش یاد گیرنده داشته باشید
۸- به دیگران بها دهید
۹- بدانید که همه اتفاقات یک زمان خاص دارند
۱۰- یافتن ریشه ی غرور
ج ) شغل چیست؟
انجام دادن وظایف بهم مرتبط در سازمان ، شرکت و ... برای رسیدن به هدف مشخص را در بر دارد و در پایان کار از دستمزد ، مزایا برخوردار می شوند که بخواهیم کلی در نظر بگیریم.
اقتصاد فرد، خانواده و جامعه در گرو شغل مناسب است، اکثرا در جامعه امروزی کشور این جمله بیشتر شنیده می شود، که هیچ کس در جایگاه کاری خود نیست!
واژه ای سخت و دردناک که با شنیدن آن انرژی موج نم یزند و لحظه شماری برای پایان ماه یا پایان سال و یا حتی پایان کار( بازنشستگی) شروع می شود و دیگر هیچ لذتی در مسیر کاری وجود ندارد یا اگر باشد کاذب است.
آیا از اعتماد به نفس، عزت نفس و لبخند های واقعی روی لب و خیلی از موارد شخصی دیگر مثل علاقه مندی ها ،جرات بیان، جرات انتخاب و هرچیزی که باعث جسارت درست در روند زندگی می شود را برخورداریم؟
انتخاب یا ادامه شغل برای یک فرد نیازمند آموزش درست تمامی مهارت ها است. آموزش ها و یادگیری ها نباید نیمه کاره یا اینکه به کلی رها شود، چون نقش نهایی که فرد در جامعه اجرا می کند شغل اوست.
معمولا افراد جامعه فرد را با شغل و بعد با تحصیل او را می شناسند و از او نام می برند.
پس در هر شغلی باید نکات و آموزش های زیر را در نظر گرفت و رضایت مندی از شغل را بالا برد :
۱- ارتباطات
۲- فن صحبت یا فن بیان
۳- پر انرژی بودن
۴- جرأت و جسارت داشتن
۵- روابط عمومی بالا
حتی اگر آن شغل مورد علاقه فرد نباشد، یاد می گیرد که چگونه برای تغییر مسیر اقدام کند و شغل مورد علاقه خود را دنبال کند .
" یادمان نرود که برای تغییر دادن مسیر اشتباه، در زندگی هیچ وقت دیر نیست. "
به راستی شخصیت ، غرور و شغل چه تاثیری بر تک تک افراد جامعه دارد، ارتباط اینها در کجاها معنادار می شود؟
مسلما پاسخ، اتحاد و همبستگی آنهاست که میسر نیست و با یک آموزش درست امکان پذیر خواهد شد.
همبستگی این ارتباط را میتوان تقریباً در تمامی ارگان های دولتی و خصوصی مشاهده کرد که بیشتر این ارتباطات خلاصه می شود در روابط کاری بین گروه های زیر :
۱- مدیر ،کارمند، کارگر
۲-.کارمند، کارمند
۳- کارمند، منشی، کارگر
۴- کارمند، منشی ،کارگر ،ارباب رجوع
در واقع کلیدواژه همبستگی بین تمام ارگان ها، رفتار صحیح و شایسته ،صحبت های شمرده و متین و از همه مهم تر بهره مندی از راه کارهای صحیح و توأم با صبر و حوصله می باشد.
در مراکز و مکان های مختلف تیپ های شخصیتی و سن های متفاوتی وجود دارد که این تفاوت می تواند در بین همکاران یا ارباب رجوع ها باشد.
شخصیت،غرور و شغل از رکن هایی هستند که وابسته به هم نیستند و هر کدام در جایگاه خود از اعتبار و اهمیت بالایی برخوردار هستند.
به عنوان مثال فرض کنید فردی شخصیتی
عالی و پویایی بالایی دارد، ولی نمی تواند مثل یک سخنران صحبت کند، آیا این دو با هم برابر هستند ؟ مسلما پاسخ خیر است، زیرا تعریف شخصیت ، غرور و شغل در تک تک افراد جامعه یکسان نیست .
باورها و شناخت هر فرد نسبت به دیگری کاملا متقاوت است، این سه اصول بستگی به جوامع پیرامون افراد دارد و فرد با دانستن این تعاریف و تفاوت ها و احترام به حقوق دیگران، نقش بهتری از خود در جامعه ایفا خواهد کرد.
تحلیل و گزارش از : زهرا صافی