ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
اما به راستی چرا دیگر اثری از بناهای ارزشمندی که روایتگر اندیشه ایرانشهری هستند، در سیمای شهرهای ما دیده نمیشود؟ علت این گسست و انحطاط باید بررسی و واکاوی شود. ما در عصری زندگی میکنیم که برای ادامه حیات در این جهان پرآشوب، باید به تفکری برآمده از خاستگاه تاریخی خودمان تکیه کنیم.
اگر جامعه مهندسی کشور دغدغه و انگیزه احیا و بازآفرینی شهرها و سازهها با تکیه بر گذشته و اندیشه ایرانشهری را نداشته باشد، نتیجه آن چیزی خواهد بود که در طول دهههای گذشته مشاهده کردهایم.
چندین دهه است که نگاه سوداگرایانه در مدیریت و طراحیهای شهری، انسان ایرانی را از روح و روان معرفت اندیش خود که در هنر معماری و مهندسی شگرف آن نهفته است، بیگانه کرده است. به همین دلیل، خانهها و سازههایی بیقواره و ناسازگار ساختهایم که انسان معاصر در آنها احساس غربت و سرگشتگی میکند.
شهرهایی خالی از هنر، آفرینش و زیست سرفراز. شهرهای ما در برابر هجوم سراسیمه مدرنیته، از مفاهیمی تهی شدهاند که هزاران سال برآمده از منش و بینش خردگرا تبار ایرانی بوده است. چرا که انسان است که سازه میسازد، و بدین ترتیب، هر بنای معماری بیانگر خلقیات و روحیات انسان در زمانهای است که در آن زندگی میکند.
بنابراین، روز مهندس میتواند آغازی باشد برای احیای روحیه همگرایی و تأکید بر اخلاق حرفهای بهمنظور رسیدن به ایدههای مطلوب.
روزی که میتوانیم امیدوارانه شاهد تجدید حیات مینایی و مینویی در پیکره خسته و بیجان مهندسی کشور باشیم. باور دارم که با مدیریت افراد کارآمد و شایسته، میتوان سرنوشت جامعه مهندسی را در مسیر اعتلا و پیشرفت قرار داد. میتوان با کنار گذاشتن اختلاف سلیقهها و تعارضات صنفی (که البته در یک جامعه مدنی امری بدیهی است، اما نه ضروری) و با تأکید مجدد بر گرامیداشت اخلاق حرفهای، شاهد بازگشت روح خلاق ایرانی در بدنه هزاران مهندس لایق و کوشای ایرانزمین باشیم.
به زبان حکیم بزرگ فردوسی، پیر خردمند ایرانشهری، این روز را ارج و گرامیتر بداریم:
«اگر برگرفتی ز مردم شمار
مهندس فزون آمدی صد هزار»
فرشید پورحاجت-دبیر کانون سراسری انبوهسازان