او اظهار داشت: « از یکی از دوستان که پاسدار جوانی بود، پرسیدم که ازدواج کردی؟ گفت: آره. پرسیدم چطوری بهت زن دادند؟ گفت: کسی را بردم که نتوانند به من نه بگویند. گفتم چه کسی را بردی؟ گفت: نبردم، تلفن زدند. گفتم کی؟ یه کم مِن مِن کرد و گفت حاج قاسم؛ من 6 بار خواستگاری رفته بودم اما پاسخ منفی میدادند. روزی حاج قاسم به من گفت چرا زن نمیگیری؟ گفتم حاج آقا میرم خواستگاری ولی پاسخ منفی میدهند. حاج قاسم گفت شماره پدر دخترخانم را داری؟ گفتم بله. گفت تماس بگیر و تماس گرفت و صحبت کردند و زمینه ازدواج ما شدند.