باشگاه شعر قاف در جستوجوی کوشش و جوشش
اقتصاد ایران: هدف باشگاه قاف در گام اول شناسایی استعدادهای ادبی نوجوانان کشور و در گام دوم رشد و پرورش آنان با رویکرد ساختن چهرههای ادبی جدید برای آینده کشورمان است.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
آلما توکل گزارشی درباره باشگاه شعر قاف در اختیار مهر قرار داده است که در ادامه میخوانیم:
انجمن شاعران نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیر نظر انجمن ادبی کانون سالهاست به فعالیت مستمر خود ادامه میدهد. گاه به واسطه اتفاقهای بزرگ و کوچک تغییرهایی در روند و اجرای این انجمن ایجاد شده است، یک روز به واسطه کرونا تبدیل به کارگاههای مجازی شده است و گاه به فراخور زمان اعضای آن در هر استان کم و زیاد شدهاند. با تمام این تغییرها مسیر شعر و شاعری طی چند دهه در کانون هموار بوده و ماحصلی همچون مهروارههای شعر و داستان و اردوهای ادبی داشته است. حالا نیز مدتی است این انجمنها تحت عنوان (باشگاه شعر قاف) به فعالیت خود ادامه میدهد.
باشگاه قاف؛ چشماندازی برای دهههای آینده
«هدف باشگاه قاف در گام اول شناسایی استعدادهای ادبی نوجوانان کشور و در گام دوم رشد و پرورش آنان با رویکرد ساختن چهرههای ادبی جدید برای آینده کشورمان است. در این فرآیند، کارگاههای تخصصی، نشستهای نقد و گفتوگو و سیر مطالعاتی دیده شده است.» اینها سخنان مریم اسلامی معاون آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری است.
او میگوید: باشگاه قاف تلاش میکند نگاه نسل امروز را با شعر و ادبیات پیوند بزند و این پیوند را عمیقتر و تخصصیتر کند. ارتباط مستمر اعضای باشگاه با جریانهای ادبی فعال و پویای کشور و چهرههای شاخص ادبیات امروز، این بستر را ایجاد میکند.
اما بدیهی است وقتی صحبت از جریانی ادبی طی چند دهه میشود باید چشمانداز دورتری برای آن اندیشید.

این شاعر نام آشنای حوزه کودک و نوجوان که حالا مدیریت این جریان را بر عهده دارد میگوید: چشمانداز کلان باشگاه را میتوان در چهار محور خلاصه کرد. پرورش نسلی جدید از شاعران جوان، آگاه، خلاق و دارای سواد ادبی عمیق، ایجاد شبکه ملی شعر شامل حلقههای نقد، نشستهای آنلاین، جشنواره سالانه و حلقههای ترویجی در شهرهای مختلف استانها برای شناسایی و پرورش اعضای جدید و البته مستندسازی و تولید منابع آموزشی معتبر برای آموزش شعر در سنین ۱۰ تا ۱۸ سال. همچنین نباید فراموش کرد که شاخص شدن باشگاه قاف بهعنوان مرجع شعر نوجوان در کشور هدفی است که ما به دنبالش هستیم. باشگاه قاف میخواهد مثل خانهای امن برای استعدادهای ادبی کشور باشد.
آنان که طی چند دهه شاهد و ناظر فعالیتهای کانون بودهاند بهخوبی میدانند که در پی برگزاری مهروارهها چه در حوزه شعر و چه در حوزه داستان، مجموعهای از آثار نوجوانان سرتاسر کشور منتشر شد. درباره ادامه این روند نیز برنامهریزیهایی صورت گرفته است: «انتشار گزیدهی شعر اعضای باشگاه قاف در پایان هر دوره سه ساله، تولید پادکستهای تخصصی و ادبی و نشریههایی چون قافنامه که کوتاه، موجز و تخصصی باشد در این فرآیند قرار دارد.»
قاف؛ ادامه طبیعی مسیر انجمنهای ادبی
کبری بابایی شاعر و نویسنده حوزه کودک و نوجوان که سالها به عنوان مربی و کارشناس کانون فعالیت داشته است، این روزها به عنوان راهنمای متخصص(منتور) باشگاه قاف در کنار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. با این رویکرد است که او به واسطه سالها تجربه در مراکز مختلف کانون نگاهی کلان را نسبت به این باشگاه ارایه میدهد.
او به سوالهای ما اینطور پاسخ میدهد: درباره اینکه باشگاه قاف چه تفاوتی با دوره قدیمی انجمنهای شعر در کانون دارد، قبل از هر چیز باید بگویم حقیقت این است که کانون از ابتدای کار تا امروز همیشه سیاستهای درستی در طراحی برنامههایش داشته و خوب است که به همین مساله توجه کنیم. همان انجمنهای قدیمی، در ادامه برگزاری کارگاههای شعر و داستان در مراکز، شکل گرفتند. این انجمنها نتیجه نیاز بچههایی بودند که در کارگاهها به یک قالب یا جایگاهی در شعر و داستان رسیده بودند و حالا میتوانستند به شکل ویژهتری کارهایشان را با حضور کارشناسان --غیر از مربیان خودشان- نقد و بررسی کنند. انجمنهای ادبی درواقع یک دنباله بسیار خوب برای کارگاههای ادبی بودند.
او ادامه می دهد: طبیعتاً هر فعالیتی در طی سالها و گذر زمان نیاز به بهروزرسانی و نوآوری دارد. درباره باشگاه قاف، بهجای اینکه فقط دنبال تفاوتهایش با انجمنهای قبلی باشیم، بهتر است فکر کنیم ببینیم آیا این برنامه ادامه همان روند و همان حرکت بوده یا نه؟ به نظرم دقیقاً همینطور است. یعنی بعد از اینکه بچهها حضور در انجمنهای ادبی را تجربه کردند، وقتش بود که بهجای اینکه فقط در استان خودشان تعریف شوند، در سطح کشور همراهان خود را بشناسند؛ کسانی که در استانهای مختلف کار شعر و داستان انجام میدهند. این باعث میشود نوعی جامعه ادبی کانونی در سطح کشور شکل بگیرد و ما برآیند آثارشان را در یک فضای تازه ببینیم.

این کارشناس کتاب و ادبیات دربارهی روندی سخن میگوید که شاهد آن است: در هر دوره، بچهها بهروز میشوند، بزرگتر میشوند، تجربههای تازه بهدست میآورند و اطلاعات جدید کسب میکنند. قطعاً شکل کارها هم تغییر میکند. شاید در گذشته فضای مجازی اینقدر ارتباطات را ساده نکرده بود، اما امروز آنقدر ارتباطات آسان شده که بدون طی کردن مسیرهای طولانی، میتوانیم با دوستانمان در همه استانها، با کارشناسان، مهمانان، شاعران و نویسندگان ارتباط داشته باشیم. این ارتباط میتواند به آموزش، رشد و تمرینهای تازه منجر شود.
مساله اصلی، استفاده از ظرفیتهای امروز است؛ چه در سایر فعالیتها و چه در باشگاه قاف. از ظرفیت فضای مجازی استفاده میکنیم تا از توانمندی استادان معتبر بهره ببریم، و بچهها با کمترین صرف زمان، بیشترین آورده و محتوا را دریافت کنند.
علاوه بر این، باشگاه قاف از ابتدا ضوابط مشخص و قابلاحترامی داشته: میزان مشارکت بچهها، سطح آثار، گروه سنی و… این ضابطهمندی باعث میشود کار دچار تعلل و رخوت نشود، که اتفاق خیلی خوبی است.
کشف استعداد؛ از دل دلنوشتهها تا کارگاههای شعر
اما سوال اصلی برای والدین، کارشناسان و ناظران بیرونی و علاقهمندان به شعر این است: کلاسها چطور اداره میشود؟ نوجوانان چه روندی را در جلسهها طی میکنند؟
برای پاسخ به این سوالها به سراغ غلامرضا بکتاش رفتهایم. شاعری که خود دانشآموخته قیصر امینپور است: عموما کشف استعداد به دو شیوه اتفاق میافتد. روش اول اینکه وقتی به عنوان شاعر در جمع دانشآموزان یا اعضا کتابخانهها قرار میگیرم و آنها با یک شاعر مواجه میشوند دلنوشتههای خود را بروز میدهند آنها را شناسایی میکنم و بعد از آنها میخواهم عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شوند و بعد با ارتباط با آنها به تقویت و تربیت ادبی و پرورش ادبی آنها میپردازم و گاهی هم با خانواده و والدین ارتباط خصوصی میگیرم.

مدرس شعر باشگاه شعر قاف ادامه میدهد: دومین روش مربوط به کسانی است که خود برای تقویت شعرشان به کانون میآیند و با آنها کار میکنم. در هر دو روش به پرورش حواس تربیت ادبی و تجربههای ادبی آنها میپردازم و آنها را در مسیر شعر راهنمایی میکنم و اگر اهل قصه باشم استادان قصه را با آنها ارتباط میدهم.
بکتاش میگوید: باشگاه قاف سطحبندی دارد. اعضایی که وزن را میشناسند و اعضایی که در صدد یادگیریاند. اما اعضایی که به قالب رسیدهاند و وزن را میشناسند عموما به اردو دعوت میشوند. مبانی شعر و آموزش شعر یک بخش این قصه است و شنیدن آثار و نقد اعضا هم بخش دیگر قصه هر دو باید گفته و شنیده شوند.
در نهایت از او میپرسیم شما از سالها پیش با نوجوانان شاعر کانون همراه بودهاید تفاوت هنرجویان جدید با هنرجویان دهههای قبل در این حوزه چه چیزهایی است؟ بکتاش پاسخ میدهد: آنچه نوجوان امروز دارد نوجوان قدیم نداشت، و آنچه نوجوان قدیم داشت نوجوان امروز ندارد. استعداد را باید تقویت کرد، برای شکفتن خیلی باید تلاش کرد، شعر جوشش و کوشش است، کوشش و جوشش است.
نوجوان امروز باید انگیزه و تلاش را برای رسیدن چند برابر کند چیزی که نوجوان قدیم و هم نسلان ما داشتند و از امکانات و فرصتهای تازه و مجازی در جهت رشد شعر استفاده کند چیزی که هم نسلان ما نداشتند. تصور میکنم نوجوانهای امروز باید بدانند رود استعداد بدون تلاش به جایی نمیرسد.
نوجوانان؛ صدایی تازه در شعر معاصر
سوگند میرزایی از اعضای قاف میگوید: عمیقا معتقدم که شعر باید با زمانه خودش نفس بکشد و به مسائل انسان معاصر بپردازد... شعر امروز ایران بیشتر معطوف به «احساسات شخصی»، «روابط پیچیده انسانی» و «مساله هویت» در جهان امروز است. گرچه استفاده از فضاهای دیجیتال، نشان میدهد که شعر نگاهی ریزبین، چندلایه و اغلب فراتر از کلیشههای رایج را با خود دارد. اینها سخنان سوگند میرزایی است، شاعر جوانی که مدتهاست با کانون همراه است.
او از تجربه خود میگوید: باشگاه قاف که قلهای است برای رشد ادبیات و فرهنگ نوجوانان ایران با تمرکز بر آموزشهای حضوری و غیر حضوری، اردوها، بازدید از نمایشگاه بینالمللی کتاب، رادیو آفرینش و دیدار و نشستهایی با استادان زبردست، نسبت به آشنایی صحیح با دنیای شعر و ادبیات نقش مهمی در تشکیل شخصیت ادبی من ایفا کرده است...
میرزایی ادامه میدهد: «معتقدم نسل شاعران نوجوان و جوان و بهطور قابل توجهی نوجوانان میتوانند موثر باشند و بر شعر معاصر اثر بگذارند. نوجوانان امروز نه با دسترسی بیسابقه به اطلاعات بهویژه فضای مجازی به عنوان بستر اصلی، تعامل مستقیم با محیط و جامعه، زبان و دغدغههای نو و نگاه نقادانه در روند شعر معاصر تاثیرگذار خواهند بود.»

اما این شاعر جوان پیشنهادی برای باشگاه قاف دارد تا زودتر به اهداف خود نزدیک شود: «اگر ارتباط مجازی با استادان در طول هفته بیشتر و آثار بهطور تخصصیتر نقد و بررسی شود ما شاهد رشد قابل توجهی در تولید آثار خود خواهیم بود و در کنار آن به نظر، اگر استادان به رشد و توسعه نوجوان در نوشتن شعر سپید توجه کنند نوجوانان از سردرگمی تشخیص شعر سپید و متون ادبی رهایی خواهند یافت.»
امیرمحمد نانکلی به عنوان دیگر عضو این باشگاه نگاهی به شیوه نقد در این باشگاهها دارد: «اعضای قاف به این باور رسیدند که در این دورهها نقد نه برای تخریب، بلکه برای رشد و بازنگری است پس معمولا نقد را با ذهنی باز و نگاه سازنده میپذیرند؛ ما میدانیم که شنیدن نگاه دیگران، حتی اگر تلخ باشد، بخشی از مسیر پختگی آثار ماست. همین روحیه است که باعث میشود گفتوگوها ثمربخش و الهامبخش باشند.»
او از تجربهی حضور خود در این جلسهها میگوید: «حضور در جلسههای باشگاه ادبی قاف برای من مثل ورود به فضایی سرشار از گفتوگو، اندیشه و الهام بودهاست. هر جلسه فرصتی است برای کشف نگاههای تازه، شنیدن آثار متفاوت و لمس عمق اندیشههایی که در قالب شعر و داستان شکل گرفتهاند. در واقع، این باشگاه برای من نه فقط گردهمایی ادبی نیست، بلکه مدرسهای از هم فکری و تمرین دیدنِ جهان از زاویهی متمایز نسبت به دیگران بوده است؛ این کارگاه زیست شاعرانه را به ما میآموزد.»
او معتقد است باشگاه ادبی قاف، بذری است که در زمین فرهنگ امروز کاشته میشود، تقویت آن یعنی ایجاد پیوستگی میان نسلهای ادبی، گفتوگو بین تجربه و نوآوری.
در سالهای آینده تاثیرهای این باشگاه را در غنای زبان، جسارت خلق اثر و رشد شاعران نوجوان و جوان خواهیم دید؛ باشگاههای ادبی در واقع حافظ جریان زنده ادبیات هستند.»
چگونه نوجوان شاعر صاحب نگاه خود میشود؟
اما اینکه چهطور میتوان نوجوانان را در گذر از مرحله تقلید تا رسیدن به صدای شخصی همراهی کرد، مسالهای است که بابایی با نگاهی واقعبینانه پاسخ میدهد: «واقعیت این است که تقریبا همه کسانی که مسیر شعر را شروع میکنند از پله تقلید عبور میکنند و این کاملاً طبیعی است. مهم این است که این مرحله را به رسمیت بشناسیم و از آن عبور کنیم. همان توصیه مشهور که میگویند «بسیار بخوانید و بسیار بنویسید»، شاید در ظاهر کلیشه باشد، اما در باطن بسیار جدی است. هر نوجوان بر اساس سلیقهها، امکانات و آموزشهایی که دیده، خواندنیها و نوشتنیهای خودش را پیدا میکند و دقیقاً همین تمرینهاست که مسیر رشد را باز میکند.»
او تأکید میکند که رسیدن به صدای شخصی یک فرآیند تدریجی است: «با تمرین بسیار، با پذیرفتن طبیعی بودن تقلید، با فکر کردن به دغدغههای فردی و گفتوگو درباره مسائل واقعی نوجوانان، کمکم صدای شخصی در شعر شکل میگیرد. این چیزی نیست که یکباره اتفاق بیفتد؛ بلکه نتیجه ممارست و تجربه است.»
بابایی درباره همکاری میان راهنماهای متخصص(منتورها) نیز توضیح میدهد: «بله، گهگاه جلسههای مشترکی داشتیم؛ هرچند اکنون بهدلیل اینکه هنوز در فاز نخست فعالیت قاف هستیم، تعداد این جلسهها زیاد نبوده. اما برای دورههای جدید قطعا این همافزایی بیشتر خواهد شد. ما نیاز داریم بدانیم در گروههای دیگر چه میگذرد، بچهها چگونه کار میکنند، نیازهایشان چیست، و خود کار ما چه نقاط ضعف و قوتی دارد. امیدوارم این فرصت به شکل گستردهتر فراهم شود.»
با چنین نگاهی است که تجربه سالهای طولانی آموزش شعر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچنان رو به پیش میرود؛ تجربهای که تلاش میکند در کنار آموزش تکنیک، صدای اختصاصی نسل تازه را نیز جدی بگیرد و در مسیر حرفهای همراه و راهنما باشد.