هشدار درباره "سوءتغذيه گسترده" درسایه کرونا
اقتصاد ایران: وجود تورم بالا ؛تغيير سبك تغذيه مردم ؛كرونا؛كاهش شديد درآمدهاي خانوار؛بي توجهي مسئولين ...همه وهمه خبر از شيوع پنهان سوءتغذيه درجامعه ايراني مي دهد!؟وبايد گفت اتفاق ناميموني درحال شكل گيري است كه درآينده نه چندان دور منجر به ازبين رفتن سرمايه هاي انساني واجتماعي كشور خواهد شد.اين اتفاق نامبارك "سوءتغذيه" نام دارد.
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران ، فرهاد خادمی کارشناس مسائل اقتصادی اجتماعی ، در یادداشت اختصاصی برای ما نوشته است:
اين روزها دررسانه هانتايج چند تحقيق وپژوهش آماري ازوضعيت تغذيه ايرانيان وتبعات سنگين آن منتشر شده است؛شاه بيت تحقيقات اين است كه "سفره ايرانيان كوچك؛چيدمان مواد غذايي ونوع محصولات مورد استفاده بشدت تغيير كرده است " و سوءتغذيه آرام آرام درحال رشد وشيوع گسترده است.
پيام زشت وتلخ اين تحقيقات ونظر سنجي ها اين است كه بدليل اتخاذسياست هاي غلط كاربجايي رسيده است كه كاهش شديد درآمدي مردم تبعات هولناكي را متوجه جامعه ايراني ساخته است.اينروزها اكثرخانوارهاي ايراني بدنبال "لقمه اي بخورونمير"هستند كه زنده بمانند؛تا جان ندهند!همين وبس
پاسخهاي گروه هاي مورد مطالعه، درنظرسنجي ها وتحقيقات دروهله اول ؛نشاندهنده كاهش قدرت اقتصادي خانوارهاست ؛ اعداد استخراج شده در نتايج مطالعه كشوري انيستيو تحقيقات تغذيه؛ حكايت از كاهش مصرف منابع پروتئيني و افزايش مصرف قندوشكر و منابع غذايي "سيركننده" دارد.
آنچه در اين نتايج نگرانكننده است، تصميم به تغيير سبك تغذيه به دليل كاهش قدرت اقتصادي است .به گفته مدير گروه تحقيقات تغذيه انيستيو تحقيقات تغذيه ، نتايج مطالعه كشوري سال 99 اين مركز پژوهشي نشان داد؛ كه قند و شكر، يكي از انتخابهاي اجباري خانوارها براي پاسخ به حس گرسنگي بوده است. اعداد به دست آمده در نظرسنجي ايسپا نيزنشان ميدهد كه در سوي مقابل، وقتي پاي ميزان مصرف پروتئين حيواني (گوشت مرغ، گوشت قرمز و ماهي) و لبنيات (شير، ماست و دوغ) به ميان ميآيد، خانوارهاترجيح دادهاند از مصرف هر روزه يا چند روز در هفته كم كنند و به گروههايي ملحق شوند كه خود را به مصرف چند بار در ماه يا حتي چند بار در سال اين اقلام غذايي محدود كردهاند يا حتي تصميم به حذف كامل از سبد هزينههاي خانوار گرفتهاند!!
تيرنگ نيستاني، مدير گروه تحقيقات تغذيهاي اين موسسه پژوهشي، در تشريح برخي نتايج اين مطالعه سراسري ميگويد: حذف گوشت قرمز از سبد غذايي خانوار، به خودي خود مساله مهمي نيست چون متخصصان تغذيه، مصرف گوشت قرمز را، چندان هم توصيه نميكنند. مهم اين است كه چه ماده غذايي جايگزين گوشت قرمز شده. نتايج اين مطالعه به ما نشان داد كه مصرف منابع پروتئيني جانوري شامل گوشتهاي قرمز و سفيد، به دليل هزينه بالا، بسيار محدود شده و حتي بسياري خانوارها، اين منابع پروتئيني را بهطور كامل از سبد غذايي و هزينههاي خود، حذف كردهاند. تعداد زيادي از خانوارها در اين پيمايش اعلام كردند كه علت حذف كامل منابع پروتئيني جانوري از سبد غذايي خانوار، كاهش درآمد خانواده بوده، تعداد زيادي هم، اعلام كردند كه به علت از دست دادن شغل و كاهش چشمگير درآمد به دليل تعطيليهاي مرتبط با شيوع ويروس كرونا، ناچار به حذف كامل منابع پروتئيني از سبد غذايي خانوار شدهاند و تعدادي هم اعلام كردند كه با وجود ثابت ماندن درآمد، افزايش قيمت منابع پروتئيني با دريافتي ماهانهشان همخواني نداشته و بنابراين، تصميم به حذف منابع پروتئيني از سبد غذايي خانوار گرفتهاند. يكي از پاسخهاي نگرانكننده در مجموع پرسشنامهها، كاهش قابل توجه مصرف ميوهها و افزايش مصرف منابع انرژي و بهطور خاص، غلات (نان و برنج) بود. نتيجه كلي اين مطالعه، اين بود كه گراني و كاهش درآمدها، خانوارها را به سمت حذف يا كم كردن منابع اصلي مواد مغذي (انواع گوشت، تخممرغ، شير و ميوهها) و جايگزيني منابع ديگر كالري كه عموما از بابت بسياري مواد مغذي (در قياس با منابع پروتئيني، ميوهها يا سبزيجات) فقيرترند، هدايت كرده و اين تغيير البته، دور از انتظار نبود چون انسان در شرايط نامساعد اقتصادي، عموما در پي سير كردن شكم خود و خانواده با مواد غذايي در دسترس و قابل ابتياع است. اما، سرانه و بعد خانوار هم، يكي از عوامل تاثيرگذار در تغيير كميت و كيفيت سبد غذايي است به اين معنا كه وقتي سرانه خانوار بالا باشد و سرپرست خانواده كه درآمد محدود و ثابتي دارد، با افزايش قيمت اقلام غذايي مفيد مواجه شود، به ناچار، گزينه غذا براي سير شدن شكم و بنابراين، منابع غذايي ارزانتر را انتخاب ميكند.
درحقيقت اين آماروارقام ونتايج بدست آمده وظيفه مسئولين اجرايي كشور بويژه وزارت بهداشت را دوچندان مي كندتا آنها براي وضعيت پيش رو كه مثل يك چراغ چشمك زن از بحران فراگير سوءتغذيه در آيندهاي كه چندان هم دور نيست خبر ميدهد، چارهاي پيدا كنند.
عمق فاجعه!
فاجعه آنجا شكل گرفته ورشد خواهد كرد كه نيستاني، شرايط آتي را؛ سوءتغذيه بر اثر بدخوري و بيكيفيتخوري و پرشدن شكم با موادي كه "هيچ" است عنوان مي كندكه در تعريف متخصصان حوزه تغذيه ؛ فقط به درد آن ميخورد كه حس گرسنگي، براي 24 ساعت خفه شود ودر نتيجه ثبات سوءتغذيه رادربسياري خانوادهها از اقشار و دهكهاي آخر يا حتي متوسط اقتصادي به ارمغان مي آورد.را،دراين وضعيت قطعا با ادامه چنين شرايطي، بايد منتظر چاقي بر اثر سوءتغذيه، كاهش كيفيت رژيم غذايي و مصرف كالري صِرف باشيم، چاقيهايي كه چه بسا با كمبود ريزمغذيها هم توام هستند. بايد منتظر افزايش آمار مبتلايان ديابت و پرفشاري خون و بيماريهاي قلبي؛ عروقي باشيم. بايد منتظر بسياري امراض مزمن و البته بدخيميها باشيم.
هشداربه وزارت بهداشت!
آنچه را كه بايد متذكر شويم اين است كه شيوع سوءتغذيه در درازمدت، نه تنها خانوارهاي ايراني را گرفتار ميكند، بلكه بار اقتصادي سنگيني هم بر دوش نظام بهداشت و درمان ميگذارد. صرفنظر از تاثير شيوع بيماري كرونابر وضعيت اشتغال و بيكاري، به دنبال ابتلاي احتمالي يكي از اعضاي خانواده به كوويد 19، بخش قابلتوجهي از درآمد خانوار براي هزينههاي درمان اين بيمار مصرف ميشود و تامين باقي نيازهاي خانواده، دچار چالش ميشود و بنابراين، غير از كودكان و سالمندان كه دچار سوءتغذيه آشكار خواهند شد، ساير اعضاي خانواده در معرض سوءتغذيه پنهان قرار ميگيرند و مصداق بارز اين اتفاق هم، كوتاهقديها و كموزنيها و انتقال مادرزادي كمبود ريز مغذيها در اين خانوادههاست. البته غير از اين خانوارها، مصداقهاي ديگر هم اطرافمان فراوان است.
سخن آخر...
سخن آخر اينكه جامعه ما حال وروز خوشي ندارد؛كوچك شدن سفره خانوارهاوكاهش شديد درآمدهاي بيش از17ميليون كارگر وكارمند"پيام تلخي " را به جامعه وبخصوص تصميم گيرندگان منعكس مي كند واينجاست كه بايد چاره اي عاجل انديشيد تااين بارگرفتار"سونامي سوءتغذيه آشكاروپنهان "نشويم.