برگزاری نمایشگاه بین المللی صنعت گردشگری ؟!؟!
نمایشگاه صنعت گردشگری چالش ها و فرصت ها!
اقتصاد ایران: براي اولين بار از سال 1314 ادارهاي در وزارت داخله ( وزارت كشور ) به نام « اداره سياحان خارجي و تبليغات » تأسيس شد كه فعاليت آن محدود به چاپ نشريات و كتابچههاي راهنماي گردشگري ايران بود. بعد از شهريور 1320، اداره مذكور جاي خود را به « شوراي عالي جهانگردي» داد كه زيرنظر وزارت كشور بود و در نهايت در سال 1342 هيأت وزيران تأسيس « سازمان جلب سياحان » را تصويب و اين سازمان رسماً كار خود را آغاز كرد. در سال 1353 با الحاق سازمان جلب سياحان در وزارت اطلاعات ، اين وزارتخانه به عنوان « وزارت اطلاعات و جهانگردي » تغيير نام يافت.
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، دکتر حسن خسروی مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسایل مدیریت دولتی ایران در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری اقتصادی ایران قرار داد نوشت: با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 « وزارت ارشاد اسلامي » از ادغام وزارتخانههاي « اطلاعات و جهانگردي » و « فرهنگ و هنر» تشكيل شد و تمامی وظايف مربوط به امور سياحتي، زيارتي، ايرانگردي و جهانگردي در قالب معاونت امور سياحتي و زيارتي در اين وزارتخانه سازماندهي شد. سپس به موجب مصوبه شوراي عالي اداري، تمامی وظايف و مأموريتهاي معاونت امور سياحتي و زيارتي در وزارت ارشاد به « سازمان ايرانگردي و جهانگردي » منتقل شد تا در قالب سازمان به فعاليت خود ادامه دهد.
در جلسه علني 23 دي ماه سال 1382 مجلس شوراي اسلامي، سازمانهاي ميراث فرهنگي کشور و ايرانگردي و جهانگردي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي جدا و از ادغام آنها "سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري" با تمامی اختيارات زير نظر رييس جمهور فعاليت خود را آغاز مي کند. با تصويب اين قانون ، وظايف حاکميتي سازمان ايرانگردي و جهانگردي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري منتقل و وظايف اجرايي و امور تصدي آن با همه امکانات، نيروي انساني، اموال و دارايي ها، تعهدات و اعتبارات در قالب يک شرکت دولتي با عنوان شرکت توسعه ايرانگردي و جهانگردي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري وابسته شد. در تاریخ 10/5/1398 شورای نگهبان با لایحه تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی موافقت کرد.( برگرفته از سایت وزارتخانه ).
صنعت توریسم به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی و فرصتی ناب برای دستیابی به منابع پایدار درآمدی و ارز آوری برای کشورها محسوب میشود که تنها بر پایه یک چشم انداز و مدیریت یکپارچه برنامه ریزی شده میتواند محقق گردد .
به نظر میرسد که صنعت توریسم و گردشگری در طول چهل سال گذشته به سه دلیل مهم در کشور عزیز ما ایران روزگار مطلوبی را تجربه نکرده است :
1 – جنگ تحمیلی : با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و سپس شروع جنگ در سال 1359 و همچنین پایان جنگ در سال 1367 و رحلت امام خمینی ( ره ) در سال 1368 ، ملاحظه میشود که ما عملا به مدت حدود 11 سال هیچ گونه فرصت و برنامه ای برای صنعت توریسم و گردشگری نمیتوانستیم که داشته باشیم . به عبارت دیگر ، هیچ گردشگری به کشوری که در حال جنگ است ، طبیعتا پای نمیگذارد و صحبت از گردشگری و توریسم با آن اوضاع و احوال ، شاید خیلی محلی از اعراب نداشته است . دوره هشت ساله ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی یعنی از سال 1368 تا سال 1376 تماما متوجه و معطوف به سازندگی کشور و جبران خرابیها و آثار مختلف ناشی از جنگ تحمیلی شد که به دوران سازندگی مشهور است . بنابراین از سال 1357 تا سال 1376 یعنی حدود 20 سال ، صنعت توریسم و گردشگری در کشور ما کاملا در حاشیه بوده و از منظر حسابداری و حسابرسی هم که به موضوع نگاه کنیم ، " هزینه فرصت " این اتفاق و این 20 سال ، میلیاردها دلار میشود که به هر دلیلی از جیب کشور رفته و در هیچ دفتر روزنامه و هیچ صورت حساب سود و زیانی نیز آنگونه که باید و شاید ثبت و ضبط و گزارش دهی نشده است .
2 – قوانین و مقررات : از آنجاییکه اداره امور کشور ما مبتنی بر قوانین و مقررات شرع مقدس اسلام و آموزه های تشیع میباشد ، فلذا بسیاری از انتظاراتی را که گردشگران از سفر به یک کشور دارند ( نظیر : آزادی در نوع پوشش و روابط جنسی – مصرف مشروبات الکلی – استفاده از مکانهای رقص و آواز و کلوبهای شبانه و... ) طبعا برایشان در ایران فراهم نمیباشد . از این منظر ، کشور ایران مطلوب نظر بسیاری از گردشگران خصوصا جوانان تبعه کشورهای غربی نیست . البته برخی از کشورهای اسلامی ( صرف نظر از خوب یا بد بودن آن از نظر ما ) نظیر : ترکیه – مالزی – امارات - مصر - لبنان – قطر – سوریه و... با تجدید نظر در سیاستهای اجرایی و به تعبیری جدا کردن دین از اقتصاد و مصالح کشور ، خصوصا در یک دهه اخیر ، تسهیلات و گشایشهایی را در حوزه صنعت توریسم برای خود و دیگران فراهم نموده اند تا درآمدهای ارزی سرشاری نصیبشان گردد و صد البته این امر کمک شایانی به افزایش درآمد سرانه این کشورها کرده است .
3 – فقدان اولویت گردشگری در برنامه های پنج ساله توسعه کشور : اولین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی کشور مربوط به سال 1368 تا 1372 میباشد که ماهیت و محتوای آن ، بیشتر مختص ساخت و سازها ، رفع محرومیتها و خرابیهای ناشی از جنگ تحمیلی ، بازسازی شهرها و تاسیسات تولیدی و صنعتی مناطق جنگی و... بوده است . فلذا مقوله گردشگری بطور ملموس در آن برنامه هیچ جایگاهی نداشته است . شاید همین نادیده انگاری صنعت گردشگری در برنامه اول پنج ساله توسعه ، باعث شد تا یک نوع بیتفاوتی و فراموشی ( خواسته یا ناخواسته ) نسبت به گردشگری اتفاق بیافتد . به این موضوع اضافه کنیم نوع نگاه برخی از مدیران کشور و بعضی کانونهای فرهنگی مذهبی نسبت به گردشگری را که معتقدند ورود توریست به کشور ، مترادف با ترویج بی بند و باری و گسترش تهاجم فرهنگی غرب و افزایش فساد و فحشاء در کشور خواهد بود . از این رو ، مدیران تصمیم ساز و تصمیم گیر تا همین امروز نیز ، همواره ترجیح داده اند که برای حفظ جایگاه و موقعیت فردی و سازمانی خود و دوری جستن از حاشیه ها و درگیریها و... اساسا به سمت و سوی مقوله گردشگری که حرف و حدیث بسیاری در آن وجود دارد نروند .
از جمله شرح وظایف و ماموریتهای دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وابسته به حوزه معاونت گردشگری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی عبارت است از :
انجام اقدامات لازم جهت راه اندازی وب سایت چند زبانه گردشگری، تهیه اقلام تبلیغاتی و تولید و پخش تیزر و فیلم های مستند از طریق شبکه های ماهواره ای برون مرزی با همکاری مراجع ذیربط در جهت ارایه اطلاعات لازم در خصوص مراکز و جاذبه های گردشگری کشور در بازار های هدف خارجی.
صد البته پیداست که به هر دلیل ، در زمینه فوق اقدام قابل دفاعی انجام نشده است ، چرا که حداقل میبایست جزییات آن و نحوه دسترسی و... در سایت و یا پورتال خبری وزارت خانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ظهور و بروز داشته و اطلاع رسانی عمومی گردد .