آقای رئیس جمهور! معلمان چگونه بار مشکلات را به تنهایی به دوش بکشند؟
اقتصاد ایران: جناب رئیس جمهور بیایید این بار به جای اینکه دست در آموزش آموزگاران دلسوز ببرید کمی در پیچ و خمهای بودجه و وزارت خانه و اداره کلهای آموزش و پرورش دنبال تحول بگردید تا شاهد آینده بهتر باشیم.
به گزارش خبرنگار مهر، در هر جامعهای معلمان دارای نقش مهم و کلیدی در تربیت نیروهای انسانی آن کشور هستند. در دین اسلام، آیات نورانی قرآن کریم شیوه تعلیم و تربیت اسلامی و جایگاه و عظمت معلمان را به زیبایی هر چه تمام ترسیم کرده است و خداوند متعال را اولین معلم بشر معرفی میکند و معلمان ثانی همان انبیای الهی هستند که استحقاق، شایستگی، زیبندگی و برازندگی این مقام مقدس را دارا هستند.
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست، هر گونه تحول اساسی در جامعه مستلزم متحول شدن نظام آموزشی آن جامعه است و محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی کیفیت عملکرد معلمان و جایگاه اجتماعی آنان است.
یکی از نیازهای اساسی جامعه این موضوع است که معلمان و مربیان را به سمت اهداف الهی هدایت کنند. این هدایت الهی، نیاز مقدس ایران اسلامی است. قوت گرفتن جایگاه اجتماعی معلمان ایران اسلامی در مرحله اول منوط به احراز صلاحیت و شایستگی معلمان و تربیت نفس و خود سازی آنها است، در مرحله دوم نگرش و رهیافت جهتگیری کلان حاکم بر کلیت نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی به عنوان یکی از مهمترین دستگاههای فرهنگی کشور باید تغییر و تحول مبانی نظری فرهنگ جامعه و انتخاب افراد سالم و مؤثر در نظام تعلیم و تربیت باشد. و در مرحله سوم صدا و سیما و رسانههای رسمی باید به عنوان ابزار ارتباطی مؤثر، منزلت اجتماعی معلمان را به صورت مستمر و هنرمندانه فرهنگ سازی و منعکس کنند.
باید انتظار داشت با آشنایی اقشار جامعه و مسؤلین کشور نسبت به وظیفه خطیر معلمان در امر تعلیم و تربیت، همه آحاد جامعه تمام تلاش خود را برای از بین برداشتن مشکلات مادی و معنوی مجموعه فرهنگیان کشور انجام دهند، و نتیجه گران بهای آن تعلیم و تعلم هرچه بهتر و سازنده تر در جامعه باشد. پس واجب است اقشار جامعه، و مسؤلین کشور نسبت به سکان داران هدایت الهی جامعه نگاه سرمایه گذاری داشته باشند.
در هر جامعه انسانی، اساسیترین کار، تعلیم و تربیت است و کسی که این رسالت را به دوش میکشد معلم است. در جامعه اسلامی ما نیز این وظیفه مهم بر عهده انسانهای شریف, قانع و وظیفه شناسی است که از سر تعهد و دلسوزی به ساختن و شکل دهی استعدادهای مؤمن و کاردان مشغولند.
اگر بخواهیم در مورد ارزش کار معلم صحبت کنیم باید بگوییم اهمیت هر کاری را باید با نقش و ارزش آن سنجید. اهمیت کار تعلیم و تربیت و معلمی به اندازهای است که ساختن و هدایت یک فرد مساوی زنده کردن همه افراد جامعه است.
معلمان بزرگ که آگاهانه به تعلیم و تربیت یک یا چند نسل و انتقال و حفظ سرمایه فرهنگی یک کشور میپردازند در جامعه پایگاه ویژهای دارند. پرورش استعدادها در هر جامعه به ویژه خلاقیت و نوآوری در راه آماده کردن نسل جوان، برای تولید علم و فناوری و سرمایههای معنوی دارای اهمیت فراوان است و به همین جهت فرهنگیان و معلمان شاخص و نقش آفرین را نخبگان فرهنگی مینامند.
هر چه جایگاه و منزلت معلم و آموزش و پرورش در جامعه ارتقا پیدا کند و ارج گذاری شود، به همان میزان نیز رغبت دانشآموز به تحصیل و پیشرفت تحصیلی بیشتر میشود. بنابراین رسانهها، نهادها و همه افراد جامعه باید به موضوع ارتقای منزلت به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه کنند.
توجه جدی مسئولان آموزش و پرورش به سند تحول
توجه جدی مسئولان آموزش و پرورش این دستگاه عظیم به سند تحول آموزش و پرورش میتواند در این زمینه بسیار کارساز باشد. در سند بنیادین تحول در آموزش و پرورش دو بحث وجود دارد، از جمله بحث ارائه خدمات و تعلیم و تربیت که وظیفه معلمین است که توفیق اشتغال در این زمینه را دارند و باید انجام دهند. و دومین بحث در سند تحول آموزش و پرورش، ارتقای منزلت اجتماعی معلم و همچنین ارتقای جایگاه نهاد آموزش و پرورش است.
متأسفانه وضعیت فعلی بیانگر آن است که در اجرای سند تحول باید گفت با اینکه قانون در این زمینه صراحت دارد، گویا این موضوع جز وظایف آموزش و پرورش نیست.
با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری (مدظله) و با توجه به سیاستگذاریهای اسناد بالادست، ایجاب میکند که همه نهادها، دستگاهها و مسئولین در زمینه اجرای سند تحول بنیادی ورود کنند.
شأن و منزلت معلمین در دهه اخیر به خصوص در سالهای کرونا و پس از آن بهشدت به نسبت سالهای گذشته کاهش یافته است و دیگر شغل معلمی آن جایگاهی که قبل داشته ندارد و نگاه عمومی به معلم نیز دچارِ حفرههایی شده است که سیستم آموزشی را نیز به همراه خود به قعر این حفره خواهد برد. چرا این اتفاقات افتاده؟ و علل آن به کجا برمیگردد؟ نیاز به واکاوی جدی و ارائه راهحل بکر دارد.
این روزها شاهد انواع تضعیفها در خصوص جایگاه و شأن و تخصص معلم هستیم که با یک بررسی ساده میتوان در قالب انواع کلیپها در فضای مجازی اینگونه تضعیفها را مشاهده کرد.
آنچه پیرامون هتک حرمت به معلمین میشود مسلماً میتوان گفت؛ ضعف عقبه و ستادی نیروهای آموزش و پرورش و ضعف اجرایی قوانین موجود توسط نیروهای اداری است. این روزها در هر ادارهای که وارد میشوی در پشت سر هر کارمندی پوستری نصب شده که در خصوص توهین عادی به کارمند دولت مطابق ماده ۶۰۸ و ماده ۶۰۹، ماده حمایتی از کارمندان دولت است، به طوری که هرکسی به کارمندان دولتی توهین کند، علاوه بر جزای نقدی و شلاق به مجازات حبس نیز محکوم میشود؛ اما من تا الان جایی نشنیدهام و نخواندهام که کسانی که به معلمین هتک حرمت کردهاند مجازات شوند و نیروهای بازرسی و حقوقی با کدخدا منشی و با توجه به رودربایستی بین همکاران، رضایت معلمین را جلب میکنند! که البته در اکثر مواقع اگر طرف دعوا اولیای دانشآموز باشد، حق به خانوادهها داده میشود و این معلم است که با دستاویز کردن نظام رتبه بندی و.... باید مورد مواخذه قرار گیرد.
متأسفانه نگاه مسئولین به آموزش و پرورش اولین آسیبی است که معلم کلاس ضربه آن را میخورد. در زمان جنگ سرباز خط مقدم تمام امیدش به عقبه خود و نیروهای پشتیبانیکننده است و نیروهای پشتیبانی از چند جنبه میبایست نیروهای پیشتاز را پشتیبانی کنند. رساندن مهمات، حفاظت اطلاعاتی، بررسی منطقه درگیری، استراتژی و تاکتیک عملیاتی، اگر نیروهای پشتیبانی به هر دلیلی خیلی ضعیف عمل کند نیروهای خط مقدم کشته میشوند یا اسیر میشوند و اگر ضعیف عمل کنند نیروهای خط مقدم عقبنشینی میکنند تا خسارت انسانی کاهش یابد و در زمان بهتری بتوانند منطقه ازدسترفته را پس بگیرند.
معلم نیز در جامعه امروزی ما حکم همان سرباز خط مقدم را دارد که نیاز به حمایت و پشتیبانی مردم و مسئولان دارد همانطور که رهبر معظم انقلاب از معلمان به عنوان افسران سپاه پیشرفت کشور یاد کردند و نگاه مسئولان به آموزش و پرورش و نیز فرهنگ سازی برای ترویج احترام و اکرام معلمان را عامل اصلی حفظ و ارتقای شأن و منزلت معلم در جامعه ارزیابی کردند.
حقوق معلم از حداقل معیشت و رفاه به دور است
با توجه به وضعیت معیشتی اکثریت اقشار جامعه و عدم تناسب میزان تورم موجود و نیز حداقل سبد معیشت خانواده حتی در شهرهای کوچک با حداقل حقوق دریافتی این سرمایههای انسانی جامعه بسیار ناچیز است. در جامعهای که معلم و کارگر از حداقل معیشت و رفاه به دور باشد، روز به روز از توسعه و سعادت دنیوی و اخروی دور تر خواهیم شد.
در چند روز گذشته کلیپی در فضای مجازی پخش شده که نشان دهنده معلمی است که از امکانات اندک منزل برای برگزاری کلاس با کیفیت بیشتر، استفاده کرده است. این معلم دلسوز از یخچالش به عنوان تخته استفاده کرد و به کمک وسایل منزل ایستایی دوربین موبایلش را برای فیلم گرفتن تنظیم کرده است.
گرچه در منزل امکانات برای تدریس بسیار کم است اما تلاش این معلم دلسوز این است که به بهترین نحو مطالب را برای دانشآموز تفهیم کند و هر آنچه در کلاس واقعی به اجرا میگذاشته در کلاس مجازی نیز برای دانش آموزان به نمایش گذارد.
با یک جستجوی ساده میتوان این اطلاعات را کسب کرد، هزینه یک سه پایه متوسط برای نگهداشتن گوشی موبایل در کلاس مجازی در حدود ۸۰۰ هزار تا ۱ میلیون تومان است. اگر یک معلم بخواهد یک تخته وایت برد ساده هم در منزل تهیه کند باید چیزی در حدود ۲ میلیون تومان هزینه کند. بسته اینترنت که به ازای هر گیگ حدود ۵ هزار تومان هزینه بر میدارد و در یک روز امکان دارد حدود ۱۰ گیگ دانلود و تدریس ۴ ساعته مورد نیاز معلم قرار گیرد. که چیزی در حدود ۵۰ هزار تومان برای معلم هزینه بر میدارد.
اینها فارغ از هزینههای لوازم کمک آموزشی، دانلود و تدوین کاربرگها، ضبط محتوای آموزشی و.... است. سوال اینجاست آیا واقعاً اجبار این گونه هزینهها در اقتصاد و معیشت معلم اصلاً جایگاهی دارد؟
اینکه مسئول متوسط حقوق معلمین را ۱۶ میلیون بیان میکنند برای عده کثیری از آموزگاران جای سوال دارد. آموزگارانی که در خوشبینانهترین حالت چیزی حدود ۱۴ میلیون دریافت میکنند. نکته عجیبش آنجایی است که با یک تجسس میدانی در مدارس ابتدایی یک منطقه متوسط حقوق همکاران با ارفاق به ۱۲ میلیون میرسد.
در میانگین گرفتن حقوق معلمین هم اگر کارمندان ادارات آموزش و پرورش، معاونین و مدیران حذف شوند. بعید میدانم در مدرسهای حتی همکاران با سابقه ۱۵ سال به بالا دریافتی بالاتر از ۱۴ میلیون تومان داشته باشند.
این قشر محجوب جامعه حتی در روزهایی که اغلب و یا حتی بهتر است بگوییم اکثریت سازمانهای دولتی و غیر دولتی بستههای حمایتی دریافت میکنند نیز کوچکترین حمایتی از معیشتشان توسط وزارت خانه مربوط نمیشود.
در ایام خاصی از سال مثل شب یلدا. ماه مبارک رمضان. عید نوروز. روز زن و یا روز مرد و روز خاص مرتبط با آن شغل. کارمندان ادارات دیگر، بستههای حمایتی مختلف از سمت ارگان و یا سازمانشان دریافت میکنند. از شیرینی و آجیل گرفته تا گوشت و مرغ و برنج و کارت هدیه و…
حالا این مقدار در سازمانها ممکن است با هم تفاوت داشته باشد اما بالاخره در قالب بسته حمایتی و برای انگیزه بخشی به نیرو در این روزهای سخت معیشتی حتماً چیزی در نظر گرفته شده است.
وزارت آموزش و پرورش به طور کلی خود را از این قاعده درست مستثنی کرده است حال که نیروهای نجیب این وزارت خانه عریض کمترین دستمزد کارمندان دولت را دارند و بزرگترین وظیفه را بر دوش. و حتماً باید گفت محقترین به حمایت از مسئولین هستند.
البته خوش فکری و دلسوزی برخی مدیران در مدارس غیر دولتی و یا هیئت امنایی را نمیشود نادیده گرفت. که برای حفظ شأن معلم در این روزهای خاص و ایام مهم تلاشهای هر چند کوچکی کردهاند. لیکن در عموم مدارس دولتی هیچ خبری از حمایتهای این چنینی وجود ندارد و این هر روز انگیزه معلم را کم رنگ تر میکند و شأن و جایگاه این قشر زحمت کش را تضعیف.
خرید قسطی نخود و لوبیا برای معلمین
خرده روایتهای این معلمین را که گوش میسپاری در اکثریتشان داستان این تفاوتها و تبعیضهای کاری است که برایشان بسیار هم آزار دهنده است.
یکی از معلمین جوان آموزش و پرورش گفت: ۷ سالی است که در آموزش و پرورش مشغول هستم و به دلیل شرایط زندگی در خوابگاه مستقر هستم. از آنجا که پانسیون ما دانشجویی نیست و عمدتاً دختران و زنانی در آنجا هستند که در ارگانها و ادارات دیگر مشغول کار هستند این تفاوتها به سوژه خنده بین ما هم اتاقها تبدیل شده. مثلاً همین امسال شب یلدا از بن خرید لباس تا کارت هدیههای چند میلیونی و بستههای لوکس آجیل و شیرینی بود که هم اتاقی هایم دریافت کرده بودند و من در همان حال داشتم کاردستی یلدا و هدیه کوچکی که با بودجه و حقوق خودم تهیه کرده بودم برای دانش آموزانم آماده میکردم.
فردا آن روز وقتی وارد مدرسه شدم بخشنامهای را برای امضا دستم دادند که ای آموزگار نمونه برای خرید لوبیا و نخود و عدس تا سقف یک میلیون تومان میتوانید به صورت اقساط خرید کنید تا از حقوقتان در ۱۰ قسط کم شود. باور کنید طنز تلخی است. پک های چند میلیونی هدیه و آجیل هم اتاقی هایی که حقوقشان با جمع مزایا و غیره که دریافت میکنند لااقل ۳ برابر دریافتی من و همکارانم است و حالا امکان خرید قسطی نخود و لوبیا برای معلمین. دیگر برای این معلم دل و دماغ نمیماند…
اینکه مسؤلین و آحاد جامعه از معلم انتظار داشته باشند که هر روز دلسوزانه علم خود را بروز کند و هر آن با بهترین احوال در خدمت آینده سازان این کشور باشد حتماً انتظار درستی است. هم درست و هم به حق.
اما آیا اینکه معلم هم انتظار داشته باشد در این راه سخت و پر پیچ و خم مورد حمایت قرار بگیرد. انتظار بیهودهای است؟
اخیراً مسعود پزشکیان در نشست نهضت توسعه عدالت در فضای آموزشی با مشارکت مردم با بیان اینکه در دولت به دنبال حل مشکلات مردم هستیم، اظهار داشت: بنا داریم روش آموزش در مدارس دولتی آموزش و پرورش را به کلی تغییر دهیم، قبول ندارم که دانشآموزان مدارس دولتی در مناطق کمبرخوردار آموزش خوب نبینند، اما با دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی که از بهترین آموزشها برخوردارند، رقابت کند.
پزشکیان با تاکید بر اینکه باید بهترین آموزش را برای بچههایمان در مدارس دولتی فراهم کنیم، تصریح کرد: با کمک دانشگاهها و اساتید این کار را انجام خواهیم داد. مرکز روشهای آموزش و درس دادن، ارزیابی و مهارت افزایی باید در تمام استانهای کشور راهاندازی شود. به معلمان آموزش میدهیم چگونه درس دهند.
آقای رئیس جمهور بسیاری از معلمین هم کاملاً با شما هم نظر هستند و اتفاقاً طالب و خواستار تغییر در نظام آموزشی کشور هستند. تجربه و خاطره اجتماعی هم نشان داده این قشر زخمت کش در همه بزنگاهها رسالت خود را حفظ کرده و با تمام توان تلاش کرده بالاترین کیفیت را برای آموزش دانش آموزان ایران اسلامی داشته باشد.
تا کی معلم باید بار این همه مشکل را به تنهایی به دوش بکشد؟
اما جناب رئیس جمهور شما بگویید تا کی معلم باید بار این همه مشکل را به تنهایی به دوش بکشد؟ پس کی قرار است وزارت خانهای که مسئولیت حمایت و همراهی با این نیروهای خدوم کشور را دارد با این قشر نجیب با نگاه امری و دستوری برخورد کند و به قولی در کار معلم مو را از ماست بیرون بکشد و کوچکترین تعهدی نسبت به تغییر وضعیت امرار معاش معلمین خود نداشته باشد.
آقای رئیس جمهور بیایید این بار به جای اینکه دست در آموزش آموزگاران دلسوز ببرید و دنبال سر نخ کلاف تحول آموزشی از کلاس درس باشید کمی در پیچ و خمهای بودجه و وزارت خانه و اداره کلهای آموزش و پرورش دنبال تحول بگردید.
شاید یک قدم در جهت تأمین معاشی بهتر از سوی دولت و رفع نیازهای معلمین محجوب کشور سبب تحولی بی سابقه در نظام آموزشی کشور شود.
جبران لطف در ذات معلم است این را حتماً ثابت شده است لیکن امید است تا مسئولان با توجه به شرایط حاضر توجه بیشتری به شأن و منزلت مقام معلم داشته باشند.
خوب آگاهیم که معلمی فقط سر کلاس بودن و آموزش کتابها و محتوای درسی نیست و معلم در هر مکان و زمان برای پیشرفت دانش آموزان خود فداکاری و خدمت میکند. و اینکه جایگاه معلم به گونهای باشد که جامعه از این قشر زحمتکش به عنوان قشری علمی و تلاشگر یاد کنند شاید اولین نگاه را به مسئولین بر میگرداند.
معلمین نجیب این کشور خواستار تحول در کل نظام آموزش و پرورش هستند تغییر را از سیاست آغاز کنید کلاس درس به بهترین کیفیت اداره خواهد شد.