وی ادامه داد: اما این نتیجهگیری الزامآور نیست که مخاطب حتماً قبول کند. چنان که در واکنشهایی که از مخاطبان داشتیم نظرات مختلف بیان شده است. مسأله اصلی در ایجاد تفکر انتقادی ماهیت کلی برنامه است که میتوان جنبههای فلسفی یک پدیدهای که شاید بیشتر به نظر سرگرمی بیاید، واکاوی شود. همین امر به گسترش تفکر انتقادی کمک میکند.
کارگردان «امتداد» با اشاره به اینکه فراهم سازی محتوای برنامه دارای 3 بخش کلی بوده است به خبرنگار تسنیم، گفت: بخش اول آشنایی با چیستی فرهنگ عامهای که آن قسمت بدان مربوط میشود، است. مثلاً فرهنگ هیپ هاپ یا سریال بازی تاج و تخت. تیم پژوهش «امتداد» در راستای رسیدن به چیستی پدیده مدنظر اقدام کردند. در ضمن این گروه کتابهای فرهنگ عامه و فلسفه مرتبط با خود را میخواندند و خلاصه میکردند. در اینجا من شخصاً به طور جدی درگیر نبودم. نهایتا محتوای پژوهش را بررسی میکردم. هر چند پژوهش قسمت فشن و فلسفه بر عهده خودم بود چراکه به طور جدّی سه سالی هست که در حوزه مطالعات فشن فعالیت داشتم.
انصاری افزود: بخش دومی که برای فراهم سازی محتوا داشتیم، اتاق فکری بود که اعضای آن از رشتههای مختلف بودند. من در تک تک این جلسات حضور داشتم. در این جلسات محتوای پژوهشی آماده میشد و مورد بحث و بررسی قرار میگرفت و طراحی کلیت بحث اتفاق میافتاد. همچنین در بخش سوم کلیت سیر گفتوگو با مهمان برنامه که در سوژه هر قسمت تخصص داشت، هماهنگ میشد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه فلسفه سینما از فلسفه در سینما متفاوت است، گفت: برنامه «امتداد» درباره فلسفه سینما نیست. بلکه درباره ابعاد فلسفی محتوایی است که در آثار سینمایی و سایر پدیدههای فرهنگ عامه وجود دارد. شاید نهایتا مساله فلسفه سینما در قسمت اول یعنی قسمت استیون اسپیلبرگ و فلسفه مورد بحث قرار گرفت. فلسفه سینما درباره چیستی و چرایی خود پدیده سینما صحبت میکند اما رویکرد ما در «امتداد» درباره ریشههای فلسفی محتوای فیلمهاست.
کارگردان برنامه «امتداد» یادآور شد: من به شخصه و به طور جدّی فلسفه را دنبال نمیکنم اما آشنایی کلی و دورادور با مباحث فلسفی دارم. رویکرد من به برنامه بیشتر از منظر علوم ارتباطات بود که حوزه تخصصی آکادمیک خودم هست.
انصاری با بیان اینکه اصلیترین تفاوت «امتداد» با سایر برنامهها این است که ماهیت اصلی آن گفتوگوست برخلاف بیشتر برنامهها که گفت و شنود است، تصریح کرد: میزبان و میهمان با هم گفتوگو میکنند و از دل این گفتوگو مباحث پیش میرود. نکته دیگری که دارد این است که «امتداد» را نباید با آثاری مثل «هفت» مقایسه کرد که جنبه سینمایی در آنها پُررنگتر است. «امتداد» یک برنامه نخبگانی در حوزه فلسفه است که باید با آثاری چون «شیوه» مقایسه شود. در این مقایسه چیزی که پُررنگ است، تفاوت ساختاری برنامه است.
وی افزود: ما سعی کردهایم با استفاده از جذابیتهای بصری و آیتمهای گوناگون که فهم آن برای مخاطب عام آسان است، برنامهای متفاوت ایجاد کنیم و از دریچه سرگرمآموزی به مساله فلسفه بپردازیم. اگر تاکنون در سایر برنامههای فلسفی، مباحث فلسفی به طور خشک و محض مورد بحث قرار میگرفت، در «امتداد» با استفاده از پدیدههای فرهنگ عامه، مباحث فلسفی قابل لمستر شده که امتداد آنها در زندگی روزمره نمایان است.
تهیهکننده «امتداد» از تجربهای که ساخت این برنامه برایش رقم زده است، گفت: همیشه مسأله من در زندگی حرفهای انتخاب بین دنیاهای مختلف بوده است؛ دنیای مستند، دنیای سینمای داستانی یا دنیای برنامهسازی. «امتداد» به عنوان دومین تجربه من در برنامهسازی شاید تبدیل به آخرین تجربهام شود. چراکه برنامهسازی بر خلاف دنیای مستند از یک جایی به بعد درگیر تکرار میشود و خلق هنری در آن رو به کاهش میرود. اما تجربه کارگردانی آن و دست زدن به خلاقیتهایی در دکوپاژ، گرافیک کامپیوتری و دکور حس خوبی داشت.
انصاری در پایان خاطرنشان کرد: من فکر میکنم همه افراد حداقل با یکی از سوژههای برنامه «امتداد» خاطره دارند، پس پیشنهاد میکنم حالا از منظری دیگر به سوژه مورد علاقهشان نگاه شده است، حداقل یک قسمت از «امتداد» را تماشا کنند.