با معرفی سیدعباس صالحی بهعنوان وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم و ارائه برنامه پیشنهادی وی به مجلس شورای اسلامی جهت اخذ رای اعتماد نمایندگان ملت، فرصت ارزشمندی برای تحلیل و ارزیابی این برنامه و ترسیم چشماندازی از آینده پیش روی مهمترین دستگاه حکمرانی فرهنگی کشور فراهم آمده است. در شرایطی که تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران و جهان با سرعت و پیچیدگی چشمگیری پیش میرود و هر روز و هر هفته شاهد ظهور پدیدههای تاثیرگذار فرهنگی جدیدی در کشورمان هستیم، تدوین برنامهای که بتواند ضمن حفظ اصالتها و هویت اسلامی ـ ایرانی، بستر مناسبی برای تقویت حکمرانی فرهنگی تراز انقلاب اسلامی ایجاد کند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. لذا نظر به اهمیت نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تامین مطالبات فرهنگی رهبر معظم انقلاب و پیشبرد حکمرانی فرهنگی مدنظر معظم له در ادامه به بررسی برنامه پیشنهادی سیدعباس صالحی و تبیین نقش این برنامه در پیشبرد سیاستهای فرهنگی نظام اسلامی کشورمان خواهم پرداخت.
در ابتدا بایستی بر این نکته تاکید داشت که برنامه صالحی با شناختی دقیق از چالشها و فرصتهای پیش روی فرهنگ و هنر در ایران تدوین شده است که این امر خود نشان از اشراف وی بر اتمسفر فرهنگی کشور دارد. به طور مثال یکی از مهمترین محورهای کلیدی برنامه پیشنهادی صالحی، توجه واقعگرایانه به تحولات فرهنگی در سطح ملی و جهانی است. در دهههای اخیر، جهان شاهد تغییرات بنیادینی در عرصه فرهنگ بوده که این تغییرات در کشور ما نیز ملموس و تاثیرگذار بوده است. از این رو با گسترش فناوریهای نوین و دسترسی آسانتر به محتواهای فرهنگی متنوع، نیاز به بازنگری در سیاستها و استراتژیهای فرهنگی بیش از پیش احساس میشود. برنامه صالحی با درک این تحولات، به دنبال ارائه راهکارهایی عملیاتی است که نهتنها به حفظ ارزشهای اسلامی ـ ایرانی کمک کند، بلکه این ارزشها را در مقابل جریانهای جهانی تثبیت و تقویت کند.
یکی از نقاط قوت برنامه سیدعباس صالحی، تاکید بر بهرهگیری از فناوریهای نوین در عرصه فرهنگ و هنر است. وی با تاکید بر ضرورت استفاده از فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی، به بهبود تنظیمگری و مقرراتگذاری در این حوزه پرداخته است. این نگاه فناورانه به فرهنگ، نهتنها زمینهساز تولید و توزیع هوشمندانهتر محتواهای فرهنگی خواهد شد، بلکه میتواند به کاهش شکاف دیجیتال و افزایش دسترسی عمومی به فرهنگ و هنر کمک کند. این امر پیشتر در کتاب «حکمرانی فرهنگی در عصر انسان رسانهها» نیز از سوی نگارنده مورد تاکید قرار گرفته بود که خوشبختانه این مهم در برنامه وزیر پیشنهادی نیز مورد توجه قرار گرفته است که به نوبه خود نشان از فهم به روز وی از تحولات فرهنگی تاثیرگذار کشور است.
باید بپذیریم که در دنیای امروز، جایی که مرزهای جغرافیایی به مرور کم اهمیتتر و مرزهای فرهنگی پر اهمیتتر میشوند و محتواهای فرهنگی به سرعت در حال جهانیشدن هستند، بهرهگیری از ظرفیتهای فناورانه میتواند به کشور عزیزمان کمک کند تا در این میدان جهانی نقشآفرینی موثرتری داشته باشد.
صالحی در بخش دیگری از برنامه خود به مسئله اقتصاد فرهنگ نیز توجه ویژهای داشته است. وی با تاکید بر ضرورت کاهش وابستگی اقتصاد فرهنگ به منابع دولتی، به دنبال تقویت بخش خصوصی و افزایش شفافیت در عرصه تولید و عرضه محصولات فرهنگی است. متاسفانه اقتصاد فرهنگ در کشورمان، دهههاست که به شدت به منابع دولتی و به شکل دقیقتر منابع نفتی وابسته است و این مسئله باعث شده تا ساختارهای فرهنگی کشور نتوانند اغلب به طور مستقل و پویا عمل کنند. خوشبختانه در برنامه پیشنهادی صالحی شاهدیم که وی با ارائه راهکارهایی برای بهبود محیط کسب و کار فرهنگی، در تلاش است که زمینهساز رشد و توسعه این حوزه مهم و راهبردی باشد. دقت کنیم که تقویت بخش خصوصی و ایجاد سازوکارهایی برای حمایت از کارآفرینان فرهنگی، میتواند به پویایی بیشتر این حوزه کمک کند و نقش دولت را از مدیریت مستقیم به نقش حمایتی و تنظیمگری تغییر دهد. این تغییر رویکرد، نهتنها به افزایش کارایی در بخش فرهنگ منجر خواهد شد، بلکه میتواند زمینهساز افزایش کیفیت و تنوع محتواهای فرهنگی نیز باشد. با عنایت به برنامه صالحی به نظر میرسد که در این عرصه شاهد تحولات مثبت و سازندهای خواهیم بود.
دقت کنیم که نگاه به توسعه صادرات فرهنگی هم از یک سو سبب تقویت بنیه مالی اهالی فرهنگ و هنرمندان و همچنین رشد و توسعه فرهنگ و هنر میشود و هم میتواند نقشی موثر در معرفی فرهنگ و هنر ایرانی به مردم جهان داشته باشد.
بازسازی ساختارهای فرهنگی کشور، یکی دیگر از محورهای مهم برنامه پیشنهادی سیدعباس صالحی است. وی با درک ضرورت بازنگری در ساختارهای فرهنگی کشور، به دنبال ایجاد الگوی نوین حکمرانی فرهنگی است. این الگو بر اساس اصول حکمرانی هوشمند، شبکهای، تعاملی و مردمی طراحی شده و هدف آن افزایش کارایی و جلوگیری از همپوشانی و تداخل وظایف در دستگاههای فرهنگی است. برنامه صالحی با تاکید بر همکاری و تعامل بیشتر بین دستگاههای فرهنگی، به دنبال ایجاد همافزایی و هماهنگی بیشتر در این حوزه است. این بازنگری و بازسازی ساختارهای فرهنگی، میتواند به ایجاد نظم و انسجام بیشتری در این حوزه منجر شده و زمینهساز تحقق اهداف کلان فرهنگی نظام اسلامی باشد. در اینجا تاکید بر این نکته ضروری است که توجه به مردمیسازی فرهنگ، عدالت فرهنگی و کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور به تشکلهای صنفی مردمی رویکردی مناسب است که باعث خواهد شد تا با آشتی دوباره اهالی فرهنگ و هنر با نهاد حکمرانی، شاهد بروز شور و نشاط فرهنگی در سطوح مختلف جامعه باشیم.
پاسداشت و تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی نیز یکی از ارکان اساسی برنامه صالحی است. در شرایطی که هویت فرهنگی جامعه در معرض تهدیدات گوناگون قرار دارد، توجه به تقویت و ترویج این هویت از اهمیت ویژهای برخوردار است. صالحی در برنامه خود به ضرورت ترویج مضامین اسلامی ـ ایرانی در تولید و عرضه محصولات فرهنگی اشاره کرده و بر لزوم ایجاد سازوکارهایی برای افزایش سهم این مضامین در فرهنگ عمومی تاکید دارد. این نگاه ریشهدار به هویت اسلامی ـ ایرانی، میتواند نقش مهمی در تقویت روحیه انقلابی و مسئولیتپذیری اجتماعی ایفا کند. همچنین، توجه به هویت اسلامی ـ ایرانی میتواند به ارتقای احساس افتخار ملی و تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند.
برنامه پیشنهادی صالحی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با در نظر گرفتن تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران و جهان، به گونهای طراحی شده است که میتواند نقشی اساسی در پیشبرد سیاستهای فرهنگی نظام اسلامی ایفا کند. این برنامه با بهرهگیری از ظرفیتهای فناوریهای نوین، توجه به اقتصاد فرهنگ، بازسازی ساختارهای فرهنگی و پاسداشت هویت اسلامی ـ ایرانی، مسیری روشن برای تحقق حکمرانی فرهنگی تراز انقلاب اسلامی ترسیم کرده است. در شرایط کنونی، حمایت از این برنامه و چهره پیشران آن نهتنها به نفع پیشرفت فرهنگ و هنر در کشور است، بلکه گامی مؤثر در مسیر تحقق اهداف متعالی نظام اسلامی محسوب میشود.
دقت داشته باشیم برنامهای که بتواند با در نظر گرفتن چالشهای موجود، به ارائه راهکارهایی عملیاتی و موثر بپردازد، میتواند زمینهساز رشد و توسعه فرهنگ و هنر در کشور باشد. از سوی دیگر، توجه به ابعاد اقتصادی و فناورانه فرهنگ، میتواند به ایجاد زیستبومی پایدار و پویا در این حوزه منجر شود که در آن، نهتنها بخش دولتی، بلکه بخش خصوصی و نهادهای مردمی نیز بتوانند نقشآفرینی موثری داشته باشند.
با توجه به برنامه پیشنهادی صالحی و نظر به کارنامه خدماتشان در حوزه فرهنگ کشور میتوان وی را گزینهای مناسب برای راهبردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم معرفی کرد چرا که برنامه پیشنهادی وی، با تکیه بر اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و با بهرهگیری از ظرفیتهای فناورانه و اقتصادی، مسیری روشن و امیدوارکننده برای آینده فرهنگ و هنر کشورمان ترسیم کرده است لذا امید است که پس از رای اعتماد مجلس، شاهد تحولات مثبت و چشمگیری در حوزه فرهنگ و هنر کشور باشیم؛ تحولات و پیشرفتهایی که بتوانند در راستای تحقق حکمرانی فرهنگی تراز انقلاب اسلامی و پاسخگویی به نیازهای جامعه اسلامی ایران مؤثر واقع شوند.