در این مطلب به ۸ویژگی افراد با هوش اجتماعی پایین اشاره میکنیم. اینها ویژگیهایی هستند که ممکن است قبلا هرگز به آن فکر نکرده باشید.
۱. کجخلقی میکنند
کجخلقی قرار است که فقط برای بچههای کوچک باشد درست است؟ اما همه ما شخصی را میشناسیم که هر وقت اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود یا به هدفش نمیرسد، الم شنگه به پا میکند.
فرقی نمیکند که اسمش را طغیان، فروپاشی یا کجخلقی و خشم بگذاریم، همهشان یکی است.
این وضعیت واکنش افراطی به یک موقعیت است که حقیقتا زیادتر از حد انتظار است. اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند اغلب خشمشان را افراطی نشان میدهند.
علت؟
علتش آن است که آنها در تنظیم عواطفشان عالی نیستند. با احساسشان در تماس نیستند، بنابراین یاد نگرفتهاند که چگونه به درستی به یک موقعیت واکنش نشان دهند.
بنابراین وقتی صندوقدار خطایی در محاسبه میکند، فریاد میزنند و بسته سیبزمینی سرخکرده را توی صورت صندوقدار پرتاب میکنند و اگر کسی در فروشگاه به آنها تنه بزند، از خشم منفجر میشوند.
آنها احتمالا تنش و استرس زیادی دارند که از آن بیخبرند بنابراین نمیتوانند به درستی با این تنش و استرس مقابله کنند.
به جای آنکه آن را درست ابراز کنند، بدون دلیل، خشمهای انفجاری نشان میدهند.
۲.در محیط عمومی رفتارهای ناشایست انجام میدهند
بادگلو کردن، خارج کردن باد معده، فین کردن، دست در گوش کردن، دست در بینی کردن، کوتاه کردن ناخنها همه رفتارهایی هستند که انتظار میرود در خلوت انجام شوند.
بنابراین انجام هر کاری که انجامش در محیط عمومی ناشایست تلقی میشود اما فرد بدون در نظر گرفتن این اصل آنها را در محیط عمومی انجام میدهد، نشانهای از هوش پایین اجتماعی است.
گاهی اوقات این اتفاقات خارج از کنترل است و ایرادی ندارد. اما اگر بیتوجه به جایی که در آن هستید این رفتارها را انجام دهید، یعنی هوش اجتماعی پایینی دارید.
۳.عصبانیت در جاده
هیجانزده شدن پشت فرمان خیلی مواقع رخ میدهد. رانندگان جدی و شاکی زیادی وجود دارند. اما منظور از خشم جادهای چیز دیگری است.
خشم جادهای نشاندهنده هوش اجتماعی پایین است. فردی که در ترافیک عصبانی میشود و ناسزا میگوید و واکنشی بیشتر از انتظار نشان میدهد، هوش اجتماعی پایینی دارد. دلیلش همین است که مثل آتشفشان فوران میکند.
قضیه دارد ترسناک میشود نه؟
حتما دیدهاید که ماشینها در اتوبان و جاده از هم انتقام میگیرند و میخواهند روی همدیگر خش بیندازند. در این مواقع بهتر است کنار بکشید و بگذارید این دیوانهها رد شوند.
کسانی که مدام دستشان روی بوق است چون فکر میکنند با بوق زدن ترافیک باز میشود هوش اجتماعی پایینی دارند. کسانی که برای انتقام گرفتن در جاده به هم ضربه میزنند هوش اجتماعی پایینی دارند.
۴.در فهم فیلم و سریال مشکل دارند و گیج میشوند
یکی از نشانههای غیرمعمول آدمها با هوش اجتماعی پایین آن است که در هنگام تماشای فیلم و سریال، به خصوص درام، به مشکل بر میخورند.
درست است که برخی داستانها پر از پیچیدگی و چرخش هستند و دنبال کردنشان سخت است اما درباره این نوع داستانها حرف نمیزنیم.
در مورد آدمهایی حرف میزنیم که در دنبال کردن خطوط داستانی ساده مثل سریالهای طویل با رویدادهای روزمره (اپراهای صابونی) مشکل دارند.
بعضی آدمها هستند که حتی حالات اغراقشده چهره، مکثهای طولانی، رفتارهای معنادار را متوجه نمیشوند و برخی نمیفهمند چه اتفاقی دارد در داستان میافتد.
مسئله این است که اگر نتوانید احساسات دیگران را درک کنید، نمیتوانید بفهمید چه احساسی دارند، چرا چنین احساسی دارند و چطور احساسشان آنها را انگیزهمند میکند تا دست به کارهایی بزنند.
۵.نقش قربانی را ایفا میکنند
آدمهایی که فاقد هوش احساسیاند، همچنان احساس دارند. فقط نمیدانند چطور باید این احساسات را تفسیر یا تنظیم کنند. برای همین بعضیوقتها بدون اینکه دلیلش را بدانند، مغلوب احساساتشان میشوند.
این مسئله ممکن است آنها را خودخواه یا خودشیفته جلوه دهد اما حقیقت آن است که در پردازش آنچه در درونشان میگذرد مشکل دارند و درواقع این مسئله تمام توجه آنها را به خودش معطوف کرده است.
آنها وارد موقعیتی میشوند که ناگهان احساس میکنند آسیب یا صدمه دیدهاند و کاملا به آن وضعیت وسواس پیدا میکنند. آنها گریه میکنند و فریاد میزنند و از این شکایت دارند که چرا این وضعیت تا این اندازه ناعادلانه است و چرا با آنها بدرفتاری شده است. حتی زمانیکه اتفاق بسیار ناچیز و جزئی است واکنشهای آنها بسیار شدید و بزرگ است.
مثلا فکر کنید در رستوران هستند و غذایی که میخورند باب میلشان نیست. دیگر ول کن نیستند، تا مدتها درباره بدشانسیشان، اینکه چرا باید این اتفاقات برای آنها بیفتد و ...حرف میزنند. بعد دیگر چیزی سفارش نمیدهند.
بعد شروع میکنند به غر زدن درباره اینکه چون غذا بد بود گرسنه ماندند، این درحالیست که بقیه به آنها پیشنهاد داده بودند که غذایشان را با او شریک شوند اما او خودش با بدخلقی رد کرده است.
بازی قربانی آنقدر برای آدمبزرگها غیرمعمول است که بسیاری از مردم حتی نمیدانند چگونه باید با این رفتارها مواجه شوند و اغلب از این رفتارها گیج میشوند.
۶.به ندرت از کسی تعریف میکنند
یکی از چیزهای غیرمعمول درباره آدمهای با هوش اجتماعی پایین آن است که نمیتوانند خیلی راحت از کسی تعریف کنند، تازه اگر پیش بیاید که تعریف کنند. اگر برایتان عجیب است اول باید بپردازیم به این موضوع که اساسا تعریف چه زمانهایی انجام میشود.
تعریف یعنی گفتن چیزی مهربانانه و خوب درباره شخص یا رفتار او. مثلا وقتی کسی کاری را خوب انجام میدهد از او تمجید یا تعریف میکنیم.
دلیل تعریف کردن از افراد آن است که میخواهیم به آنها حس خوبی بدهیم. اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند اصلا نمیتوانند بین تعریف کردن و خوشحال کردن دیگران پیوندی برقرار کنند. آنها میتوانند چیزهای شستهرفتهای درباره کاری که به نظرشان خوب انجام شده است، بیان کنند اما نظراتشان بیشتر درباره کاری است که انجام شده تا شخصی که آن را انجام داده است.
۷.بیشازاندازه حرف میزنند
ممکن است وقتی از چیزی هیجانزده هستیم دلمان بخواهد دربارهاش پرحرفی کنیم تا حدی که گاهی کار به اشتباهات لپی هم میرسد. یا اگر موضوعی هست که چیزی دربارهاش میدانیم و فکر میکنیم خیلی جالب است، دوست داریم آن را با دیگران در میان بگذاریم.
اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند این عادت را اغلب نشان میدهند. دلایل آنها کاملا با دلایلی که گفته شد تفاوت دارد. گفتوگو بازی بین دو ذهن است و همواره در یک رابطه باید دادن و ستاندن در تعادل باشد. یک شخص تا زمانیکه شخص دیگری حرفی برای گفتن داشته باشد، حرف میزند. آن شخص به گوینده اشارات و سرنخهایی میدهد تا نشان دهد که میخواهد چیزی بگوید.
هر دو از سرنخهای زبانی و بدنی استفاده میکنند. گوینده ممکن است که سرنخهایی مثل لحن افتان یا مکثهای طولانیتر را نیز عرضه کند تا شخص دیگر متوجه شود هر وقت مناسب دید میتواند حرفی بزند.
آدمهایی که هوش اجتماعی پایینی دارند نمیتوانند این سرنخها را تفسیر کنند.
بنابراین طولانی حرف میزنند و نمیگذارند که نفر دیگر صحبتی بکند.
۸.به سختی دوباره سوار اسب میشوند
وقتی که در زندگی زمین میخوریم، دوباره سرپا میشویم، خاک را از تنمان میتکانیم و سوار اسبی که از آن افتادهایم میشویم.
اما برای آنکه بتوانید این کار را انجام دهید باید خوشبینی، خودکنترلی و قدری انگیزه درونی داشته باشید. اما آدمهایی که هوش اجتماعی پایینی دارند تسلیم بدبینی میشوند و نمیتوانند در خودشان انگیزه ایجاد کنند. بنابراین وقتی زمین میخورند نمیتوانند به راحتی سوار بر اسب زندگی شوند.
سخن آخر
این ۸مورد عادات غیرمعمول افرادی با هوش اجتماعی و عاطفی پایین است. این رفتارها عجیب است اما سرنخهای خوبی است که به کمک آن میتوانید بفهمید آیا با آدمی با هوش اجتماعی پایین در ارتباط هستید یا نه.
کجخلقی قرار است که فقط برای بچههای کوچک باشد درست است؟ اما همه ما شخصی را میشناسیم که هر وقت اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود یا به هدفش نمیرسد، الم شنگه به پا میکند.
فرقی نمیکند که اسمش را طغیان، فروپاشی یا کجخلقی و خشم بگذاریم، همهشان یکی است.
این وضعیت واکنش افراطی به یک موقعیت است که حقیقتا زیادتر از حد انتظار است. اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند اغلب خشمشان را افراطی نشان میدهند.
علت؟
علتش آن است که آنها در تنظیم عواطفشان عالی نیستند. با احساسشان در تماس نیستند، بنابراین یاد نگرفتهاند که چگونه به درستی به یک موقعیت واکنش نشان دهند.
بنابراین وقتی صندوقدار خطایی در محاسبه میکند، فریاد میزنند و بسته سیبزمینی سرخکرده را توی صورت صندوقدار پرتاب میکنند و اگر کسی در فروشگاه به آنها تنه بزند، از خشم منفجر میشوند.
آنها احتمالا تنش و استرس زیادی دارند که از آن بیخبرند بنابراین نمیتوانند به درستی با این تنش و استرس مقابله کنند.
به جای آنکه آن را درست ابراز کنند، بدون دلیل، خشمهای انفجاری نشان میدهند.
۲.در محیط عمومی رفتارهای ناشایست انجام میدهند
بادگلو کردن، خارج کردن باد معده، فین کردن، دست در گوش کردن، دست در بینی کردن، کوتاه کردن ناخنها همه رفتارهایی هستند که انتظار میرود در خلوت انجام شوند.
بنابراین انجام هر کاری که انجامش در محیط عمومی ناشایست تلقی میشود اما فرد بدون در نظر گرفتن این اصل آنها را در محیط عمومی انجام میدهد، نشانهای از هوش پایین اجتماعی است.
گاهی اوقات این اتفاقات خارج از کنترل است و ایرادی ندارد. اما اگر بیتوجه به جایی که در آن هستید این رفتارها را انجام دهید، یعنی هوش اجتماعی پایینی دارید.
۳.عصبانیت در جاده
هیجانزده شدن پشت فرمان خیلی مواقع رخ میدهد. رانندگان جدی و شاکی زیادی وجود دارند. اما منظور از خشم جادهای چیز دیگری است.
خشم جادهای نشاندهنده هوش اجتماعی پایین است. فردی که در ترافیک عصبانی میشود و ناسزا میگوید و واکنشی بیشتر از انتظار نشان میدهد، هوش اجتماعی پایینی دارد. دلیلش همین است که مثل آتشفشان فوران میکند.
قضیه دارد ترسناک میشود نه؟
حتما دیدهاید که ماشینها در اتوبان و جاده از هم انتقام میگیرند و میخواهند روی همدیگر خش بیندازند. در این مواقع بهتر است کنار بکشید و بگذارید این دیوانهها رد شوند.
کسانی که مدام دستشان روی بوق است چون فکر میکنند با بوق زدن ترافیک باز میشود هوش اجتماعی پایینی دارند. کسانی که برای انتقام گرفتن در جاده به هم ضربه میزنند هوش اجتماعی پایینی دارند.
۴.در فهم فیلم و سریال مشکل دارند و گیج میشوند
یکی از نشانههای غیرمعمول آدمها با هوش اجتماعی پایین آن است که در هنگام تماشای فیلم و سریال، به خصوص درام، به مشکل بر میخورند.
درست است که برخی داستانها پر از پیچیدگی و چرخش هستند و دنبال کردنشان سخت است اما درباره این نوع داستانها حرف نمیزنیم.
در مورد آدمهایی حرف میزنیم که در دنبال کردن خطوط داستانی ساده مثل سریالهای طویل با رویدادهای روزمره (اپراهای صابونی) مشکل دارند.
بعضی آدمها هستند که حتی حالات اغراقشده چهره، مکثهای طولانی، رفتارهای معنادار را متوجه نمیشوند و برخی نمیفهمند چه اتفاقی دارد در داستان میافتد.
مسئله این است که اگر نتوانید احساسات دیگران را درک کنید، نمیتوانید بفهمید چه احساسی دارند، چرا چنین احساسی دارند و چطور احساسشان آنها را انگیزهمند میکند تا دست به کارهایی بزنند.
۵.نقش قربانی را ایفا میکنند
آدمهایی که فاقد هوش احساسیاند، همچنان احساس دارند. فقط نمیدانند چطور باید این احساسات را تفسیر یا تنظیم کنند. برای همین بعضیوقتها بدون اینکه دلیلش را بدانند، مغلوب احساساتشان میشوند.
این مسئله ممکن است آنها را خودخواه یا خودشیفته جلوه دهد اما حقیقت آن است که در پردازش آنچه در درونشان میگذرد مشکل دارند و درواقع این مسئله تمام توجه آنها را به خودش معطوف کرده است.
آنها وارد موقعیتی میشوند که ناگهان احساس میکنند آسیب یا صدمه دیدهاند و کاملا به آن وضعیت وسواس پیدا میکنند. آنها گریه میکنند و فریاد میزنند و از این شکایت دارند که چرا این وضعیت تا این اندازه ناعادلانه است و چرا با آنها بدرفتاری شده است. حتی زمانیکه اتفاق بسیار ناچیز و جزئی است واکنشهای آنها بسیار شدید و بزرگ است.
مثلا فکر کنید در رستوران هستند و غذایی که میخورند باب میلشان نیست. دیگر ول کن نیستند، تا مدتها درباره بدشانسیشان، اینکه چرا باید این اتفاقات برای آنها بیفتد و ...حرف میزنند. بعد دیگر چیزی سفارش نمیدهند.
بعد شروع میکنند به غر زدن درباره اینکه چون غذا بد بود گرسنه ماندند، این درحالیست که بقیه به آنها پیشنهاد داده بودند که غذایشان را با او شریک شوند اما او خودش با بدخلقی رد کرده است.
بازی قربانی آنقدر برای آدمبزرگها غیرمعمول است که بسیاری از مردم حتی نمیدانند چگونه باید با این رفتارها مواجه شوند و اغلب از این رفتارها گیج میشوند.
۶.به ندرت از کسی تعریف میکنند
یکی از چیزهای غیرمعمول درباره آدمهای با هوش اجتماعی پایین آن است که نمیتوانند خیلی راحت از کسی تعریف کنند، تازه اگر پیش بیاید که تعریف کنند. اگر برایتان عجیب است اول باید بپردازیم به این موضوع که اساسا تعریف چه زمانهایی انجام میشود.
تعریف یعنی گفتن چیزی مهربانانه و خوب درباره شخص یا رفتار او. مثلا وقتی کسی کاری را خوب انجام میدهد از او تمجید یا تعریف میکنیم.
دلیل تعریف کردن از افراد آن است که میخواهیم به آنها حس خوبی بدهیم. اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند اصلا نمیتوانند بین تعریف کردن و خوشحال کردن دیگران پیوندی برقرار کنند. آنها میتوانند چیزهای شستهرفتهای درباره کاری که به نظرشان خوب انجام شده است، بیان کنند اما نظراتشان بیشتر درباره کاری است که انجام شده تا شخصی که آن را انجام داده است.
۷.بیشازاندازه حرف میزنند
ممکن است وقتی از چیزی هیجانزده هستیم دلمان بخواهد دربارهاش پرحرفی کنیم تا حدی که گاهی کار به اشتباهات لپی هم میرسد. یا اگر موضوعی هست که چیزی دربارهاش میدانیم و فکر میکنیم خیلی جالب است، دوست داریم آن را با دیگران در میان بگذاریم.
اما افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند این عادت را اغلب نشان میدهند. دلایل آنها کاملا با دلایلی که گفته شد تفاوت دارد. گفتوگو بازی بین دو ذهن است و همواره در یک رابطه باید دادن و ستاندن در تعادل باشد. یک شخص تا زمانیکه شخص دیگری حرفی برای گفتن داشته باشد، حرف میزند. آن شخص به گوینده اشارات و سرنخهایی میدهد تا نشان دهد که میخواهد چیزی بگوید.
هر دو از سرنخهای زبانی و بدنی استفاده میکنند. گوینده ممکن است که سرنخهایی مثل لحن افتان یا مکثهای طولانیتر را نیز عرضه کند تا شخص دیگر متوجه شود هر وقت مناسب دید میتواند حرفی بزند.
آدمهایی که هوش اجتماعی پایینی دارند نمیتوانند این سرنخها را تفسیر کنند.
بنابراین طولانی حرف میزنند و نمیگذارند که نفر دیگر صحبتی بکند.
۸.به سختی دوباره سوار اسب میشوند
وقتی که در زندگی زمین میخوریم، دوباره سرپا میشویم، خاک را از تنمان میتکانیم و سوار اسبی که از آن افتادهایم میشویم.
اما برای آنکه بتوانید این کار را انجام دهید باید خوشبینی، خودکنترلی و قدری انگیزه درونی داشته باشید. اما آدمهایی که هوش اجتماعی پایینی دارند تسلیم بدبینی میشوند و نمیتوانند در خودشان انگیزه ایجاد کنند. بنابراین وقتی زمین میخورند نمیتوانند به راحتی سوار بر اسب زندگی شوند.
سخن آخر
این ۸مورد عادات غیرمعمول افرادی با هوش اجتماعی و عاطفی پایین است. این رفتارها عجیب است اما سرنخهای خوبی است که به کمک آن میتوانید بفهمید آیا با آدمی با هوش اجتماعی پایین در ارتباط هستید یا نه.