در گفتوگويي تفصيلي با مديرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار؛
آيا كماثركردن تحريمها از مسير چابهار محقق ميشود؟
اقتصاد ایران: تحريم، همهاش قانون نوشتهشده و متقن نيست؛ عرف نانوشتهاي هم دارد و هر زمان پاي منفعت و خسارت كشورهاي ثالث در ميان باشد، همان كشورها راهي براي گريز از تحريم يافته و به گونه و شيوهاي مراودات اقتصادي را از سر ميگيرند. اين عرف نانوشته همان است كه تحريمها را كماثر ميكند. ظرفيت و توانمنديهاي چابهار شايد همان نسخه و عرف نانوشته كماثركردن تحريمها باشد و مصداقش نیز همان توافقنامه چابهار با هند و افغانستان.
عبدالرحيم كردي، مديرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار، در گفتوگويي مبسوط و تفصيلي به واكاوي اين پرسش مهم پرداخته كه ظرفيتهاي چابهار چگونه تحريمها را كماثر ميكند؛
چابهار نقطه استراتژیکی برای کشور محسوب میشود، چه ظرفیتهایی در این بخش نهفته است؟
چابهار بهعنوان پشتیبان و مرکز توسعهای برای شرق کشور در سند توسعه محور شرق تعریف شده و برای اینکه بهعنوان موتور محرک بتواند ایفای نقش کند، پیشبینی شده در سال 62-63 در چابهار منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی شکل بگیرد. منطقه آزاد چابهار، اولین منطقه آزادی است که برآمده از یک سند توسعه منطقهای است. در سند توسعه محور شرق، اصلیترین مأموریت شرق کشور، حملونقل و ترانزیت و تجارت و بازرگانی است. ایجاد منطقه آزاد چابهار برای تحقق آن پیشنهاد شده است. براي دستيابي به هر دو هدف، نیازمند ورودی قوی در آبهای گرم و ايجاد زیرساختهای ارتباطی مناسب به سمت شمال بوديم كه پروژه راهآهن، جاده و بندر با همين هدف آن زمان پیشبینی شده بود. بنابراين پروژههايي به اين منظور، در راستای طرح توسعه محور شرق پیشبینی و عملیاتی شدند. آنچه امروز چابهار را به لحاظ اقتصادی دارای توجیه اقتصادي بیشتری کرده، تغییر آرایش اقتصادی منطقه است؛ به دلیل اینکه اكنون قیمت تمامشده کالا بر مبنای تکنولوژی، نیروی کار یا مواد اولیه، تنها مزيتهاي رقابتي محسوب نميشود، بلکه فعالان اقتصادي بر مبنای هزینه حملونقل و زمان رسیدن به بازار رقابت میکنند. بنابراين جغرافیا، اهمیت استراتژیک و مهمی پیدا کرده است. بر همين اساس هم کشور چین هدفگذاری کرده در سال 2050 بتواند قدرت اول اقتصادی دنیا باشد و براي دستيابي به اين خواسته خود، برنامه ابتکار يك کمربند ـ يك جاده را مطرح کرده است. بسيار روشن است كه اين كشور قصد ندارد با تکنولوژی، تولید، نفت و پتروشیمی قدرت اول منطقه باشد. با وجود اینکه به همه این موارد احتیاج دارد، اما میگوید با جاده و کمربند به این مهم دست پیدا میکنم. در این فضا که حملونقل و زمان اینقدر اهمیت دارد، صاحبان کالا برای توزیع یا تولید میخواهند در نقطهای مستقر شوند که در بهینهترین زمان ممکن بتوانند خودشان را به مشتری برسانند. از زمانی ظرفیتهای چابهار مرکز توجه قرار گرفته که این تصویر و قاعده مبنای تصمیمگیری برای حضور در یک مکان برای تولید یا توزیع کالا شد. در جاده ابریشم، نقش ترمینالی و ارتباطی ایران در طول تاریخ وجود داشته و امروز دوباره این امکان برای کشور فراهم شده است كه بتواند از طريق تنها بندر اقیانوسی ايران، به آبهای گرم دسترسي داشته باشد. زیرساخت جادهای و بندری اين منطقه نيز مخاطب بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ ملی و بینالمللی شده است. بر اساس طرحهای جامع و اسناد بالادستی، تولید 20 میلیون تن مواد پتروشیمی و 10 میلیون تن فولاد در چابهار پیشبینی شده و همينطور بندری که در فازهای مختلف تا 80 میلیون تن بار را جابهجا کند؛ تحقق این اعداد، چابهار را به پایتخت دریایی ایران تبدیل خواهند کرد. همه کشورهای دنیا که به آب دسترسی دارند، در کنار آب، پایتخت و ظرفیت اقتصادی فراهم کردهاند و این شرایط چابهار را به سمتی میبرد که به پایتخت دریایی ایران تبدیل شود.
بر اين اساس ميتوان در نظر داشت كه بندر چابهار بتواند بنادر مهم منطقه مانند بندر صحار عمان و بندر جبلعلي امارات را كنار بزند؟
چابهار همه بنادر منطقهای را تحت تأثیر قرار خواهد داد. گاهی در شرایط یکسان شما میتوانید با بازی سیاسی، تحریم منطقهای را تقویت یا تضعیف کنید؛ اما گاهي توجیه اقتصادی آنقدر بزرگ است كه قابل جبران نیست. اكنون اهمیت وزن هزینههاي حملونقل در قیمت تمامشده روشن شده است. به خاطر همين هم صاحب کالا به تحریم کاری ندارد و برایش مهم نیست در کدام بندر ایرانی یا غیرایرانی کار کند؛ براي او تنها قیمت تمامشده و سودش مهم است و اكنون چابهار اين امكان را برای صاحب کالا فراهم ميكند. بنابراين صاحب کالا راه خود را حتی با دورزدن یا ریسک تحریم، پیدا میکند. این تصویری است که در مسیرش حرکت میکنیم. اگر هنوز محقق نشده، به این خاطر است که هنوز کشوقوسهایی وجود دارد؛ اما فکتهایی خیلی قوی داریم که دنیا به آن رسیده است.
این کشوقوسها کجاست؟
كشوقوسهايي در رقابت وجود دارد. زمان برای صاحبان کالا خیلی مهم است؛ اما هنوز نتوانستهایم هماهنگی بین دستگاههای متولی را ایجاد کنیم. هنوز وقتکشی و عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرائی در کشور وجود دارد که باید این اتفاق بهزودی حل شود. درحالحاضر روسیه میخواهد کریدور شمال به جنوب موسوم به راهگذر ترانزیتی شمال ـ جنوب (NOSTRAC) را به سرعت عملیاتی کند؛ چون این کشور را به هند وصل میکند. کشورهای آسیای میانه در تمام سالهای گذشته پيشرفت چنداني نداشتهاند؛ اما در چند سال گذشته چهار، پنج درصد رشد اقتصادی را تجربه میکنند که به معنای توسعه و افزایش حجم مبادلات است. ازبکستان، قزاقستان و قزاقستان به دنبال این هستند که در چابهار پایگاهی داشته باشند و بتوانند پیوندهایشان را بيشتر كنند. بنابراین چابهار در چند سال آینده به مرکز بسیار بزرگ توزیعی و تولیدی در صنایع خاص تبدیل خواهد شد و بسیاری از پیوندهای شمال به جنوب و شرق به غرب را از این کانال مدیریت خواهیم کرد.
شاهد بودیم که هند اخیرا صحبت کرد که امتیاز گرفتهایم در تحریم هم در چابهار بمانیم. چه کشورهایی برای حضور و همراهی در چابهار تمایل دارند؟ چین هم ابراز علاقهمندی کرده است؟
معتقدم جذابیت و توجیه اقتصادی چابهار آنقدر زیاد است که حتی کشورهای در حال رقابت به دلیل حضور دیگری، پا پس نمیکشند. اگر ما به مأموریت خودمان بهعنوان بازیگر اصلی این صحنه درست عمل کنیم، میتوانیم منافع همه کشورها را در بخشهای مختلف درگیر کنیم. اگر هند در بندر و حملونقل برای رسیدن به افغانستان کار میکند، منافاتی ندارد که چين در حوزه پتروشیمی و فرودگاه به ما کمک کند یا ژاپن در حوزه شیلات و صنایع وابسته به آن حضور داشته باشد، یا در کشورهای اروپایی خصوصا صنایع معدنی با ایتالیا هیچ منافاتی با هم ندارند که کار کنند. معتقدم بهعنوان بازیگر اصلی این صحنه باید دنبال این باشیم که بر اساس ظرفیتها و مزیتهای هر کشوری، منافع پایدار دائمی برای خودمان با آن کشورها تعریف کنیم و به اقتضای تخصصها و مزیتهای رقابتی که آن کشورها دارند، برایشان فایل باز کنیم. در چابهار مذاکره کرده و تفاهم داریم که با ژاپن در حوزه شیلات حتما کار کنیم. با ایتالیا در حوزه معدن و سنگهای معدنی حتما کار خواهيم كرد. با چین در حوزه فرودگاه قرارداد EPCF (طراحی، ساخت و تأمین مالی) در شهر چابهار به ارزش 450 میلیون یورو داریم. فاز یک را خودمان شروع کردهایم؛ اما قرارداد را دنبال میکنیم.
اين قرارداد چه زمان امضا شده؟
قرارداد سال 98 با علم به شرایط بعد از برجام امضا شده است. چابهار این ظرفیت را دارد که همه کشورها را علاقهمند به حضور کند. سیاست ما این نیست که صرفا با یک کشور کار کنیم و تخممرغهایمان را در یک سبد بگذاریم. با هندیها سابقه دیرینه همکاری داریم و تا زمانیکه کار کنند، حتما از حضور آنها استفاده میکنیم. پیوندهای اقتصادی و فرهنگی با هند داریم ولی به این معنا نیست که با چین کار نخواهیم کرد.
بههرحال چین در گوادر پاكستان هم حضور دارد. از سويي هند نيز با پشتوانه آمريكا حركت ميكند. بههمين دليل به نظر ميرسد بین چین و هند کمی اختلاف براي حضور در چابهار وجود داشته باشد.
بله رقابتها بین خودشان است اما در بستر ما، خودمان تعیینکننده شرایط هستیم و با همه کشورهایی که مزیت رقابتی دارند و قواعد بازی برد-برد ما را تعریف میکنند، کار خواهیم کرد. اكنون هم باب گفتوگو برای همهشان باز است.
همکاری تجار و بازرگانان بیشتر از سمت کدام کشورهاست؟
از 45 کشور، شرکت ثبتشده در منطقه داریم. درحالحاضر پاکستانیها در حوزه فراوری مواد غذایی و تولید مواد پتروشیمی فعال هستند، افغانها در حوزه مواد غذایی، تجارت، حملونقل و ترانزیت فعال هستند و اخیرا یکی، دو سرمایهگذار در حوزه فراوری مواد معدنی در حال کار هستند. چینیها هم فعال هستند. چند شرکت اروپایی داریم که متأسفانه فعلا کارهایشان را متوقف کردهاند، با هلندیها در محصولات گلخانهای قرارداد خیلی خوبی داریم و منتظر روشنشدن فضا هستند. از ترکیه شرکت ثبتشده داریم. ترکها خیلی علاقهمند به سواحل جنوب ایران هستند؛ به جهت اینکه راهشان را به آفریقا بهعنوان بازار هدف استراتژیک نزدیک میکند و ما هم در این زمینه مذاکراتی داشتهایم و شرکتهایی ثبت کردهاند و درحال برنامهریزی برای فعالیت هستند. به دلیل اینکه زیرساختهایمان از روند قابلقبولی برای تحقق کامل برخوردار شدهاند، بسیاری از سرمایهگذاران در حال اعتماد و شروع فعالیتهایشان هستند. رسیدن گاز به چابهار نقطه عطفی برای شروع فعالیتهای صنعتی است. برای هر فعالیت صنعتی در چابهار سوخت و انرژی مهم است و در سال 1400، گاز و راهآهن را در چابهار خواهیم داشت و تلاشمان این است که فاز یک فرودگاه هم در 1400 به بهرهبرداری برسد. مجموعه این عوامل بستر خوبی را برای حضور همه سرمایهگذاران داخلی و خارجی فراهم خواهد کرد و سهولت لازم را برایشان ایجاد میکند که حضور داشته باشند. مجموعه این اقدامات خدماتی است که در این دولت ارائه شده و در حال به ثمر نشستن است.
فرودگاه در چند فاز تعریف شده؟
دو بخش. بخش دوم ممکن است فازبندی شود. بخش اول را با منابع داخلی سازمان شروع کردهایم و براساس طرح جامع، فرودگاه سه باند خواهد داشت و ظرفیت امکان توسعه تا 15 میلیون نفر مسافر پیشبینی شده است. اما در فاز یک که میخواهیم سریعتر بحث تردد حل شود، برای یک میلیون مسافر در سال یک باند در نظر گرفتهايم و بخشی از فعالیتها را شروع کردهایم. خوشبختانه از اوایل تیر امسال که قرارداد ابلاغ شده، پیشرفت خیلی خوبی را شاهد هستیم و تعداد زیادی پیمانکار داخلی مشغول شدهاند. شرکتی محلی بهعنوان طرف قرارداد با چين در نظر گرفته شده و در تلاش هستيم كه از تمام ظرفیتهای داخلی استفاده میکنیم که فاز یک به بهرهبرداری برسد. احداث شهر فرودگاهی، بخش دوم کار است که دو باند، مجموعه کارگو و پشتیبانی و خدمات موردنیاز شهر فرودگاهی پیشبینی خواهد شد و در قرارداد چینیها، فرایند اجرائی نهایی ميشود تا بتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم و بهعنوان یکی از قابلیتهای مهم در کنار بندر، راهآهن و جاده، فرودگاه را هم داشته باشیم که این امر مهمترین ویژگی چابهار است که در کنار رقبا، متفاوتش میکند، زيرا چهار ابزار حملونقل را در کنار هم داریم و صاحب کالا میتواند تصمیم بگیرد که از کدام ظرفیت استفاده کند.
يكي از حلقههاي مفقوده کریدور شرقی، اتصال راهآهن چابهار به زاهدان است. اين پروژه در چه مرحلهای است؟
براي اين پروژه نيز مانند پروژه بندري، با خارجيها در حال مذاکره هستیم اما هیچوقت کار متوقف نشده است و با همت و تلاش پیمانکاران داخلی و تدبیری که در وزارت راهوشهرسازی و سازمان بنادر و دریانوردی وجود داشت، این بندر بدون کمک خارجیها به بهرهبرداری رسید و اكنون فعال است. راهآهن هم با توان و امکانات داخلی شروع کردهایم و با تأمینکنندگان خارجی هم مذاکره داشتهایم و اكنون از پیشرفت خیلی خوبی برخوردار است. ریلگذاری از زاهدان شروع شده و در نیمه سال 1400 قطعا اتصال راهآهن کامل و چابهار به شبکه سراسری راهآهن وصل میشود. فاز دوم يعني بخشی که زاهدان را به سرخس وصل ميكند، خیلی مهم است که باید تمام توان و انرژیمان را بگذاریم که این پروژه محقق شود. تلاشی که براي اتصال راهآهن از چابهار به زاهدان انجام شده، زمانی معنا و جذابیت دارد که قطعه دومش یعنی از زاهدان به سرخس هم عملیاتی شود که در دستور کار دولت است اما هنوز اقدام اجرائی در آن حوزه شکل نگرفته است.
آستان قدس قرار است به این قسمت ورود کند؟
آستان قدس برای اجرای فاز دوم در حال بررسی است، سرمایهگذاران دیگری هم به این پروژه مهم علاقهمندی نشان دادهاند.
اگر پسكرانه تکمیل شود، از بعد تجاری و گردشگری میتواند جذابیتهای ویژهای براي چابهار ایجاد کند. در مورد ساخت پسکرانه بهعنوان یکی از دغدغههای اصلی چه كردهايد؟
در باب توسعه وقتی دنبال ایجاد هاب اقتصادی با دو ماموریت تولید و تجارت هستید، ابزارها و اجزاي بسیار زیادی را باید کنار هم بگذارید که درست عمل کند. ايجاد منطقه آزاد، شهرکهای صنعتی، تأمین آب و برق و... مکان تولید را فراهم میکند و در همين راستا نيز صنایع در حال استقرار هستند. بخشی هم مربوط به تجارت و حملونقل است که بندر و راهآهن به لحاظ زیرساخت و ابزار شکل گرفتهاند اما در همه این اتفاقات یکسری پیوندها را نیاز داریم که بتوانیم از این ظرفیتها درست استفاده کنیم. تجارب جهانی نشان میدهد که پارکهای لجستیکی و مراکز توزیعی میتوانند محل خوبی برای پیونددادن ابزارهای حملونقل با صاحبان کالا و تولیدکنندهها باشند و بتوانند امکانات توزیعشان را بهگونهای به هم ارتباط دهند که هم زمان و هم هزینههایشان را مدیریت کنند. بندر شهید بهشتی فرض بر اینکه در این مقطع با ظرفیت 20 میلیون تن مشغول به فعاليت باشد، پسکرانهای نیاز دارد که حداقل بتواند بخشی از این کالاها را دپو کرده و بخشی را طی قالب فرایندهایي، بستهبندی و مجدد صادر کند. بنابراين نیازمند فضایی بزرگتر از چیزی است که اكنون در اختيار دارد. برای این کار هم طبیعتا در طرح جامع بندر، پیشبینی شده که فضايي در خارج از شهر چابهار ايجاد شود. اشکالی که در چابهار به دلیل کمدقتی به وجود آمده، این است که بندر چابهار دقیقا متصل به شهر چابهار است و شهر، بندر را احاطه کرده و امکان توسعه پسکرانهای ندارد، بنابراین بندر باید بتواند خود را به پشت شهر برساند و امکانات پسکرانهای را توسعه دهد.
چه راهحلي براي آن وجود دارد؟
خوشبختانه تعارض تاریخی که در چابهار بین منطقه آزاد و شهر چابهار وجود داشت و موجب شده بود كه همه اجزا جداگانه از هم باشند كه برایند این ناهماهنگیها و تعارضها بود، در اتفاق ارزشمندی که در سال گذشته رخ داد و نقطه عطف تاریخی در پیشبرد مباحث توسعه در این منطقه خواهد بود، برطرف شد. سال گذشته محدوده منطقه آزاد چابهار از 14هزار هکتار به 82 هزار هکتار توسعه يافته و شهر چابهار، بندر و تعدادی روستا که در حاشیه چابهار هستند و در حال تبدیل به سکونتگاههای غیررسمی بودند، به محدوده منطقه اضافه شدند كه بسياري از مشكلات را حل خواهد كرد. در این راستا سازمان چند اقدام مهم را در دستور کار قرار داده است. اول اینکه طرح جامع را برای کل محدوده آغاز کرده است. خدمات اجتماعی، آموزش، بهداشت و موضوع توانمندسازی را برای کل این محدوده در دستور کار دادیم. خدمات عمومی شهری را سعی کردیم بین منطقه و شهر به سمت یکپارچگی ببریم؛ یعنی تناقضی که بین منطقه آزاد و شهر در اذهان عمومي وجود داشت، با يكسانسازي کیفیت زندگی و خدمات عمومی در تمامي بخشها در حال برطرفشدن است. در اين زمينه اقدامات مشارکتی را با بخش خصوصی آغاز كردهايم كه به سبب ورود شهر به محدوده منطقه آزاد، براي آن جذابيت ايجاد شده است. یکی از سیاستهایی که تأکید دارم و دنبال خواهیم کرد، این است که بخشی از ساختوسازهای مراکز خرید و تفریحی را از محدوده فعلی خارج کرده و به سمت شهر ببریم که توزیع متناسب فرصتها در کل محدوده شکل بگیرد و شهر هم به لحاظ کیفیت زندگی و ساختوساز ارتقا پیدا کند. در طرح جامع شهر چابهار بهعنوان یک شهر لجستیک پیشفرض، الزامات زیادی در حوزه مجموعههای انبار، خدمات پشتیبان برای حملونقل و ترانزیت، محل استقرار و ورود و خروج کامیونها، راهآهن و فرودگاه و... در نظر گرفته شده كه در قاعده منسجمی با هم کار خواهند کرد. بعد از طرح توسعه، اولین اقدام در پایان سال، مشاور طرح جامع انتخاب شد و اكنون هم گزارشها را مرحله به مرحله ارائه ميدهد. تأکید جدیای را در بحث مطالعات اجتماعی و فرهنگی در طرح جامع داشتیم، یعنی پیوست فرهنگی و اجتماعی که برای این طرح تهیه خواهد شد، مسئله بسیار مهمی است. در تلاش هستيم كه اگر توسعه و پیشرفت اقتصادی، تعارضاتي را با جوامع محلی ايجاد کرده، در نظر بگيريم و مورد مطالعه قرار دهيم. در تلاشيم كه از نقاط قوت و ضعفشان استفاده کنیم که تجربه متفاوتی را از توسعه منطقهای در چابهار به نام و اعتبار جمهوری اسلامی ایران به نمایش بگذاریم.
در زمینه توسعه گردشگری که یکی از نقاط قوت منطقه محسوب میشود، چه کردهاید؟
گردشگری یک فرایند و زنجیره است که نمیشود با ایجادکردن محل اقامت، با صرفا داشتن جذابیت طبیعی و هر جزء بهتنهایی انتظار توسعه را داشته باشیم که محل درآمد هم باشد. صنعت گردشگری در دنیا خیلی از صنایع را پشت سر میگذارد. خیلی از کشورها از این محل درآمد ارزی برای خودشان حاصل کردهاند. اما در ایران گردشگری مباحث خاصی دارد که حتما متولیان امر در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری دنبال میکنند. در مورد چابهار دو وجه کاملا متفاوت داریم. اول ترس تاریخی که در سالهای گذشته و با خیانتی که سینما به این منطقه کرده، در ذهن مردم نشسته و احساس ناامنی که در اثر همین تصاویر در مردم نگرانی براي حضور در اين منطقه ایجاد کرده است. از طرف دیگر به لطف فضای مجازی و شرایطی که در سالهای گذشته تغییر کرده، تصاویر و تجربیات گردشگران برای مردم منتشر شده و تعداد گردشگران را افزایش داده است مثلا در سال 93 روزانه گاهی یک پرواز به چابهار داشتیم یا گاهی نداشتیم، اما در دو سال گذشته پروازها به روزی چهار یا ششتا رسيده و هیچ روز بدون پروازی نداریم. اين امر نشان ميدهد كه ترافیک رفتوآمد به چابهار زیاد شده است، اما همه اين رفتوآمدها، از آن گردشگرانی که منجر به افزایش درآمد برای مردم منطقه شوند، نیستند، چون هنوز این حلقه را کامل نداریم. در کنار اینکه باید هتل را توسعه دهیم، هزینه رفتوآمد باید کاهش پیدا کند و پرکردن اوقات فراغت گردشگر را هم باید پیشبینی کنیم. خوشبختانه در این سالها توانستهایم طرح تفصیلی کاملی را در حاشیه خلیج چابهار تهیه کنیم و از امسال اجرا را شروع کردهایم. همزمان با شروع ساخت فرودگاه، ساخت مجموعههای اقامتی خیلی متنوعی را از هتلهای آپارتمانی تا پنجستاره شروع کردهایم و اكنون 9 هتل در حال ساخت است که اولی پایان امسال به بهرهبرداری خواهد رسید و امکانات اقامتی در دو، سه سال آینده شکل خوبی میگیرد. همچنين بر تفریحات دریایی متمرکز شدهایم. مسیرهای ارتباطی به نقاط جذاب گردشگری طبیعی مخصوصا به جاده ساحلی که به سمت گوادر و شرق میرود، در حال دوباندهشدن است. از طرف دیگر به سمت کنارک هم در جاده ساحلی اتفاقات خوبی میافتد. در حال تقویت توسعه بومگردی و مراکز اقامت روستایی با کمک دهیاری و میراث فرهنگی هستیم. آموزش برای تورلیدرها و صاحبان فعالیتهای مرتبط با گردشگر را در دستور کار قرار دادهایم و در دانشگاهها آموزش میدهند. با مجموعه این اقدامات در آینده خیلی نزدیک، خصوصا بعد از راهاندازی فرودگاه، سهولت سفر و ایجاد هتلها بهعنوان یکی از مقاصد مهم گردشگری در مقیاس داخلی و بینالمللی، شاهد رشد گردشگري در چابهار خواهيم بود.
منطقه آزاد چابهار قطعا مسئوليتي در قبال جامعه پيرامون خود دارد. در راستاي ايفاي مسئوليت اجتماعي خود چه كردهايد؟
در ماده یک قانون چگونگی اداره مناطق آزاد، اهداف مناطق آزاد، عمران، آبادانی و کمک به مناطق همجوار بهعنوان مأموریتها و اهداف اصلی مناطق آزاد در نظر گرفته شده است. منتها به نظرم غفلتهای جدیای در اين زمينه صورت گرفته است. بهعنوان نمونه تأكيد شده باید منابع را صرف توسعه زیرساختها در محدوده منطقه كنيد؛ بنابراين ظرفیت قانونی را باید اصلاح میکردیم. مطالعه مهمی را با کمک دانشگاه تهران انجام دادهایم. بهعنوان کسی که از گذشته بهنوعی در منطقه تردد داشتم و نگاه جامع محلی را نسبت به منطقه میدانستم، دريافته بودم كه با وجود يك سازمان اقتصادي در منطقه، همیشه اعتراض و نارضایتی در بين مردم منطقه وجود داشت. از مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران خواستیم بررسي کند که این تعارضها ناشی از چه چیزی است. متوجه شدیم این تعارضات ناشی از تبعیض و تفاوتی است که بین منطقه آزاد و سرزمین اصلی، در سالهاي گذشته شکل گرفته و متأسفانه در سازمان به این موضوع خیلی کمتوجه و بیتوجه بودیم. متأسفانه این شکاف زیاد شده و باید در موردش فکر کرد و این تعارض و ناهنجاری را که در آینده بحرانساز خواهد شد، مرتفع کنیم. بنابراين براساس تجارب جهانی به مفهوم مسئولیت اجتماعی در قالب مجموعهای از راهبردها و پروژهها رسیدیم که سه محور اصلی را برای ما تعریف کرد. آن سه محور، آموزش، بهداشت و توانمندسازی بود. در حوزه آموزش مجموعه اقدامات در سالهای گذشته با کل گذشته منطقه قابل قیاس نیست، یعنی بیش از صد کلاس درس را در یکی، دو سال گذشته ساخته و تحویل دادهایم. تعدادی کلاس درس در حال ساخت هم داریم. در بحث کیفیت آموزش، براي معلمان و دانشآموزان نخبه که در روستاها هستند، مرکز شبانهروزی دبیرستانی در منطقه ایجاد کردهایم. همچنين آموزشهای دانشگاهی رشتههایی که برای صنایع آتی نیاز هستند را ترویج دادهایم. از دانشگاههاي بزرگ مانند دانشگاه شريف و دانشگاه علم و صنعت خواستهايم تا در راستاي توانمندسازی و آموزش نیروی انسانی با ما همراه باشند. در حوزه بهداشت هم با وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی جنوب استان در بخش درمان و بهداشت همکاری داریم. در زمینه آیسییو، آنژیوگرافی و تجهیزات درمانی در بیمارستانها سعی کردیم کمک کنیم و در مورد آموزش مردم برای پیشگیری از بیماریها هم متمرکز شدهایم، چون درمان بسیار پرهزینه است و میتوان با بخش کوچکی از همان هزینه در حوزه بهداشت، مانع بیماریها شد. در کنار سیاستها و برنامههای وزارت بهداشت این کارها را دنبال میکنیم و همراهشان هستیم. در حوزه توانمندسازی زنان و جوانان و مهیاکردنشان برای شغلهایی که نسبت به انجام آنها توانا هستند، وارد عمل شدهايم. بهعنوان نمونه در حوزه زنان توانمندسازي در بخشي را در دستور كار قرار داديم كه به زنجیره کسبوکارشان در بازاریابی و فروش كمك ميكند. در همين راستا، سوزندوزی را در نظر گرفتيم که قابل توجه و اثربخش بوده است. همچنين معتقدیم در بحث نشاط اجتماعی و ورزش، فرهنگ عمومی، ساخت مدارس و کتابخانههای روستایی باید بيشتر کار کنیم. 27 مجموعه ورزشي و 18 زمین چمن در حال ساخت داريم. این حجم از پروژههای عمرانی در این چند محور، نقطه عطفی در رویکرد و نگاه مردم به فرایندهای توسعه و سازمانهای توسعهای در منطقه شده است. اگر توسعه سواحل مکران قرار باشد اتفاق بیفتد، نگاه مردم باید به روندهای توسعه تغییر کند و این تغییر نگاه صرفا از طریق این خدمات و توجهکردن به کیفیت زندگی و ابعاد مختلف زندگی مردم است. اعتماد ايجادشده حاصل توسعه است و در زندگی مردم اثر مثبت خواهد داشت. اینها نکاتی است که در نگاه برنامهریزان بااهمیت است.