شش نکته مهم از درگیری خطرناک افغانستان و پاکستان
اقتصاد ایران: در روزهای گذشته بار دیگر تنشها میان پاکستان و طالبان افزایش یافته و به درگیری نظامی منجر شده است.
برترینها: در روزهای گذشته بار دیگر تنشها میان پاکستان و طالبان افزایش یافته و به درگیری نظامی منجر شده است. طالبان از شامگاه جمعه در پاسخ به بمباران مناطقی از خاک خود توسط نیروی هوایی پاکستان به مناطق مرزی این کشور حمله کرد. این درگیریها که از جمعه آغاز شدند تا روز گذشته جریان داشتند.
پس از حمله هوایی پاکستان شهباز شریف، نخستوزیر این کشور تأکید کرده بود اسلامآباد دیگر تحمل فعالیتهای گروه طالبان پاکستان از خاک افغانستان را ندارد. او هشدار داده بود که نهادهای نظامی و مجری قانون پاکستان بهطور کامل برای مبارزه با تروریسم بسیج شدهاند.
اما درگیریها میان طالبان و پاکستان متأثر از ریشههای تاریخی و همچنین برخی تحولات رخ داده در شرایط کنونیاند. در ادامه روزنامه فرهیختگان که مواضع اصولگرایانه دارد به نکاتی درباره این موارد پرداخته. با ما همراه باشید.
1- طالبان درحال حمایت از تیتیپی است و میتوان گفت تفاوت چندانی میان این دو وجود ندارد. طالبان ادعا دارد در چهارچوب مرزهای سرزمینی افغانستان فعالیت میکند، اما بهتبع حضور دوسوم پشتونها در پاکستان به دشواری میتوان از نگاه این گروه به همسایه جنوبی خود جلوگیری کرد.
نحوه ورود طالبان به مسائل پاکستان میتواند برای دولتهای میزبان مهاجران افغانی هراسآور باشد؛ اما باید به تفاوتها هم توجه کرد. ورود طالبان به مسائل پاکستان ناشی از مسئله مهاجران نیست، بلکه براساس واقعیتهای تاریخی صورتگرفته است. پشتونهای پاکستان مهاجر نیستند، بلکه در سرزمین تاریخی خود زندگی میکنند.
1- از این نظر تحولات پاکستان بهخودیخود نشاندهنده تمایل طالبان برای استفاده از دیاسپورای افغانستانی نیست، اما درهرحال این گروه یک گام به این مسئله نزدیکتر شده است. اگر طالبان درصدد استفادههای نرم امنیتی از دیاسپورای افغانستانی بود، احتمال میرود طالبان در آینده بهدنبال استفاده پررنگتر باشد و شاید گامهایی به سمت نظامی کردن آن نیز بردارد. ایجاد دستههای شبهنظامی از این جملهاند.
با این تفاصیل و با توجه به قضیه درگیری طالبان با پاکستان و نزدیکیهای کابل به تهران، درهرحال باید برای احتمالات آتی آماده بود.
2- التهابات میان افغانستان و پاکستان اگر به جنگ محدود هم تبدیل نشود، میتواند امواج جدیدی از مهاجرت را به سمت ایران ایجاد کند. پاکستان ماههاست سیاست اخراج مهاجران افغانستانی را از خاک خود تشدید کرده است؛ مهاجرانی که از پاکستان به افغانستان اخراج میشوند، احتمال دارد در ناسازگاری با محیط این کشور، درصدد ورود به ایران برآیند.
همچنین احتمال میرود افزایش جمعیت در محیط سرزمینی افغانستان با تشدید مشکلات اقتصادی، تمایل به مهاجرت را تقویت کند.
3- تصمیم عمران خان مبنیبر ورود طالبان پاکستانی به کابل باعث سقوط سریع و کامل نظام سیاسی افغانستان شد. این اقدام خشم آمریکاییها را برانگیخت و درنهایت باعث ایفای نقش آشکار آنها در سرنگونی عمران خان شد. بهنظر میرسد پیوندی میان تیم عمران خان و طالبان وجود دارد و این گروه با سرنگونی عمران خان بنای ناسازگاری با اسلامآباد دارد.
نخستوزیر سابق پاکستان اخیراً از بمباران خاک افغانستان توسط ارتش کشورش انتقاد کرده است. عمران خان، تیم او و طرفدارانش در درگیریهای سختی با ارتش و طیفهای سیاسی همراه شده با آن قرار دارند.
4- بلوچها و پشتونهای طالبان پاکستان بر شدت اقدامات خود علیه اسلامآباد افزودهاند. این گروهها تحتحمایت هند قرار دارند. درحالیکه تصور میشد روی کار آمدن طالبان در افغانستان به زیان هند تبدیل خواهد شد، رویکرد جدید این گروه، درگیریاش با اسلامآباد و همچنین نیازهای اقتصادی و لزوم شناسایی بینالمللی باعث شد روی خوشی به دهلینو نشان دهد.
5- عدم حمایت طالبان افغانی از تیتیپی تبعاتی برای این گروه دارد. نخستین معضل، سرخوردگی طرفداران طالبان است. آنها از گروه متبوع خود توقع دارند از همتایان پاکستانیشان حمایت کند. دومین تهدید، احتمال واگرایی میان طالبان با تیتیپی است که میتواند علاوه بر جدایی این دو، به تقویت شاخه پاکستانی در برابر شاخه افغانی منجر شود. بر این اساس نحوه تعامل و توازن میان این دو گروه اهمیت بالایی دارد.
6- خط موسوم به «دیورند» عمده مناطق پشتوننشین افغانستان را از این کشور جدا و در اختیار پاکستان قرار داده است. ریشه این خط به دوران تسلط انگلیس بر شبه قاره هند باز میگردد. منطقهای که این خط از افغانستان جدا کرده، برای دو کشور اهمیت بالایی دارد. بدون این خط، پاکستان در برابر هند، اصلیترین دشمن خود فاقد عمق راهبردی خواهد بود. بخش اعظم جمعیت و شهرهای مهم پاکستان فاصله اندکی از مرزهای هند دارند. در مقابل افغانستان هم بدون خط دیورند قسمت مهمی از جمعیت خود را از دست داده و فاقد دسترسی به دریاست. کابلنشینان امیدوارند از طریق مناطق بلوچنشین پاکستان به دریا دسترسی یابند. اهمیت این مناقشه میان دو کشور بسیار بالاست و هیچکدام حاضر به گذشت از منافع خود نیستند.
از این رو بهزعم اسلامآباد هیچگاه نباید حکومتی در افغانستان بتواند به طور کامل جاگیر شود، زیرا بلافاصله پس از آن تلاش برای اعاده حاکمیت بر خط دیورند را آغاز خواهد کرد.