ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
توزیع ثروت بین افراد مختلف ساکن در مناطق جغرافیایی خاص طی دهههای گذشته بهطور قابلتوجهی تغییر کرده است، بهطوری که برخی از بخشهای جمعیت نسبت به سایرین بیشترین بهره را از رشد اقتصادی بردهاند. در برخی از مناطق آمریکا، بریتانیا و کشورهای مختلف اروپایی، توزیع ثروت بهطور فزایندهای نابرابر شده است.
توزیع نابرابر ثروت در اصل به این معنی است که اختلاف قابلتوجهی در درآمد و منابع عموم مردم وجود دارد، بهطوریکه برخی از مردم حقوق خوبی دریافت و برخی دیگر در همان مکان زندگی اما برای تامین نیازهای اولیه خود تقلا میکنند. این نابرابری اغلب با شاخصی بین صفر تا یک اندازهگیری میشود که بهعنوان ضریب جینی (شاخصی اقتصادی برای محاسبه توزیع ثروت در میان اقشار مختلف مردم یک جامعه) شناخته میشود و در آن صفر، نشاندهنده برابری کامل و یک، نشاندهنده نابرابری شدید است.
محققان کالج کینگ لندن، دانشگاه هاروارد و دانشگاه «یورک» بهتازگی تحقیقی با هدف بررسی تاثیر احتمالی زندگی در جامعهای که ثروت بهطور ناموزون توزیع شده است را بر رشد مغز در اواخر کودکی و پیش از نوجوانی انجام دادند. یافتههای آنان نشان میدهد که زندگی در مکانهایی با نابرابری زیاد در درآمد با تفاوتهایی در ساختار برخی از مناطق مغز مرتبط است که به نوبه خود میتواند ظهور اختلالات سلامت روان را پیشبینی کند.
دیویانگانا راکش، محقق و مدرس کینگز کالج لندن گفت: ما بهتازگی بررسی مفهومی در مورد چگونگی تاثیر نابرابری بر سلامت روان انجام دادیم. بهعنوان متخصص علوم اعصاب شناختی رشدی، این موضوع مرا در مورد مسیرهای عصبی-زیستیِ زیربنایی این ارتباط کنجکاو کرد. با ظهور مجموعه دادههایی مانند رشد شناختی مغز نوجوانان، آزمایش این نوع سوال امکانپذیر شده است.
راکش و همکاران وی بهعنوان بخشی از پژوهش خود، مجموعه دادههای رشد شناختی مغز نوجوانان را که از بیش از ۸۰۰۰ کودک ۹ تا ۱۰ ساله ساکن در ۱۷ ایالت آمریکا جمعآوری شده بود، به همراه ضرایب جینی برای این ایالتها، تجزیهوتحلیل کردند.
این دادهها شامل اسکنهای تصویربرداری تشدید مغناطیسی (امآرآی) بود که ضخامت، مساحت سطح و حجم مناطق خاصی از مغز کودکان را نشان میداد و همچنین اسکنهای تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی که ارتباط بین ۱۲ منطقه کلیدی در مغز آنان را نشان میداد.
محققان در تجزیهوتحلیلهای خود، عوامل دیگری که ممکن است بر رشد مغزی کودکان تاثیر بگذارند، مانند درآمد خانواده، میزان تحصیلات، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و آمار زندانی شدن در ایالت محل سکونتشان را کنترل و همچنین سلامت روان گزارش شده کودکان را ۱۸ ماه پس از جمعآوری اسکنهای مغزی بررسی کردند.
راکش اظهار کرد: در حالی که تحقیقات متعددی ارتباط بین ابعاد فردی وضعیت اقتصادی-اجتماعی (بهعنوان مثال درآمد خانواده یا تحصیلات والدین) را بررسی کردهاند، تحقیق ما سهم مهمی دارد، زیرا یک ویژگی ساختاری جامعه را به ساختار و عملکرد مغز کودکان مرتبط میکند. یافتههای ما نشان میدهد که نابرابری ساختاری، فراتر از درآمد خانواده، با مغز کودکان مرتبط است.
نتایج تحلیلهای انجامشده راکش و همکاران وی نشان میدهد که زندگی در جامعهای نابرابر با قشر مغز (یعنی لایه بیرونی مغز) نازکتر و همچنین تفاوتهای قابلتوجهی در مساحت سطح مناطق مختلف مغز مرتبط است. علاوه بر این، بهنظر میرسد ارتباط بین برخی از شبکههای مغزی در کودکانی که در مکانهایی با نابرابری درآمدی بالاتر زندگی میکنند نیز تغییر میکند.
مدیکال اکسپرس گزارش کرد، تفاوتهای مشاهدهشده میتواند تا حدودی رابطهای را که بین نابرابری در سطح جامعه و سلامت روان کودکان، بهویژه ظهور اختلالات در کودکانی که در محیطهای نابرابر زندگی میکنند، توضیح دهد. در آینده، یافتههای این پژوهش میتواند به توسعه مداخلاتی با هدف ارتقای برابری بیشتر یا ارتقای رشد سالم کودکانی کمک کند که در جوامع نابرابر زندگی میکنند.
راکش افزود: در تحقیقات آینده، در صورت امکان، میخواهم این یافتهها را با استفاده از دادههای جمعآوریشده در بریتانیا و همچنین دادههای بینالمللی تکرار کنم. علاوه بر این، قصد دارم ارتباط آن را با رشد طولی مغز بررسی کنم.
یافتههای این تحقیق در مجله «سلامت روان طبیعت» (Nature Mental Health) منتشر شده است.
انتهای پیام