در این شرایط گاریدو همچنان مدعی پایبندی به اصول خود است. این موضوع البته به خودی خود نمیتواند ایراد باشد و از خصوصیات یک مربی بزرگ است اما در زمان بحرانی و جواب ندادن اصول باید شرایط برون رفت از این مشکلات را داشت. پرسپولیس مدل گاریدو در کل سردرگم بازی میکند. دیدار با الریان تنها دیدار تیم نبوده که در آن این سردرگمی اتفاق افتاده است. این مشکل فنی از ابتدای فصل دیده شده اما شاید به دلایل بردهای این تیم در مسابقات داخلی و خصوصاً دربی کمتر به آن پرداخته شده است.
خارج شدن از سبک بازی مالکانه که در یک دهه اخیر بعد از حضور برانکو و یحیی گلمحمدی در تار و پود این تیم رخنه کرده بود یکی از دلایل سردرگمی پرسپولیس است. استفاده از بازی بلند از خط دفاعی به حمله، هم طراوت را از بازی این تیم گرفته و هم شرایط را به دلیل نداشتن این ذهنیت تغییر داده است.
مرغ گاریدو همچنان یک پا دارد و ترکیبهای این تیم همچنان عجیب به نظر میرسد. نرسیدن به یک ترکیب ثابت بعد از این تعداد مسابقه میتواند پاشنه آشیل این مربی باشد. استفاده از بازیکنان در پستهای غیرتخصصی و دادن شرح وظایف متفاوت از تواناییهای آنها باعث کم شدن راندمان آنها شده است.
رفتن علی علیپور به وینگر راست یکی از دلایل افت این بازیکن است که هنوز هم در مقام گلزن برای پرسپولیس برآمده اما این همه توانایی این بازیکن نیست. علاقه گاریدو به داشتن مهاجمی پشت به دروازه حریف، دلیل بازی دادن به ژائو است که البته در این پست بد هم نبوده اما به نظر میرسد بازیکنان دیگر همچنان فدای حضور او در این ترکیب اصلی تیم میشوند.
در این میان هنوز اعتقادی به بازیکنانی نظیر یاسین سلمانی وجود ندارد که دلیل اصلی این موضوع را روی استخوان بندی اسکوات این تیم میتوان بررسی کرد. گاریدو علاقه زیادی به بازیکنان رونده و سرعتی دارد که بتوانند خطوط تیم حریف را به سرعت جا بگذارند. اگر بازی فرشاد احمدزاده و سعید صادقی را با این کیفیتی که از خود نشان میدهند مرور کنیم به این موضوع پی خواهیم برد.
ترکیب متغیر
استفاده از وحید امیری که شاخصه اصلی او دویدن است در نقشی که با آن آشنایی زیادی ندارد هم از عجایب ترکیب گاریدو است. در میانه میدان محمد خدابندهلو در حالی به بازی گرفته شده که نسبت به مسابقات ابتدای فصل افت کرده و مسعود ریگی با تمام فداکاریهایی که در بازی دارد توان بدست گرفتن میانه میدان را به تنهایی ندارد. یکی از نکاتی که مقابل الریان باز به چشم آمد سرزنی مهاجمان در خط دفاعی پرسپولیسیها بود که با وجود گولسیانی و کنعانیزادگان عجیب به نظر میرسید.
نیمه دوم
مشکل نیمه دوم پرسپولیس فقط در آسیا نیست بلکه در مسابقات داخلی هم این مورد به چشم میخورد. در ایران شخصیت پرسپولیس و دست بالا بودن این تیم باعث میشود که این مسئله خودش را نشان ندهد اما آسیا برای این تیم شوخیبردار نبوده و نیست. پرسپولیس در آسیا تمامی نیمه دومها را به تیمهای حریف باخته است. نیمه مربیان نیمه دانش و تحلیل کادرفنی تیم است که فعلاً در پرسپولیس اثری از این موضوع دیده نمیشود.
تعویضها
تغییرات این تیم هم در نوع خود جالب است، پرسپولیس بعد از خوردن گل اول دست به تغییرات عمده میزند. برابر الریان حضور سعید صادقی، عیسی آلکثیر، سعید مهری و امیدعالیشاه در زمین نشان از نداشتن استراتژی برای لحظات بحرانی داشت. سبک بازی این بازیکنان آن هم در زمانی که تحت فشار روانی هستند همپوشانی دارد و بازیکنان با تداخل کار در بازی هم مواجه میشوند، به همین دلیل در آن دقایق به راحتی توپ را از دست میدهند و نیاز دارند برای بدست آوردن توپ انرژی زیادی خرج کنند.
استراتژی
استراتژی دیده شده در بازی پرسپولیس گویای این موضوع است که گاریدو بیشتر از همه علاقه به بازی از کنارهها و سرعت دادن در این نواحی از زمین را دارد. ارسال از کنارهها و از عقب زمین، جمع و جور کردن توپ سوم برای شوت زدن یا حفظ حمله و کرنر و اوت انداختن جزو نکات تاکتیکی یاران گاریدو است. نمیتوان کتمان کرد که در توپگیری و دویدن هم پرسپولیسیها در نیمه اول نسبتاً مناسب عمل میکنند اما همه اینها نمیتواند برای تیمی که مدعی قهرمانی است کافی باشد. این مسائل در طولانی مدتی آفت خواهد بود همچنان که اکنون هم ضربههای آن را احساس میکنند.