به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ، شناخت نقاط آسیبپذیر یا همان «پاشنه آشیل» در چنین شرایطی، کلید بقا، پایداری و حتی فرصتسازی است. در تجربه تاریخی ایران، چند نقطهضعف اصلی قابل شناسایی است که توجه به آنها ضروری است.
ایران با وجود پیشرفت در برخی حوزهها، همچنان در واردات اقلام کلیدی نظیر برخی داروهای خاص، کالاهای استراتژیک (مانند خوراک دام، مواد اولیه صنایع پیشرفته، قطعات هایتک و تجهیزات پزشکی) آسیبپذیر است. تعطیلی یا اختلال در زنجیره واردات این اقلام، مستقیماً بحرانهای اجتماعی و سلامت جامعه به همراه دارد.
تحریم بانکی و محدودیت در نقلوانتقال ارز بینالمللی، نقطه ضعف سنگین اقتصاد ایران در شرایط بحرانی است. دسترسی محدود به منابع ارزی و نبود کانالهای مالی امن برای واردات کالا و انتقال درآمدهای ارزی (بهویژه درآمد نفت) امکان مدیریت چالشها را دشوار میسازد و هزینه تجارت خارجی را به شدت افزایش میدهد.
تاسیسات انرژی، پالایشگاهها، مخازن بزرگ نفت و گاز، بنادر و خطوط لجستیک کشور همواره در مرکز تهدید نظامی یا خرابکاری سایبری دشمن قرار دارند. اختلال در این زیرساختها بهسرعت کل اکوسیستم اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد.
بیش از ۷۰ درصد درآمد ارزی کشور و نزدیک به ۳۰ درصد مجموع بودجه وابسته به نفت است. کاهش صادرات یا اختلال در درآمدهای نفت، دولت را در پرداخت دستمزدها، توسعه زیربناها و حتی تخصیص ارز یارانهای دچار بحران میکند.
در شرایط جنگ و تحریم، ایجاد ناامیدی، تولید شایعه و پمپاژ اطلاعات نامطمئن، پایداری روانی جامعه را تهدید میکند. اگر سرمایه اجتماعی (اعتماد مردم به آینده و تصمیمات حاکمیت) آسیب ببیند، اداره کشور با مقاومت اجتماعی و بحران مشروعیت مواجه میشود.
عدم چابکی و هماهنگی در نظام توزیع، احتکار، ضعف نظارت و تقویت بازار سیاه در شرایط بحرانی عرضه مایحتاج عمومی را به چالش میکشد و اعتراضهای اجتماعی را تشدید میکند.
شرایط جنگی و تحریم، گرچه بسیار دشوار است، اما میتواند نقطه عطفی برای بازسازی ساختارهای ناکارآمد، عبور از اقتصاد تکمحصولی، توسعه صنایع داخلی، تقویت گروههای جوان و فناور، و ساختن اعتماد و انسجام ملی باشد. کشورهایی که این بحرانها را به فرصت تبدیل کردند، جبران برخی عقبماندگیها را ممکن ساختند.