محبوبی در پاسخ به این سؤال که کدام بخش از کتاب دارای جاذبهی خاص برای مخاطب است، گفت: تصور میکنم اگر جاذبههای ژورنالیستی مدنظر باشد، قسمت مربوط به شهید بهشتی جاذبههای خاصی دارد. تلاش کردهام اسنادی را بیاورم که کمتر به آنها پرداخته شده است. تمایز نگاه ما در ابتدای کتاب این است که اسناد سفارت آمریکا انواع مختلفی دارند. به عنوان مثال، سندی که بخش سیاسی سفارت تهیه کرده و کاردار خطاب به وزیر امور خارجه نوشته، با سندی که رئیس خطاب به رئیس سازمان سیآیای تنظیم کرده، از نظر جنس و ارزش متفاوت است. یکی از این تمایزات درباره شهید بهشتی است؛ یعنی نگاه بخش سیاسی سفارت آمریکا و ایستگاه سیآیای در تهران نسبت به شهید بهشتی. این یکی از قسمتهای جدیدی است که به نظر من در جای دیگری ندیدهام و فکر میکنم برای بررسی جدید باشد.
وی افزود: بحث دیگری که معمولاً مطرح میشود، علت طول کشیدن این واقعه است که 444 روز به طول انجامید. ما در اینجا به نظرم بحث جدیدی داریم که البته کمی حقوقی است. نحوه حل واقعه به صورت سناریویی تنظیم شده بین طرف ایرانی و طرف آمریکایی و به صورت گام به گام بوده است. این سناریو خارج از چهارچوبهای مرسوم حکومتی و به صورت زد و بند بین طرف ایرانی و طرفهای قطری و آقای حمید جردن صورت گرفته است. این سناریو برای اولین بار منتشر میشود و اینکه گام به گام چه اتفاقی میافتد و چرا به نتیجه نمیرسد، یکی از وجوه اهمیت این کتاب است.
محبوبی ادامه داد: این کار یک پژوهش مستندنگاری است که در چارچوب علوم سیاسی و روابط بینالملل قرار میگیرد. ناشر هم در این حوزه فعالیت میکند. اینکه چگونه میتوان از این سناریوهای مختلف برای فیلم سینمایی، سریال، پادکست مستند، انیمیشن و کار کودک و نوجوان استفاده کرد، خارج از چهارچوب مأموریت ناشر است و من تخصصی در این زمینه ندارم. برای این کار، کارشناسان حوزه رسانه، سینما و فیلم و سریال باید این اثر را مطالعه و بخشهای سینماییتر را استخراج کنند. اگر اجازه بدهید، فکر میکنم سوالات دوستان کم نباشد.
پاسخ به این سؤال که چرا یک کار مستند بر مبنای اسناد ایرانی انجام نشده است، گفت: یکی از دلایلش این است که این کار بسیار سخت و طاقتفرساست. شما باید دو سال فقط سند بخوانید و دو سال دیگر برای دسترسی به اسناد بجنگید. این کار بسیار دشوار است و کمتر کسی به سمت این نوع کارها میرود. مسئله مهمتر این است که در جوامع شرقی، از جمله ما، فرهنگ سیاسی شفاهی و خاطرهگویی حاکم است. به عنوان مثال، 400 دانشجوی پیرو خط امام داشتیم، اما تنها سه کتاب خاطرات منتشر شده است، در حالی که از 66 گروگان، بیش از 30 کتاب خاطرات نوشته شده است. این تفاوت فرهنگ سیاسی کتبی در غرب و فرهنگ شفاهی در ایران را نشان میدهد. اینجا انگشت اتهام به سمت مراکز سندپژوهی، تاریخنگاری و فرهنگی کشور است که باید این کار را انجام دهند. اگر دانشگاهها خودشان نمینویسند، باید این مراکز این کار را انجام دهند.
وی در پاسخ به اینکه آیا تمام اسناد آورده شده یا خیر؟ گفت: در انتهای کتاب، دانشجویان از سال 60 به بعد اسناد را دستهبندی و منتشر کردهاند. در سال 62، دادستانی نامهای به دانشجویان پیرو خط امام نوشت و تذکر داد که مراکز امنیتی کشور در حال کار روی این افراد هستند و انتشار اسامی آنها ممکن است زحماتشان را از بین ببرد. بنابراین، درخواست شد که از این به بعد محتاطانهتر عمل کنند. استنباط من این است که ممکن است اسنادی وجود داشته باشد که به دلیل ملاحظات سالهای 59 تا 62 منتشر نشده باشد، اما اکنون ممکن است این ملاحظات وجود نداشته باشد. این یک علامت سوال برای من است و فکر میکنم ممکن است وجود داشته باشد. اما به نظر نمیرسد که همه مراکز با هم دست به دست هم داده باشند تا مانع شوند.
محبوبی درباره اینکه آیا تبعات تسخیر سفارت بررسی شده است یا خیر، گفت: تمرکز اصلی ما بر واقعه سفارت در حد یک فصل، مثلاً 20 تا 30 صفحه، بوده است. این فصل به بررسی اتفاقات قبل و بعد از تسخیر سفارت در چارچوب مناسبات ایران و آمریکا و منازعات سیاسی، رسانهای، اقتصادی و تحریمها میپردازد. همچنین، بحثهای حقوقی در سازمان ملل را تا زمان آزادی گروگانها دنبال کردهایم. پیامدهای فوری و مقطعی تا بعد از آزادی گروگانها و فعالیتهای آمریکا در ایران نیز بررسی شدهاند.
وی افزود: در مورد مخالفان تسخیر سفارت آمریکا، میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد: یکی درون دولت موقت و دیگری درون گروههای سیاسی وقت. در بین گروههای سیاسی، تنها دو گروه سازمان فدایی خلق و گروه فرقان مخالفت کردند. حتی نهضت آزادی که دولت موقتش استعفا داده بود و جبهه ملی نیز حمایت کردند. یکی از گروههای مخالف، سازمان فدایی خلق بود که جزئیات آن در کتاب آورده شده است، از جمله عملیاتی که در 25 بهمن صورت گرفت. درباره گروه فرقان، باید گفت که این گروه نگرش خاصی به پدیده امپریالیسم داشت و نسبت به دیگر گروهها اولویت بیشتری برای امپریالیسم فرانسه قائل بود. در واقع، این دو گروه، یعنی سازمان فدایی خلق و فرقان، در مقایسه با دیگر گروهها دیدگاههای متفاوتی داشتند.
محبوبی ادامه داد: در زمینه دولت موقت و دیدگاهها در آن زمان، در مراسم رونمایی از کتاب، یکی از دانشجویان خط امام خاطرهای نقل کرد. او به این نکته اشاره کرد که حجتالاسلام بازرگان در لحظهای که استعفا داد، گزارشی از پیشینه استعفای خود ارائه داد. او گفت که بازرگان در هشت ماه فعالیت دولت موقت، همیشه استعفا را به عنوان اهرم فشاری برای کسب امتیاز از امام خمینی (ره) در نظر داشت و در آن لحظه برافروخته شد که چرا باید چنین شرایطی را قبول کند.
وی ادامه داد: سوال دیگر درباره پدیده چپ و تأثیر آن در این زمینه است. در واقع، تجربه نشان داد که شوروی از این قبیل حوادث بهرهبرداری کرده و در فضای جنگ سرد، تلاش کرد که به نفع خود استفاده کند. اما مستندی وجود ندارد که نشان دهد حزب توده یا دولت شوروی به طور مستقیم جامعه را تحریک کردهاند. در واقع، این اقدام بخشی از مردم، به ویژه قشر عادی جامعه بود که نسبت به این مسائل واکنش نشان دادند.
نویسنده کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» درباره تمایزات سیاسی آن دوران درباره تسخیر سفارت گفت: باید اشاره کرد که دولت باید فرصت 48 ساعتهای برای ادامه ارتباطات خوبی که با جامعه داشت، به وجود بیاورد. نحوه تعامل دولت موقت با گروههایی که به دانشگاهها ورود کرده بودند، تفاوتهای زیادی با دیگر حکومتها داشت. کمیتههای انقلاب اسلامی که زیر نظر آقای مهدوی کنی فعالیت میکردند، با این گروهها برخورد کردند و اقداماتی از جمله اخراج این افراد را انجام دادند. آقای مهدوی کنی نیز با نیروهای شهربانی سعی در مقابله با این وضعیت داشت. وظایف دولت موقت و سپس دولت جمهوری اسلامی در حفظ مصونیت دیپلماتیک نمایندگیهای سیاسی خارجی در کشور، و همچنین روند حرکات اجتماعی و نحوه تعامل آنها با جامعه، از موارد مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.