شاعر انقلاب در صف اول مطالبهگری است
اقتصاد ایران: رضا اسماعیلی میگوید شاعر انقلاب باید در صف اول منتقدان باشد و فرهنگ مطالبهگری را در جامعه گسترش دهد، چرا که مطالبهگری در چهارچوب نظام اسلامی حق شاعر اصیل انقلاب است.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: رضا اسماعیلی شاعر و منتقد ادبی، از جمله ادیبانی است که درباره شعر انقلاب و گونههای متنوع آن از جمله شعر مقاومت و پایداری مقالات و گفتگوهای بسیاری منتشر کرده است. کتاب «از پایداری تا پرواز» که گفتگوهای اسماعیلی با شاعران معاصر درباره شعر مقاومت و پایداری است.
نخستین مجموعه شعر اسماعیلی با نام «حنجرههای سرخ عشق» در سال ١٣٧٣ منتشر شد و پس از آن مجموعههای «نینامه»، «تیغ، قلم، تغزل»، «گزیده ادبیات معاصر شماره ۶»، «صد کلام، صد خاطره»، «آسمانی»، «بوی گل در میزند»، «بر آستان جانان» و «سحرنامه» را به چاپ رساند.
اسماعیلی چهار سال سردبیری مجله دانشآموزی «امید اسلام» را برعهده داشته و همکاری با مجلات و ماهنامههای بسیاری را در کارنامه دارد. همکاری با خوانندگانی چون سراج و حسین زمان، و دبیری هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر از دیگر فعالیتهای اوست.
به بهانه فرارسیدن بهمنماه و دهه فجر سراغ او رفتیم تا درباره شعر انقلاب با او گفتگو کنیم.
پیش از این در قالب همینپرونده با مصطفی محدثی خراسانی گفتگو کردیم که مشروح آن در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:
* «پیش از انقلاب شاعری ژست بود؛ ترکیبی به نام «شعر جوان» نداشتیم»
مشروح گفتگو با اسماعیلی را در ادامه میخوانیم؛
* آقای اسماعیلی تعریف شما از شعر انقلاب چیست؟ این سوال را از این جهت میپرسم که در سالهای اخیر شعر انقلاب دستهها و نحلهها و گونههای متنوعی پیدا کرده و شاید دیگر نتوان تعریف پیشین را بر آن سوار کرد. شعر انقلاب از نظر شما چیست؟
شعر انقلاب شعری است که موضوع آن به صورت مستقیم یا غیر مستقیم انقلاب اسلامی باشد. شعرهایی که بر آمده و متأثر از گفتمان انقلاب اسلامی است. با این تعریف، شعرهایی را نیز که در عصر انقلاب سروده شده اند -حتی اگر در نقد انقلاب اسلامی باشند - میتوان به گونهای در شمار شعرهای انقلاب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. همچون شعر شاعرانی از نسل شاملو، اخوان و سیمین بهبهانی که در فضای انقلاب تنفس کرده و در این فضا شعر گفتهاند.
تصور بعضیها از شاعر انقلاب این است که در هر شرایطی و بیهیچگونه چون و چرایی مدیحهگوی نظام باشد. این مُهر تأیید زدن بر حرف کسانی است که به شاعر انقلاب، «شاعر حکومتی» میگویند. برخلاف چنین تصوری، شاعر انقلاب باید در صف اول منتقدان نظام باشد و فرهنگ مطالبهگری را در جامعه گسترش دهد. اگر شاعر انقلاب که برادریاش با انقلاب را ثابت کرده در مقابل کجرویها و انحرافات نایستد، چه کسی باید بایستد؟ بی هیچ تردیدی مطالبهگری در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی حق شاعر اصیل انقلاب است؛ ولی متأسفانه بعضیها به غلط فکر میکنند که شاعر انقلاب به اعتبار این که «شاعر انقلاب» است، بی هیچ تحلیلی و در هر شرایطی، آرام و سربه زیر، باید همواره همسو و «آفرینگوی» سیاستهای دستگاههای دولتی و حکومتی باشد.
با وجود چنین تصوری، شاعر اصیل انقلاب به اقتضای رسالتی که بر دوش دارد، باید همواره دیدهبانی بیدار و جانی بیقرار و چشمی نگران داشته باشد و هرگاه که موجودیت انقلاب را در خطر میبیند، به عنوان سخنگو و نماینده مردم و برای حفظ انقلاب، دولتمردان و مسئولان خاطی را بازخواست و مواخذه کند. چنان که این مطالبهگری را در جان و جهان سرودههای شاعران نسل اول انقلاب نیز میبینیم. شاعرانی چون احمد زارعی، سلمان هراتی، سید حسن حسینی، قیصر امین پور و...
* شما سال گذشته دبیر علمی جشنواره شعر فجر بودید و طبیعتاً با کتابهای شعر در سالهای اخیر آشنا هستید. به نظرتان وضعیت شعر انقلاب چگونه است؟
بله، من دبیر علمی هفدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر بودم. وضعیت شعر انقلاب در حوزه فرم و ساختار، با تعریفی که ارائه شد، در مجموع رو به رشد و بالندگی است. اما در حوزه مضمون و درونمایه، شعر انقلاب هنوز به نقطه مطلوب نرسیده و به بازنگری نیاز دارد. برای مثال در حوزه شعر دینی و آئینی کاستیهایی دیده میشود که باید با نقد منصفانه و نگاه مشفقانه به اصلاح این کاستیها پرداخت.
* اگر بخواهید چند ویژگی شاخص برای شعر امروز کشور در نظر بگیرید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
توجه نسل جوان به گفتمان نیمایی و قالبهای نو در شعر امروز، در کنار توجه به قالبهای کلاسیک و سنتی، یکی از ویژگیهای قابل تأمل شعر امروز است. رواج گونههای مختلف شعر کوتاه و بهرهگیری از فضای مجازی برای انتشار و بازنشر شعر از فرصتهایی است که برای شعر و شاعران امروز فراهم شده است. بی هیچ اغراقی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در رشد و گسترش و مردمی کردن شعر تأثیر قابل توجهی داشتهاند.
* وضعیت شاعران جوان را در شعر امروز کشور چطور میبینید؟
شعر شاعران جوان شعری است جوان، پیشرو، پویا، بالنده، با طراوت، معترض، انسانمدار و در مواردی «خلاف آمد عادت». ناگفته پیداست که همه این ویژگیها متأثر از آیینگی روح و فطرت زلال «جوان» است که به مقتضای «جوانی» انسانی است آرمانگرا، خلاق، نوجو، نواندیش، آزادیطلب و تا حدودی «هنجارگریز» که در هیاهوی سنت و مدرنیته میخواهد جهان را جور دیگر ببیند و در عالم «طرحی نو» دراندازد.
این که شعر شاعران جوان از تشخص و مولفههایی برخوردار است که شعر دیگران از این مولفهها کمتر بهره برده است، از منظر عدهای یک «فرصت» و از منظر عدهای دیگر یک «تهدید» تلقی میشود. ولی اگر بخواهیم از دایره انصاف خارج نشویم، باید بگوییم که بهرهمندی شعر جوان از این مولفهها یک فرصت خجسته برای اوج گرفتن و به قله برآمدن ادبیات معاصر است؛ فرصتی طلایی که میتواند شعر و ادبیات منفعل ما را از توقف و درجا زدن در منزلهای «تکرار» و «عادت» و گرتهبرداری صرف از الگوهای شعر سنتی نجات بخشد و دریچهای جدید به روی نوآمدگان این وادی بگشاید.
اینکه شعر جوان ما تا حدودی متأثر از گزارههای تئوریک ساختارگرایی و تأویل متن است، حرف قابل تأملی است، اما در عین حال باید اعتراف کرد که این جریان بالنده فرصتی طلایی برای کشف ظرفیتها و قابلیتهای بالقوه شعر معاصر پدید آورده و شوق تکاپو و جستوجو در زوایای مغفولمانده زبان را در جان شاعران ما ریخته است که اگر به درستی از این فرصت استفاده شود، میتواند دستاوردهای فراوانی برای ادبیات ما به ارمغان بیاورد.
البته اشاره به این نکته نیز ضروری است که شعر جوان برای بالندگی بیشتر باید در پیشینه ادبیات هزارساله پارسی ریشه بدواند. شاعران جوان به اقتضای جوانی باید با فروتنی در مکتب بزرگانی چون فردوسی، عطار، مولانا، نظامی، سعدی، حافظ، بیدل و… به شاگردی بنشینند و درسها بیاموزند تا بتوانند در عرصه زایش و آفرینش ادبی حرفی برای گفتن داشته باشند و از بحر معانی گوهرهایی درخشان فراچنگ آورند. دوم آنکه شعر جوان باید از مواخذه و عتاب و خطاب هراس نداشته باشد. باید شرنگ نقد را به جان بخرد تا کام خود را از شهدِ ماندگاری شیرین کند، چرا که پشت کردن به نقد و فرو افتادن در دامچاله خودشیفتگی راه را برای به برگ و بار نشستن این نهال جوان سد خواهد کرد و بر آسیبپذیری آن خواهد افزود.
* معمولاً در این ایام بیشتر درباره دستاوردهای شعر انقلاب صحبت میکنند. بهنظرتان شعر انقلاب با ضعف و بحران و مسألهای روبرو نیست؟ کاستیهای شعر انقلاب را در چه مسائلی میبینید؟
در شعر انقلاب اسلامی، پیش و بیش از فُرم و ساختار، شاهد تغییرات محتوایی و مضمونی هستیم. البته این گفته به این معنا نیست که شعر انقلاب در حوزه فرم و ساختار حرفی برای گفتن ندارد. منظور آن است که دستاوردهای شعر انقلاب در حوزه مضمون و محتوا محسوستر و ملموستر از حوزه فرم و ساختار است.
شعر انقلاب یک موجود زنده و در حال تکامل است و مانند هر موجود زندهای نیاز به پوست اندازی و «نوزایش» دارد. اندیشهورزیِ بیشتر و فرا رفتن از دایره احساساتِ صرف و بیان رمانتیک و توصیفی، ضرورتی است که در شعر امروز بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. شاعر باید حرفی برای گفتن داشته باشد تا شعرش روی مخاطب تأثیرگذار باشد. نیاز به نقد و پژوهش نیز ضرورت هنوز و همیشه شعر انفلاب است که نباید از آن غفلت کرد.