"ثریا"، مهمترین ایرانی در ورزش دنیا!
اقتصاد ایران: «ثریا آقایی» با انتخاب شدن به عنوان عضو رسمی کمیته بین المللی المپیک (IOC)، به مهمترین فرد ایرانی در ورزش دنیا تبدیل شده است، حتی بالاتر از مدیران کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
یادداشت - محمدرضا آخوندی
۲۱ سال پیش زمانی که «مصطفی هاشمی طبا»، رییس وقت کمیته ملی المپیک ایران و عضو آن زمان IOC، گوی رقابت انتخابات کمیته را به «رضا قراخانلو» و «تیم مهرعلیزاده» (رییس وقت سازمان تربیت بدنی) باخت، به صورت خود بخود عضویت هاشمی طبا در IOC لغو شد و این کرسی ارزشمند که فقط یک بار پس از انقلاب به یک ایرانی رسیده بود، از دست ما رفت. در آن زمان «عقلای قوم فاتح» بر این باور بودند که بازپس گیری این کرسی کار سختی نیست و «مجدد و سریع» به نام یک ایرانی دیگر سند خواهد خورد، اما این روند ۲۱ سال طول کشید و هرچه «وزرا و روسا» تلاش کردند و پول خرج کردند، نتوانستند این عنوان ارزشمند را مجدد بدست آورند.
چرا عضویت در IOC مهم است؟
اعضای IOC کمی بیشتر از ۱۰۰ نفر هستند که مهمترین تصمیمهای ورزش دنیا را میگیرند. آنها قوانین و اساسنامهها را تایید میکنند، میزبانی به کشورها اعطا میکنند، رییس و اعضای هیات اجرایی کمیته بین المللی را انتخاب میکنند و به طور کلی همه تصمیم های بزرگ ورزش دنیا با تایید این بیشتر از ۱۰۰ نفر صورت میگیرد. در بخش اعظمی از تصمیمهای این افراد، میلیاردها دلار پول جابجا میشود، بنابراین تصمیمشان برای ورزش دنیا بسیار حائز اهمیت است.
اعضای IOC پس از انتخاب، دیگر «نه» نماینده کشور خود در کمیته بین المللی، بلکه نماینده IOC در کشور خود هستند. این اعضا به صورت رسمی عضو کمیته ملی المپیک کشورهای خود نیز بوده و دارای حق رای هستند. همچنین این افراد عضو هیات اجرایی کمیته ملی المپیک کشور خود نیز بوده و دارای حق رای هم هستند. این یکی از بالاترین اختیارات ورزش برای یک فرد در هر کشوری محسوب میشود.
نمایندگان IOC در بیشتر از یکصد سال گذشته اصولا از قشر سلطنتی، تجار و بزرگان سیاسی کشورهای مختلف بودهاند و گروهی از «الیگارشهای ورزشی» را پدید آوردهاند که نبض ورزش دنیا را در اختیار دارند. آنها در حقیقت در جریان بازیهای المپیک بالاترین رده را دارند. در بهترین هتلها با بهترین شکل پذیرایی میشوند و جایگاهشان حتی با روسای جمهور کشورها نیز برابری میکند.
بنابراین اعضای IOC مهمترین افراد تاثیرگذار در ورزش دنیا هستند و محل رجوع بسیاری از روسای فدراسیونهای جهانی و مدیران بزرگ ورزش دنیا خواهند بود.
نحوه عضوگیری در IOC
انتخاب اعضای IOC از زمان پیدایش این نهاد تاکنون دستخوش تغییرات متعددی شده است. در سالهای اولیه پیدایش این نهاد عضویت افراد از ملل مختلف تا حدودی سادهتر به نظر می رسید. بنابر اسناد موجود در «مجله تاریخ المپیک» نخستین ایرانی که عضو کمیته بین المللی شد، «نظام الدین امامی خویی» بوده که در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۲۱ به عضویت این کمیته درآمده است. پس از او «صمدخان ممتازالسطنه» نامش در میان اعضای IOC ثبت شده است. او نیز در ۲۷ آوریل ۱۹۲۷ به عضویت این نهاد درآمده است. هر دوی اینها افرادی بودند که به نحوی از جانب ایران در اروپا نمایندگی داشته و با جنبش المپیک در فرانسه آشنا شده و برای مدتی عضو این نهاد شده بودند. در این دوران نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای دنیا دارای سازمانی بنام کمیته المپیک نبودهاند و سبک و سیاق عضوگیری نیز در گذر زمان شامل تغییرات زیادی شد.
جنبش المپیک در مسیر رشدی که داشت ناگزیر به استفاده از قدرتهای بزرگ در ممالک مختلف بود، بنابراین درهای IOC اصولا به روی اعضای خانوادههای سلطنتی، بزرگان سیاسی و تجار بزرگ کشورهای مختلف باز بود. آنها بخوبی میدانستند بدون حمایتهای بزرگ دولتی، این جنبش رشد نخواهد کرد و در طول سالهای مختلف اعضای تشکیل دهنده IOC همین نخبگان کشورهای مختلف بودهاند. برهمین اساس عضو بعدی ایران که به جمع اعضای IOC راه یافت، «غلامرضا پهلوی»، برادر محمدرضا شاه و رییس کمیته ملی المپیک وقت ایران بود. روند عضوگیری و سیاست حاکم بر کمیته بینالمللی المپیک تا همین یک دهه اخیر نیز همین بود و عضوگیری با این استراتژی صورت میگرفت که افراد صاحب نفوذ و تاثیرگذار کشورها به عضویت «باشگاه بزرگان» درآیند، اما آنچه از روند انتخابهای یک دهه اخیر برمی آید، تغییرات جدی در این ساختار صورت گرفته است.
رویکرد نوین IOC به انتخاب اعضایش
انتخاب «توماس باخ» آلمانی در سال ۲۰۱۳ با تحولات اساسی برای انتخاب میزبان المپیک و انتخاب اعضای IOC همراه بود. باخ ایده های نوگرایی را در زمینه مدیریت فدراسیونهای جهانی و اعضای IOC داشت و در طول ۱۲ سال حضور در این سمت، تحولات زیادی را ایجاد کرد. او در نخستین سالهای حضورش به روشهای مختلف روسای فدراسیونهای بین المللی همچون کشتی، دوومیدانی، بوکس، وزنه برداری و بسیاری از «فسیلهای ورزش» را برکنار کرد و ضمن تغییر مدیران، از فدراسیونهای جهانی خواست تا قوانین را شفاف تر، برابری جنسیتی را بیشتر و به صورت جدی با مافیای شرط بندی و دوپینگ مبارزه کنند.
او در زمینه انتخاب اعضای IOC نیز تغییرات بزرگی را صورت داد. باخ معتقد بود اعضای IOC باید جوانتر شوند، نقش قهرمانان ورزشی و المپینها بیشتر شود و برابری جنسیتی بیشتر شود. او میخواست ترکیب جغرافیایی بیشتری در میان اعضای IOC باشد و از رشتههای ورزشی مختلف در این مجمع حضور داشته باشند. او برای رسیدن به این چارچوب جدید تلاشهای زیادی کرد و نتیجه این تغییر رویکرد در اعضای کنونی IOC کاملا مشهود است.
در ترکیب کنونی میانگین سنی از حدود ۷۰ سال به ۵۰ سال رسیده و برابری جنسیتی از ۲۰ درصد به بالای ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. اکنون از بیش از ۸۰ کشور دنیا عضو IOC هستند و رییس کمیته بینالمللی المپیک، برای نخستین بار زنی است که خود قهرمان المپیک بوده و از زیمبابوه آمده است. در این چارچوب، انتخاب قهرمان بدمینتون ایران، ثریا آقایی دور از ذهن به نظر نمی رسد.
رکوردی تاریخی در IOC
اینکه کمیته بین المللی المپیک و در راس آن خانم «کریستین کاونتری» چطور در بین همه ورزشکاران ایرانی به نام ثریا آقایی رسیده، هنوز کاملا شفاف نیست و یا حداقل توضیحات روشنی در این باره به صورت رسمی ارائه نشده است. آنچه رییس کمیته ملی المپیک ایران اعلام کرد این بود که در نشستی خصوصی کاونتری به «خسروی وفا» اعلام کرده که ثریا آقایی برای این سمت انتخاب شده است. در این زمینه اگر کمیته ملی المپیک ایران اعلام مخالفت میکرد، احیانا آقایی حائز این مسئولیت پراهمیت نمیشد؛ اما آنچه مسلم است کمیته ملی المپیک ایران و وزارت ورزش در این انتخاب نقش ایجابی نداشته و البته از قدرت سلبی خود برای جلوگیری از دریافت این افتخار نیز استفاده نکردهاند.
بدین ترتیب برای نخستین بار یک زن قهرمان ایرانی عضو IOC شد و این مهم در اجلاس بعدی به صورت رسمی مصوب خواهد شد. با این انتخاب تاریخی یک اتفاق در میان اعضا رخ خواهد داد.
با توجه به انتخاب سال ۲۰۱۸ خانم «سمیرا اصغری» به عنوان نماینده افغانستان در میان اعضای IOC، برای نخستین بار دو «زن قهرمان»، «فارسی زبان»، «مسلمان»، «محجبه» و «شیعه مذهب» در جمع بیش از صد نفره باشگاه بزرگان ورزش قرار خواهند گرفت. این وجوه اشتراک تاکنون پیش از این سابقه نداشته است. شاید همین نکته بتواند ادعاهایی که اساس آن در کتاب «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشک زاد است را رد کند.
انتهای پیام