به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ،  به اعتقاد بنده  الفبای بازاریابی و  فروش نه با یک دوره جامع یکساله جمع می‌شود نه با بوت کمپ  های مسافرتی چند روزه میتوان یک سازمان را به جنبه های مختلف رشد داد لذا  سازمانی هایی موفق هستند که با هر شکست ،  استراتژی های متفاوتی را در همان زمان  روانه بازار نمایند.

تفکر تیم ورک (team work) اصطلاحیست با این نوع نگرش که در  هر سازمانی با توجه به حوزه های مختلف کاری خود میتوانند بیشترین دستاورد ها را در بین اعضا تیم ایجاد نمایند اما  متاسفانه در ایران مرسوم شده مدیران ارشد فقط به نتیجه انتهای کار فکر می کنند لذا از خیلی از هدف های نقطه به نقطه در امور دستیابی به هدف نهایی غافل می شوند 

مدیران اغلب چالش های بیرونی یک سازمان را  به چشم تهدید و تضعیف مجموعه نگاه میکنند که تمایل دارند زود گذر و به هر ترتیب است حل شود این نابخردی تا جایی  پیش میرود که بسیاری از سازمان ها بعد از چند سال اولیه کار با شکست مواجه میشود و کسب و کار خود را تعطیل می کنند .

سازمان ها زمانی به رشد واقعی خود دست می یابند که  فرهنگ کار تیمی  را بدرستی در بین اعضای خود  نهادینه نمایند تیم ورک در اصطلاح فروش و بازاریابی که بنده مطرح میکنم یعنی تک تک اعضای یک سازمان بصورت یک خانواده مستحکم  همدیگر را  در همه امور محوله یاری نمایند  و بتوانند با چالش های مختلف سازمان در شریط پیش بینی نشده بازار خود و هم تیمی شان را حفظ و بتوانند برنامه ای رو به  رشد و بالندگی  را در هم ایجاد نمایند.

متاسفانه در بازار فعلی ایران که در هر کسب و کاری با انواع مختلف چالش ها روبه روست تفکر  تیم ورک میتواند قدم های مستحکمی در جهت پیشبرد اهداف عالیه هر سازمان داشته باشد لذا چند نمونه کوتاه از خصوصیات بارز تفکر تیم ورک خدمتتان عرض می نمایم : طرز تفکر تیم ورک میتواند بین اعضا همبستگی ایجاد نماید که هر فردی همپوشانی با همکار خود در سازمان داشته باشد  به طور مثال  اگر یک کارمند به هر دلیل ناراحت است و یا کارش را به هر دلیل نمیتواند خوب انجام دهد دیگر اعضا گروه بتوانند سریع کار آن شخص را  کاور نمایند.

از دیگر مزیت های تیم ورک را میتوان خلاقیت در بین اعضا گروه دانست همه ی اعضای یک  تیم بر سر فروش از زوایا مختلف فکر میکنند با هم تصیمیم میگیرند و اجرا را بصورت بخش بخش تقسیم بندی میکنند و چون تکرو بودن زیادمعنا ندارد ، موفقیت را در یک کار جمعی  میدانند به طور مثال فرض کنید : یک پازل بزرگ میخواهیم درست کنیم که از تعداد بیشماری قطعات کوچک جدا جدا از هم قرار دارند .

آیا بدون آگاهی اعضای یک تیم از هم میتوان درست و حساب شده این پازل را سریع به اتمام رساند . تعدد  نیرو ها میتواند در تسریع و هدف مند بودن یک پروژه خیلی کمک کننده باشد تا بشود آن را از همه جهات به سرانجام رسانید در اکثر مواقع پیش آمده  قطعات پازل بصورت ناخود آگاه دست فردی است که اصلا شاختی در حوزه ندارد و اینکه نمیداند آن قطعه را کجا باید قرار دهد ن و امر باعث میشود کار یک تیم را را لنگ بگذارد حال اگر اعضای آن تیم بدانند هر قطعه دست چه شخصی است در کمترین زمان بیشترین بهره وری را در سازمان خود انجام میدهند در تفکر تیم ورک استرس کمتر بین اعضای سازمان قرار میگیرد ، یک جریان کاری پویا  ، آرامش داشتن  در اجرای درست و بهنگام امور است .

به این دلیل که هر بحرانی برای یک شخص خاص نیست و مدیریت ریسک قبل از ورود به آن پروژه سنجیده شده و حداقل اگر بطور  ناگهانی وارد بحرانی هم شوند تیم با روحیه دادن بهم راحت تر میتواند کارها را بصورت روال قبل یا تعبیه ساختار جدید مطابق با شرایط جدید در بیاورد از دیگر  مزایای تفکر تیم ورک در سازمان ها  وجود تنوع  آرا مختلف می باشد .

که یک چالش را همه ی بخش های یک سازمان رصد میکنند و باتوجه به حوزه کاریشان نظر تخصصی خود را ارائه میکنند که در جمع بندی نهایی بسیار حائز اهمیت می باشد.  

در نهایت ما در تفکر تیم ورک انگیزه داشتن  یک هدف واحد  را بین همه اعضای تیم تجربه میکنیم در صورتی که مباحث انگیزشی  زیاد به خرد جمعی و همکاری و همیاری کردن نمی اندیشد .

در انتها باید یاد آور بشوم که مدیران هر سازمان اگر اسکن درستی از شرایط سازمان و پرسنل خود نداشته باشند و آنچه که مطابق با نیاز های شخصی و گروهی و نیاز بازار هدف های خود است نتواند تشخیص دهد مسلما در دراز مدت با چالش های زیادی رو به رو خواهد شد .
گزارش از :مصطفی دولو