آیا ایدهای برای اداره کردن حوزه کتاب وجود دارد؟
اقتصاد ایران: شنیدهها حکایت از انتصاب قطعی محسن جوادی از سرپرستی به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است، اما انتظار این است که معاونت فرهنگی باری به هر جهت نباشد و ایدههای تازهای برای اداره کردن این حوزه پرچالش وجود داشته باشد.
انتصاب جوادی به سرپرستی معاونت فرهنگی و با حفظ سمت، این پیام را به همراه داشت که حضور وی در ساختمان بهارستان موقتی است تا وقتی صالحی گزینه جدیتری برای معاونت فرهنگی پیدا کند.
با این حال جوادی از همان روزهای نخست حضور، انتصابهایی را رقم زد، از جمله انتصاب ایوب دهقانکار مشاور معاون فرهنگی که به نظر میرسد این روزها عمده کارها و برنامهها را وی در معاونت فرهنگی بر عهده دارد.
حضور دهقانکار در معاونت فرهنگی تا جایی پیش رفت که برخی شنیدهها از جدی شدن موضوع انتصاب وی به سمت معاون فرهنگی وزارت ارشاد حکایت داشتند، موضوعی که حالا به نظر میرسد فروکش کرده و درمقابل انتصاب محسن جوادی به سمت معاونت جدی شده است تا جاییکه خبرها حکایت از صدور حکم برای محسن جوادی به عنوان رئیس نمایشگاه کتاب تهران در روزهای پیش رو دارند.
حضور محسن جوادی در سمت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر قرار است، نهایی شود، این انتظار وجود دارد که فعالیت و مدیریت در معاونت فرهنگی باری به هر جهت نباشد، در ماههای اخیر علیرغم حرکتهای خوب و امیدآوری که در دیدار با نخبگان فرهنگی و ادبی چه از سوی وزیر و چه با همراهی رئیس جمهور انجام شده است، امید و انتظار برای بهبود اوضاع و ایجاد تغییر و ارائه ایدهها برای تحرک بیشتر فعالان این حوزه کمرنگ شده است، به نظر میرسد هیچ ایده مشخصی برای ساماندهی وضعیت نشر و کتاب در معاونت فرهنگی وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، هنوز به مرحله ظهور و بروز نرسیده است، طبیعی است که بخشی از این کندی ناشی از استعفای کلانتری است، اما با همه این ماجراها باید مشخص باشد که دولت برای حوزه فرهنگ به خصوص درحوزه نشر و کتاب چه ایده مشخصی دارد؟
نخستین گام در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای ایجاد تغییر و تحول، باید دمیدن روح تازگی، نشاط و سرزندگی به حوزه کتاب باشد، برای شروع حرکت در این مسیر نیز باید از بخشهای ستادی همچون اداره کتاب، هیات انتخاب و خرید کتاب و ... شروع کرد.
از سوی دیگر حوزه کتاب و ادبیات در حساسترین روزهای سال یعنی ایام برگزاری جایزه جلال و جشنواره شعر فجر هستند، جایزه و جشنوارهای که مهمترین جوایز جمهوری اسلامی در هر دو حوزه ادبیات و شعر به شمار میروند، اما سالهاست که درگیر روزمرگی شده است، جایزه جلال سالهاست که از تفکر جلال آل احمد خالی است و به مانند یک جایزه معمولی و نه مهمترین و گرانترین جایزه ادبی کشور برگزار میشود.
جشنواره شعر فجر نیز سالهاست خالی از ایده کاربردی و جدید بوده و هر دوره طی یک یا نهایت دو ماه دبیران و داوران تلاش میکنند تنها برترینها را انتخاب کنند، بدون اینکه کوچکترین اثری بر فضای ادبی کشور داشته باشند. پس یکی از مهمترین انتظارات این است که حرکتی تازه در تحول در این دو حوزه رقم بخورد.
موضوع مهمتر، جدی شدن نگاه حمایتی به حوزه نشر است، صنعت نشر در کشور ما دو دهه است که به فروپاشی اقتصادی نزدیک میشود و هنوز نتوانستهایم مدلی برای برون رفت آن و اقتصادی شدن فرهنگ ارائه دهیم. ما هنوز نتوانستهایم کل زنجیره نشر را زیر چتر حمایتی صنف و البته دولت ببریم، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با وجود اینکه عمده اعضایش کتابفروشان هستند، تنها زبانی به حمایت از کتابفروشان میپزدازد و کتابفروشان جایگاه به مراتب پایینتری نسبت به ناشران در سیاستها و برنامههای این اتحادیه دارند.
در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نیز آنچه مسبوق به سابقه بوده حمایت بیشتر از نشر است، اگرچه ناشران نیز با مشکلات و چالشهای پرشماری دست و پنجه نرم میکنند، اما وضعیت اقتصادی کتابفروشان به عنوان زنجیره نهایی چرخه تولید کتاب، به مراتب بدتر است، تعطیلیهای قابل توجه کتابفروشان در 5 سال اخیر، تغییر کاربریها، تبدیل شدن کتابفروشیها به مکانی برای عرضه لوازم التحریر، اسباب بازی و اکسسوری همگی نشان از قهر مخاطب با کتاب و کتابخوانی دارد، اگر به مدد کرونا، رونق کتابفروشیها در سالهای پایانی دهه 90 نسبتا افزایش پیدا کرد، یکی دو سال است که این صنف به زحمت روزگار میگذرانند و دیگر نمیتوان کوچکترین نگاه اقتصادی به آن داشت. کتابفروشان مدتهاست از ناشران بزرگ و تاثیرگذار متضرر میشوند، فروش آنلاین کتاب در دیجیکالا، سایتهای ناشران و ... دیگر رمقی برای این صنف به ویژه در شهرستانها باقی نگذاشته است.
سیدعباس صالحی در دوران معاونتش در وزارت ارشاد در سالهای ابتدایی دهه 90 با بازدیدهای مختلف از کتابفروشیها و ایجاد طرحهای فصلی کتابفروشیها توانست اندک رونقی را به این امنترین پاتوقهای فرهنگی کشور بازگرداند، اکنون نیز نیازمند یک طرح کاربردی برای بازگشت رونق به کتابفروشیها هستیم، ارائه تسهیلات به کتابفروشیها، عرضه هنر کارت به کتابفروشان، احیای طرحهای فصلی و مشخص نمودن تکلیف سامانه بازار کتاب از جمله مطالبات این صنف است که معاونت فرهنگی باید جدیتر به آن نگاه کند.
ناشران نیز به عنوان یکی از اعضای چرخه نشر این روزها با چالش بزرگ افزایش قیمت کاغذ مواجه هستند، تجربه نشان داده هر زمان قیمت کاغذ افزایش پیدا کرده قیمت کتاب نیز افزایش یافته و در مقابل شمارگان کتاب کاهش داشته است، با رشد تصاعدی افزایش قیمت کتاب، همین اندک مخاطب کتابخوان نیز توان خرید را از دست میدهند واین یعنی درگیری چرخهنشر با مشکلات اقتصادی بیشتر. همین حالا نه تنها زنگ خطر برای همه بخشهای نشر به صدا درآمده بلکه مشکلات اقتصادی به ناشران بزرگ با ساختمانهای چند ده میلیاردی در خیابان انقلاب و کریمخان نیز رسیده است.
موضوع مهم دیگر، بحث برگزاری نمایشگاه کتاب تهران است، با نزدیک شدن به ایام پایانی سال و برگزاری جشنوارههای فرهنگی و ادبی، باید مقدمات کار برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را نیز فراهم کرد. اگر نگاهی به نمایشگاه کتاب تهران در دورههای اخیر داشته باشیم، خواهیم دید که نمایشگاه بیشتر یک رویداد داخلی بوده است و حضور جدی از ناشران خارجی و نمایشگاههای کتاب خارجی در نمایشگاه نداشته ایم.طبیعتا امسال ما حضور ناشران سوری و لبنانی را نیز نخواهیم داشت یا به شدت کمرنگ خواهند بود. باید برای پررونق شدن بازار بینالمللی نمایشگاه کتاب چارهای اندیشید.
از سوی دیگر به تقویم برگزاری نمایشگاههای بینالمللی نیز نزدیک میشویم؛ اگر قرار است در نمایشگاههای بولونیا، لندن، فرانکفورت و ... حضور موثر داشته باشیم، رایزنیها را باید از همین حالا شروع کنیم.
معاونت فرهنگی وزارت ارشاد دولت چهاردهم از دیگر معاونتهای وزارت ارشاد عقبتر حرکت کرده است و این عقبماندگی چندان به نفع حوزه نشر و ادبیات نخواهد بود. باید این عقبماندگی را جبران کرد.