تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : پژوهش
لینک : econews.ir/5x3296546
شناسه : 3296546
تاریخ :
گزارش تحلیلی مهارت " نَه " گفتن در لحظات خاص اقتصاد ایران: گلپایگان _ تعارف و جلب نظر اطرافیان از دیرباز در فرهنگ ما جای گرفته است، البته تا جایی که منجر به احترام و محبت بین افراد شود امری پسندیده است، اما باید حدودش رعایت شود.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار اقتصاد ایران ، بسیاری از ما از کودکی آموخته ایم که رضایت دیگران بیشتر از خواسته های خودمان ارزش دارند و بارها در موقعیت هایی قرار گرفته ایم که گفتن کلمه « نه» علی رغم میل باطنی، برای ما سخت و دشوار بوده است، چون بیش از رضایت خودمان به توجه و رضایت دیگران اهمیت می­ دهیم.
افراد برای با ادب بودن گاها ناچار هستند نظرات خود را پوشانده و زیر فشار اجتماعی به در خواست دیگران عمل کنند.
نادیده گرفتن خود سبب ترغیب دیگران و اطرافیان نسبت به ابراز درخواست­های غیر منطقی شان خواهد شد و در این جاست که نباید اجازه فدا شدن در برابر خواسته های نا بجای دیگران را به خود دهیم.

با توجه به اینکه راضی نگه داشتن تمام آدمهای اطرافمان غیر ممکن است باید گاهی با نهایت صداقت و صراحت و شجاعت، کلمه " نه" را بکار ببریم تا خودمان آسیب نبینیم.
نه گفتن همیشه برای نخستین بار ممکن است سخت و ناخوشایند باشد اما به مرور زمان و با تمرین آسانتر شده و دستیابی به آن آسان‌تر می­گردد.
همیشه به یاد داشته باشید که نه گفتن یک هنر است و قدرت نه گفتن یک توانایی!

یاری کردن به دیگران در صورتی خوب است که به کارها و برنامه های خود، بیشتر از کمک به دیگران توجه کنیم.
امور شخصی و مراقبت از خود می­ تواند بهترین بهانه برای نه گفتن باشد، شاید پاسخ های مثبت همیشگی، دادن پاسخ منفی به شکل ضعیف، دادن پاسخ منفی بدون توضیح و لحن بد برخی کارآفرینان که تحت فشار قرار دارند، باعث بدتر شدن ماجرا شده و معمولاً به احساس گناه ختم شود.
کارآفرینان موفق باید به تمام تعهداتشان عمل کنند و توقعات دیگران را نسبت به خود مدیریت کند.
نه کلمه ای ناراحت کننده اما شجاعانه برای گفتن است، نه تنها گفتن منطقی کلمه " نه " گاهی اوقات نهایت صداقت و صراحت و شجاعت ما را می‌رساند حتی سبب خواهد شد دیگران احترام بیشتری را برای ما قائل شوند.
شما این حق را دارید نه بگویید :
۱ ) به هر کاری که مایل به انجامش نیستید.
۲ ) هر چیزی که باعث آزار شما می شود.
۳ ) به افرادی که قصد سوء استفاده از شما را دارند.
۴ ) به عقایدی که در واقعیت درست نیستند.
بی شک اتفاقات خوبی در انتظارتان است اگر مهارت نه گفتن را بیاموزید…

شما یاد می­ گیرید که برای خودتان و کارهایتان ارزش قائل شوید و دیگران هم به شما احترام خواهند گذاشت.
قدرت نه گفتن به شما کمک می­ کند که به محیط اطرافمان و شرایط و آدم ها وابسته نباشید.
هنوز هم افراد و جوامعی وجود دارند که سعی دارند به قصد کنترل و حفاظت، حصاری در اطرافتان ایجاد کرده و توانایی­ های شما را کاهش دهند.
به افرادی که جلوی پیشرفت شما را گرفته و برای شما مفید نیستند نه بگویید، با پاسخ مثبت دادن به درخواست دیگران استعداد ها و خلاقیت درونی شما کشف نمی­ شوند.
به افرادی که سعی می­ کنند شما را کنترل کنند که مطابق میل آن ها رفتار کنید و جلوی پیشرفت شما را می­ گیرند و برای پیش بردن اهدافشان به شما دروغ می گویند، نه بگویید.


در مقابل محدودیت­ ها نه بگویید

معنا و مفهوم زندگی شما همان چیزی است که خودتان هر روز با اعمال و افکارتان می‌سازید. برای همیشه از در بند بودن و محدود شدن دور بمانید، زندگی از انتخاب‌های شما تشکیل می‌شود و بر روی ایده هایتان تمرکز کنید و هر روز آن ها را یادداشت کنید.
به افکار بد خود نه بگویید زیرا به ندرت منجر به واقعیت خواهند شد.

به بدشانسی نه بگویید!

همه ما علاقه خاصی به شانس داریم، گاهی اوقات ما به دنبال شانس هستیم و گاهی شانس به دنبال ما، شانس چیزی است که ممکن است یک بار آن را به دست آورید.
به افرادی که  ضعف ها و اشتباهاتشان را به پای بدشانسی می گذارند و این را عامل عدم موفقیت خود می دانند، " نه " بگویید.
به افرادی که سعی دارند شما را به پایین کشند، نه بگویید زیرا آن ها بهانه می آورند که بدشانس هستند و نمی توانند موفق شوند.

خیلی از ما در گوشه خاطرات خود، تجربه‌های تلخی داریم که سرمنشا آن‌ها، گفتن بله بوده است. این بله را ممکن است به دوستان، همکار‌ان، اعضای خانواده و … گفته باشیم! بهرحال، همه قبول داریم که اگر در آن موقعیت یک نه محکم می‌گفتیم، هرگز آن اتفاق یا تجربه تلخ شکل نمی‌گرفت.

وقتی همیشه در حال بله گفتن هستید، قدرت را از خودتان گرفته و به دیگران واگذار کرده‌اید! با گفتن این نکات شما یاد میگیری که در مواقعی با کلمه نه گفتن بهترین آرامش را داشته باشید.

چرا از نه گفتن می‌ترسیم؟

بسیاری از ما عادت کرده‌ایم تا جایی که ممکن است، با همه چیز موافق باشیم! به عنوان مثال، اگر کسی از ما تقاضای پول قرض کردن داشته باشد، موافقت می‌کنیم؛ حتی اگر خودمان مشکل مالی داشته باشیم، این یک مشکل بزرگ است؛ این طور فکر نمی‌کنید؟

دلایل زیادی برای ترسیدن از نه گفتن وجود دارند

اجتناب از ایجاد تنش و درگیری : بسیاری از ما می‌خواهیم در صورت امکان از بحث‌های تقابلی اجتناب کنیم، بنابر این موافقت با دیگران، به واکنش پیش‌فرض ما تبدیل می‌شود.
برای دوست داشتنی‌تر شدن : ما اغلب به درخواست‌های دیگران جواب مثبت می‌دهیم؛ فقط به این دلیل که جذاب‌تر به نظر برسیم.
ترس از طرد شدن : گاهی اوقات ما احساس می‌کنیم با گفتن اولین نه، فرد مقابل را برای همیشه از دست می‌دهیم.
همه این موارد در نهایت ما را به فردی تبدیل می‌کنند که به سختی می‌توانیم با درخواست‌های دیگران مخالفت کنیم و در نهایت پذیرش خواسته‌هایی که بر خلاف میل ما هستند، فشار روانی سنگینی را به ما تحمیل می‌کند!

گاهی اوقات واقعا می‌خواهید کمک کنید یا حداقل می‌خواهید نشان دهید که مایل به کمک کردن هستید.
در این صورت، از پذیرش انواع درخواست‌ها استقبال می‌کنید؛ حتی آن‌هایی که زندگی شما را با مشکل مواجه می‌کنند، تکرار این روند یک پیش‌فرض ذهنی در شما ایجاد می‌کند که به سختی می‌تواند نه بگویید!
بعضی از افراد، به دلیل ترس از دست دادن موقعیت‌های احتمالی، همیشه بله می‌گویند! تصور کنید مدیر شما یک درخواست دارد و شما کاملا نگران هستید که با مخالفت کردن، یک فرصت بزرگ را برای اثبات خودتان به او، از دست دهید! این اتفاق حتی ممکن است در روابط خانوادگی و دوستانه شما هم رخ دهد.

سایر دلایلی که باعث می‌شوند از نه گفتن ترس داشته باشیم عبارتند از:
معمولا در فرهنگ خانوادگی برخی از مردم، نه گفتن یک بی ادبی تلقی شده است.
از این‌ که خودخواه دیده شویم ترس داریم.
احساس می‌کنیم نه گفتن باعث می‌شود رابطه ما در معرض خطر قرار گیرد.
فکر می‌کنیم که نه گفتن باعث شکستن دل مخاطب ما می‌شود.
ممکن است بعد از نه گفتن، احساس پشیمانی و عذاب وجدان داشته باشیم.
اگر شما هم مهارت نه گفتن را یاد نگرفتی قطعا یک یا چند مورد از نکات بالا را در خود احساس می‌کنید، اگر این چنین است اصلا نگران نباشید؛ زیرا زمان تغییر فرا رسیده است و قرار است از امروز، قدرت نه گفتن را کسب کنید.

دلیل اینکه به مهارت نه گفتن نیاز داریم،چیست؟

یک مورد بسیار مهم را به خاطر بسپارید : غیر ممکن است همیشه همه را از خودتان راضی نگه‌ دارید و اصولا، لزومی هم ندارد که همه از شما راضی باشند! اگر سرنوشت افراد موفق را بررسی کنید، احتمالا همه آن‌ها در موقعیت‌های مختلف، به راحتی دست رد به سینه دیگران زده‌اند؛ حتی نزدیک‌ترین افراد!
به صورت کلی، به سه دلیل زیر بهتر است مهارت نه گفتن را به دست آورید :
نه گفتن باعث می‌شود بتوانید مرزهای زندگی خود را تعیین کنید، اگر همیشه در حال بله گفتن باشید، قطعا افرادی هستند که از این ویژگی شما به نفع خودشان، سوءاستفاده کنند.
رد درخواست‌های غیر منطقی دیگران باعث می‌شود زمان بیشتری برای رسیدن به زندگی شخصی‌تان و حرکت در مسیر موفقیت داشته باشید.
مهارت نه گفتن باعث می‌شود روی زندگی خود کنترل داشته باشید و همین عامل به صورت مستقیم، اعتماد به نفس شما را تا حد زیادی تقویت می‌کند.
وقتی به طور مداوم به دیگران بله می‌گویید، مطمئن باشید که به خودتان همیشه نه می‌گویید.
هرچقدر که وقت خود را به اجابت خواسته‌ها و درخواست‌های دیگران اختصاص دهیم، به همان نسبت برای خودمان و رسیدن به زندگی شخصی مان کمتر وقت داریم وعدم توانایی نه گفتن ،به‌طور مستقیم ما را از آرزوهای خود دور می کند.
استیو جابز در مورد فواید مهارت نه گفتن می‌گوید: بسیاری از افراد تصور می‌کنند تمرکز به معنی بله گفتن به چیزهایی است که قصد داریم روی آن‌ها تمرکز کنیم؛ در حالی که اصلا اینچنین نیست! وقتی به یک درخواست غیر معقول بله می‌گویید، همزمان به ۱۰۰ ایده جذاب دیگر، نه گفته‌اید!

بنابراین نه تنها در مقابل دیگران، که گاهی حتی باید به برخی از ایده‌ها و تفکرات خود هم نه بگوییم! همه ما می‌دانیم که نه گفتن خوب است؛ اما زمانی که باید به آن عمل کنید، ماجرا کمی سخت‌تر می‌شود! دقیقا به همین دلیل است که می‌گوییم نه گفتن یک مهارت است که باید آن را کسب کنید.

چه وقت هایی باید نه بگوییم؟

تا به این‌ جا در مورد اهمیت نه گفتن صحبت کردیم و با اهمیت مهارت نه گفتن آشنا شدیم. حال سوال اینجاست که آیا باید همیشه نه بگوییم؟ قطعا خیر! ما باید بدانیم که چه درخواست‌هایی را رد کنیم و در چه شرایطی با آغوش باز، پذیرای درخواست‌های دیگران باشیم.
قبل از هر چیز، باید تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما اهمیت دارد؛ به آن بله بگویید و سایر موارد را رد کنید.
البته توجه داشته باشید که تعریف آنچه که مهم است، می‌تواند گسترده و متغیر باشد.
گاهی حتی ممکن است اهمیت آن در انجام درخواست دیگران باشد و نه دراولویت‌بندی شخصی شما!
بنابراین خیلی هم سخت‌گیر نباشید و سعی کنید در هر لحظه و در هر موقعیت، یک اولویت بندی صریح و شفاف برای خود داشته باشید. این‌جاست که می‌توانید به راحتی تشخیص دهید که چه درخواست‌هایی باید رد شوند و پذیرفتن کدام خواسته‌ها، خللی در زندگی شما ایجاد نمی‌کند.
البته بعضی از درخواست‌ها را واقعا نمی‌توان رد کرد؛ حتی اگر اصلا مایل به انجام آن‌ها نباشیم! در این شرایط راهی جز پذیرش ندارید و نباید بابت آن، احساس ناراحتی داشته باشید، اما زمان‌هایی که می‌توانید نه بگویید، به راحتی از مهارت نه گفتن خود استفاده کنید.

انواع تعهد

به صورت کلی دو نوع تعهد داریم:
تعهد اول که به تعهد درونی معروف است بر اساس قراردادها شکل می‌گیرد و ما نقشی در آن نداریم، در حقیقت، ما با پذیرش برخی از قراردادها (مانند قرارداد کاری، قرارداد اجاره خانه، ورود به دانشگاه، ازدواج و …) ملزم به رعایت برخی از قواعد و تعهدها هستیم.
تعهد دوم که تعهد بیرونی نام دارد، بر اساس رفتارهای خود ما شکل می‌گیرد.
به عنوان مثال، وقتی چندین بار پشت سر هم درخواست یک نفر را می‌پذیریم، خود را در یک تعهد می‌بینیم که احساس می‌کنیم باید حتما به او بله بگوییم.
تعهد درونی مشکلی برای ما ایجاد نمی‌کند و رعایت آن، کاملا ضروری است، اما در مورد تعهد بیرونی چطور؟ این تعهد واقعا دردسرساز است؛ زیرا ما ناخواسته خودمان را در قید و بندهایی قرار می‌دهیم که بر اساس آن‌ها، باید همیشه بله بگوییم!
اگر می‌خواهید زمان‌های مناسب برای نه گفتن را پیدا کنید، به تعهدهای بیرونی خود دقت کنید.
چه وقت‌هایی فقط بر اساس تعهدهای خود ساخته در حال پذیرش درخواست دیگران هستید، آن زمان‌ها دقیقا جایی است که باید از مهارت نه گفتن خود استفاده کنید.


چگونه قدرت نه گفتن خود را تقویت کنید.


گزینه های جایگزین را پیشنهاد کنید

اگر همچنان از نه گفتن می‌ترسید، سعی کنید کمی آن را ملایم‌تر کنید.
گاهی اوقات می‌توانید به جای رد قطعی درخواست طرف مقابل، یک گزینه جایگزین پیشنهاد دهید.
به عنوان مثال، فرض کنید حسابی خسته شده‌اید و شب قصد دارید استراحت کنید؛ اما همسر شما پیشنهاد می‌دهد که به رستوران بروید، شما می‌توانید قاطعانه بگویید که خسته‌اید و اصلا حوصله رستوران رفتن ندارید؛ اما این جواب قطعا باعث ناراحتی همسرتان و عذاب وجدان شما در آینده می‌شود!
به عنوان یک جایگزین، به او بگویید که عزیزم بهتر نیست به جای رفتن به رستوران، از بیرون غذا سفارش دهیم و وقت خود را به دیدن یک فیلم خوب اختصاص دهیم؟ این‌گونه هم استراحت می‌کنید، هم یک نه ملایم گفته‌اید و هم همسر شما ناراحت نشده است.
در صورتی که احساس می‌کنید پیشنهادهای جایگزین خوبی در دسترس هستند از ارائه آن‌ها نترسید.
بسیاری از اوقات، مشکل شما به همین سادگی رفع می‌شود؛ تنها با یک گزینه جانشین و کسب رضایت طرف در عین رد درخواست اولیه او، البته محدویت‌هایی برای این روش وجود دارند.
گاهی اوقات درخواست طرف مقابل آنقدر غیر منطقی است که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد و تنها یک نه قاطع به کار شما می‌آید، در این شرایط، نباید به گزینه‌های روی میز فکر کنید و تنها راه نجات شما بهره مند ی از مهارت نه گفتن است، به آن‌ها توضیح دهید که چرا نمی‌توانید موافقت کنید.
صرف نظر از اینکه چه کسی از شما درخواست می‌کند (دوست، همکار، همسر، پدر، مادر و …)، ممکن است از شنیدن نه از زبان شما، ناراحت شوند، بهترین راه برای جلوگیری از این اتفاق، این است که دلیل مخالفت خود را توضیح دهید.
توضیح دادن همیشه می‌تواند راه‌گشا باشد. بسیاری از سوتفاهم‌ها و ناراحتی‌ها با یک دقیقه توضیح، به سادگی رفع می‌شوند.
اگر به دلیل ناراحت شدن دیگران از نه گفتن هراس دارید، توضیح دادن را به عنوان یک سلاح قدرتمند، مد نظر داشته باشید.

تصور کنید مادر شما می‌خواهد امشب به دیدن او بروید، در حالی که شما از قبل یک دوست را به منزل خود دعوت کرده‌اید.
تنها یک دقیقه توضیح کافیست تا به مادر عزیزتر از جان خود بگویید که رد درخواست او نشان دهنده بی‌احترامی نیست؛ بلکه شما به خاطر قولی که از قبل داده‌اید، مجبور به نه گفتن هستید.
برای نه گفتن بیش از حد منتظر نمانید
وقتی زمان نه گفتن می‌رسد، بهتر است بدون معطلی و کش دادن ماجرا، درخواست طرف مقابل را رد کنید.
گاهی وقت‌ها مطمئن هستیم که یک درخواست را رد می‌کنیم، اما موضوع را اصطلاحا کِش می‌دهیم که شاید یک روش خوب برای بیان مخالفت خود پیدا کنیم! مطمئن باشید که با گذشت زمان، نه گفتن سخت و سخت‌تر می‌شود.
دوستتان از شما می‌خواهد تا آخر هفته یک مبلغی را به او قرض بدهید، شما مطمئن هستید که نمی‌توانید این پول را قرض بدهید؛ اما می‌گویید تا چند روز دیگه به او خبر می‌دهید! این اشتباه بزرگ است؛ زیرا در این شرایط، انتظار او با گذشت زمان، از شما بیشتر و بیشتر می‌شود.
بهترین راه این است که در همان لحظه اول، به دوست خود بگویید که متاسفانه نمی‌توانید این پول را به او قرض بدهید؛ زیرا از توانایی شما خارج است، سرعت عمل دقیقا همان چیزی است که به مهارت نه گفتن شما کمک می‌کند.

به جای بهانه و احساسات، از منطق استفاده کنید
افراد باهوش در زمان نه گفتن از دلایل منطقی استفاده می‌کنند، هر چقدر که احساسات بیشتری را در تصمیم خود دخیل کنید، ناراحتی و توقع طرف مقابل از شما بیشتر می‌شود! بهانه‌های غیر قابل پذیرش هم فقط نه گفتن شما را سخت‌تر می‌کنند.
اگر دوست شما از شما می‌خواهد ماشین خود را برای آخر هفته به او قرض بدهید، خیلی منطقی به او بگویید که خودتان قصد مسافرت دارید و نمی‌توانید این کار را برای او انجام دهید، این دلیل خیلی بهتر از این است که بگویید که ماشین خراب شده است و …


هرگز فورا بله نگویید

تجربه ثابت کرده است که در اکثر مواقعی که بدون فکر کردن و در سریع‌ترین زمان ممکن با یک درخواست موافقت کرده‌ایم، بعدا پشیمان شده‌ایم! همیشه سعی کنید مقداری زمان بخرید تا شرایط را بسنجید و در صورت مهیا بودن موقعیت، یک درخواست را قبول کنید.
اگر دوست شما مقداری پول می‌خواهد هرگز در همان لحظه قبول نکنید، به او بگویید اجازه دهد کمی بررسی کنید و در صورتی که مشکلی نبود این پول را به او می‌دهید، به این ترتیب زمان خواهید داشت که حساب کنید دادن پول به او باعث بروز مشکل در زندگی خودتان می‌شود یا خیر.
تکرار این مهارت بسیار مهم است؛ شما باید بارها و بارها در چنین موقعیت‌هایی قرار بگیرید تا عجله کردن و پاسخ‌های آنی را از پیش‌فرض ذهنی خود خارج کنید.
همین که شما کاری را دوست ندارید، نمی‌توانید یا درست نمی‌دانید برای قبول نکردن آن کافی است، پس نیازی به عصبانیت برای تحکیم موضع نیست.
اتفاقا ورود احساسات به پاسخ ممکن است در طرف مقابل سوءبرداشت ایجاد کند یا وی را ترغیب کند که بر خواسته‌اش پافشاری کند.
لحن مناسب هنگام نه گفتن، محکم و بدون احساس است، گزینه‌های جایگزین
پاسخ منفی برای شنونده خوشایند نیست همان‌طور که وقتی خودمان درخواستی داریم دوست داریم حتما پاسخ مثبت بشنویم.
اگر مخاطب برای شما گرامی است و کاری که از شما می‌خواهد صرفا با وقت و برنامه شما تداخل دارد می‌توانید گزینه‌های دیگری برای او در نظر بگیرید که خوشحال شود و از ناراحتی نه گفتن بکاهد.
مثلا : فردا نمی‌توانم با تو کوه‌نوردی بیایم اما آخر هفته وقتم آزاده، نمی‌توانم برای اسباب‌کشی کمک کنم، اما برای رنگ کردن دیوارها خودم را می‌رسانم، روش‌های فشار روانی برای جواب مثبت گرفتن را بشناسید.
به احتمال زیاد درخواست‌کننده بعد از جواب منفی شما، باز اصرار می‌کند مخصوصا اگر شما اندکی سست جواب داده باشید یا سابقاً مهارت نه گفتن نداشته باشید.
ازجمله روش‌های ایجاد فشار قُلدری کردن است شاید متقاضی با سروصدا یا زورگویی بخواهد شما را مجبور کند؛ عجز و ناله کردن و ایجاد عذاب وجدان با عباراتی مثل تو هیچ‌ وقت کمک نمی‌کنی یا همیشه این‌جوری هستی یک شگرد دیگر است؛ همچنین ممکن است با تعریف و تمجید شما را تحت تاثیر قرار دهند، اما احساسات را در تصمیم دخیل نکنید و با پیش‌بینی و آمادگی قبلی مغلوب این افراد نشوید.
اگر اطمینان دارید که این کار را نمی‌خواهید یا ممکن است شما را متضرر کند به این رفتار توجهی نکنید، پاسخ منفی سازنده بدهید
پاسخ خود را قاطعانه بدهید و این سه مرحله را انجام دهید :
۱ ) به پاسخ منفی خود جهت مثبت بدهید مثلا بگویید حق با شماست، ای کاش می توانستم قبول کنم.
۲ ) خیلی راحت دلیل خود را برای نه گفتن بیان کنید و محدودیت‌های خود را توضیح دهید.
۳ ) در آخر نظر خود از این اتفاق را با اعلام متاسفم که نشد، بیان کنید، سریع و هیجانی تصمیم نگیرید.

گاهی اوقات تحت تاثیر شرایط یا تعارفات، یا حتی به خاطر خودنمایی، کاری که نمی‌خواهیم را قبول می‌کنیم.
فکر کردن قبل از تصمیم‌گیری خود یک مهارت است که باید با تمرین آن را به خصوصیت رفتاری تبدیل کنید، هنگامی که درخواستی از شما می‌شود، خوب به آن فکر کنید معایب و مزایایش را در نظر بگیرید، ملاحظات را یادداشت کنید و آن‌ها را با صدای بلند بخوانید این کار برای از بین رفتن تردیدها خیلی موثر است.
فرصت بخواهید و با یک متخصص مشورت کنید، به حافظه‌تان اکتفا نکنید و حتما تقویم کاری‌تان را بررسی کنید که تداخلی پیش نیاید.
در این صورت تصمیم بهتری خواهید گرفت، مدیریت توقع دیگران، مهربانی و یاری‌رساندن به دیگران بسیار نیکو و پسندیده است اما نباید بگذارید منجر به بدعادت شدن آن‌ها بشود. احساسات شخصی خود را فراموش نکنید و تا جایی که توانایی دارید به کمک دیگران بروید و نه بیشتر.
بعضی کارآفرینان احساس می‌کنند اگر تمام پیشنهاد‌ها را قبول کنند نشان‌دهنده قدرت آن‌هاست، اما عدم مدیریت توقع دیگران نه‌ تنها باعث رشد نخواهد شد بلکه به احتمال زیاد منجر به خطر افتادن اعتبار، کارایی یا حتی سلامتی خواهد شد، شخص را قبول کنید اما درخواستش را نه، شیوه نه گفتن نباید طوری باشد که متقاضی گمان کند با وی عناد شخصی دارید. می‌توانید پاسخ منفی خود را بین دو عبارت مثبت بیان کنید.
مثلا اینکه شما برای من محترم هستید، من این کار را نخواهم کرد اما برای شما آرزوی موفقیت می‌کنم.
احترام و لحن صحیح را نیز فراموش نکنید، اگر شخص بر درخواستش سماجت کرد شما هم تکرار کنید متاسفم این کار را انجام نمی‌دهم، نیازی به عذرخواهی و توضیح نیست.
وقتی به این نتیجه رسیدید که به هر دلیلی کاری را نمی‌خواهید بپذیرید با احترام پاسخ بدهید اما نیازی به عذرخواهی نیست، این کار موجب می‌شود طرف مقابل به خودش اجازه بدهد که اصرار کند.
پاسختان را کوتاه و قاطعانه بیان کنید، یک یا دو جمله کوتاه کافی است توضیح زیاد از قاطعیت کلام شما می‌کاهد، عبارات منفعلانه به کار نبرید به جای نمی‌توانم بگویید این کار را نخواهم کرد، جواب مشخص و قطعی بدهید.
تعارف و جلب نظر اطرافیان از دیرباز در فرهنگ ما جای گرفته است، البته تا جایی که منجر به احترام و محبت بین افراد شود امری پسندیده است، اما باید حدودش رعایت شود.
بعضی افراد به جای نه گفتن قاطعانه پاسخ را در لفافه می‌گویند یا به بعد موکول می‌کنند تا تلخی جواب منفی را بکاهند و طرف مقابل را ناراحت نکنند.
مثلا با اینکه می‌دانند در نهایت کار انجام نمی‌شود می‌گویند بگذار بررسی کنم، این دست ملاحظه‌ کاری‌ها در نهایت ناراحتی طرف مقابل را بیشتر می‌کند، چرا که منجر به امیدواری پوچ و اتلاف وقت می شوند.
درخواست‌ کننده را خلع سلاح کنید و بگویید: “باهات موافقم اما من نه” یا “خوبه ولی الان وقتش نیست” برای قطع صحبت درباره درخواست موضوع را عوض کنید و با شوخی و خنده هوشمندانه جَو را تغییر دهید، تمرین کنید
با نه گفتن به درخواست‌های غیرضروری و کم‌اهمیت، این مهارت را در خود تقویت کنید.
لغو ملاقات اضافی، وقت‌ گذرانی و تفریح‌های بیش‌ ازحد و… نه گفتن همیشه هم بد نیست
به این فکر کنید که با این کار فرصت را برای خود نگه داشته‌اید و می‌توانید آن را با کاری مفیدتر جایگزین کنید، اگر رابطه یا جایگاهی بخواهد و به خاطر نه گفتن شما به کاری که دوستش ندارید تخریب شود، همان بهتر که این اتفاق بیفتد! شاید این یک دلیل برای پیدا کردن دوست و روابط جدید و بهتر باشد، بعد از نه گفتن.

خودتان را تقویت کنید تا بتوانید بعد از نه گفتن بر موضع خود بمانید یا اگر لازم شد درباره‌اش مذاکره کنید.
مواظب احساسات باشید گاهی اوقات بر منطق شما غلبه می‌کنند، وقتی از لحاظ توانایی و برنامه شخصی یا فاکتورهای اخلاقی موضوع را بررسی کرده‌اید دیگر جایی برای عذاب وجدان یا ناراحتی نیست.
فراموش نکنید که نمی‌توان همیشه همه را راضی نگه داشت و لازم نیست با هزینه شخصی‌تان زیاد از حد خوب باشید در بعضی مواقع ممکن است به خاطر اینکه با جمع و گروهی هستید و می‌خواهید همراه با آن ها باشید و به اصطلاح فاز مخالف را به خودتان نگیرید از نه گفتن اجتناب کنید، چرا که ممکن است رابطه تان با آن ها دچار مشکل شود.


ترس از ایجاد درگیری ( اینکه می ترسیم مبادا درگیری لفظی  یا حتی ناراحتی و کدورتی بین ما ودیگران رخ دهد).

این ترس ناشی از ضعف و ناتوانی ما در ایجاد ارتباط با اطرافیان است.
نه گفتن را نوعی بی احترامی (گستاخی ) به شخص درخواست دهنده می دانیم، گاهی اوقات آموزش ها و باور های غلط ناشی از محیط خانواده و اطرافیان عامل این تصور می شود، مهم این است که بدانیم کدام آموزش و باور درست است و کدام باور اشتباه است.

گزارش و تحلیل : زهرا صافی