تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : سبک زندگی
لینک : econews.ir/5x3750587
شناسه : 3750587
تاریخ :
سرقت از خانه‌های پایتخت با استفاده از نرم‌افزار طلایاب اقتصاد ایران: هکر نابغه که با ساخت برنامه طلایاب و نصب روی گوشی همراه همدستان سارقش از خانه‌های پایتخت سرقت می کرد وقتی سهم یکی از دوستانش را نداد، لو رفت و راز سرقت‌های سریالی این باند حرفه‌ای برملا شد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

روزنامه ایران: اواخر سال گذشته وقوع سرقت‌های سریالی از خانه‌های پایتخت به پلیس گزارش شد؛ سرقت‌هایی که ۷ سارق نقابدار آنها را انجام می‌دادند و برای آنکه رد و سرنخی از خود به جا نگذارند، در تمامی سرقت‌ها، دستکش به دست داشتند و غیر از چشم‌هایشان، تمام صورت مردان تبهکار پوشیده بود.

متهمان برای اجرای نقشه‌شان، با دیلم در ورودی خانه‌ها را می‌شکستند و وسایل باارزش را به سرقت می‌بردند. سارقان بیش از ۱۰ میلیارد تومان از خانه‌ها سرقت کرده بودند.

با اینکه متهمان هیچ رد و سرنخی از خود به جا نگذاشته بودند، اما چند روز قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و هویت مردی را برملا کرد که به نظر می‌رسید سارق باشد.

مرد جوان که شایان نام داشت در تماسی که با فوریت‌های پلیسی داشت، گفت: یکی از دوستانم به نام امین از من خواسته یک طلافروش به او معرفی کنم.

 امین می‌خواهد مقدار زیادی طلا بفروشد، در حالی که وضع مالی او آنقدر خوب نیست که این همه طلا داشته باشد. تصور می‌کنم طلاها سرقتی باشد.

به دنبال این تماس، مشخصات امین استعلام شد و بررسی‌ها نشان می‌داد مرد جوان سارقی سابقه‌دار است که آخرین بار زمستان سال گذشته از زندان آزاد شده است؛ متهمی که بعد از آزادی، سرقت‌هایش را با تشکیل یک باند، از سر گرفته بود.

بدین ترتیب امین بازداشت شد و گرچه مرد جوان منکر سرقت‌ها بود، اما کارآگاهان پلیس موفق شدند 6 عضو دیگر این باند را نیز دستگیر کنند و متهم وقتی با مدارک و شواهد پلیسی روبه‌رو شد به‌ناچار به سرقت‌های سریالی از منازل اعیانی اعتراف کرد. به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار داده شدند و تحقیقات برای شناسایی جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

هکری که سارق شد

خودش می‌گوید نابغه است و با پیشرفت علم و تکنولوژی، او هم دانش خود را گسترش داده و نه‌تنها در دنیای واقعی دست به سرقت می‌زند بلکه هکری است که کمتر سایت و قفلی در فضای مجازی برای او بسته می‌ماند.

 چرا بعد از هر بار دستگیری، زندان و آزادی دوباره مرتکب جرم می‌شوی؟

شنیده‌اید که می‌گویند یک نفر فلان کار در خونش است؟ من هم مادرزادی سارق به دنیا آمدم و انگار خلاف در خونم بود.

در این باند چه نقشی داشتی؟

 طراح و همه‌کاره باند من هستم. با کمک هوش مصنوعی یک برنامه نوشته و روی تلفن همراه تمام اعضای گروه نصب کرده‌ام؛ برنامه‌ای که درست مثل دستگاه گنج‌یاب عمل می‌کند و طلا را در هر جایی که باشد پیدا می‌کند.

 تصور نمی‌کنم باند خلافکاری باشد که چنین تکنولوژی‌هایی داشته باشند. هوشم باعث شده از تمامی سارقان حتی آنهایی که تحصیلکرده هستند و ادعا دارند باهوش هستند، خاص‌تر و نابغه‌تر باشم.

دقیقاً این برنامه چه کاری انجام می‌دهد؟

با همدستانم وارد خانه‌هایی می‌شدیم که چراغ‌هایشان خاموش بود. مثل تمام سارقان، زنگ در ورودی را می‌زدیم و اگر کسی پاسخ نمی‌داد، متوجه می‌شدیم خانه خالی است. با دیلم و کارت تلفن، در ورودی را باز می‌کردیم و وارد خانه‌ها می‌شدیم. بعد از ورود به خانه برنامه روی تلفن همراهمان را فعال می‌کردیم، درست مثل دستگاه گنج‌یاب که هر جا طلا باشد بوق می‌زند و صدا می‌دهد، تلفن‌های ما هم به محض پیدا کردن طلا، صدا می‌دهد.

طلاها بیشتر کجا بود؟

این برنامه‌، داخل گونی برنج، زیر تخت، لابه‌لای رختخواب و هر جایی را که طلا باشد به شما نشان می‌دهد. اینطوری دست خالی از خانه‌ای بیرون نمی‌آییم و از طرفی هم زمان زیادی برای سرقت نمی‌برد.

از برنامه‌نویسی و هک قبلاً هم استفاده کرده بودی؟

تا دلتان بخواهد. سایت‌های مختلف را بارها هک کرده بودم. حساب بانکی پدرم و گاهی اوقات برنامه‌ای را که روی گوشی‌های تلفن همراهم بود دستکاری می‌کردم تا دیگر همدستانم متوجه نشوند طلا پیدا کرده‌ام و آنها را برای خودم برمی‌داشتم.

چرا این کار را می‌کردی؟

 بخاطر اینکه سهم من از سرقت‌ها خیلی کم بود، چون طراح و برنامه‌نویس بودم و کار سرقت را برای همدستانم راحت‌تر کرده بودم. حقم این بود که با این ترفندها، کمی سهمم را بالا ببرم.

 چه شد که به دام افتادی؟

رودست خوردم. به یکی از دوستانم گفتم طلافروش مطمئنی را به من معرفی کند تا طلاهایم را بفروشم. طلافروش سراغ داشتم اما از آنجا که همدستانم با او در رابطه بودند، می‌ترسیدم لو بدهد که من طلای زیادتری دارم.

 به همین دلیل از شایان خواستم و او هم به من طلافروشی را معرفی کرد. قرار بود سهمی هم به خاطر واسطه‌گری شایان به او بدهم، اما از آنجا که قبلاً شایان از من خواسته بود گوشی تلفن همراه دختر مورد علاقه‌اش را هک کنم، با خودم گفتم این کار به ازای آن محبتی که در حقش کردم و دیگر برای معرفی طلافروش به او پول نمی‌دهم، اما شایان که منتظر بود به او طلا بدهم نامردی کرد و مرا لو داد.