به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران , ایران کشوری با تنوع اقلیمی چشمگیر و منابع آبی محدود است. بخش کشاورزی ایران به شدت به شرایط اقلیمی، الگوی بارش، دمای هوا و دسترسی به منابع آب سطحی و زیرزمینی وابسته است. گرمایش جهانی، تغییر الگوهای بارش، کاهش دبی رودخانهها، افت سطح آبهای زیرزمینی و افزایش پدیدههای حدی همچون سیلهای ناگهانی و خشکسالیهای طولانی مدت، همواره با تهدیدهای فزایندهای برای کارکرد کارآمد سیستمهای آبیاری، امنیت غذایی و حفظ اکوسیستمهای کشاورزی همراه بودهاند. این سند با رویکردی تحلیلی-کاربردی به بررسی تأثیرات تغییرات اقلیمی و بحران آب بر کشاورزی ایران پرداخته و در نهایت یک مجموعه راهبردی جامع برای مواجهه با این چالشها ارائه میدهد.
تأثیرات تغییرات اقلیمی بر کشاورزی ایران
افزایش دما
اثرات فیزیولوژیک گیاهی: افزایش دمای متوسط سالانه موجب افزایش نرخ تبخیر سطح خاک و تبخیر از سطح برگها میشود که به طور مستقیم به کاهش رطوبت خاک و سوء تغذیه آبی گیاهان منجر میشود. این امر منجر به کاهش توده زیستی، کاهش عملکرد و احتمال افت کیفیت میشود.
دوره رشد: با افزایش دما، دورههای رشد و چرخههای زندگی گیاهان معمولاً کوتاهتر میشوند یا نامنظم میشوند. برخی محصولات نیاز به طول دورههای مشخصی دارند؛ تغییر این دورهها میتواند با کاهش بازدهی یا تغییر زمان برداشت مواجه شود.
آفات و بیماریها: گرمایش موثری را در زیستگاههای آفات ایجاد میکند و الگوهای انتشار آفات و بیماریهای گیاهی را تغییر میدهد. مناطق formerly کمخطر ممکن است به کانونهای آفات مقاوم در برابر دماهای بالا تبدیل شوند.
اثرات بر کشاورزی دامنهدار: افزایش دما به خصوص در فصول گرم، فشار گرمایی به کارگران مزرعه، کاهش ساعات کار غیرمجاز و افزایش مصرف انرژی برای تهویه یا پاشش آب را تقویت میکند.
پیامدهای اقتصادی: با افزایش هزینههای آب، نهادههای کشاورزی و احتمال کاهش محصول، سودآوری مزارع به شدت تحتتأثیر قرار میگیرد و در نتیجه مهاجرت روستایی و کاهش سرمایهگذاری در کشاورزی محتمل میشود.
تغییر الگوهای بارش
ناپایداری بارش: تغییرات اقلیمی باعث میشود بارشها نامنظم شوند؛ میانگین سالانه ممکن است ثابت بماند، اما توزیع فصلی و مکانی آن تغییر میکند. این امر مدیریت زمانبندی کاشت و آبیاری را پیچیده میکند.
کمبود منابع آبی در برخی مناطق: مناطق خشک و نیمهخشک با کاهش بارش مواجه میشوند و منابع آبی سطحی مانند رودخانهها و سدها پاسخگوی نیاز آبی مطلوب نیستند.
سیلهای ناگهانی و بارشهای شدید: در برخی فصول افزایش بارندگیهای ناگهانی منجر به روان آبها، فرسایش خاک و از دست رفتن خاک سطحی میشود. این پدیدهها ممکن است به ذخیرهسازی ضعیف آب در فصلهای خشک منجر شود.
اثر بر تناوب کاشت: با الگوهای بارش غیرمنظم، برنامهریزی برای کشت پایدار و تعدیل الگوی کشت برای تطابق با فصول بارشی جدید ضروری است.
مدیریت منابع آبی: نوسانات بارشی باعث میشود تا نیاز به سیستمهای مدیریت منابع آبی پویا و با پاسخ سریع به تغییرات بیشتر احساس شود، از جمله استفاده از مدلهای پیشبینی بارش و مدیریت تقاضا.
کاهش منابع آبی
دبی رودخانهها و آبهای زیرزمینی: کاهش بارشهای باکیفیت منجر به کاهش دبی رودخانهها و افت سطح آبهای زیرزمینی میشود. کاهش منابع آبی به ویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور محسوس است.
کیفیت آب: برداشت بیرویه و فقدان استراتژیهای پایدار منجر به افزایش شوری و کاهش کیفیت آب آبیاری میشود. آب شور یا با مقدار بالای جامدات محلول میتواند به خاک و ریشهها آسیب بزند و بازدهی محصولات را کاهش دهد.
تالابها و دریاچهها: خشک شدن یا کاهش سطح آب در تالابها و دریاچهها به از دست رفتن زیستبومهای مهم، کاهش منابع حیات وحش و تغذیه مفید برای کشاورزی و دامداری منجر میشود.
اثر بر منابع آبی زیرزمینی: برداشتهای بیرویه و عمقنگرانه میتواند منجر به نشست زمین، فروچالهها، و مشکلات ساختاری در شبکههای آب و فاضلاب شود.
مدلهای مصرف آب: با کاهش منابع آبی، فشار بر کشاورزان برای کاهش سطح زیر کشت یا تغییر الگوی کشت به محصولاتی کمآببر افزایش مییابد.
خشکسالیهای مکرر
موقعیت جغرافیایی: ایران در کمربند خشک و نیمهخشک جهان واقع شده است و تغییرات اقلیمی این وضعیت را تشدید کرده است.
شدت و فراوانی خشکسالی: خشکسالیهای طولانی به همراه کاهش بارشهای فصلی منجر به کاهش شدید تولید میشود. این خشکسالیها به همراه افزایش هزینههای آبیاری و تأمین نهادهها فشار اقتصادی سنگینی بر کشاورزان وارد میکند.
اثرات بر بخشهای مختلف کشاورزی: محصولات پایه مانند گندم، جو و کلزا به خشکسالیهای دورهای حساساند. تغییرات در الگوی آبیاری و استفاده از منابع آبی میتواند به جلوگیری از کاهش شدید تولید کمک کند.
مهاجرت روستایی: خشکسالیهای مکرر در برخی مناطق میتواند منجر به مهاجرت روستایی و از دست رفتن نیروی کار کشاورزی گردد.
امنیت غذایی: خشکسالیهای پیدرپی میتواند امنیت غذایی را به مخاطره اندازد، بهویژه در مناطقی که وابستگی شدیدی به کشاورزی دارند.
افزایش پدیدههای حدی
سیل و طوفانهای شن و گرد و غبار: وقوع سیلابهای ناگهانی و طوفانهای گرد و غبار میتواند به محصولات کشاورزی آسیب زده و زیرساختهای کشاورزی مانند کانالها و شبکههای آبیاری را تخریب کند.
موجهای گرمایی شدید: گرمای شدید تهدیدی برای سلامت کارگران مزرعه و کاهش عملکرد گیاهان است. این پدیدهها بهخصوص در فصول حساس مانند دوره رشد گیاهان و زمان برداشت نمایان میشود.
خسارت به زیرساختها: بارشهای شدید و طوفانها میتواند موجب آسیب به شیردهی و سیستمهای آبیاری، راهها و مصالح ساختمانی مزرعهای شود.
اثرات اقتصادی و اجتماعی: وقوع پدیدههای حدی، هزینههای نگهداری و بازسازی را افزایش میدهد و میتواند منجر به افزایش قیمت محصولات کشاورزی و فشار اقتصادی بر کشاورزان شود.
تأثیرات بحران آب بر کشاورزی ایران
محدودیت در آبیاری
کاهش دسترسی به منابع آبی: بحران آب منجر به محدودیتهای شدید در آبیاری میشود و کشاورزان را مجبور به کاهش سطح زیر کشت یا تغییر الگوی کشت میکند.
تغییر الگوی کشت: برای سازگاری با منابع محدود و کمهزینهتر، کشاورزان به سمت گیاهان کمآببر یا مهاجرت از برخی محصولات پرآبتر روی میآورند.
کاهش سرمایهگذاری در کشاورزی: ناامیدی از آینده آبی باعث کاهش سرمایهگذاری در فناوریها و بهبود کارایی در آبیاری میشود.
پیامدهای اجتماعی: کاهش زمینهای مزروعی میتواند به بیکاری روستاییان و تغییرات اجتماعی منجر شود.
کاهش کیفیت آب
شوری و آلودگی: کاهش جریان رودخانهها و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی میتواند به افزایش شوری و آلودگی آب بینجامد که برای رشد محصولات حساس است.
تاثیر بر محصول: کیفیت پایین آب باعث محدودیت در انتخاب محصول، کاهش عملکرد و ایجاد محدودیتهای بهداشتی و ایمنی در محصولات کشاورزی میشود.
اثرات بلندمدت: آلودگی آب ممکن است نیازمند سرمایهگذاریهای طولانی و هزینههای اضافی در فناوریهای تصفیه یا نرمافزار مدیریتی باشد.
رقابت بر سر منابع آبی
فشار بین بخشها: با افزایش تقاضا برای آب بین کشاورزی، صنعت و شرب، تنشهای اجتماعی و اقتصادی افزایش مییابد.
سیاستگذاری و تخصیص منابع: رقابت باعث نیاز به سیاستگذاریهای هوشمندانه در تخصیص منابع آبی میشود تا عدالت اجتماعی و کارایی اقتصادی حفظ شود.
نابرابریهای منطقهای: مناطقی که به منابع آبی محدود دسترسی دارند بیشتر تحت فشار قرار میگیرند و ممکن است مشکلات مهاجرت و مهاجرت معکوس را تجربه کنند.
کاهش بهرهوری آب
فناوریهای آبیاری ناکارآمد: استفاده از شیوههای سنتی آبیاری و نگهداری نامناسب از فناوری مدرن موجب هدررفت آب و کمبود بهرهوری میشود.
نیاز به تغییر رفتار: فرهنگهای مصرف آب در کشاورزی و جامعه نیازمند تغییر رفتار و آموزش است تا مصرف آب بهینهتر شود.
هزینههای سرمایهگذاری: برای ارتقای بهرهوری آب به فناوریهای نوین نیاز به سرمایهگذاری و ارائه تسهیلات است.
راهکارها و راهبردها
مدیریت پایدار منابع آب
اجرای طرحهای جامع مدیریت منابع آب: توسعه و اجرای طرحهای یکپارچه مدیریت منابع آب برای مناطق مختلف با توجه به نیازها و محدودیتهای جغرافیایی.
استفاده از روشهای نوین آبیاری: ترویج آبیاری قطرهای، آبیاری بارانی، سیستمهای هوشمند آبیاری با سنسورها و دادهسنجی برای بهبود کارایی مصرف آب.
مدیریت تقاضا: تشویق به مصرف بهینه در بخش کشاورزی و جامعه از طریق آموزش، تعرفههای تشویقی و سیاستهای حمایتی.
مدیریت زراعی-آبی: هماهنگی بین تصمیمات زراعی با موجودی آب، به منظور هماهنگی با تغییرات فصلی و سالانه.
توسعه کشاورزی حفاظتی
حفظ رطوبت خاک: استفاده از پوششهای خاکی (مالچ)، مدیریت پوششگی پوشاندگی خاک، و بهکارگیری روشهای حفظ رطوبت در خاک.
کاهش فرسایش: اجرای طرحهای تثبیت شیب، کنترل فرسایش خاک و بازگردانی خاکهای از دست رفته برای حفظ ظرفیت نگهداری رطوبت.
مدیریت خطر خشکسالی: ایجاد صندوقهای پشتیبانی خشکسالی و ایجاد الزامات برای مدیریت ریسک در زمانهای بحران.
تحقیقات و ترویج
تحقیق در ارقام مقاوم به خشکی و شوری: سرمایهگذاری در دستاوردهای علمی برای توسعه ارقام محصولات که با کمآبی و آبهای با کیفیت پایین عملکرد مناسبی دارند.
بهبود عملآوری و فرآیند تولید: تکنیکهای علمی برای بهبود فرآیندهای خشکسازی، کنسانتره و فرایندهای نگهداری محصولات تا با کمبود آب کنار بیایند.
آموزش کشاورزان: برگزاری کارگاهها، دورههای آموزشی و ارائه منابع آنلاین برای بهبود مدیریت آب، بهینهسازی مصرف کود و مدیریت آبیاری.
سیاستگذاری حمایتی
ارائه یارانه برای سیستمهای نوین آبیاری: تشویق کشاورزان به استفاده از فناوریهای آبیاری مدرن با ارائه یارانههای سرمایهای یا حمایتهای مالی بلندمدت.
حمایت از کشاورزان در زمان خشکسالی: ایجاد طرحهای حمایتی برای جبران خسارتها و ارائه تسهیلات اعتبار با نرخ پایین در دورههای خشکسالی.
تغییر الگوی کشت با سیاستهای تشویقی: ارائه مشوقها برای تغییر الگوی کشت به سوی محصولات کمآببر، هماهنگ با نیاز بازار و مزیتهای منطقهای.
پایداری زیستمحیطی: ایجاد چارچوبهای قانونی که به حفظ اکوسیستمهای طبیعی مرتبط با آب مانند رودخانهها و اکوسیستمهای تالابی کمک کند.
مدیریت تقاضا
فرهنگسازی مصرف بهینه آب: آموزش جامعه و کشاورزان برای مصرف بهینه از منابع آبی، مدیریت زمانی مصرف و کاهش هدررفت آب.
بازسازی و بهبود زیرساختهای آب شرب و کشاورزی: بهبود شبکههای آبیاری و انتقال آب کاستی باعث کاهش تبخیر و اتلاف آب میشود.
مشارکتهای محلی: ایجاد شوراهای محلی برای مدیریت آب با مشارکت ذینفعان مختلف از جمله کشاورزان، صنعت و بخش عمومی.
به گزارش اکونیوز , تغییرات اقلیمی و بحران آب دو چالش اساسی و درهمتنیدهاند که در دهههای اخیر به شکل قابل توجهی بر کشاورزی ایران تأثیر گذاشتهاند. افزایش دما، تغییر در الگوهای بارش، کاهش منابع آبی، خشکسالیهای مکرر و بروز پدیدههای حدی همگی با هم به تهدیدی برای امنیت غذایی، معیشت کشاورزان و پایداری اکوسیستمهای کشاورزی تبدیل شدهاند. برای مواجهه با این چالشها نیازمند رویکردی جامع، هماهنگ و پایدار در سطوح ملی و محلی هستیم که با مدیریت هوشمندانه منابع آب، سازگاری با شرایط اقلیمی جدید و حمایت از کشاورزان، امنیت غذایی را حفظ و کارایی و پایداری بخش کشاورزی را ارتقاء دهد. بدون اقدامهای کارآمد و بهموقع، آینده کشاورزی ایران با خطر جدی مواجه خواهد شد و به تبع آن امنیت غذایی و اقتصاد روستایی با چالشهای عمیقتری روبهرو میشود.