انتقادها به تغییر ساختار دانشگاه فرهنگیان
اقتصاد ایران: برخی از کارشناسان و فعالان تربیتی، تغییر ساختار در دانشگاه فرهنگیان را عاملی برای از بین رفتن هویت این دانشگاه در تربیت معلم دز تراز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میدانند.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار مهر، دانشگاه فرهنگیان از سال ۱۳۹۲ و همزمان با شکلگیری تدریجی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تأسیس شد تا به جای دانشگاههای تربیت معلم، وظیفه تربیت معلم را به عهده بگیرد. از آن پس همه مراکز تربیت معلم ذیل دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت.
با ادامه کار دانشگاه فرهنگیان، نقاط ضعف این دانشگاه در مسیر اداره آن مشخص شد و مشکلات اداری و ساختاری آن برای متولیان امر تربیت معلوم گردید و از حوالی سال ۱۳۹۷ گمانهزنیهای مختلفی برای تغییر در ساختار این دانشگاه مطرح شد.
به تازگی طرحی به تصویب رسیده است که دانشگاه فرهنگیان که قرار بود به صورت جامع و در قالب پردیسها اداره شود؛ به طور کلی به شکلی جزیرهای کار خود را ادامه دهد. با طرح جدید دانشگاه فرهنگیان، با یک دانشگاه ملی و ۳۱ دانشگاه استانی به صورت مجزا اداره خواهد شد.
همین مساله انتقادات مختلفی را از سوی کارشناسان و فعالان تربیتی برانگیخته است.
اشکان صفری، از فعالان دانشجویی و از کارشناسان حوزه تربیت در استان خوزستان در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری مهر، طرح جدید را عاملی برای از دست رفتن هویت مأموریت محور و راهبردی دانشگاه فرهنگیان به یک مرکز آکادمیک محور دانست.
این یادداشت بدین شرح است:
دانشگاه فرهنگیان در حال گذار از یک دانشگاه متمرکز به ۳۱ دانشگاه استانی
تغییر ساختار در دانشگاه فرهنگیان که با نگاه تمرکز زدایی و افزایش راندمان عملکردی طراحی شده، تصمیمی است که خود پتانسیل ذاتی دارد که هویت مأموریت محور و راهبردی این دانشگاه را تضعیف کند.
وقتی به ریشه و عقبه دانشگاه فرهنگیان که پس از ادغام مراکز تربیت معلم در سال ۱۳۹۰ تأسیس شد، نگاه میکنیم به نقش مسئولیت محور و خطیر تربیت معلمان تراز انقلاب اسلامی می رسیم که خود پروژهای طولانی و گره خورده به امر فرهنگی و طراحی عملیاتهای جمعی هست، تغییرات ساختاری جدید در این دانشگاه محوری و راهبردی که بر اساس مصوبه سیاستها و ضوابط کیفیتبخشی دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۴۰۲ شکل گرفته یک تحول اساسی چالش برانگیز را در پیش دارد:
تغییر آرایش درونی دانشگاه فرهنگیان به ۱ دانشگاه ملی و ۳۱ دانشگاه استانی!
به تعبیری میتوان گفت که نقدهای بنیادین به شیوه اجرا و ابعاد کارکردی این تغییرات وارد شده بر دانشگاه است؛ ساختار جدید بیش از آنکه بر تربیت معلمان تراز تمرکز ویژه کند، دانشگاه فرهنگیان را به دانشگاه عمومی و همگانی در وزارت علوم بدل کرده که این امر سبب دوری از رسالت تخصصی هست. این تصمیم، پتانسیل ذاتی و فلسفه وجودی تخصصی و مأموریت گرا این دانشگاه را که نقش تربیت و پرورش معلم انقلابی است، به چالش میکشد و دانشگاه را از پرورش معلمان انقلابی به تربیت مدرس مطلق هدایت میکند. تغییر و تحول در ساختار دانشگاه این مجموعه تخصصی را که تفاوت ساختاری با سایر دانشگاهها دارد را با دیگر دانشگاهها در امر کارکردی یکسان خواهد دید.
همچنین از بعد زیر ساختی و زیست محیطی بسیاری از استانها از نظر تعداد پردیسها و اعضای هیئت علمی، توانایی ایجاد دانشکدههای کاربردی و راهبردی متعدد و تخصصی را ندارند. لازم به ذکر است که تلفیق معاونت فرهنگی با معاونت دانشجویی در استانهای رده پایین، که از رده یک تا رده چهار هست این نگرانی را ایجاد میکند که مباحث تربیتی و هویت ساز در اولویت دوم قرار گیرند.
این تصمیم که از پیش پتانسیل آسیب به بدنه را دارد به دلیل عدم مشارکت کارشناسی بدنه نخبگانی دانشگاه در طراحی طرح موجود هست این تغییرات بدون مشارکت واقعی اساتید، مدیران و تشکلهای دانشجویی و پشت درهای بسته تصویب شده که منجر به مقاومت طبیعی در بدنه و کاهش احتمال موفقیت در اجرا میشود.
تهدید هویت و موجودیت دانشگاه فرهنگیان با تغییر ساختار
ابوالفضل نوری صادق، مسئول حوزه بسیجدانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان هم معتقد است این روزها دانشگاه فرهنگیان با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند که اگر هرچه سریعتر مرتفع نشود، موجودیت آن با خطر بسیار جدی مواجه خواهد شد.
نوری صادق در یادداشت زیر معتقد است دانشگاه فرهنگیان بعد از ۱۳ سال هنوز برای موجودیت و هویت خود باید دعوا کند.
تربیت نیروی انسانی تراز هر حکومتی برای پیشبرد امر تعلیم و تربیت آن، از بدیهیات است و طبیعی میباشد که در انقلاب اسلامی ایران نیز، معلم؛ به عنوان افسر سپاه پیشرفت این کشور در جایی تربیت شود که از ساختار تا برنامه درسی همه و همه برای تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی تدارک دیده شدهاند.
اما با گذشت قریب به نیم قرن از عمر انقلاب اسلامی، هنوز سطح منازعه ما بر سر تربیت معلم و موضوعاتش با برخی سیاست زدگان عرصه سیاست و مسئله نافهمان صاحب نقش، در ابتداعیات باقی مانده است و بعد از حدود ۱۳ سال از عمر دانشگاه فرهنگیان، هنوز دعوی بر سر موجودیت آن است.
بعد از حدود دو سال از تصمیم سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان کشور مبنی بر تدوین و اجرای ساختار جدید این دانشگاه، اکنون به نقطهای رسیده که نه تنها ساختار اختصاصی برای مرکز تربیت و تولید نیروی انسانی مورد نیاز آوپ، طراحی نشده بلکه با اقتباس بسیار بالا از ساختار دانشگاهی وزارت علوم دانشگاه فرهنگیان نیز در زمره سایر دانشگاهها دیده شده و همان نسخه سخت افزاری و نرم افزاری را برای آن پیچیدهاند.
پرسشهای تخصصی مدیریتی گوناگونی از ساختار اعمال شده جدید داشت، اما هیچ یک را طرح نمیکنم تا سوال اصلی گم نشود: اگر دانشگاه فرهنگیان محل تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی و با ویژگیهای خاص خود است، چرا این مهم را در ساختار نگاری خود لحاظ نکردهاید و جامه وزارت علوم پوشیدهاید؟ این رویه دانشگاه فرهنگیان را از هویت مستقل خویش فاصله میدهد و خطر نابودی را برای آن جدی تر از قبل میکند.
شرایط کنونی که دانشگاه فرهنگیان انقلاب اسلامی که مقام معظم رهبری از آبرو برای آن مایه گذاشتهاند، اکنون در وضعیت مناسبی نیست و میطلبد صاحبان سخن و قلم زبان گشوده و از کیان این سنگر انقلاب اسلامی دفاع کنند.