ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استانها: باغ ایرانی تنها یک فضای سبز نیست؛ جهانی است که در آن نظم، معنا و آرامش در کنار هم تنفس میکنند و در میان همه باغهای ایرانی، چهلستون اصفهان نمونهای کامل و زنده از این جهان است؛ باغی که نامش از انعکاس ستونها در آب آمده و یادگار درخشان عصر صفوی است.
چهلستون؛ باغی میان تاریخ و انعکاس
کاخ باغ چهلستون اصفهان در دل تاریخیترین بخش شهر، در امتداد محور چهارباغ و در جوار میدان نقشجهان قرار دارد. این مکان که در حدود سالهای آغازین قرن یازدهم هجری به دستور شاه عباس اول پایهگذاری شد، در زمان شاه عباس دوم به شکوه و کمال رسید. آنگونه که مورخان نوشتهاند نخست بنایی ساده در میان باغ بود که به مرور تالارها، ایوانها، نقاشیها و حوض بزرگ پیشروی آن افزوده شد تا به چهره امروزی خود برسد.
نام «چهلستون» نه از شمار واقعی ستونها، که از بازی چشم و آب میآید. ایوان این کاخ ۲۰ ستون چوبی دارد که با انعکاسشان در آب زلال حوض مقابل، عدد ۴۰ را تداعی میکنند؛ عددی که در فرهنگ ایرانی نماد کمال و تداوم است. ایوانی که در آن ستونهای چوبی صیقلخورده، سقفهای نقاشیشده و آینهکاریهای ظریف با نسیم و انعکاس آب گفتوگو میکنند.
چهلستون بیش از ۶ هکتار وسعت دارد و از همان آغاز بخشی از مجموعه کاخها و باغهای سلطنتی صفوی در اصفهان بود. تالار اصلی، تالار آینه، اتاقهای شمالی و جنوبی و حوضهای سنگیِ تزئینشده در برابر عمارت، در کنار درختان بلند، تصویری ساختهاند که روح معماری ایرانی را بازمیتابد و ترکیبی از هندسه، نور، آب و معنا است.
ثبت جهانی و جایگاه یونسکویی چهلستون
در سال ۲۰۱۱ میلادی سازمان یونسکو در نشست سیوپنجم خود مجموعهای از ۹ باغ ایرانی را بهعنوان میراث جهانی بشریت ثبت کرد. در این فهرست در کنار باغهایی چون فین کاشان، پاسارگاد، دولتآباد یزد، ارم شیراز و شاهزاده ماهان، باغ چهلستون اصفهان نیز جای گرفت. ثبت جهانی تأییدی بود بر اینکه این باغ نه فقط میراث ایران، بلکه گنجینهای جهانی است که بیانگر نگاه ایرانی به طبیعت و زندگی است.
در سند ثبت یونسکو آمده است که این باغها بر پایه سه محور اصلی تلفیق انسان و طبیعت، هندسه و تقارن و حضور حیاتی آب شکل گرفته است.
چهلستون هر سه را در اوج خود دارد، هندسهای منظم که مسیر نگاه را از ایوان تا عمق باغ هدایت میکند، جویهای باریکی که از مادیهای تاریخی اصفهان تغذیه میشوند و درختانی که در نظم کامل، سایه و آرامش میآفرینند.
یونسکو چهلستون را «نماینده برجسته باغ ایرانی در عصر صفوی» دانست؛ باغی که همزمان ارزش تاریخی، هنری و معماری دارد و نشان میدهد چگونه ایرانیان توانستهاند در اقلیم خشک فلات، باغی بسازند که خود بهشتی کوچک بر زمین باشد.
راز هندسه، نظم و آب در باغ ایرانی
باغ ایرانی برخلاف تصور عام صرفاً مجموعهای از درختان و گلها نیست؛ جهانی است با نظامی هندسی، فلسفی و نمادین. درون آن هر جوی، هر درخت و هر مسیر معنا دارد. در این نظام آب نقش روح باغ را دارد. آب جاری صدای حیات است؛ استخر آینهای است برای انعکاس آسمان و عمارت و فوارهها نشانهای از تپش زندگیاند. در چهلستون نیز همین روح جاری است، جویهای باریک از میان درختان میگذرند در حوض بزرگ جمع میشوند و تصویر عمارت را دوچندان میکنند.
دیوارهای باغ آن را از هیاهوی بیرون جدا میکنند تا درونش جهانی آرام و خودبسنده پدید آید. در مرکز این جهان، کوشک یا عمارت اصلی قرار دارد؛ نقطه تعادل میان طبیعت و انسان، میان نظم و آزادی.
تقارن دیگر شاخص اصلی باغ ایرانی است. مسیرها، حوضها و حتی کاشت درختان در محورهای دقیق و برابر شکل گرفتهاند تا نظم درونی و آرامش ذهنی ایجاد کنند. چهلستون در اوج این نظم ساخته شده؛ از ورودی تا ایوان اصلی، از استخر تا عمارت، نگاه بازدیدکننده در خطی مستقیم و منظم هدایت میشود. همین نظم است که بیننده را بیآنکه بداند، در آرامش فرو میبرد.
هنر در دل طبیعت؛ نقاشیها و تزئینات چهلستون
چهلستون فقط باغی زیبا نیست بلکه نگارخانهای از هنر ایرانی است. در تالارهای آن صحنههای تاریخی و اسطورهای بر دیوارها نقش بستهاند؛ از پذیرایی شاه عباس دوم از ناصرالدینشاه هند تا نبرد چالدران و جشنهای سلطنتی. رنگها هنوز زندهاند، با آنکه قرنها از روزگار نقاشان صفوی گذشته است. دیوارها با نقاشیهای مینیاتوری، طلاکاریها، آینهکاریها و مقرنسهای گچی تزئین شدهاند. در گوشهای از تالار آینه، انعکاس نور بر شیشهها آنچنان دلرباست که گویی صدها شعله شمع در فضا میرقصند.
این تزئینات نه فقط جلوهای هنری بلکه بیانی فلسفیاند؛ در هنر صفوی، آینه نماد روشنایی است، و انعکاس آن یادآور وحدت در کثرت. چهلستون، تجلی همین نگاه است، ترکیبی از خاک و نور، درخت و آب، جسم و روح.
صدای آب، نفس درخت و حافظه تاریخ
اگر در یک صبح مهرماه به چهلستون بروید، خواهید دید که باغ هنوز زنده است. آب از فوارهها بالا میجهد، صدای پرندگان با خشخش برگها درهم میآمیزد، و نسیمی خنک از میان درختان چنار عبور میکند. در اینجا، زمان کند میشود؛ گویی هر قدم یاد گذشتهای را بیدار میکند.
کودکانی که در سایهها بازی میکنند، گردشگرانی که به نقاشیها خیرهاند، و پیرمردی که آرام روی نیمکتی نشسته و صدای آب را گوش میدهد؛ همه در سکوتی شاعرانه سهیماند. در چهلستون حافظه تاریخی ملموس است؛ این باغ شاهد گفتوگوهای شاهان، جشنهای باشکوه، و نیز سالهای فراموشی و رهایی بوده است. اما همچنان پابرجاست، همچنان باغ است.
شاخصهای باغ ایرانی در چهلستون
کارشناسان میراث فرهنگی، باغ ایرانی را دارای مؤلفههایی مشخص از جمله آب و جریان آن، هندسه منظم، تقارن، عمارت مرکزی، پوشش گیاهی متناسب با اقلیم، تزئینات هنری و ارتباط بصری میان انسان و طبیعت میدانند.در چهلستون همه این مؤلفهها به شکلی کامل و هماهنگ وجود دارند.
سیستم آبرسانی باغ از شاخهای از مادی فدن تغذیه میشده و در سه حالت راکد (استخر)، جاری (جویها) و فوارهای عمل میکرده است. هندسه باغ، بر محور ایوان اصلی استوار است و از ورودی تا عمارت، تقارن کامل دارد. پوشش گیاهی آن شامل درختان کهنسال چنار، کاج و نارون است که در چهار سوی مسیرها سایهگسترند. عمارت مرکزی با تزئینات نقاشی و آینهکاری، نقطه تمرکز بصری و روحی باغ است.
از دیدگاه پژوهشگران، چهلستون الگویی کامل از باغ ایرانی است؛ الگویی که بعدها در بسیاری از باغهای قاجاری و حتی در معماری معاصر الهامبخش شد.
چهلستون؛ باغی میان زمین و آسمان
در فلسفه ایرانی، باغ، تصویر زمینی بهشت است. هر باغ ایرانی با محور آب و نظم هندسی، تلاشی برای بازآفرینی فردوس موعود است. چهلستون نیز چنین است. استخرش آسمان را در خود میگیرد و انعکاس ستونها را دوچندان میکند، جویهایش صدای زندگی را به گوش میرسانند و عمارتش، چون نگینی میان سبزه و نور، نشانه حضور انسان در دل طبیعت است.
در اینجا معماری در خدمت معناست نه برتری بر طبیعت. هر چیز در اندازه خویش است، نه بلندتر از درخت، نه برتر از آب. همین توازن است که چهلستون را از هر باغ دیگری متمایز میکند.
میراثی در معرض فراموشی
اما این میراث کهن امروز با چالشهایی جدی روبهروست. کاهش منابع آب در اصفهان تغییرات اقلیمی، فرسایش چوب و سنگ، آلودگی هوا، و فشار گردشگری بیضابطه از مهمترین تهدیدهای باغ به شمار میآید. کارشناسان بارها هشدار دادهاند که کمآبی نهتنها پوشش گیاهی بلکه روح باغ را تهدید میکند؛ چراکه آب در باغ ایرانی فقط عنصر فیزیکی نیست، بلکه هویتبخش فضاست.
در سالهای اخیر سازمان میراث فرهنگی اصفهان طرحهایی برای احیای سیستم آبرسانی، کنترل ورود گردشگران و مرمت تزئینات داخلی اجرا کرده است. اما هنوز راه درازی برای تثبیت پایداری باغ باقی مانده است. به گفته یکی از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی اصفهان، «چهلستون زنده است، اما زندهماندنش نیاز به نفس دارد؛ نفسی از جنس آب، مراقبت و احترام.»
بازگرداندن جان به باغها
از چهل ستون تا فین، از ارم تا شاهزاده ماهان، همه این باغها بخشی از حافظه جمعی ایرانیاناند؛ اما بدون مدیریت علمی، پژوهش و مشارکت مردم، آیندهای روشن نخواهند داشت.
پیشنهادهایی که از سوی متخصصان مطرح میشود، شامل ایجاد طرح جامع نگهداری و مرمت باغها، آموزش عمومی، بازچرخانی آب، تعیین حریم حفاظتی و همکاری دانشگاهها در پروژههای تحقیقاتی است.
افزون بر آن باید گردشگری فرهنگی را جایگزین گردشگری انبوه کرد تا حضور مردم در این باغها، به جای آسیب، به آگاهی و احترام بینجامد.
پیوند هنر، خاک و روح
چهلستون تنها یک باغ نیست یک اندیشه است، اندیشهای که در آن زیبایی با معنا در میآمیزد و انسان در کنار طبیعت نه فرمانروایی میکند و نه میگریزد، بلکه شریک و همراه است. در این نگاه هر برگ درخت، هر قطره آب، هر سایهروشنِ نور و هر آینه بر دیوار تکهای از روح ایرانی است.
چهل ستون بهعنوان یکی از ۹ باغ ایرانی ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو نه فقط میراثی از گذشته بلکه پیامی برای آینده است، پیامی درباره نسبت انسان با طبیعت و ضرورت بازاندیشی در معماری و زندگی شهری. شاید باید بیاموزیم چگونه میتوانیم این تعادل را در شهرها، خانهها و دلهای خود زنده کنیم. باغ ایرانی، از چهلستون تا هر حیاط کوچک، یادآور این است که در میان خشکیها نیز میتوان باغی ساخت اگر نگاهمان باغی باشد.