تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : اقتصاد
لینک : econews.ir/5x4086682
شناسه : 4086682
تاریخ :
اختصاصی اکونیوز| پیامدهای استقرار صنایع آب بر درمناطق خشک کشور اقتصاد ایران: استقرار صنایع آب‌بر، به‌ویژه در حوزه‌های فولاد و پتروشیمی، در مناطق خشک و نیمه‌خشک ایران، سال‌هاست که موضوع بحث‌های جدی کارشناسی و نگرانی‌های زیست‌محیطی بوده است.

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ,  در شرایطی که ایران با بحران جدی کم‌آبی روبرو است و پیش‌بینی می‌شود سرانه منابع آبی کشور تا سال ۲۰۲۵ به یک‌سوم میزان سال ۱۹۹۰ کاهش یابد، این سوال مطرح می‌شود که آیا تمرکز صنایع کلیدی بر مناطق با منابع آبی محدود، تصمیمی راهبردی است یا چالشی که آینده منابع آبی کشور را تهدید می‌کند؟

آمار مصرف آب: صنعت در مقابل کشاورزی

طبق آمارهای جهانی، بخش کشاورزی با مصرف ۶۹ درصدی، بیشترین سهم را در مصرف آب دارد، در حالی که سهم صنعت ۱۹ درصد و بخش خانگی ۱۲ درصد است. در ایران نیز این روند تا حد زیادی تکرار می‌شود، با این تفاوت که بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب کشور را مصرف می‌کند. با این حال، تمرکز بر صنایع آب‌بر مانند فولاد و پتروشیمی در مناطق خشک، ابعاد دیگری به این چالش می‌افزاید.

گزارش‌ها حاکی از آن است که صنایع پتروشیمی سالانه حدود ۳۰۰ هزار مترمکعب آب مصرف می‌کنند که در مقایسه با کل مصرف ۱۰۰ میلیارد مترمکعبی آب در ایران، رقمی ناچیز (۰.۰۰۳ درصد) به نظر می‌رسد. با این حال، ۹۰ تا ۹۵ درصد این آب صرف برج‌های خنک‌کننده و فرآیندهای تبادل حرارتی می‌شود و تنها ۵ تا ۲۰ درصد مستقیماً در فرآیند تولید به کار می‌رود. این وابستگی به آب برای خنک‌سازی، پتروشیمی‌ها را در دسته صنایع آب‌بر قرار می‌دهد.

از سوی دیگر، صنعت فولاد نیز کمتر از ۲ درصد از کل آب مصرفی کشور را به خود اختصاص داده و سهم فولاد از این میان، کمتر از ۰.۲ درصد است. این آمارها نشان می‌دهد که در مقیاس کلی، مصرف آب صنعت در مقایسه با کشاورزی بسیار کمتر است، اما تمرکز جغرافیایی این صنایع در مناطق کم‌آب، موضوع را پیچیده‌تر می‌کند.

چرا مناطق خشک؟ دلایل استقرار صنایع آب‌بر

استقرار صنایع بزرگ در مناطق خشک و نیمه‌خشک ایران، دلایل متعددی دارد که عمدتاً به ملاحظات اقتصادی، زیرساختی و سیاست‌های توسعه منطقه‌ای بازمی‌گردد:

  1. دسترسی به مواد اولیه: بسیاری از معادن سنگ‌آهن و همچنین منابع گازی و نفتی که خوراک پتروشیمی‌ها را تامین می‌کنند، در مناطق مرکزی و شرقی کشور واقع شده‌اند که عمدتاً خشک و نیمه‌خشک هستند. انتقال مواد اولیه به مناطق پرآب‌تر، هزینه‌های لجستیکی قابل توجهی را به همراه دارد.
  2. توسعه مناطق کمتر توسعه‌یافته: دولت‌ها در راستای توزیع عادلانه ثروت و اشتغال‌زایی، به توسعه صنایع در مناطق کمتر برخوردار روی آورده‌اند. احداث مجتمع‌های فولاد و پتروشیمی در استان‌هایی مانند یزد، کرمان، اصفهان (مناطق مرکزی)، خراسان جنوبی و سمنان، بخشی از این سیاست‌ها بوده است.
  3. کاهش هزینه‌های زیست‌محیطی: در برخی موارد، استقرار صنایع در مناطقی که از نظر زیست‌محیطی “کم‌اهمیت‌تر” تلقی می‌شوند (مانند مناطق بیابانی)، ممکن است در ابتدا هزینه‌های مربوط به جبران خسارات زیست‌محیطی را کمتر نشان دهد، هرچند این نگاه در بلندمدت پایدار نیست.
  4. وجود زیرساخت‌های حمل‌ونقل: در برخی مناطق، وجود خطوط ریلی و جاده‌ای برای انتقال مواد اولیه و محصولات نهایی، عامل دیگری در تصمیم‌گیری برای احداث این صنایع بوده است.

پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی: شمشیر دولبه

استقرار صنایع آب‌بر در مناطق خشک، پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی چندوجهی دارد:

راهکارها و آینده پیش رو

مدیریت پایدار منابع آبی در سایه استقرار صنایع آب‌بر در مناطق خشک، نیازمند اتخاذ رویکردهای جامع و فناورانه است:

  1. فناوری‌های نوین کاهش مصرف آب: به‌کارگیری گسترده‌تر سیستم‌های خنک‌کننده خشک (هوایی)، بازچرخانی آب در فرآیندهای صنعتی، و استفاده از روش‌های پیشرفته تصفیه فاضلاب برای استفاده مجدد از پساب‌ها.
  2. توسعه آب شیرین‌کن‌ها: در مناطق ساحلی، گسترش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های آب شیرین‌کن برای تامین آب صنایع و حتی مصارف شرب، می‌تواند راهگشا باشد.
  3. اصلاح الگوی استقرار صنایع: بازنگری در سیاست‌های استقرار صنایع آب‌بر و اولویت دادن به مناطق دارای منابع آبی پایدارتر، یا حداقل الزام به رعایت استانداردهای زیست‌محیطی و مصرف آب در مناطق خشک.
  4. نظام برنامه‌ریزی یکپارچه: ایجاد یک نظام برنامه‌ریزی و پایش جامع مصرف آب در کل بخش‌های اقتصادی، با شفافیت آماری بالا، امری ضروری است.
  5. مدیریت تقاضا و بازارهای آب: ایجاد بازارهای کارآمد برای آب و افزایش هزینه آن برای صنایع، می‌تواند انگیزه استفاده بهینه از این منبع گران‌بها را افزایش دهد.

به گزارش اکونیوز , در نهایت، استقرار صنایع فولاد و پتروشیمی در مناطق خشک ایران، معامله‌ای است که باید با دقت تمام ابعاد آن سنجیده شود. در حالی که این صنایع برای توسعه اقتصادی کشور حیاتی هستند، اما بقای بلندمدت آن‌ها و همچنین سلامت اکوسیستم‌های طبیعی و معیشت جوامع محلی، مستلزم مدیریت هوشمندانه و پایدار منابع آبی است. بدون شک، آینده این صنایع در گرو توانایی آن‌ها در تطبیق با شرایط اقلیمی ایران و کاهش وابستگی به منابع آب شیرین خواهد بود.