"تفاخر و خودنمایی" ؛
بلای دردناکی که برسر"سلبریتیها" آورده است!
اقتصاد ایران: نویسنده کتاب «جامعهشناسی تفاخر» گفت: صاحب نظران جامعهشناسی معتقدند که تحت تاثیر تفاخر و خودنمایی، نوعی فروپاشی در جامعه به وجود آمده است که باید راهحلی برای آن اندیشید.
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ، مراسم رونمایی از کتاب «جامعهشناسی تفاخر، ذاتانگاری و سنخشناسی فرهنگی» نوشته محسن سلیمانی فاخر در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. در این مراسم، غلامرضا آذری به عنوان منتقد و میثم رشیدی مهرآبادی به عنوان مجری کارشناس حضور داشتند.
سلیمانی فاخر درباره انگیزههای خود برای نوشتن چنین کتابی گفت: از آنجا که بنده رشته جامعهشناسی خواندهام، به رفتارهای اطرافیانم دقت زیادی میکنم. به نظرم در تحولات پرشتاب زندگی خودکاوی انسانها یک ضرورت است و بدون این بازاندیشیها انسان نمیتواند مصلحت اجتماعی را تبدیل به بالفعل کند. از این روی به نظر میرسد که وظیفه یک جامعهشناس این است که با شناسایی و بازاندیشی اخلاقیات، در بحرانینشان دادن ابعاد آن کمک کرده تا مسئولین بتوانند تدابیری برای حل این معضلات بیاندیشند.
وی ادامه داد: هدفم از نوشتن این کتاب در مرحله اول، برانگیختن آگاهی انتقادی و خودکاوی بود که بتواند تناقض میان واقعیت جامعه و ایدهآلها را نشان دهد و در مرحله دوم احساس کردم که نگاههای جامعهشناسی درباره زندگی و اندیشیدن انسانها دچار تغییراتی شده است. در حقیقت، مارکس در مقابل این انتظار ایده الیستی که «انسانها همانطور که میاندیشند، زندگی میکنند» معتقد بود که امروزه «انسانها آنطور که زندگی میکنند، میاندیشند.» و من میخواستم این نقطه بحرانی را نشان بدهم تا بقیه آن را ببینند.
این نویسنده و جامعهشناس با اشاره به ایجاد فروپاشی فرهنگی در دهههای اخیر گفت: خودنمایی و تفاخر در همه جوامع وجود دارد. نمونهاش این است که ما بارها در برابر آینه میرویم، خود را برانداز میکنیم، اما در دهههای اخیر صاحب نظران جامعهشناسی معتقدند که نوعی فروپاشی در جامعه به وجود آمده است که باید راهحلی برای آن اندیشید. این کتاب در حال تلاش و جستوجو برای همین موضوع است.
غلامرضا آذری در بخش دیگری از این جلسه گفت: بابت نوشته شدن کتاب در چنین موضوعی بسیار خوشحال شدم، چرا که تاکنون در بین کتب علوم اجتماعی، اثری با این عنوان نداشتیم. در حقیقت، جای خالی عنوانی به نام جامعهشناسی تفاخر در بین کتب علوم اجتماعی و انسانی احساس میشد. همانطور که میبینید، کتاب دارای 2 عنوان است؛ عنوان اول جامعهشناسی تفاخر است. این موضوع در سطح روابط میان فردی تعریف شده و نمونههای آن را بسیار زیاد میبینید. برای مثال، شبکه اجتماعی اینستاگرام از انواع تفاخرهای رنگی پر شده است.
وی ادامه داد: تفاخر از ریشه فخر به معنای فخر فروختن، خودستایی کردن، به خویشتن بالدین و ادعای عظمت و بزرگی بیش از حد است. البته این لغت تفاوت بنیادینی با عبارت «خودبزرگبینی» دارد. بدین معنی که در خود بزرگبینی فرد دچار نوعی غرور میشود که از درون به همه افکار و عقایدش آتش میکشد. این موضوع در نوع کلام، سبک زندگی، نوع ارتباط با دیگران، اتومبیل و خانهاش دیده میشود. این موضوع در حالی است که در تفاخر ریشههای تاریخی را میبینید. در حقیقت ریشه تفاخر در سبک زندگی مردمانی است که به آنان نوکیسه میگفتند. میتوان گفت که بخشی از سلبریتیها در این گروه قرار میگیرند؛ به ویژه در حوزه سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی.
برای مثال میبینید که یک سلبریتی حرفی را میزند که کل فضای مجازی را تحت تأثیر قرار میدهد. همه میگویند که این فرد تا مدتی پیش در فلان مؤسسه یا دانشکده تأسیس میکرد اما حالا چه شده است که پس از انجام چند کار هنری و سینمایی، حجب و حیای قبلی را فراموش کرده است. اخیراً دو نمونه از آن را در فضای مجازی و به ویژه در اینستاگرام دیدید که صدای همه را درآورد.
او با اشاره به اهمیت پرداختن به این موضوع گفت: جالب است بدانید که واژه تفاخر در تمام کتابهای آسمانی آمده است. از قرآن تا تورات و انجیل و ... در حقیقت، این معضل در همه ادوار وجود داشته است. به نظر میرسد که تفاخر تبدیل به بخشی از خرده فرهنگها شده است. از یک طرف نمیتوانید آن را دفع کنید و بگویید نباشد و از سوی دیگر جزئی از چارچوب دستگاه فکری افراد شده است. بنابراین این کتاب، کار بسیار خوبی است و میتواند مقدمه آغاز یک کار بسیار جدی باشد و حتی میتواند به یک واحد درسی دانشگاهی مستقل نیز تبدیل شود.
سلیمانی فاخر در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه تفاخر در بین آقایان بیشتر است یا خانمها گفت: اگر بخواهیم نگاه تودهای و غیرعلمی به این موضوع داشته باشیم باید بگوییم: «بانوان». اما زمانی که نگاه علمی و کیفی را مدنظر قرار بدهیم متوجه میشویم که تفاخر به گونه دیگری در آقایان تجلی پیدا میکند. برای مثال ما مفهومی به نام «شوق منزلتجویی» داریم که در خانمها کم است اما در آقایان رقابتی سنگین وجود دارد. با این حال در مظاهر زندگی، خانمها پیشتاز هستند در حالی که آقایان را میتوانیم در مفاهیمی نظیر طبقه و قدرت بررسی کنیم.
آذری در بخش جمعبندی سخنان خود گفت: در نهایت باید بگویم که تفاخر و فخر وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد. در همه کشورها با هر جغرافیا و سیاستی این موضوع وجود دارد اما اگر به سمت خودپسندی، غرور و شکستن فرهنگها و آدمها برود، طبق نظر نویسنده کتاب اتفاقات بسیار بدی رخ میدهد. اگر بخواهم نتیجه کلی از کتاب بگیرم، باید بگویم که با اثر ارزشمندی روبهرو هستیم، مقدمات بحث مفصلی را آغاز میکند. البته به نظرم بهتر است که واژهنامه توصیفی خوبی به کتاب اضافه شود و اگر فهرست اعلام هم داشته باشد، کتاب خوشخوانتر میشود. به نظرم در حوزه مطالعات فرهنگی، ارتباطات و رسانه، نه تنها به این کتابها نیاز داریم بلکه واقعا خلأ وجودش احساس میشود. باید این مباحث در جامعه مطرح شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
حمید رزاقی، جامعه شناس، در این نشست ضمن نقد این کتاب گفت: باید با نگاه جامعهشناسیتری به این موضوع و کتاب نگاه کنیم. در این جلسه مطرح شد که تفاخر در طول تاریخ وجود داشته است اما باید بگویم که اکنون ابعاد جدیدتری پیدا کرده است. به نظر میرسد که دچار نوعی عقل مصرفگرایانه تفاخرآمیز شدهایم و این بزرگترین گفتمانی است که در عصر سرمایهداری بدان رسیدهایم. همچنین این گفتمان با گفتمان پیشتاریخی ما ترکیب شده است. برای مثال کسی که پولدار بوده است، اکنون به دلیل پولدارتر شدن بیشتر هم تفاخر میکند. دقت داشته باشید که «دارندگی و برازندگی» در عصر سرمایهداری فعلی با عصر پیشامدرن فرق کرده است و انگار بقیه هم باید احساس تحقیرشدگی پیدا کنند.
وی اضافه کرد: تفاخری که اکنون در جامعه ما وجود دارد، تغییر کرده است، در حقیقت اینگونه نیست که فقط خودش را به دیگری نشان دهد، بلکه میگوید تو چرا هستی و وجود داری؟! چرا به بالای شهر میآیی و قدم میزنی؟! این مدل بسیار خطرناک است.
سلیمانی فاخر در پایان با اشاره به ضرورت نوشتن چنین آثاری گفت: به نظرم برانگیختن آگاهی در وجود هر انسانی لازم است، همچنین خودکاوی هر انسانی به عنوان جزئی از اجتماع لازم و ضروری است. تا زمانی که این خودکاوی در جامعه صورت نگیرد و من به عنوان یک شخص ندانم که چه خصیصه غیراخلاقی دارم، طبیعتا به عنوان جزئی از جامعه آن خصیصه بد خود را به بقیه هم منتقل میکنم. از این روی، به نظرم انجام چنین پژوهشهایی لازم و ضروری است.